eitaa logo
🌹مولا امیرالمومنین🌹
359 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
9 فایل
هر روز چند فضیلت از امیر المومنین علیه السلام به ذَرّه گَر نَظَرِ لُطف بوتُراٰب کُنَد به آسِمان رَوَد و کارِ آفتاب کُنَد ارتباط با ادمین @Kamali18A سوال شرعی @Hasanen12869
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَدِيراً «149» اگر (درباره خلق) آشکارا یا پنهانی نیکی کنید یا از بدی دیگران درگذرید خدا همیشه از بدیها در می‌گذرد با آنکه در انتقام تواناست 🔻 هرجا كه مظلوم در موضع قدرت قرار گرفت و عفوِ ظالم اثر تربيتى دارد، بايد عفو كرد و هرجا سكوت، موجب ذلّت مظلوم و تقويت ظلم است بايد فرياد زد. انتقام و قصاص، «حقّ» است و عفو و گذشت، «فضل». به فرموده‌ى ، بخشودن دشمن، سپاس چيره شدن بر اوست «اذا قدرت على عدوّك فاجعل العفو عنه شكراً للقدرة عليه»
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قٰالُوا إِنَّ اللّٰهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللّٰهِ شَيْئاً إِنْ أَرٰادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ لِلّٰهِ مُلْكُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا يَخْلُقُ مٰا يَشٰاءُ وَ اللّٰهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ همانا آنان كه گفتند: «خدا همان مسيح بن مريم است» كافر شدند بگو (اى پيغمبر): كدام قدرت مى تواند در برابر خدا كمترين مانعى ايجاد كند اگر خدا بخواهد عيسى بن مريم و مادرش و هر كه در روى زمين است همه را هلاك گرداند؟ و مُلك آسمانها و زمين و هر چه بين آنهاست همه از آنِ خداست، هر چه را بخواهد خلق مى كند و او بر (ايجاد و هلاك) همه چيز تواناست 🔻 مسيحيان چند ادّعاى بى‌اساس درباره خدا دارند كه قرآن به آنها اشاره مى‌كند: 1. اعتقاد به خدايان سه گانه. لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ ... 2. اعتقاد به اينكه خداى آفريدگار، يكى از خدايان سه گانه است (خداى پدر). قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ ... 3. انحصار الوهيّت در مسيح كه اين آيه آن را ردّ مى‌كند. «يَخْلُقُ ما يَشاءُ» به خلقت حضرت عيسى بدون داشتن پدر، و آفرينش حضرت آدم بدون داشتن پدر و مادر اشاره دارد. اگر حضرت مسيح خداست، پس چگونه (به عقيده‌ى مسيحيان) كشته شد و صليب، آرم مظلوميّت او گشت؟ خدا كه نبايد مورد سوء قصد قرار گيرد!
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ مِنْ أَجْلِ ذٰلِكَ كَتَبْنٰا عَلىٰ بَنِي إِسْرٰائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسٰادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمٰا قَتَلَ النّٰاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْيٰاهٰا فَكَأَنَّمٰا أَحْيَا النّٰاسَ جَمِيعاً وَ لَقَدْ جٰاءَتْهُمْ رُسُلُنٰا بِالْبَيِّنٰاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ بدين سبب بر بنى اسرائيل حكم نموديم كه هر كس نفسى را بدون حق و يا بى آنكه فساد و فتنه اى در زمين كرده، بكشد مثل آن باشد كه همۀ مردم را كشته، و هر كس نفسى را حيات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است كه همۀ مردم را حيات بخشيده و هر آينه رسولان ما به سوى آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسيارى از مردم بعد از آمدن رسولان باز روى زمين بناى فساد و سركشى را گذاشتند 🔻 در اين آيه از كشتن يك نفر به منزله‌ى كشتن همه‌ى مردم مطرح شده است. براى توضيح اين حقيقت چند بيان و معنا مى‌توان عرضه كرد: الف: قتل يك نفر، كيفرى همچون قتل همه مردم را دارد. ب: قتل يك نفر، بى‌اعتنايى به مقام انسانيّت است. ج: قتل يك نفر، سلب امنيّت از همه‌ى مردم است. 🍃امام صادق عليه السلام : «كسى‌كه در موضعى كه آب يافت نمى‌شود، تشنه‌اى را سيراب كند، مانند كسى است كه نفسى را زنده كرده باشد». «1» طبق آيات و روايات، هدايت وارشاد مردم به راه حقّ، نوعى احيا مى‌باشد و گمراه كردن مردم، نوعى قتل است. سوره انفال، آيه 24 🍃امام صادق عليه السلام : هركس نفس منحرفى را هدايت كند او را زنده كرده و هر كس ديگرى را منحرف كند او را كشته است.
