آغاز دفاع.mp3
5.74M
#دفاع_مقدس
#روایت_حماسه ۱
🔹قاعدتاً جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهریور اتفاق افتاد...
سریعاً آمدم به محل ستاد مشترک که اطاق جنگ در آنجا بود و نشستیم به بحث و بررسی این رویداد غیر منتظره...
دولت عراق از اوّل پیروزی انقلاب، از اوایل پیروزی انقلاب، مقدمات یک درگیری مرزی را با ما شروع کرده...
#حتماحتماگوش_بدیم
#آغاز_جنگ_تحمیلی
#آغاز_دفاع
••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
🎤موسسه تخصصی خطابه #امیربیان_یزد🎤
@amirbayanyazd
فرمانده.mp3
5.24M
#روایت_حماسه ۳
#حتماحتماگوش_بدهید
کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری میگویند؛ میگویند ما هواپیماهای جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام داردو آخرین هواپیمایمان که هواپیمای سی ۱۳۰ است و ترابری است، تا سی روز و سی و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد.
بعدش، دیگرما مطلقاً هواپیما نداریم. امام نگاهی کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون میکنم؛
این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچطور نمیشود.
#فرمانده
#هفته_دفاع_مقدس
••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
❗❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗❗
🔍 موسسه تخصصی خطابه امیربیان یزد 🔎
@amirbayanyazd