eitaa logo
13.امین‌الله🇮🇷
191 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
9هزار ویدیو
180 فایل
السلام علیک یا امین الله فی ارضه *با ولایت زنده‌ایم=... رزمنده‌ایم* با تازیانه خطبه فدکیه بیدارشویم⬅ ⬅ فرصت سیزدهم! آرمان‌های انقلاب تا ظهور. هر که را صبح شهادت نیست،شام مرگ هست؛بی‌شهادت مرگ باخسران چه فرقی میکند یوسفی. ادمین:besmeleh@ @Aminallahsizdahom
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
جانم فدای آن بنایی... که نداری قربان آن گل‌دسته‌هایی... که نداری هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبدطلایی... که نداری باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب‌المجتبایی... که نداری قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی... که نداری من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به شش‌گوشه‌ی کرببلایی... که نداری ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه در مجلس دارالبکایی... که نداری دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا حق می‌دهم درد آشنایی... که نداری محمدجواد پرچمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
سخت است مردی گوشه زندان بیفتد در غربت و در وادی هجران بیفتد زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد می خواند با خود روضه موسی بن جعفر تا خنده از لب های زندانبان بیفتد دور از وطن جان داده آقا تا دوباره شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد در پادگان بوده ولی هرگز ندیده لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد انگشترش در دست ساربان بیفتد رضا دین پرور 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
باز غمی در دلِ من جا گرفت بس که سراغِ گلِ زهرا گرفت منتظرِ روی توأم ماهِ نو مُردم از این هجرتِ جانکاهِ تو کی شود این فاصله پایان رسد عِطر وجودت به دل و جان رسد باز پُر از شور و هوای توأم دست به دامانِ خدای توأم آه! خدایا گلِ ما غایب است عالمِ ما عالمِ بی صاحب است در دلِ ما هست روان این دعا خامنه ای نائبِ مولای ما هر که ولای علوی طالب است امرِ اطاعت ز ولی واجب است باز دلم محوِ تماشا شده غنچه ی لبخند شکوفا شده رایحه ی باغِ ولایت دمید مهرِ علی در دلِ یاران وزید گشت عیان وعده ی روزِ الست نورِ ولایت به دلِ ما نشست کاش تجلی بکنی ماهِ عشق تا ز تو روشن بشود راهِ عشق 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. علی علیه السلام بَنی آدَم اعضای یکدیگرند که خوبان آن نوکَر حیدرند همان ها که بر" عشق" نوکَر شدند زِ حور و پَری و ملک برتَرند بُوَد نوکَری بر دَرَش افتخار که خاک رَهَش میثَم و قنبَرند مُحِبّان حِیدَر عَلی طینَت اَند که در آفَرینِش زِ یک گروهند چو عُضوی به درد آوَرَد روزِگار مَدَد گیرد از صاحِب ذوالفقار عَلی بی بدیل است و مثل عَلی نَزایَد دِگـر مادر روزِگار اِهانَت کُنَد گر کَسی بر ولی دِگر عُضوها را نَمانَد قرار تو کَز محنت دیگران بی غَمی مَزَن لافِ عِشقِ علی را دمَی عَلی بوده غَمخوار درماندگان عَلی بوده بر زَخمِ دین مرهَمی اگر یار بیچاره ای " یا_علی" و گر غِیر اینَست " نامحرمي" تو گر مُنکِر مُرتِضی بوده ای نَشایَد که نامَت نَهَند آدمی... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. تقدیم به پرستاران ،حافظان سلامت پرستاران گلان باغ عشقند که دلبسته به بانوی دمشقند پرستاران گل گلخانه هستند همه اهل دل و فرزانه هستند پرستاران همه نیکو خصالند همه دارای اخلاص و کمالند پرستاران ما پاک و عفیفند میان مردم ایران شریفند پرستاران ایران دلنوازند میان ملت ما سرفرازند پرستاران ما آزاده هستند همه بابذل جان آماده هستند پرستاران گل ایران زمینند تمامی عاشق و فخر آفرینند پرستاران چومه تابنده هستند به عشق زینبی آکنده هستند پرستاران همه نور امیدند به فردا نزد زهرا رو سپیدند پرستاران، پرستوهای عاشق برای خدمت بر خلق لایق پرستاران مازینب نشانند تن خسته ولیکن مهربانند پرستاران ما نیکوسرشتند به پاس لطفشان اهل بهشتند پرستاران با عشق و بصیرت کنند یاری ملت در حقیقت پرستاران ماکوه شهامت همه کوشیده بر