#تحلیل_سیاسی
#امام_مجتبی(ع)
#آرایش_جنگی_دشمن
#سوزش_نه_سازش
#مداهنه
آیت الله جوادآملی :
صلح امام حسن(علیه السلام) سازش نبود، سوختن و ساختن بود
بنابراين بايد #صلح_مدبّرانه را با #سازش_ذلّت بار فرق گذاشت، و هيچ گاه به اين دو مفهوم جدا از هم، به يك چشم نگاه نكرد.
#معنای_سازش:
سازش به معنى يك نوع #مداهنه و #مجامله و دورويى كردن و چاپلوسى است.
مثلاً مانند:
سازش رهبران كويت با رهبران آمريكا در عصر ما. چنين سازشى، سازش ننگينى است كه فرسخها با اسلام ناب فاصله دارد;
ولى #صلح_اسلامى كه امام حسن (ع) آن را پذيرفت، هرگز به معنى سازش نبود، بلكه همچون #صلح_حديبيّه رسول خدا(ص) با مشركان مكّه، بر اساس شرايطى بود كه موجب حفظ نيروها، و كسب امتيازها مى گرديد.
#صلح_عادلانه بر اساس شرايط سازنده و زمينه ساز كجا و #سازش_ذلّت_بار با بيگانگان كجا؟
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمين تا آسمان است
#تحلیل_کوتاه_صلح:
کلام ولایت:
«من از سابق مکرر گفته ام که اگر ملتی قدرت #تحلیل خودش را از دست بدهد، #فریب و شکست خواهد خورد، اصحاب امام حسن(ع)، قدرت تحلیل نداشتند، نمی توانستند بفهمند که قضیه چیست و چه دارد می گذرد».
«گاهی شهید شدن، آسان تر از زنده ماندن است. آدم های اهل معنا، اهل حکمت و دقت، خوب درک می کنند گاهی زنده ماندن و زندگی کردن و در یک محیطی تلاش کردن، به مراتب مشکل تر از کشته شدن و شهید شدن و به لقا خدا پیوستن است. امام حسن این راه مشکل را انتخاب کرد. وضع آن زمان این بوده است. خواص، تسلیم بودند، حاضر نبودند حرکتی بکنند. لذا وقتی یزید بر سر کار آمد و یزید کسی بود که می شد با او جنگید و کسی که در جنگ با یزید کشته می شد، چون وضع یزید خیلی خراب بود، خونش پایمال نمی شد، برای همین امام حسین قیام کرد.
وضع دوران یزید طوری بود که قیام، تنها انتخاب بود؛ برخلاف دوران امام حسن مجتبی(ع) که دو انتخاب وجود داشت؛ شهید شدن و زنده ماندن و زنده ماندن ثوابش و اثرش و زحمتش بیشتر از کشته شدن بود. لذا امام حسن(ع) این سخت تر را انتخاب کرد، در زمان امام حسین(ع) این طوری نبود، یک انتخاب بیشتر نبود، زنده ماندن؛ یعنی قیام نکردن، معنا نداشت. باید قیام می کرد».
«در صدر اسلام، بزرگ ترین و مهم ترین ضربه ای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از #امامت به #سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت علی بن ابی طالب، به سلطنت شام تبدیل شد. البته امام حسن مجتبی(ع) آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگ تر که حفظ اصل اسلام بود، مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد و حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینی خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهی است که بعد هم حادثه کربلا پیش می آید. آن وقت حادثه کربلا آن حادثه ای نیست که بشود جلویش را گرفت. اجتناب ناپذیر می شود.
#وعده_ولایت
من به شما عرض بکنم که امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه امریکا و نه بزرگ تر از امریکا، اگر در قدرت های مادی باشد، قادر نیستند حادثه ای مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن خیلی فشار بیاورد، #حادثه_کربلا اتفاق خواهد افتاد».
«صلح امام مجتبی(ع) همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(ع) ارزش داشت. همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد»
#مذاکره_سم_مضاعف
❗❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗❗
📿رسول الله فرمود :إنّ المُؤمِنَ مُجاهِدٌبِسَيفِهِ ولِسانِهِ📿
🔍 موسسه تخصصی خطابه امیربیان یزد 🔎
@amirbayanyazd
#عیدغدیر
💢استدلال علامه امینی در مورد #ولایت امیر المومنین(ع) در حضور علمای اهل سنت و سوالی که #بی_جواب ماند
زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.
به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند. پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد
اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک #حدیث نقل کند تا مجلس #نورانی گردد. ضمناً تمام حضار درجلسه #حافظ_حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به #علامه_امینی رسید . علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر #معتبر بودن یا نبودن سند حدیث #اقرار کنید. همه قبول کردند
سپس علامه امینی فرمود : 👇
قال رسول الله (ص) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است .
سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و #همه_حدیث_را تایید_کردند .
سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک #سوال از شما دارم ،
بعد از کل جمع پرسید : 👇👇
آیا فاطمه الزهرا( س) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت... ؟
اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه (س) چه کسی بود ؟
تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه #ساکت_شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند
و با خود می گفتند
🔹اگر بگوییم نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه (س) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد
🔹اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟ در حالی که بخاری (از سرشناس ترین علمای اهل سنت) گفته: ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه (س) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر غضبناک بود
و چون مجبور می شدند بر #حقانیت و #امامت علی بن ابیطالب (ع) اقرار بورزند #سکوت کرده و جلسه را ترک کردند .
در صورت امکان حداقل برای یک نفر ارسال کنید و ذره ای از مظلومیت امیر المومنین کم کنید.
❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗
🔍 موسسه تخصصی خطابه امیربیان یزد 🔎
https://eitaa.com/amirbayanyazd