eitaa logo
یه دهه هشتادی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین💚 اومدیم‌مجازی‌دسـت‌به‌قلم‌شدیم! شایدنیمچه‌سربازی‌باشیم ترشحات ذهن یک دهه هشتادی! ما را نماد مذهبی ها تلقی نکنید..! کپی⁉️حلالت رفیق |تبادلات: https://eitaa.com/joinchat/1244660646C702d8507ec ❔درخدمتیم: [ @Amin31320 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یه دهه هشتادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر پای این صحبت ها گریه کردیم😭 پ.ن:برشی از دادگاه محکومیت مجیدرضا رهنورد قاتل و
جالبه که معنی قهرمان عوض شده.. قهرمان تو کوچه‌ای که زن و بچه مردم درحال رفت و آمادن صداش رو نمیبره بالا کوکتل مولوتوف نمیزنه لاستیک آتیش نمیده شیشه مغازه نمیاره پایینش با چاقو به سمت مامور امنیت مردم حمله نمیکنه... قهرمان اونی بود که وقتی فهمید امثال مجیدرضا رهنورد ریختن تو خیابون و دارن مُخل امنیت مردم میشن حتی چاییش رو نخورد خودشو رسوند اونجا... داغ دلم تازه شد💔
سخنرانی جناب آقای خالد قدومی نماینده حماس در ایران در مراسم جوانمرد | |
مراسم داداش هامون :)💔 جدی جدی ۲ سال شد... |
دومین سالگرد رفقای شهیدمون❤️‍🩹 جدی جدی ۲ سال شد... |
میگفتش که : روی کسی به جز حسین حساب نکن ... و ما نمی فهمیدیم یعنی چی ... وقتی یهو با رفتنش شد عزیز دل یه ملت تازه فهمیدیم رو امام حسین حساب کردن چه سودی دارههه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می رود سوی بهشت (: ❤️‍🩹 آخرین تصویر موجود از شهید دانیال رضازاده از قاب دوربین منزل... برای آخرین بار درب خانه را بست و رفت و دیگر برنگشت 💔🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر معروف هیئت خودمون بود ... هنوز صدای زمزمه اش در گوش ما هست که می‌گفت صلی الله و علیک یا عطشان ، مقتل میگه افتادی آقاجان... چقد آن شعر به تو می آید رفیق مقتل* افتادن* و خنجر*💔 💔فیلم روضه مصور است💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوسال گذشت داداش حسن هنوز غم رسول زنده بود که رفت هنوز غم حسن زنده بود که حسین و دانیال رفتن💔 سخته به چشم خودت پرکشیدن رفیقات رو یک به یک ببینی:)
🥀دقیقا یک‌سال گذشت از زمانی که شهیدتان کردند پارسال.. این‌موقع.. اذان‌مغرب.. حرعاملی۳۲..
الله اکبر اذان مغرب پیچید توی حرعاملی ۳۲ و اونی که دستش روی گلوی دانیال گرفته بود تا خون ازش نره ... صداش کرد دانیال ؟ دانیااال؟؟ ولی دیگه نه خبری از جواب بود نه لبخند های کش دار همیشگی...
حسین وسط کوچه بود و دانیال سر کوچه بلافاصله با رفتن دانیال، حسینم رفت انقد جون شون به جون هم بند بود که ۳۰ ثانیه دوری هم تحمل نکردن :)💔
نرفته بودن برا درگیری رفته بودن واسه آروم کردن ، وگرنه اگه درگیری بود بلد بودن مرد و مردونه بجنگند نامردی زد نا غافل زد💔
خلاصه شو بگم غریب گیر آوردنت💔💔
از اون روزها فقط یه یادمان موند و دل شکسته ما❤️‍🩹 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگم چه عاشقانه شدی روانه رفتی از این کاشانه هر گوشه نشانی از توست عکس تو در هر اتاق خانه
رونمایی از یادبود سنگی؛ و در محل مقتل شهادت رفقامون ...