eitaa logo
امیر احتشام
355 دنبال‌کننده
496 عکس
187 ویدیو
4 فایل
💢طلبه حوزه علمیه قم که علوم تربیتی خوانده و درمجموعه تربیتی- فرهنگی #میثم_تمار مشغول خدمت است. در باب مسائل #اجتماعی_سیاسی و #تربیتی_فرهنگی بلندبلند فکر میکنم. لینک کانال مجموعه #میثم_تمار: @mfmt_ir ⚠️نظرات و سوالات: @Amirehteshamm
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️نخبگان انقلابی و حرکت شترمرغی! 💢بخش اول: ابتدائا می خواهم اتفاقی را که اخیرا خودم با آن مواجه شدم تعریف کرده، سپس مسأله ای را مطرح و یک نتیجه مبنایی بگیرم. پیشاپیش بابت طولانی شدن متن عذرخواهم.🙏 🔻اما آن اتفاق: اخیرا در یکی از گروه های مجازی مباحثه ای پیرامون وقایع روز کشور شکل گرفته بود و چند نفری که من آن ها را می دانم در حال گفتگو بودند. متاسفانه اکثر گزاره هایی که مطرح می شد مطابق روال حاکم بر ادبیات این روزهای جامعه، احساسی و غیر منطقی و بدون تحلیل بر پایه واقعیت ها بود. در این بین شخصی که از آن چند نفر چند سالی کوچکتر بود، در چند مورد متناسب با بحث کلماتی از حضرت آقا را مورد استناد قرار داد. اما نکته قابل توجه اینجا بود که در فضای افراد انقلابی این حرکت او ابتدائا مورد خدشه و سپس تمسخر شد!!! جالب آن که جز یکی دو نفر، بقیه یا مؤید این تمسخر بودند و یا سکوت پیشه کردند! او تنها اتهامش این بود که چرا در هر موضوعی به کلام رهبری استناد می کند! حرف این بود که مگر ما خودمان عقل و قوه تحلیل نداریم که در هر جایی سریعا به کلام رهبری استناد می کنی؟!!! فعلا کاری به این ندارم که همان شخص معترض (که تاکید میکنم من او را انقلابی می دانم) در ادامه ی گفتگو ها برای اثبات ادعایش به تحلیل ها و نقل قول های یک کارگردان معلوم الحال توسل می جست، اما اینجا بار دیگر مسأله ی حل نشده ای رخ نمود که لازم دانستم چند جمله ای پیرامون آن بنویسم. 🔻اما مسأله: یکی از مسائل مهمی که باید حل شود جایگاه و نسبت فهم آحاد جامعه نسبت به فهم ولی جامعه است. اتفاقا چند روز پیش دیدم یکی از جوانانی که امروزه در ادبیات سیاسی جامعه جزء محسوب می شود گفته بود: من می توانم‌ در جایی نظری غیر از نظر ولی جامعه داشته باشم ولی در مرحله ی عمل با او همراه باشم. پیش تر ها پسر شهید مطهری(ره) که مدتی هم نایب رئیس قوه مقننه در جمهوری اسلامی بود همین حرف را زده بود. 🔻حل مسأله پر واضح است که مفاهیم، معمولا معانی مشخصی دارند و ارزش های کلی نیز غالبا اثبات شده اند. اغلب کسی در مفهوم عدالت یا آزادی تردیدی ندارد، ولی آن چیزی که رفتار افراد را متفاوت می کند تشخیص مصادیق است. از آن جا که جامعه ی ما فعلا در بحران هویتی عمیقی به سر میبرد و بین عادت ها و سبک زندگی غربی و اعتقادات کلی توحیدی سرگردان است؛ سوال اساسی این است که آیا در اینجا با تفکر غربی متفاوت است یا خیر؟ که تفکر حاکم بر تمام ابعاد غرب است تنها می تواند با حذف توحید و بر پایه شکل بگیرد و چون این Human یا انسان به معنای انسانیت به کار گرفته نشده است (که ای کاش اینطور بود) بلکه به معنای اصالت افراد انسان است، ناگزیر به و تکثر ختم می شود. تا جایی که حتی خدای افراد هم مطابق فهم آن ها شکل می گیرد فلذا به جای اینکه در غرب خدا حکم کند و انسان ها اجرا کنند این پروسه بر عکس است؛ یعنی هر کسی حق دارد مطابق فهم خود از نیازهای خودش و جایگاه خدا، میزان و کیفیت رابطه خود و خدایش را تعیین نماید. فلذا جامعه غربی حتی در تعریف خدا و کیفیت رابطه با او هم متکثر می شود. اما این اتفاق در نگاه توحیدی کاملا بر عکس است جامعه مترقی توحیدی جامعه ای است که همه افراد از قاعده ی هرم در حال حرکت به سمت رأس آن هستند یعنی حرکت از تکثر به سوی وحدت. اما سؤال این است که پس قوه عاقله و تحلیلگر انسان چه می شود؟!! در نگاه اسلامی عمده کارایی عقل انسان تا جایی است که او را به درب خانه ی توحید برساند و پس از آن، انسان رشد یافته آن است که برای فهم خود در برابر فهم ولی جایگاه چندانی مگر در حد سؤال، قائل نباشد که البته در انسان های رشدیافته تر حتی همین میزان، اصالت قائل شدن برای فهم فردی دیده نمی شود؛ فلذا سلمان حتی قدم هایش را همان جایی می گذارد که مولایش قدم گذاشته است. اوج این نگاه را می توان در هارون مکی یافت که وقتی بر مولایش امام صادق (ع) وارد می شود و از همه جا بی خبر با دستور امام (ع) مبنی بر ورود به تنور داغ مواجه می شود حتی لحظه ای درنگ نمی کند و بلافاصله وارد می شود. @Amirehtesham
