eitaa logo
🔷️ کانال امین سلم آبادی 🔷️
389 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
6.3هزار ویدیو
87 فایل
آقاجان❤️...یاصاحب الزمان ❤️ تازمانی که‌ رسیدن به تو امکان دارد 🥰 زندگی درد قشنگی است که جریان دارد 🥲 از همه جا و همه چی ان شاءالله مطالب قابل استفاده برای شما عزیزان ارتباط با ما _ انتقاد و پیشنهاد 👇👇 @AMIN_SALMABADI خیلی مخلصیم..یاعلی❤️👋
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ 🔻 در عملیـات کـربلای ۵ به مـا اطلاع دادنـد، حـاج احمـد کـاظـمی پسـردار شـده. ازقبل هم گفته بود اسـمش را "محـمـد" بگذارند. 🔸 وقتی پشت بیسیم به او گفتم که: «خـدای متـعال به تو هدیـه ای داده»؛ ابتدا فکر کرد رزمندگان به پیروزی خاصی دست پیـدا کرده اند. ولی وقتی به او گفتم پسردار شدی ابتدا خیلی خوشـحال شد اما بعداز چند ثانیه مکثی کرد و گفت: «بگذارید بعـداز عملـیات صحبت می کنیم.» 👈 من فکر میکنم؛ او یک جهــاد نفسی انجام داد برای جلوگیری از تاثیر این خبر بر روحیه خودش هنگام رزم. ◽راوی: محسن رضایی 📚 «پــرواز در پــرواز» زندگیـنامه و خـاطـرات [ کانال جدید امین سلم آبادی ] 👇 『 @amin_salmabadi2
🌹 سراز کـارش در نمی آوردم! چون هم دوستای مذهبی و ارزشی داشت و هم دوستایی که از نظر اعتقادی هیچ شباهتی بهش نداشتن و حتی مخـالفش بـودن! 🔸 یه روز ازش علـت این قضـیه رو پرسـیدم. گفت: «همیشه آدم باید دو جـور دوسـت داشتـه باشه. بعضیا باشن که تو از وجـودشون استفاده کنی و بعضیا هـم باشن که از وجـودت استفـاده کنن که در هـر دو صـورت این دوسـتی بـرای یه طـرف مفیده.» 🔹 میگفت: «دوستی با کسایی که خودشون به ارزشهـا مقید هستن خیلی خـوبه ولی توی اونـا چیـزی رو تغییر نمیده. هنـر اینـه کـه بتـونی تـو قلب کسی که با تو و اعتقـاداتت مخـالفه، نفـوذ کنی و روش تأثیـر بذاری.» 📚 برگرفته از مجله پیک افتخـار / ش ۳۶ شهادت ۱۳۵۹ / خرمشهر [ به کانال امین سلم آبادی ملحق شوید ] 👇 『 @amin_salmabadi2
🌹 قبل از عملیات محرم در زبیدات عراق مستقر بودیم. به مقر آمد و چند بیت از فضیلت شهـدا و شهـادت برای مان خواند. بعد از آن به شش نفر از ما گفت: «شما باید برای ساختن سنـگر کمین، جلو بـروید.» و به هـر نفـر از مـا دو عـدد نارنجـک داد. گفتم: «نفـری دوتـا نارنجـک! آنهـم در آن موقعیت خطـرناک؛ کم نیست حـاجی؟!» گفت: «آیة الکـرسی بخوانید که بهترین سـلاح است.» سپس بـه هـرکـدام، یک قــرآن جیبی داد و گفت: « انشـاالله با توکـل به قـرآن، موفـق می شوید.» 🔹 به جلو رفتیم و با بیل و کلنگ و سرو صدای زیـاد سنـگر را سـاختیم. وقتی برگشتیم، گفـت: «هیچ میدونید چه کـار بزرگی کردید؟ دورتا دور شما پُراز عراقـی بود و اصلا متوجه سر و صدای شما نشدند.اینو بدونید که قرآن همیشه محافظ شمـاست.» 🎙: راوی عباس فخـاری 📚 مجموعه سیمای افـلاکیان / ش ۱۱ [ به کانال امین سلم آبادی ملحق شوید ] 👇 『 @amin_salmabadi2
🌹 بچه ها دور هم جمع بودند که یک دفعه سرو صدایی بلـند شد! صدای سیـد قـادر بـود؛ جـوش آورده بود و با یکی ازبسیجی ها بگو مگو میکرد. پادرمیانی کـردیم و ختـم به خیـر شـد. حالا یکی باید میآمد و وجدانش را آرام میکرد. به خودش لعنت میفرستاد که:«این چه کاری بود!؟ فردا کی مرده و کی زنده؟ چطور میخوای جـواب بدی؟» 🔹 آخـرسر تصـمیم گـرفت آن بسیـجی را پیـدا کند. به هـرکـه می رسید، سـراغش را می گرفت. دیگر داشت کـلافه میشد که پیدایش کـرد. بهش گفتـه بود: «مـا بچـه سیدا زود جـوش میاریم و زودم پشیمون میشیم! برادرشما مارو حلال کن؛ من اشتباه کردم! نفهمیدم!» دست انداختـه بـود گردنش و بـوس و مـاچ و طلب حلالـیت. 🌷 فاصـله ی راضـی کردنش تا شهـادت سـید؛ یکـروز هـم نشـد. 🌹 شهـید سـید قـادر موسـوی 📚 آه باران / بقلم بهزاد شیخی [ به کانال امین سلم آبادی ملحق شوید ] 👇 『 @amin_salmabadi2