eitaa logo
کانال رسمی امیرآباد فراهان
473 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
11هزار ویدیو
76 فایل
ارتباط با مدیر کانال @Amir0123456
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 👈ارزش خوشحال كردن مؤمن زمان امام صادق عليه السّلام بود شخصي بنام ((نجاشي )) استاندار اهواز و فارس بود، يكي از كشاورزهاي قلمرو حكومت او به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض كرد: ((در دفتر مالياتي نجاشي ، مبلغي را به نام من نوشته اند، نجاشي ااز شيعيان شما است ، اگر لطف مي فرمائي نامه اي براي او بنويس تا ملاحظه مرا بكند)). امام صادق علیه السلام براي نجاشي نامه اي ، اين گونه نوشت : بسم اللّه الرحمان الرحيم سّر اخاك يسّرك اللّه . :((بنام خداوند بخشنده مهربان ، برادر ديني خود را خوشحال كن ، خداوند ترا خوشحال مي كند)). هنگامي كه اين نامه به دست نجاشي رسيد، وقتي دريافت كه نامه امام صادق علیه السلام است ، گفت : اين ، نامه امام صادق علیه السلام است ، آن را بوسيد و به چشم كشيد و به حامل نامه گفت : ((حاجت تو چيست ؟)) او گفت : ((در دفتر مالياتي تو، مبلغي را به نام من نوشته اند)). نجاشي گفت : ((آن مبلغ ، چه اندازه است ؟!)) او گفت : ده هزار درهم است . نجاشي ، منشي خود را طلبيد، و جريان را به او گفت و به او دستور داد كه آن ماليات را بپردازد و نام آن كشاورز را در دفتر ماليات ، خط بزند، و سال آينده نيز همين كار را در مورد او انجام دهد. پس از اين دستور، نجاشي به آن كشاورز گفت : ((آيا تو را خوشحال كردم ؟)). او گفت : آري فدايت شوم . سپس نجاشي دستور داد يك كنيز و يك غلام و يك مركب و يك بسته لباس به او بخشيدند، و در مورد هر يك از آنها كه به او مي داند، نجاشي به او مي گفت :((آيا تو را خوشحال كردم ؟)). او در پاسخ مي گفت : ((آري فدايت گردم )). تا آنجا كه نجاشي به او گفت : ((اين فرشي را كه روي آن هنگام دادن نامه مولايم امام صادق علیه السلام نشسته بودم ، به تو بخشيدم ، برادر و با خود ببر و در نيازهايت مصرف كن . آن كشاورز، خوشحال از نزد نجاشي بيرون آمد و سپس به حضور امام صادق علیه السلام رسيد و جريان را به عرض آن حضرت رساند، و آن حضرت را خوشحال يافت ، عرض كرد: ((اي فرزند رسول خدا گويا رفتار نجاشي با من ، شما را خوشحال كرد؟)). آن حضرت فرمود: ((آري سوگند به خدا او خدا و رسولش را خوشحال كرد)). لینک جایز نمی باشد👇👇 کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان 🌐: @amirabadfarahan
💠 👈مرز باريك بين شيطان و انسان پس از آنكه حضرت نوح علیه السلام به قوم گنهكار خود نفرين كرد، و طوفان همه آنها را از بين برد، ابليس نزد نوح علیه السلام آمد وگفت : ((تو برگردن من ، حقي داري كه مي خواهم آن را ادا كنم )). نوح علیه السلام فرمود: ((چه حقي ؟، خيلي برايم سخت و ناگوار است كه تو بر من ، حقي داشته باشي ؟!)). ابليس گفت : همان كه تو بر قومت نفرين كردي ، و همه آنها به هلاكت رسيدند، و ديگر كسي نمانده كه من او را گمراه سازم ، بنابراين تا مدتي راحت هستم ، تا نسل ديگر بيايد. نوح فرمود: حالا مي خواهي چه جبراني كني ؟ ابليس گفت : اذكرني اذا غضبت ، و اذكرني اذا حكمت بين اثنين ، و اذكرني اذا كنت مع امرئة خاليا ليس معكما احد. :((در سه مورد متوجه باش كه من نزديك ترين فاصله و مرز را با بندگان خدا دارم : 1- هنگامي كه خشمگين شدي بياد من باش . 2- هنگامي كه قضاوت مي كني ، بياد من باش . 3- و هنگامي كه با زن بيگانه ، تنها هستي و هيچ كس در آنجا نيست ، به ياد من باش )). لینک جایز نمی باشد👇👇 کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان 🌐: @amirabadfarahan
روزی ملا نصر الدین به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟ ملا گفت : بیست تومان. حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است. ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری! 🔻 لینک جایز نمی باشد👇👇 کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان 🌐: @amirabadfarahan
بخشنده باش استادی با شاگردش از باغى ميگذشت ... چشمشان به يک کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...! استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين! مقدارى پول درون آن قرار بده ... شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند. کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد. با گريه فرياد زد : خدايا شکرت ! خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى .... ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت.... استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه بستانی.... •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد، مگر به " فهم و شعور " مگر به " درک و ادب " آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند ! این قدرت تو نیست، این " انسانیت " است! •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
