eitaa logo
امین شغلی
49 دنبال‌کننده
49 عکس
24 ویدیو
0 فایل
یه طلبهٔ ساده یه قطرهٔ تشنه پی وی: @kanal_hanzaleh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و ارادت خیلی توی ذهنم بالا و پائین کردم که راه‌اندازی این کانال مصداق هست یا صرفا ... هنوزم با شیطان به نتیجه نرسیدیم! اما علی الحساب تصمیم بر این شد این کانال رو برای های تأسیس کنم. همین جوری... دورهمی...
آن مست همیشه با حیا چشم تو بود آن آینهٔ رو به خدا چشم تو بود دنیا همه شعر است به چشمم اما که تکان داد مرا چشم تو بود... شعری که داد مرا چشم تو بود... شعری که تکان داد مرا تو بود... @amin_shoqli
هیچ شنیده ای که مرغی اسیر، قفس را هم بر دارد! و باخود ببرد؟ . . . زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند ...
دو سال پیش، یه یادداشت نوشته بودم، الان یهو یادش افتادم. آخه یخورده با حال و هوای این روزهام تناسب داره🙂 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
به نام او... بعد از یک ماهِ پر استرس، به خونه برگشتیم. سری به گلدون ها زدم... بعضیشون بی حال شده بودن و بعضیشون هم کرک و پرشون ریخته بود! البته یکی دوتا  گل پُرروو هم دارم که طبق معمول به رشدشون ادامه داده بودن. این وسط برگ یه اچوریا(از خانواده ساکولنت ها) که از گیاه مادری جدا شده بود توجهم رو جلب کرد! دیدم بی خیال برگ های پلاسیدهٔ اطرافش، طوری جوانه زده که انگار نه انگار یه بحران یک ماهه رو پشت سر گذاشته!!! خوشم اومد! حالا برای خودش یه گیاه مادری شده! خیلی از ما آدم ها فکر می‌کنیم با وجود یه سری مشکلات و بلایا حق داریم رشد نکنیم! غافل از اینکه همون مشکلات عامل رشد ماست چقدر منتظر فرصت ها موندیم در حالی که در دل فرصت ها بودیم ای کاش ما هم نگاهمون به آدم های پلاسیده نبود! یادمون رفته که البلاء للولاء... اون خدایی که ما رو خلق کرده بهتر از هرکسی میدونه رشد ما در چه حالی و با چه شرایطی، بهتر اتفاق میفته. از خودش بخوایم: رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (١٠/کهف) خدایا خودت وسیله رشد ما رو فراهم کن... بعد نوشت: نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد
خیلی دردها فقط تحمل میشه و دیده نمیشه! بعضی‌ها می‌بینن بعضی‌ها نمی‌بینن بعضی‌ها هم نمی‌خوان ببینن... مثل شهادت بچهٔ سه‌سالهٔ پیرهن قرمز همراه با دعایی که با سنجاق به سینه‌اش بود! اما پدرش نبود... @amin_shoqli
⬅️ جلسه دفاع پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت راهبردی فرهنگ عنوان: الزامات راهبردی نقش آفرینی جلسات خانگی دینی در جبهه فرهنگی انقلاب (مورد مطالعه جامعه فرهنگی قرآنی عصر) زمان: یکشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۲، ساعت ۷ صبح مکان: دانشگاه باقرالعلوم، طبقهٔ منفی یک اگه قصد دارید تشریف بیارید، بهم پیام بدید
هدایت شده از ققنوس
پایان‌نامه برادر عزیزم حجت‌الاسلام با کسب رتبه عالی دفاع شد . با موضوعی که بکر بود و مثل این موضوعات، جای کار بسیار دارد... . کاش پایان‌نامه‌ها و رساله‌های همه اهل علم، از دانش‌جویان و طلاب، برود به سمت حل مسائل عینی کشور، نه برای جاخوش‌کردن درکنج کتاب‌خانه دانشگاه یا اتاق استاد... . دکتر در جلسه می‌گفتند امروز من جمع هستند و هر گوشه جلسه به نحوی حاصل عمر علمی من هستند، از دکتر تا جناب شغلی تا بنده‌ حقیر... . دکتر از اساتید فاضل، صادق، صاف، سالم و دوست‌داشتنی (ع) بودند (و البته هستند)... کثرالله‌امثالهم... @qoqnoos2
شـیطان حکومت خــویــش را بر ضـــعف‌ها و تـــرس‌ها و عــادات مـا بـنـا کـرده اســت و تــو اگــر نـتـرســی و از عــادات مــذموم خــویش دســت برداری و ضـعف خــویش را با کــمال خــلیفة اللهی جــبران کنی... دیگر شیاطین را بر تو تســلطی نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از «سوژه» تا «آیه» «معتز عزایزه» هم‌چون دیگر خبرنگاران در غزه، به دنبال «سوژه» بود تا به قد یک «شات» آن را به معرض چشمان عادت‌زدهٔ جهانیان بیاورد. اما ناگهان کسی به پنجره می‌زند و این کودک شهید را در آغوش او می‌گذارد! بهت و حیرتش را می‌بینی؟! دلم می‌گوید «آوینی» هم روزی به این «بلا» آزموده شد. آن‌گاه که در لابلای چکاچک شاتر دوربین عکاسی‌اش و در بین پس و پیش کردن نگاتیوها در میز مونتاژش، جایی میان واژه‌های بر کاغذ و سرفه‌های صدا صاف کن‌اش، به او فهماندند که، «حلقوم­­‌ها را می­‌توان برید اما فریادها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده بر می­‌آید جاودانه می­‌ماند...» شاید آن‌گاه بود که دریافت، «روایت فتح» باید از حلقوم مهیای نثار برخیزد. گویی آن‌دم بود که از میان تمامی اختیارها «فریاد» را برگزید... شاید آن‌جا بود که تصمیم گرفت دیگر هیچ خبری را نگارش نکند! بلکه خود «حقیقت خبر» را بچشد، آتش بگیرد، بسوزد، و آن‌گاه فریاد شود. فریادی جاودانه، که ویرانی‌اش برای دشمن، از تل حاصل از خانه‌های انباشت‌شده، بیشتر است... چیزی شبیه هل من ناصر ۶۱ هجری شبیه سیلی یک دست مجروح در ۱:۲۰ جمعهٔ بغداد می‌دانی برادر! ما هنوز فریاد نشده‌ایم... ما هنوز لب و دهانیم و نه فریاد... کاش فریادی بودیم به بلندای «سکوت و سکون» این کودک بی‌جان غزاوی... فریاد «آیهٔ» پیروزی‌ست. فریاد قیامت می‌کند. اصلا قیامت یعنی فریاد! حضرت حق فرمود: إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ. (۳۲/غافر) و اگر چنین بودیم، اکنون اسرائیل ، ضرب المثلی بیش نبود. @amin_shoqli
+ اتفاقات غزه قلبمون رو به درد آورده! _ تبریک میگم. تو زنده هستی... @amin_shoqli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در مورد جیل الحاجز چیزی شنیدی؟ اصلا چرا مقاومت فلسطین دست به حملهٔ پیش‌دستانه زد؟
کنار سفرهٔ تو «آب» هم نمک خورده است... یا فاطمه المعصومه اشفعی لنا فی الجنه... @amin_shoqli
فاصله این دو تصویر زیاد نیست! اگر «بنده بودن» را فراموش کنیم... رسول رحمت فرمود: بالاترین مردم در «بندگی» کسانی هستند که در عین داشتن پست و جایگاه، متواضع باشند. @amin_shoqli
چرا توی پرچم رسمی انصارالله یمن، مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل هست! اما مرگ بر آل سعود نیست؟ در حالی که آل‌سعود بزرگترین دشمن یمنی‌هاست! نمی‌دونم، شاید به جاش گفته العنة علی الیهود! @amin_shoqli
میزانسن الهی برای اعتلای «قرآن» «صحنه اول» شب، داخلی، بیمارستان پسرکی روی تخت بیمارستان است. دکتر مجبور است بدون داروی بیهوشی و بی‌حسی پای او را جراحی کند. پسرک اما قرآن می‌خواند: و قَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ... و فیلمش نوری می‌شود در فضای تاریک اهل مجاز... «صحنه دوم» روز،خارجی، کنار خیابان : پیکرهای بی‌جان افراد یک خانوادهٔ غزاوی روی زمین افتاده‌اند و گویی هجرت‌شان نیمه تمام مانده است. ناگهان «طنین قرآن» از موبایل به زمین افتاده به گوش می‌رسد...«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ... وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» این آخرین تعلق و آخرین صدایی‌ست که صاحبان پیکرها، قبل از رحیل، آن را برای خود برگزیدند! «صحنه سوم» روز، داخلی، در اتاق یا خودرو: مردان و زنان غربی که از استقامت راست‌قامتان غزه متعجب هستند، فهمیده‌اند راز این مردم ایمان‌شان به «قرآن» است... می‌گویند: ما هم قرآن تهیه کردیم می‌گویند: ما هم شروع به خواندن قرآن کردیم می‌گوید: من شهادتین گفته‌ام و به آرامش رسیدم... @amin_shoqli
به آقای بهجت گفتن: حاج آقا نفس ما خیلی اذیتمون می‌کنه! چیکار کنیم؟ فرمود: شکایتش رو پیش امام زمان(عج) ببرید... @amin_shoqli
هدایت شده از یادداشت‌ های میثم
امروز لابلای شلوغی‌ها، ذهنم همه‌جا دنبال اثر می‌گشت... اینکه کارهایی که می‌کنیم اثر داره یا نه؟ بعد دیدم اگر بخام مفهوم اثر رو بفهمم باید ببینم چه کسی آدم مؤثری بوده؟ تا بتونیم به یه “سنجه” برسیم. دیدم مؤثرترین آدمی که آثار عملش رو دیدم، مرحوم امام بوده. کیفیت و کمیت آدم‌هایی که تربیت شده مکتب امام هستند، واقعا حیرت‌انگیز و رشک‌برانگیزه... امام تجلی صفت الهی “صمد” بود. توخالی نبود. تو پُر بود. یه عالمه “دانه ارزشمند” داخل مکتبش رشد یافته بودند... @Meysam97
هادی اگر تویی که کسی گم نمی شود...
خوش به حال که همیشه همنشین ست خوش به حال ، که همیشه در کف ست خوش به حال ، که همیشه در رکاب ست خوش به حال ، که تمامش در نزد ست خوش به حال ، آن گاه که دلتنگ او بود... خوش به حال و ، آن‌گاه که قسیم‌شان خواهد بود و خوش به حال ، که همسرش ست ________________ امین شغلی @amin_shoqli