حفظ سلامت پرستاران ایران افتخارند برای ملت ما اعتبارند به خدمت بهر ما مشغول هستند به نزد ذات حق مقبول هستند تمامی صاحب اخلاق هستند تمامی شهره ی آفاق هستند سلامت با پرستاران عجین است ز ملت بر پرستار آفرین است برای یاری ما جان نثارند به خدمت محکمند و استوارند همه محرم به درد و راز بیمار برای خدمت بیمار، بیدار وجود این گلان، آسایش ماست به خدمت در پی آرامش ماست چنان رزمندگان با شهامت بپا اِستاده بر حفظ سلامت خداداده بر آنها این سعادت بوَد کار پرستاران عبادت در این برهه همه ایثار کردند دمادم خدمت بیمار کردند پرستاران زما بر تو سلام است به تو از سوی ملت این پیام است زما بر هر پرستاری درود است شما را خالق یکتا ،ستوده است همه ایران بود مدیون آنها همه هستیم ما ممنون آنها شهیدانِ سلامت رو سپیدند همه مهمان خلاق مجیدند چوزینب سیره و رفتار آنهاست (رضا) شرمنده ی ایثار آنهاست 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - فاطمیه - ولایی و شهدایی لهجه و اصل و نَسَب طایفه و ایل و تبار عرب و کرد و لر و ترک و بلوچیِ دیار شیعه و سنّی و هر فرقه‌یِ دیگر بیدار باشد ایرانی و ایرانِ من و ما هُشیار همگی پایِ همین پرچم و از یک وطنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم روی این پرچم و این خاک تعصّب داریم ترس را در دلِ هر توطئه‌ای می‌کاریم مثلِ اَبریم ببین با دو روش می باریم رحمةُالله و اَشِدّاءِ عَلَی‌الکفّاریم تا ابد سنگِ ولی بر روی سینه بزنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم غرّشِ ما زده پس داعشی وُ آلِ سعود می‌کند وحدتِ ما دشمنِ دین را نابود می‌رسد عاقبت این پرچمِ ما به موعود می‌دهد ریشه‌یِ هر توطئه را آقا دود همگی منتظرِ منجیِ هر اَنجمنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم ما به یادِ شهدائیم و شهیدان با ما باکری و حججی... همّت و تهرانی‌ها باقری... باهنر و کشوری و چمران را می برد شاه سرِ سفره‌یِ بی‌بی زهرا ما عزادارِ غمِ فاطمه مثلِ حَسنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم بسترِ مادرمان پهن شده... آه... علی کوچه‌ای تنگ و دلی سنگ... چه شد ماه... علی گلِ یاسِ تو که افتاد سرِ راه‌... علی روضه‌خوانش تو شدی گریه‌کنش چاه... علی سینه‌زن‌های گلِ لاله‌یِ سرخِ کفنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم مادر افتاد و در افتاد و علی را بردند پهلوی یاسِ زمین‌گیرِ حرم آزردند گلِ ما آه کشید و غنچه‌ها پژمردند آن غروبی که فَواطِم همه سیلی خوردند ندبه خواندند که ما روضه‌یِ صدپاره‌تنیم از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را خواب و رویای سپاه کفر را بر هم زدیم بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم گوشه‌ای از قدرت بی حّد ما شد جلوه گر یادِ تهرانی‌ مقدم زنده شد بارِ دگر "ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد رهبرم لب تر کند راهی میدان می شوم در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می شوم لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده آه...دوران "بزن در رو" دگر سر آمده دید استکبار دیشب قدرت سجیل را موشک بعدی نشان رفته ست اسرائیل را 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. بی سر و خونین در شهر غریب افتاده بود حتم دارم،در آغوش حسین جان داده بود گشت،بعد از چله ای از عمر خود تا که رسید هیچکس همتای عشقش را چنین محشر ندید عاشقانه در رکاب رهبر و پیر خمین از جنوب کشورش تا شام،بعدش هم حسین از پلِ فتنه گذر کرد و نلغزید پای او مطمئنا پیش اربابست حالا جای او حدودا ساعت یک بود،خبر آمد عراق چند عاشق پر کشیدند و بریدند از فراق ابو مهدی و یارانش،به همراه عزیزانی تنم لرزید تا گفتند آری ....سلیمانی جهان در پیش رویم تیره شد،اخبار...اخبار زدند سردار را ... شبیهِ مسلکِ کفتار هنوز هم از غمش چشم جهان خون است آه نام حاج قاسم شروع نهضت است .. ولله ملت عشقیم ما، ملت آقا حسین رمز احقاق ظهور مهدی است یا حسین پیروش باشید مردم این وصیت بین ما رهبرم سید علی تنهاست در بین شما . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
