eitaa logo
مدرسه علمیه تخصصی حضرت آمنه سلام الله علیها
799 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
835 فایل
زیر نظر مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران-قم #وبگاه: http://amene.whc.ir/ آموزش @AMOOZESHAMENEH #تماس:02537239948 #ارتباط_با_ادمین: #آدرس: کلهری-خیابان آل یس- کوی 14.فرعی شهید ناجی
مشاهده در ایتا
دانلود
📝دلنوشته طلبه پایه اول خانم یزدلی از کلاس شهید بهشتی : کتاب من یار مهربانم، بارها به هر زبان آهسته و آرام به من گفتی ؛ "من یار مهربانم" هشت ساله های سرزمین من ،بارها راه خانه تا مدرسه را با شعر تو کوتاه کردند حفظ کردند که تو یار مهربانی ، وبارها دوستی و مهربانیت را ثابت کردی... اما از تو چه پنهان ،که نه من ونه هیچ کودک این سرزمین در آن روزها ، باورش نمی‌شد که روزی تمام شهر بحضور کوید ۱۹ سرد وتاریک وتعطیل شود ، کسی باورش نمی‌شد روزی دوستیها بافاصله شوند و ماسک ودوری راه ماندن. اما این روزهای ما چنین میگذرد کرونا، دوری ، فاصله ،تعطیلی این روزها بیشتر مردم سرزمین من تو رابهتر شناخته اند ، حالا میفهمند که چرا در کودکی آموختند که تو یار مهربانی. مگر از تو مهربانتر هم هست آن زمان که دوستیها فاصله دارشد وباتنهایی وروزمرگی هایمان در خانه حبس شدیم توآمدی مثل همیشه ساکت و دوست ،درست سر بزنگاه . دوست برای خانم خانه دار ، برای بچه ها،برای جوان وبزرگسال... تنهای مان ، بیحوصلگی و روزمرگی مان را گرفتی و چه خوب پندمان دادی . همانطور که ما از کوچه های کودکی با شعر عباس یمینی شریف ؛ " من یار مهربانم دانا وخوش زبانم...." کودکی را گذراندیم ، بی شک کرونا را هم خواهیم گذراند. اما از هرچه بگذریم از تو نخواهیم گذشت ای یار مهربان وکتابخوانی - پژوهش
حاج قاسم! باور رفتنت وقتی تنها یک ماه تا بامداد ۱۳ دی باقیست، هنوز هم سخت است.. تو برای من که روزهای انقلاب و جنگ را ندیدم ، باور تمام حماسه ها، باور تمام حماسه آفرینان بودی! تو برای من رجایی و بهشتی، چمران و آوینی، همت و باکری، صیاد شیرازی بودی! میانه ی میدان جنگ، تدبیر چمران بودی. بین کودکان یکرنگی رجایی بودی! منش تو بوی بهشتی داشت.. چشم های تو نشان از چشم های همت داشت.. تو یک تنه رسانه ی آوینی بودی! هر آنچه آوینی خواست از بزرگان و از مقاومت بگوید را در تو دیدم، در تو باور کردم! سیزدهم دی ماه تا همیشه برایم تاریک و محزون شد.. سیزدهم دی ماه ۹۸ من تمام قهرمانانم را یک جا از دست دادم.. من دیدم که همت در مجنون دوباره در خون غلطید.. آن قهرمان ایستاده در غبار را دوباره در لبنان اسیر دیدم. حججی را بی سر دیدم.. من دست تو را دیدم که از تن جدا بود، تا علقمه رفتم! من زینب را در تل زینبیه دیدم.. حاج قاسم! ۱۳ دی ماه ۹۸ فرو ریختم و دوباره متولد شدم! من دوباره آرمان‌هایم را دوره کردم! دعا کن آنگونه زندگی کنم که شرمنده ات نشوم! پژوهش طلاب مدرسه علمیه حضرت آمنه (س)
