بنام او
و بقِیَ الحُسَینُ فَرِیدًا وَحیِدًا
و حسین (ع) غریب و بی یار و تنها ماند...
وقتی مقتل جوانان و عاشقان خود را دید، عزم نمود تا با جان خویش به مصاف دشمن برود. به طرف راست خود نظر انداخت و هیچ مردی را ندید به طرف چپ خود نظر کرد باز کسی را ندید. غیر از خودش و زنان و بچه های کوچک کسی باقی نمانده بود...
پس صدا زد:
هل مِن ذَابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللهِ؟
آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟
هل مِن مُوَحِدٍ یَخَافُ اللهَ فِینَا؟
آیا خداپرستی هست که در مورد ما از خدا بترسد؟
هل مِن مُغِیثٍ یَرجُوا اللهَ فِی اِغَاثَتِنَا؟
آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا به فریاد ما برسد؟
هل مِن مُعیِنٍ یَرجُوا مَا عِندَ اللهِ فِی اِعَانَتِنَا؟
آیا یاری دهنده ای هست که به امید ثواب خدا ما را یاری کند؟
جوابی در نیافت...
طراح نوشتار :محمد افراز
طراح گرافیک :امیرعلی اوحدی
#مظاوم #غریب #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا #عاشورا #عاشوراء #ashura #imamhusain #karbala