💠 ✅نصيحت پدرم‏ ✍️در چهارده سالگى كه براى ادامه تحصيل عازم قم شدم، پدرم آمد پاى ماشين و به من گفت: محسن! «اُستُر ذَهبَك و ذِهابك و مَذهبك‏» پول و رفت و آمد و مذهبت را مخفى نگهدار. گفتم: مذهب را براى چه؟ امروز كه زمان تقيّه نيست! پدرم گفت: منظورم اين است كه هيچ وقت براى نماز مقيّد به يك مسجد نشو، چون كه اگر روزگارى به دليلى خواستى آن مسجد را ترك كنى مى ‏گويند: خطوط سیاسی دوتا شده، يا آقا مسأله‏اى پيدا كرده و يا اين طلبه ... فرزندم! به همه مساجد برو و مقيّد به جا و مكان و لباس و شخص خاصّى مباش. آرى گوش سپارى به همين نصيحت باعث شد كه بحمداللّه وارد هيچ خط سياسى نشوم. 📚خاطرات استاد قرائتى ؛ ج۱ ؛ ص: ۳۲ ‏•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
🔹قال رسول الله صلی الله علیه و آله : سافِرُوا فَإنَّکُم إنْ لَم تَغنَموا مالاً اُفِدتُم عَقلاً ؛ 🌸پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود : 🌻 سفر کنید ، که اگر در سفر مالی به چنگ نیاورید ، عقل [تجربی ]شما فزونی خواهد یافت . 📚مکارم الأخلاق ، ص 240 . •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
آدم به این بخیلی ؟ آورده اند که بخیلی به میهمانی دوستش که او نیز از بخیلان بود رفت . صاحب خانه پسرش را صدا زد و گفت: فرزندم امروز ما میهمان عزیزی داریم ، بلند شو برو ، نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر پسر رفت و بعد از ساعتی دست خالی به خانه بازگشت. پدر از او سوال کرد پس گوشت چه شد؟ پسر گفت: به نزد قصاب رفتم و به او گفتم از بهترین گوشتی که در مغازه داری به ما بده قصاب گفت :گوشتی به تو خواهم داد که مانند کره باشد. با خودم گفتم : اگر اینطور است پس چرا به جای گوشت کره نخرم ، پس به نزد بقال رفتم و به او گفتم: از بهترین کره ای که داری به ما بده او گفت : کره ای به تو خواهم داد که مثل شیره انگور باشد ، با خود گفتم : پس اگر اینطور است پس چرا به جای کره شیره ی انگور نخرم پس به قصد خرید وارد دکان شدم ، و گفتم : مقداری از بهترین شیره ی انگورت به ما بده او گفت : شیره ای به تو خواهم داد که چون آب صاف و زلال باشد ، گفتم : پس اگر اینطور است چرا به خانه نروم ، زیرا که ما در خانه به قدر کافی آب داریم. این گونه بود که دست خالی برگشتم پدر گفت: چه پسر زرنگ و باهوشی هستی ؛ اما یک چیز را از دست دادی ، آنقدر از این مغازه به آن مغازه رفتی که کفشت مستهلک شد . پسر گفت نه پدر ، کفش های مهمان را پوشیده بودم •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
🌹🌹 نصیحت امام صادق علیه السلام 🔹 سفیان ثوری می گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: یا بن رسول الله مرا نصیحت کن، حضرت ابتدا چهار نصیحت سپس به تقاضای بیشتر وی حضرت تعداد پنج نصیحت دیگر فرمود: روی هم نه نصیحت شد، آنها عبارتند از: ❶ دروغگو؛ جوانمردی ندارد. ❷ پادشاه؛ رفیق ندارد( ریاست رفاقت نمی شناسد). ❸ حسود؛ آسایش نبیند. ❹ بد اخلاق؛ مجد و بزرگی نیابد. ❺ به خدا اعتماد کن؛ که ایمان همین است؛ ❻ به آنچه که خدا داد راضی باش؛ که بی نیازی همین است. ❼ با همسایگان خوش رفتاری کن؛ تا مسلمان باشی. ❽ با بی دین رفقات نکن؛ که فسق و فجورش را به تو می آموزد. ❾ با مردم خدا ترس مشورت کن. 📚 خصال، ج۱، ص۱۶۹ •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
به یک زن نگو......! تو که خانه بودی چه کار کردی ؟ خسته گیت واسه چیه؟ باید دقیق تر نگاه کنی ! ریز بین باشی ! او هیچ کاری هم نکرده باشد ...... "امیدت" رادراین خانه "زنده" نگه داشته است......!!! •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
💠 👈 در تنگنای سخت 🌴ابو هاشم می گوید: یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود: ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. 🌴آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: 1️⃣خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد 2️⃣ و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود 3️⃣و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود. 🌴آنگاه فرمود: ای ابو هاشم! من در آغاز این نعمتها را به یاد تو آوردم، چون می دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمتها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی. اینک دستور دادم صد دینار (طلا) به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را بجای آور! 📚 بحار ج 50، ص 129 •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•
💠 طوف دل کن که حرمخانه دلدار اینجاست به کجا میروی آرامگه یار اینجاست گوهر خویش مکن عرضه به هر کس ای دوست بازآر از سر بازار خریدار اینجاست رشته دل به همان نرگس بیمار ببند تا ببینی که شفای دل بیمار اینجاست چند با سرزنش خار مغیلان سازی راه خود دور مکن آن گل بی خار اینجاست شمع محفل نشدی درس زپروانه بگیر تا بسوزد همه هستیت بیا نار اینجاست نه سوی دیر برو نه ره بتخانه بگیر زائر کعبه دل باش که دلدار اینجاست روز و شب بر سر بازار جهان گردیدیم یوسفی را که ندیدیم به بازار اینجاست سجده باید به خم ابروی دلدار آورد تا ابد قبله دل های گرفتار اینجاست فیض از نخل پر از میوه میثم گیرید که تجلیگه صد میثم تمار اینجاست سازگار •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈• کانال رسمی اطلاع رسانی امیرآباد فراهان👇 🌐: @amirabadfarahan •┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈•