eitaa logo
بال‌های پرواز
130 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
42 فایل
اینجا یادمی‌گیریم چطور دوست باشیم و امربمعروف و نهی‌ازمنکر کنیم. #به_هم_ربط_داریم #تو_بگو_شاید_شد😊👌 #منوتونداریم اینجا در خدمت شما هستم‌ 👇 @shabahang02 کانال دیگرمون @hejabnevesht لینک ناشناسم https://gkite.ir/es/9440012
مشاهده در ایتا
دانلود
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیکار کنیم که تاثیر تذکر مون بیشتر بشه؟ بیین این کوچولو چجوری ذوووق میکنه😍 امتحانش کن، نتیجه شو ببین... ‌🧡 ای شو👇 @maroofane5 @maroofane5
430.2K
‌ برای آخرین بار خدا کنه بباره تو این جیب کویری یه قطره از ستاره😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
ازینجا سلام 😁 اومدم اینجا ۱. لوگوی کارفرما رو طراحی کنم پیلشو بزنیم به کار میز کتاب😜 ۲. قرآن بخونم بلکم خدا رحم کنه صبر و ایمان و تقوا و ازین چیزا بهم بده😄🤗 ۳. دیروز برای احیا و موفقیت در پیش بردن حرف خدا نذرهایی کردم. اونا رو ادا کنم ۴. اگه مورد مناسب بود دعوت کنم و تراکت بدم 😁 ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
‌ رفتم رمز دوم و فلانشو درست کردم بعد یه نفر اونجا بود که باید تراکت می‌دادم ۶ ماهه میخوام برم نرسیدم امروز موفق شدم 😍 بهش گفتم خانوادگی شرکت کنید و تا آموزش ندیدید شروع نکنید ووو قبول کرد چند تا هم اضافه گرفت مغازه‌ای که بود پاخورش خوب بود برای مذهبیا😂 اونجا رفتم تراکت ببرم ، گفت فعلا دارم ولی خوبه به موارد مناسب تحویل میدیم همین دیگه... ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
بال‌های پرواز
‌ رفتم رمز دوم و فلانشو درست کردم بعد یه نفر اونجا بود که باید تراکت می‌دادم ۶ ماهه میخوام برم نرس
‌ حالا چی بخریم؟ استفتائات که یکی از اعضای کانال زحمت کشیدن بنظرم چند تا کتاب دروغی به نام رطب بگیرم چی بگم آخه خودآموز احادیث یه بار دیگه لیست کتابا رو ببینم اونا که مناسب عموم هستن بگیرم ان‌شاءالله چند تا هم مناسب کودک و نوجوانه اونا هم بگیرم ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ توی این ۴ سال هر وقت رفتم دیدن خواهرم انقد ناراحت بودم که حواسم به این شعر نبوده شعرش منو برد به نیمه‌های همون شبی که تاریخش روی سنگ هست همون تاریخ تولد دوباره ، تاریخ رسیدن به یقین... بین درختای بلند حیاط بیمارستان توی تاریکی. ساعت حدودای ۳ بود. جلوی یه اتاقی به اسم سردخانه که منم دلم می‌خواست همونجا بمونم. همه جا رو روشن کنم و هنوزم بتونم از خواهرم مراقبت کنم. و نمی‌شد. اجازه ندادن. تنها برگشتیم خونه. وقتی نذاشتن بازم به پناه بی پناهیام داد بردم. به امام زمان علیه السلام گفتم نمیذارن بمونم. ولی خواهرم اینجا تنهاست. خواهش میکنم نذار خواهرم بترسه. نذار ناراحت بشه. باورش سخت بود. ولی روز بعد توی غسالخونه صورت خواهرم خندان بود. انگار که شوخی کنه و خودشو به خواب زده باشه. برعکس شب. که صورتش پر از درد بود. نمیدونم چه اتفاقی افتاده بود. اما من برای اون لبخند از امام زمان علیه السلام تشکر می‌کنم ما به جز اهل بیت علیهم السلام، از طرف خدا کسی رو نداریم. ولی همین برامون کافیه... همون موقع هم امربه‌معروف ونهی‌ازمنکرم به راه بود. هزینه‌ش هم دادم. سخت بود. ولی نه بیشتر از دوری خدا. خیلیا وقتی ما آمرین رو توی جامعه میبینن فک میکنن چون لبخند میزنیم و تدکر میدیم و وقتی فحش میخوریم سکوت می‌کنیم و رد میشیم، بخاطر اینه که ما توی زندگیمون هییییچ مشکلی نداریم. یا مثلا بیکاریم وقتمون زیادی کرده... ولی اینجوری نیست ما هم مثل بقیه هستیم. فقط کمی بیشتر بقیه رو دوست داریم. همین. ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
