بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه_شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
✍ #امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
غصه ی روزگار را دیدم
که خزانِ بهار را دیدم
بروی نیزه های نامردان
سرِ هجده نگار را دیدم
در هیاهوی قحطِ آب حرم
عطشِ شیرخوار را دیدم
بر سر خیمه هایمان آتش
از یمین و یسار را دیدم
آه ، از گوش اهلبیتِ حسین
کندنِ گوشوار را دیدم
تن و جسم و سرِ کبود شده
اینهمه لاله زار را دیدم
بین گودال و بین هلهله ها
مادری داغدار را دیدم
"آه ، از بغضِ بی صدا مانده
پیکر زیر دست و پا مانده"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بدنش بی کفن رها شده بود
روی جسمش برو بیا شده بود
پیرهن کهنه نیز غارت رفت
دشمن اینقدر بی حیا شده بود
تازه انگار از دل کوفه
عقده های غدیر وا شده بود
دست ، زیرِ تنش نمیشد برد
بسکه از هم جدا جدا شده بود
زینت دوش حضرت خاتم
کفنش تکه بوریا شده بود
چه بلایی سر تنش آمد
بروی یک حصیر جا شده بود
"ناله از قلب داغدیده زدم
بوسه بر حنجر بریده زدم"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بعد ازین روزهای تیره و تار
تازه انگار بود اول کار
دست بسته به شهرِ کوفه و شام
میکشیدند بر سر بازار
چه بلایی عظیم تر از این
اهلبیت و نگاه آن کفار
گریه ی دختران آل عبا
خنده های سنان بد کردار
آتش و سنگ و خاک و خاکستر
ریخته میشد از در و دیوار
وای ازین رسم میهمانداری
تازیانه زدند صدها بار
"زخم بی التیام سنگین است
ماجراهای شام سنگین است"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
یک طرف دستهای بین طناب
یک طرف ناسزا و رنج و عتاب
یک طرف گاهواره ی خالی
یک طرف ضجه ی مدام رباب
یک طرف خیزران و تشت طلا
دست نامرد بود و جام شراب
ما که اولاد مصطفی بودیم
بینشان خارجی شدیم خطاب
موی سر تا کف قدمهامان
از جراحات شده سیاهِ خضاب
بود در پیشِ چشمِ نامحرم
آستینهای پاره جایِ نقاب...
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کانال اشعار امیر قربانی فر:
@amirghorbanifar_110
◾️ التماس دعا
◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه_شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
✍ #امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
من از تبار حسینم عزیز زهرایم
من از عشیره ی پاک رسول طاهایم
بزرگ زاده ای از سرزمین بطحایم
چهارمین قمر و شاهبیت دنیایم
«به افتخار ، چنین است ریشه و نسبم
من از تبار ابرمرد خطه ی عربم»
◾️◾️◾️◾️◾️
همان کسی که لقب داشت ساقی کوثر
بجای احمد مختار خفت در بستر
و در کلام الهیست نفس پیغمبر
همان که با غضبش کنده شد در خیبر
«چگونه طعنه به اولاد بوتراب زدید؟
به دستهای عزیزان او طناب زدید»
◾️◾️◾️◾️◾️
بلاکشیده منم ، رنج و غصه دیده منم
ز دشمنان خدا ناسزا شنیده منم
شبیه مادر سادات ، قد خمیده منم
هزار مرتبه جانش به لب رسیده منم
«گرفته ام چقدر رنگ و بوی بابا را
به گریه بوسه زدم من گلوی بابا را»
◾️◾️◾️◾️◾️
نمانده بود دگر جای سالمی به تنش
تنی که غارت یک لشکر است پیرهنش
میان هلهله ها بود ، دست وپا زدنش
غریب بود و فقط بوریا شده کفنش
«برای غارت او کشمکش بپا کردند
برای خاتمش انگشت را جدا کردند»
◾️◾️◾️◾️◾️
چقدر آتش کینه زدید دلها را
مغیره وار زدید اهلبیت زهرا را
رسانده اید به لب جان آل طاها را
کشانده اید به بازار عمه ی ما را
«چه ظلم بدتر ازین ، خارجی خطاب شدیم
نشانده در وسط مجلس شراب شدیم...»
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کانال اشعار امیر قربانی فر:
@amirghorbanifar_110
◾️ التماس دعا
◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم
#مرثیه_شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
✍ #امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
من از تبار حسینم عزیز زهرایم
من از عشیره ی پاک رسول طاهایم
بزرگ زاده ای از سرزمین بطحایم
چهارمین قمر و شاهبیت دنیایم
«به افتخار ، چنین است ریشه و نسبم
من از تبار ابرمرد خطه ی عربم»
◾️◾️◾️◾️◾️
همان کسی که لقب داشت ساقی کوثر
بجای احمد مختار خفت در بستر
و در کلام الهیست نفس پیغمبر
همان که با غضبش کنده شد در خیبر
«چگونه طعنه به اولاد بوتراب زدید؟
به دستهای عزیزان او طناب زدید»
◾️◾️◾️◾️◾️
بلاکشیده منم ، رنج و غصه دیده منم
ز دشمنان خدا ناسزا شنیده منم
شبیه مادر سادات ، قد خمیده منم
هزار مرتبه جانش به لب رسیده منم
«گرفته ام چقدر رنگ و بوی بابا را
به گریه بوسه زدم من گلوی بابا را»
◾️◾️◾️◾️◾️
نمانده بود دگر جای سالمی به تنش
تنی که غارت یک لشکر است پیرهنش
میان هلهله ها بود ، دست وپا زدنش
غریب بود و فقط بوریا شده کفنش
«برای غارت او کشمکش بپا کردند
برای خاتمش انگشت را جدا کردند»
◾️◾️◾️◾️◾️
چقدر آتش کینه زدید دلها را
مغیره وار زدید اهلبیت زهرا را
رسانده اید به لب جان آل طاها را
کشانده اید به بازار عمه ی ما را
«چه ظلم بدتر ازین ، خارجی خطاب شدیم
نشانده در وسط مجلس شراب شدیم...»
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کانال اشعار امیر قربانی فر:
@amirghorbanifar_110
◾️ التماس دعا
◾️ کپی با ذکر منبع جایز است