سیلی نشست تا به رخِ ماه پاره اش شد تکه تکه روی زمین گوشواره اش دستی به چادرش که مبادا رها شود دستی بِروی سرخیِ آن گوش پاره اش 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
گریه هرکس نکند معرفتش کامل نیست "گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کند" روز محشر که همه دیدۀ گریان دارند نوکر فاطمه آن روز مباهات کند 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک درِ چوبی که میسوزد میان شعله ها میخ های داغِ آن در از خودش سوزان تر است پشتِ آن در فرض کن حالا که باشد مادری از تمام دردها این درد بی درمان تر است فکر کن با ضربه ای حالا همین در وا شود کشتنِ بانوی خانه بعد از آن آسان تر است از نوکِ مسمار خون میریخت بر روی زمین دیدهء مسمار انگار از همه گریان تر است فضه دستم را بگیر اما خودت تنها بیا تو بیایی دردم از چشم علی پنهان تر است کربلا وقتی اضافه بر مدینه می شود روضه ها سوزان تر و دلهای ما ویران تر است چشم تارش بین میدان کرد ثابت بر همه از همه اهل حرم ارباب من عطشان تر است شمر ، برخیز این گلو را خواهرش بوسیده است پس بَرَش گردان که تیغ از پشت سر بُرّان تر است گفت بالای سرش زینب ، چه شد پیراهنت ؟ پیکرت از آنچه میپنداشتم عریان تر است مهدی مقیمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
یک درِ چوبی که میسوزد میان شعله ها میخ های داغِ آن در از خودش سوزان تر است پشتِ آن در فرض کن حالا که باشد مادری از تمام دردها این درد بی درمان تر است فکر کن با ضربه ای حالا همین در وا شود کشتنِ بانوی خانه بعد از آن آسان تر است از نوکِ مسمار خون میریخت بر روی زمین دیدهء مسمار انگار از همه گریان تر است فضه دستم را بگیر اما خودت تنها بیا تو بیایی دردم از چشم علی پنهان تر است کربلا وقتی اضافه بر مدینه می شود روضه ها سوزان تر و دلهای ما ویران تر است چشم تارش بین میدان کرد ثابت بر همه از همه اهل حرم ارباب من عطشان تر است شمر ، برخیز این گلو را خواهرش بوسیده است پس بَرَش گردان که تیغ از پشت سر بُرّان تر است گفت بالای سرش زینب ، چه شد پیراهنت ؟ پیکرت از آنچه میپنداشتم عریان تر است مهدی مقیمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد وحید محمدی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
«شعر امام زمان»   گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی عمل کن جستجویم گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن گفتم ز حق دارم تمنای سکینه گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه گفتم رخت را از من واله مگردان گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن گفتا به آب دیده دل را شستشو کن گفتم دلم از بند غم آزاد گردان گفتا که دل با یاد حق آباد گردان گفتم که شام تا دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فصلی که در نبود تو آید بهار نیست اصلا زمین بدون شما برقرار نیست این سالها بدون شما نو نمی شود این جمعه های رد شده با اعتبار نیست پژمرده و شکسته شده هر شکوفه ای رنگ طراوتی به رخ سبزه زار نیست سالی دگر اضافه به تقویم ها شده ما را دگر تحمل این روزگار نیست بیمار هجر یوسف کنعان شدیم لیک درمان دردمان که به جز وصل یار نیست هر لحظه از فراق و غم دوری شما کار تماممان که به جز انتظار نیست در گیرودار سال جدیدیم روز و شب اصلا حواسمان به ظهور نگار نیست فصل بهار آمده اما خزان ماست فصلی که در نبود تو آید بهار نیست : یکهزارویکصدوهشتادوچندی سال شد منتظرهای تو میگویند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام . سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعرمناجات.گریزبکربلا۱۴۰۰.۱۲.۲۰.m4a
13.82M
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم عبدِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا 🔹