‌ با یه تاکسی رفتیم که یه مسافر محجبه داشت. پیاده که شدیم اونو دعوت کردم. از دور یه روحانی دیدم با زن و بچه‌ش. داشت با کسی صحبت می‌کرد. با خودم گفتم خوبه دیگه خانمش هست با اون حرف می‌زنم. تراکت این بنده خدا رو دادم، مامانمو صدا زدم که بگم صبر کنه به اون خانومه هم بگم خودش و همسرش بیان آموزش ببینن دیدم اون دوستم که رفت کربلا(که مطالبه‌ای بهش دادم برد) اومد به سمتم با بچه‌هاش. کلی خوشحال شدم. بعد فهمیدم این دوستم همون خانومه بودهههه انقد خندیدم. گفتم نشونت کردم بیام جذبت کنم نمیدونستم شمایی😂 رفتیم داخل، میخواستم تراکت بدم به یکی. باز شک کردم. دقت کردم به جزئیات ولی بازم یکدل نشدم. هیچی نگفتم رفتم رفتیم سر مزار پدربزرگ و مادربزرگم. اونجا یه درخت اقاقیا با مهربانی تمام داشت با شاخه‌ی پایین اومده‌ش صورتمو نوازش میکرد منم داشتم با خدا حرف میزدم که یه دختری از پشت سر شروع کرد حرف زدن : _ خدا لعنتشان کنه ای مداحایه ای چیه آدم ناراحتم نباشه گریه‌ش میگیره. اینا عزیزشان مرده بدتر کاری مکنن نفسشم نیاد بالا داشتم فک میکردم اگه مداحا اینا رو می‌شنیدن چه شکلی میشدن خندم گرفته بود. چرخیدم دیدم دو تا خانم مسن مخاطب دختر جوان بودن. نشسته بودن روی یه قبر که اگه صاحبش میومد حرکت جالبی میکرد😂 بهشون خیرات تعارف کردم. بعدم رفتیم سر خاک یه سری از نزدیکان و خواهرم ووو ‌ ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
‌ بعدم رفتیم سر مزار شهید عطایی. از اونی که میگه سلاحمونو زمین میذاریم و فلان پیشش شکایت کردم. البته نه خدا نه مردم نه مسئولین الحمدلله نخواهند گذاشت این اتفاق بیفته و انتقام شهدامونم میگیریم. جنگ ما با اسرائیل جنگ سر ظهور یا سقوطه ما حق باختن نداریم راهی به جز پیروزی مقابل ما نیست ان‌شاءالله و اینکه خواهش کردم دعام کنن برای احیای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر بهشون گفتم شاید ازین به بعد خیلی جاها برم. برای اسلام. با خیلیا شاید مواجه بشم که از طیف‌های مختلف هستن. برام دعا کنید اون کاری رو انجام بدم که خدا میخواد. ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
‌ بعدم یاد اون فرمایش آیت الله بهجت افتادم درباره زیارت قبر علما. این شد که خدا توفیق داد رفتیم خدمت مرحوم حاج آقا بزرگ. از سمت چپ، دومین مزار ، خانه‌ی ابدی و نورانی ایشونه. ازشون خواهش کردم دعام کنن. گفتم دعا کنید خدا به کلامم برای خودش نفوذ بده. خواهش کردم دعا کنن خدا در دو دنیا حافظ آبروی همه مسلمونا باشه. به شهیدشونم گفتم دنبال منم بیان. ان‌شاءالله که میان... ان‌شاءالله که خیر پیش میاد. ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️
‌ می‌فرمایند که مداد العلما افضل من دماء الشهدا ایشون که هم عالم بودن هم شهید شدن چی؟ من به این جمله خیلی فک کردم. یک دلیلش ممکنه این باشه که علما مانع ریخته شدن خون مسلمونا و مانع شهادتشون میشن. مانع جهل و بی‌رحمی میشن و نفاق رو عقیم میذارن. البته اگر امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر رو احیا نکنیم خدایی نکرده بین ما، برعکس میشه ‌ ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️