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ وَ كَتَبْنٰا عَلَيْهِمْ فِيهٰا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصٰاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفّٰارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ فَأُولٰئِكَ هُمُ الظّٰالِمُونَ و در تورات بر بنى اسرائيل حكم كرديم كه نَفْس را در مقابل نَفْس قصاص كنيد و چشم را مقابل چشم و بينى را به بينى و گوش را به گوش و دندان را به دندان، و هر زخمى را قصاص خواهد بود پس هر گاه كسى حق قصاص را ببخشد (نيكى كرده و) كفارۀ (گناه) او خواهد شد، و هر كس به خلاف آنچه خدا فرستاده حكم كند چنين كس از ستمكاران خواهد بود 🔻 1- همه‌ى انسان‌ها، از هر نژاد و قبيله، فقير و غنى، در مقابل قانون يكسانند و خون كسى رنگين‌تر از ديگرى نيست. «النَّفْسَ بِالنَّفْسِ» 2- قصاص، در اديان پيشين هم بوده است. «3» «كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها» (اسلام و اديان ديگر، قوانين مشابهى دارند.) 3- صدقه، تنها انفاق مالى نيست، عفو و گذشت از مجرم هم نوعى صدقه است. «فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ» 4- عفو ما از مجرم، عفو الهى را بدنبال دارد. «فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ» (شايد هم مراد اين باشد كه عفو ما، كفاره گناه مجرم باشد و او در قيامت، به خاطر عفو ما گرفتار عذاب نشود) 5- در اسلام همراه مسائل كيفرى، مسائل اخلاقى هم مطرح است. وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها ... قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ‌ 6- جريمه‌ى مالى و حبس، به تنهايى نمى‌تواند عاملى براى بازداشتن مجرم از جرم باشد. «النَّفْسَ بِالنَّفْسِ»
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصٰارىٰ أَوْلِيٰاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيٰاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَهْدِي الْقَوْمَ الظّٰالِمِينَ اى اهل ايمان، يهود و نصارى را به دوستى مگيريد، آنان بعضى دوستدار بعضى ديگرند، و هر كه از شما مؤمنان با آنها دوستى كند به حقيقت از آنها خواهد بود؛ همانا خدا ستمكاران را هدايت نخواهد نمود 🔻 ذكر يهود و نصارا در آيه، از باب نمونه است، وگرنه شكّى نيست كه ولايت هيچ كافرى را هم نبايد پذيرفت. از آيات ديگر قرآن استفاده مى‌شود كه بهره‌گيرى از غذاهاى غير گوشتى اهل كتاب، يا ازدواج موقّت با آنان، يا داد و ستد و زندگى مسالمت‌آميز با آنان جايز است و هيچ يك از اين مسائل به معناى سلطه‌پذيرى آنان نيست. 1.اسلام، دين سياست است و تنها به احكام فردى نمى‌پردازد. «لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصارى‌ أَوْلِياءَ» 2.وقتى يارى گرفتن از كفّار مورد نهى قرآن است، قطعاً در روابط و سياست خارجى، پذيرش ولايت وسلطه‌ى اهل كتاب وكفّار ممنوع است. «لا تَتَّخِذُوا» 3.كفّار تنها نسبت به تعهّدات ميان خودشان وفادارند، ولى نسبت به تعهّدات با مسلمانان پايبند نيستند. لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‌ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ‌ ...
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ ولىّ امر و ياور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانى خواهند بود كه نماز به پا داشته و به فقرا در حال ركوع زكات مى دهند (به اتفاق مفسّران مراد على عليه السّلام است) 🔻 در شأن نزول آيه آمده است: سائلى وارد مسجد شد و از مردم درخواست كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. حضرت على عليه السلام در حالى كه به نماز مشغول بود، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد. در تكريم اين بخشش، اين آيه نازل شد. ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پيامبر مانند: ابن عباس، عمّار ياسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، انس‌بن مالك، بلال و ... نقل كرده‌اند و شيعه و سنّى در اين شأن نزول، توافق دارند. «1» عمّار ياسر مى‌گويد: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آيه بود كه رسول‌خدا ﷺفرمود: «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه». «2» پيامبر اكرم ﷺ در غديرخم، براى بيان مقام حضرت على عليه السلام اين آيه را تلاوت فرمود. «3» و خود على عليه السلام نيز براى حقّانيّت خويش، بارها اين آيه را مى‌خواند. «4» كلمه‌ى «ولى» در اين آيه، به معناى دوست و ياور نيست، چون دوستى و يارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان كه در حال ركوع انفاق مى‌كنند. امام صادق عليه السلام فرمودند: منظور از الَّذِينَ آمَنُوا ...، على عليه السلام و اولاد او عليهم السلام تا روز قيامت هستند. پس هركس از اولاد او به جايگاه امامت رسيد با اين ويژگى مثل اوست، آنان در حال ركوع صدقه مى‌دهند. «6
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ يٰا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمٰا بَلَّغْتَ رِسٰالَتَهُ وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاسِ إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكٰافِرِينَ اى پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان كه اگر نرسانى تبليغ رسالت و اداء وظيفه نكرده اى، و خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوى دار كه) خدا كافران را راهنمايى نخواهد كرد 🔻 اين آيه مربوط به جانشينى حضرت على(ع) و نصب او به ولايت در غدير خم به هنگام برگشت پيامبر اكرم ﷺ از سفر حج در سال دهم هجرى است. جالب اينكه اين آيه در ميان دو آيه‌اى قرار گرفته كه مربوط به اقامه‌ى كتاب آسمانى است و شايد اشاره به اين باشد كه ميان رهبر معصوم و اقامه‌ى كتاب آسمانى، پيوند محكمى برقرار است. آرى، امام است كه مى‌تواند كتاب آسمانى را به پا دارد و اين كتاب خداست كه مى‌تواند امام واقعى را معرّفى كند. جالب آنكه صاحب تفسير المنار از مُسند احمد و ترمذى و نسائى و ابن ماجه، حديثِ «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه» را با سند صحيح و موثّق بيان كرده است و سپس با دو جمله به خيال خود در آن تشكيك نموده است: اوّل اين‌كه مراد از ولايت، دوستى است. (غافل از آنكه دوستى نياز به بيعت گرفتن و تبريك گفتن و آن همه تشريفات در غدير خم نداشت) دوم آنكه اگر حضرت على(ع) امام و رهبر بعد از رسول ﷺ بود، چرا فرياد نزد و ماجراى نصب خود را در غديرنگفت؟! (غافل از آنكه در سراسر نهج‌البلاغه این ناله‌ها و فريادها مطرح است؛ ولى صاحب المنار گويا آن ناله‌ها و فريادها را نشنيده)