در پی برای اعدام شیعیان عربستان ای جیره خوار دست ناپاک یهودی هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی 🔹 🔹 تو گرگ خون آشامی و جلاد قرنی از چشم عالم خواب راحت را ربودی درسوریه بحرین یمن با اسم داعش با فتنه هایت آتشی برپا نمودی گردن کشی درپیشگاه حق نمایی درپیش شیطان مثل بنده در سجودی داغ شهیدان منا بر سینه داریم بانیِ آن روزِ پر از ماتم تو بودی 🔹 🔹 باسرنگونیِ تو در شهر مدینه صحن حسن را شیعه میسازد به زودی شاعر: 🔹 🔹 با تیغ دشداشه پوشان خون می چکد از جگر ها سر می بُرند از پسر ها در پیش چشم پدر ها امروز کرب و بلا شد، غوغای غربت به پا شد بر خاک افتاده تن ها، بر نیزه بالاست سر ها 🔹 🔹 باید عرق ریخت از شرم، آن طفلک پاک افغان اشکش عقیق یمن شد، از گنگی کور و‌ کرها باران بمب است و باروت، تابوت ها پشت تابوت منشور کودک کُشی هاست متن حقوق بشرها در قتل عام قطیف و کشمیر، غزه، یمامه اخبار جام جهانی ست در ذیل و صدر خبر ها 🔹 🔹 ای لب فروبسته دنیا! دربندِ ای کاش و اما! حرفی بزن! ناله ای کن! لعنت به اما، اگرها *** هرچند امروز اسلام در هجمه ی تیغ و تیر است اما مصون از خطرهاست با جانِ سینه سپرها شاعر: 🔹 🔹 شیعه بی جرم و جنایت همه جا توبيخ است شيعه مظلوم ترین واژه این تاريخ است 🔹 🔹 داغ کوثر به دل خون صحیفه ست هنوز فتنه‌ ها زیر سر اهل سقیفه ست هنوز کاش، ای کاش جهان اینهمه در خواب نبود اینقدر شیعه کشی روی زمین باب نبود جوی خونی که ز راه آمده‌ سدی دارد خويشتن داری اين طایفه حدی دارد 🔹 🔹 ننگشان باد که ذوب‌ اند در آیین يهود لعن تاريخ به موذی گری آل سعود شاعر: 🔹 🔹 بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را کی می‌کنیم ریشهٔ آل سعود را؟ 🔹 یارب! به حق ناقهٔ صالح عذاب کن نسل به جای ماندهٔ قوم ثمود را افتاده دست ابرهه‌ها خانه خدا سجیل کو که سر شکند این جنود را چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان باید شکست بر سر آن‌ها عمود را ای واجب‌الوجود ز لوث وجودشان کی پاک می‌کنی همه مُلک وجود را... جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم‌ها این قوم می‌خرند تمام شهود را در آن زمین که نام علی گُل نمی‌کند هرگز مجوی مدفن یاس کبود را کو وارث کسی که درِ قلعه کنده است تا بشکند دوباره غرور یهود را 🔹 🔹 اسفند روز آمدنش کور می‌کند یک صبحِ جمعه چشم بخیل و حسود را… شاعر: 🔹
🏴 به یاد شهدای حرم اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم این بلا هرگز نخواهد رفت از یادِ حرم یک حرامی آمد و یک عده را ناکام کرد آمد و انسانیت را سخت قتل عام کرد ساحتِ امنِ إلهی لحظه ای آشوب شد حال یک مادر کنارِ طفل، نامطلوب شد جان سپردند و چه زیبا زنده میشد نامشان با شهادت شد بدونِ وقفه شیرین کامشان بار اول نیست اینگونه جسارت میشود با هجومی هر چه در راه است غارت میشود بار اول نیست ظالم می کُشد مظلوم را زن به چشم خویش می بیند هجومی شوم را شعله ور از آهم و میسوزم از دردِ فراق میرود سمتِ مدینه روضه از شاهِ چراغ یک نفر نامرد، اینجا قاتلِ بی درد بود پشت درب خانهٔ حیدر چهل نامرد بود داغ، حمله ور شد و آب و گِلم آتش گرفت چادری را غرق خون دیدم دلم آتش گرفت سوختم از روضهٔ مادر که حالش زار شد آه یا فضه خذیني گفت و چشمش تار شد حملهٔ مسمار با دردی عجینَش کرده بود ضربه های بیهوا بستر نشینَش کرده بود وای از بغض و مدارا و سکوتِ ذوالفقار وای از وقتِ مرورِ اتفاقی ناگوار درد دارد همسری از دستِ خود خسته شود آه از مردی که دست و بالِ او بسته شود از غضب پُر شد ولی از سینه فریادش نرفت ازدحام ِ پشتِ «در» یک لحظه از یادش نرفت آه از پهلوی زخمی! آه از روی کبود زنده میشد در مَشامش لحظه لحظه بوی دود پیش چشمش همسرش را بر زمین انداختند آیه های کوثرش را بر زمین انداختند حالِ خوبِ سابقش اینروزها تغییر کرد خاک و خونِ چادر زهرا(س)علی(ع) را پیر کرد! شاعر: 🔹 🔹