♦️ نظم؛ کلیشه ای خسته کننده❗️ 🔻 یکی از مفاهیمی که در طول زندگی و از همان طفولیت بسیار با آن مواجه بوده ایم و نسبت به رعایت آن تذکرها شنیده ایم است. و از آنجا که معمولا نسبت به بعضی از ابعاد و مصادیق سطح پایین آن توجه داده شده ایم، متاسفانه این سقوط در احصاءِ مصادیق، باعث تنزل معنا در ذهن و به ورطه ی کلیشه افتادن واژه شده است. 🔻 اما اکنون میخواهیم به گونه ای دیگر این مفهوم عمیق و موثر قوی در انسانیت انسان را مورد بررسی قرار دهیم. 💢 تصور کنید؛ دروازه ی علم هستی، امیرالمومنین (علیه السلام) بعد از ضربت ابن ملجم شقی، در بستر شهادت است، (طبیعتا مطالبی که او در این حال میفرماید باید مسائل بسیار مهمی باشد.) حضرت خطاب به حسنین (ع) شروع به وصیت می فرمایند: 🔻 شما دو فرزندم، خانواده ام و تمام آن هایی که این نوشته من به آن ها می رسد را توصیه می کنم: به رعایت تقوای الهی و و نظم! ✔️ نظم به معنای وحدت، یکپارچگی و ترتیب یک مجموعه است. متاسفانه ما در اغلب اوقات مجموعه متصف به وصف نظم را در سطح اشیاء اطراف، وضع ظاهر و در بهترین حالت کارهای روزانه تنزل داده ایم. غافل از اینکه آن چه جایگاه نظم را تا حد آخرین سفارشات امیرالمومنین(ع) بالا می برد نمی تواند صرفا این ابعاد ظاهری و سطحی از نظم باشد. 🔻در همین عبارت، آن نظمی که مورد نظر حضرت است، قرین توصیه ی به می شود. و این یعنی در واقع نظم رابطه ای مستقیم با تقوا دارد و هر دو، دو روی یک سکه اند؛ تقوا در واقع رویکرد منظم به هستی است. 💢 با این توضیح که تقوا از مرحله شناخت و اعتقاد به توحید آغاز شده و این جهان بینی به کلیه ی وجوه زندگی انسان سایه افکنده و تمام رفتار او را نیز در بر میگیرد. 🔻 پس یعنی بالاترین مرحله نظم، داشتن یک نظام فکری است که استقامت بر آن نظام در مرحله فکر، منتج به تسری تدریجی آن بر افعال و رفتار ما خواهد بود. 🔴 نتیجه آن که با تقوا ترین انسان ها منظم ترین ها هستند. 🔷 نکته دیگر اینکه محور این نظم در بعد فردی و محور بعد اجتماعیِ آن است که البته قطعا بازگشت ولایت نیز به همان توحید است. 🔶 آنچه که امروز انسان غربی را به تحیر و سرگردانی رسانده، نداشتن این نظم فکری و رفتاری در سایه ی است. وقتی محور در تصمیم گیری، خواست آحاد انسانی باشد، اینجاست که ارزش ها مبتنی بر لذائذ شخصی، نسبی و متکثر خواهد شد و تنها خط قرمزِ متصور، حریم شخصی افراد خواهد بود و در بهترین حالت نظم ظاهری اجتماع را استیفا خواهد کرد. ⚠️ و اما جامعه اسلامی نیز تا زمانی که نظم توحیدی خود در مرحله فکر و آرمان را به رفتارها و سبک زندگی منتج نکند؛ دائما در تحیر بین آرمان های توحیدی و سبک زندگی لذت بخش غربی دست و پا خواهد زد. ⭕️ سخن در این زمینه بسیار است که موکول میکنم به مجالی دیگر به شرط حیات! ✍امیراحتشام/ @Amirehtesham
🔻 از دیشب که این فیلم را دیدم خودم را در بعضی از صحنه های آن تصور میکنم و متاسفانه به نتیجه روشنی نمیرسم که اگر من جای آن عابر پیاده بودم، آیا رفتاری غیر از او داشتم؟!!! بعضی از اتفاقات فیلم را دلم میخواهد با عینک طنز و فکاهی ببینم و به پای برش ها و تدوین ها بگذارم ولی به خودم نهیب می زنم که چرا میخواهی به سان کبک سر در برف ببری و چشمانت را ببندی؟!! مگر شبیه این رفتارها و شاید بدتر از آن را بارها در کوچه و خیابان ندیده ای؟!!! رفقا؛ این _بی_تفاوتی اصلا نشانه ی خوبی نیست! این مسیری است که فرد محورِ لذت طلب، برای ما ترسیم کرده است و ما متاسفانه به سرعت در آن پیش می رویم. مگر آن که انفاس قدسیه دعایی کنند و ما بیدار شویم، به حرکتی برسیم و به حرکت برسانیم! پی نوشت: ۱- قرآن کریم می فرماید: "كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ" "شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده‌اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید." ۲- فرصتی شود و روزی باشد در مورد امر به معروف و نهی از منکر چند جمله ای خواهم نوشت. ✍امیر احتشام @Amirehtesham