📨 هنگام فتنه‌ها و آشوب‌ها ، حقیر‌ترین حرف ها جلوه‌ای زیبا پیدا می‌کند و ارزشمند ترین سخنان از شنونده بی نصیب می‌مانند پرده ها کنار می‌رود و پرده‌های جدید جلوی چشم هایمان سبز می‌شوند شعار ها عقاید چندین و چند ساله را به قتل می‌رسانند و آدم ها دیگر آن آدم های قبل از فتنه و آشوب نیستند در میان هیاهوی کلمات فقط یک دست است که دست نجات بخش می‌شود آن هم دست ولایت است و بس فقط یک خط است که خط حق و حقانیت است و آن هم خط ولایت است و بس چه از ولایت جلو تر باشی چه عقب تر برده‌ی این حادثه‌ها میشوی و گمشده‌ی این فتنه‌ها. ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر خدا و رسول تقدّم مجویید و از خدا پروا کنید، که خدا شنوا و داناست... ( سوره مبارک حجرات ، آیه ۱ ) 🖌 به قلم : مبینا معینی ممتاز ؛ طلبه سطح دو مدرسه با الهام از سخنان سرکارخانم سایری ، در بزرگداشت مقام پرچمدار مقاومت؛سیدحسن نصرالله(ره) ⛅️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⛅️ 📘📗📕 📔📓 📙
💔دلتنگی.. ✍دلتنگی‌ واژه‌ای است که تنها، تنهایی تو آنرا می فهمد ای مضطر حقیقی
✍ به قلم استاد محترم سرکار خانم پدیدار زید عزها : در این روزها بارها درس های خوانده شده ام را مرور می کنم ؛اجتماع دو حکم واحد همزمان بر فعل واحد، اجتماع نقیضین است و محال!آسمان شب و سکوت حاکم بر فضا را نظاره می کنم چشم هایی که غرق در خوابند یا مهیا برای به خواب رفتن اما در همین زمان چشم هایی هستند که خواب را بر خود حرام کرده اند و با اضطرابی وصف نشدنی ، چشم هایشان بدون ذره ای پلک زدن ، خیره نظاره گر آسمان است . در نقطه ای دیگر ،چشم هایی ملتمسانه از خالق خویش درخواست عزت و صلابت وسربازی دلبندانشان و پاره های جگرشان را دارند ؛ باهر صدایی دلهره وجودشان را فرا می گیرد و بند بند وجودشان ملتمسانه او را میخواند چه حیرت انگیز و دلربا فرزندان این آب وخاک و مادران و پدران و همسران و فرزندانشان .... محالات عقلی را به ممکنات تبدیل کردند ! در پشت ادعاهای آن مردک بی عقل ،در آسمان شهر خون و قیام ،جز صدای پدافند های هوایی به گوش نمی رسید . چشم های در خواب همچنان غرق در خواب ناز بودند چون یقین و قطع داشتند به باورها و توانمندی های جوانان غیور و قسم خورده دشمنان وطن . چون اعتقاد داشتند دستان توانمند این پسران حیدر کرار در پنجه یداللهی قرار دارد و ید الله فوق ایدیهم. ای حافظان امنیت سپیدی آسمان روز وآرامش سیاهی آسمان شب چشمهای به خون نشسته وخسته تان ضامن آرامش دلهای فرزندان این مرز وبوم است با تمام وجود می بالیم که آب و خاک این کشور، شیر مردان غیوری چون شما را در دل خود جای داده است . می بالیم به مادران و پدران و همسران و فرزندانتان که با تمام وجود خویش مدافع حریم وطن گشته اند و از آسایش و آرامش ذاتی و طبیعی خود گذشته تا هموطنان خود را غرق در آرامش ببینند. تنها سلاح ما در مقابل جوانمردی و فداکاری بی حد و مرز و شما،دعاست ؛ الهی در درع حصین خود فرزندان این آب و خاک را ،حفظ کن و نور چشم مولا و مقتدایمان قرار ده .