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رُکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد، از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود دشمن، تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یاربِ من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ** جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم                           پیکـرم از بام‌هـا شد سنگ ‌باران، صبر کردم سینه‌‌ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم                            خورد سیلی بر عذار گل‌عـذاران، صبر کردم با وجود آن که بودی دست حق در آستینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خود اصل دعا، روح دعا، قلب دعایم                               شامیـانِ بی ‌حیـا دادنـد دشنـام از جفایم حلقه‌های سلسله‌ خون گریه کردند از برایم                          سخت‌تر بود از زمیـنِ کربـلا شـام بلایم ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم                         ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم                    شامیـان را بهـر استقبـال، دسته‌دسته دیدم حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم                          بـا سـر پـاک پـدر بُردنـد در بــزم شـرابم پیش چشمم چوب می‌زد خصم بر لب‌های بابَم                    خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابَم گرچه دانستند نـور چشم ختم ‌المرسلینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ✍ استاد 🔹 🔹
حاتم به کرم خاک کف پای حسین است خاتم دل وجانش قد رعنای حسین است هر کس که حسینیست ندارد غم محشر پرونده او بسته به امضای حسین است حیدر که نبی گفت به او لحمک لحمی نازش همه این بود که بابای حسین است آن کرب و بلایی که کند فخر به کعبه آرامگه یوسف لیلای حسین است عباس که خود شهره ی آفاق به مردیست پرورده ی دامان مصفای حسین است اصغر که بود واسطه ی فیض الهی گهواره ی او سینه ی سینای حسین است خورشید که در تابش نورش خللی نیست یک ذره ز نور رخ زیبا ی حسین است زیبایی یوسف همه جا ورد زبان است با این همه او محو تماشا ی حسین است جنت همه ارزانی زاهد که بهشتم همسایگی قامت طوبای حسین است . 🔹 🔹
ما سلام ازروضه ی شير خدا آورده ايم روی پُر گرد و غبار ازکربلا آورده ايم قتلگاه خسروِ گلگون کفن را ديده ايم چشم گريانی از آن جنت سرا.آورده ايم بس که رخ سوديم ما برمرقد شاه نجف بوی مشک و عنبر و عطر ولا آورده ايم هم نقی و عسکری را ما زيارت.کرده ايم راه و.رسم بندگی را ما به جا آورده ايم مهدی صاحب زمان را ما زيارت کرده ايم نامه ی آزادی از جرم و خطا آورده ايم از برای دوستانِ اهل بيتِ مصطفی مهر و تسبيح از شهيد کربلا آورده ايم وقت رفتن سينه ی ما بود اگر اندوهگين وقت برگشتن دلی از غم رها آورده ايم بارالها کن نصيبِ دوستانت سالها هم نجف.هم کربلا.هم مشهدِ شاهِ رضا ....................................... دراين سفر عشق .مهارت کردی صد خير از آن ديار.غارت کردی می آيی و عطرِ کربلا در تَنِ توست يعنی که حسين را.زيارت کردی           ............................. 🔹 🔹
از آنچه در دو جهان هست، بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود، جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سَر علی به سلامت! چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرینِ قوم بردارد؟! صدا زد: «اَشهَدُ اَنَّ عَلی وَلی‌ُالله» ولی دریغ! که این شهر، گوشِ کر دارد... کنیز بیتِ علی، خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بِنِگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد... بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد... دهان تیغِ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد: سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی، از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، اُلفت دیرینه با سحر دارد میانِ شعله دعایش ظهور مهدی بود که آهِ سوختگان بیشتر اثر دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم!" اسم تو حتی برنگشت از کوه آنقدر روحت بی‌قراری کرد جسم تو حتی برنگشت از کوه اردیبهشت اردی‌جهنم شد هر صفحه‌ی تقویم را سوزاند این بار آتش سرد شد اما وقتی که ابراهیم را سوزاند گشتیم دنبال پر و بالت گفتند دیگر وا نخواهد شد جز بالگرد سوخته چیزی پیدا نشد، پیدا نخواهد شد چشم انتظار دیدنت گشتند حتی شهیدان خدایی هم آن سو "بهشتی" بی‌قرار تو آن سوتر انگاری "رجایی" هم این ملت دردآشنا، دیروز در شادی و غم انتخابت کرد ای انتخاب مردم ایران! حالا خدا هم انتخابت کرد ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7