eitaa logo
کانال شیخ امیر گرالی
336 دنبال‌کننده
829 عکس
457 ویدیو
65 فایل
◻️ کانال های دیگر بنده: @soalvajavab @mahezeyafat ◻️ آپارات : https://www.aparat.com/amirgarali
مشاهده در ایتا
دانلود
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب سی و نهم 📖 عنوان مطلب : عبادات قلبيه و صفات حميده | غیرت امام حسين عليه السلام 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: امام عليه السلام هم نسبت به خويش و هم نسبت به اهل و عيالش داراى غيرت بود. از سخنان آن حضرت و اشعار و سخنان او هنگام حمله، غيرت بر نفس خويش آشكار مى شود و اعمال او نيز نمايانگر آن است؛ اما آنچه قلب را جريحه دار مى كند اين است كه وقتى آن حضرت بر اثر ضربه صالح بن وهب نتوانست بر روى اسب بماند و از اسب با صورت بر زمين افتاد، براى اينكه مورد سرزنش دشمن واقع نشود و به واسطه غيرتى كه نسبت به اهل و عيال خود داشت، نمى خواست افتاده بر روى زمين بماند، به همين خاطر برخاست، اما ضربات ديگرى بر ايشان وارد شد كه نتوانست بايستد، از اين رو نشست. سپس ضربات ديگرى بر پيكرشان وارد شد كه نشستن هم برايشان مشكل گرديد، لذا گاهى بلند مى شد و گاهى نقش بر زمين افتاده نبيند و زبان به شماتت نگشايد. اما غيرت آن حضرت نسبت به اهل بيت و حرم شريف تا به آنجا بود كه نهايت سعى و كوشش خود را براى حفظ حريم آنها به كار برد و براى همين منظور بر دور خيام خندق كند و در آن آتش افروخت و بارها خطاب به دشمن گفت: متعرض اهل بيتم نشويد، به طرف من بيايد. و همچنين وقتى آب در كف دست داشت و آن را به نزديك دهان آورد، با اينكه شديدا تشنه بود، همين كه شنيد دشمن به خيمه‌ها حمله كرده است آب را بر زمين ريخت. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهلم 📖 عنوان مطلب : عبادات قلبيه و صفات حميده امام حسین علیه السلام | صبر آن حضرت 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: بنا به گفته خداوند كه مى فرمايد «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا» صبر، ملاك و محور امامت ائمه عليهم السلام و سبب پاداش آنهاست. در كتاب مهيج الاحزان به سند معروف از امام صادق عليه السلام حديثى به اين مضمون نقل است كه در شب معراج خداوند به پيامبرش وحى فرستاد كه من تو را با سه مسئله آزمايش مى كنم تا معلوم شود صبر تو چگونه است. پيامبر عرضه داشت: من تسليم فرمان تو هستم و توان تحمل صبر را جز با عنايت تو ندارم. آنگاه وحى آمد كه: ۱ - بايد فقراى امت را بر خود ترجيح دهى؛ گفت تسليم هستم و صبر مى كنم. ۲ - بايد آزارها و تكذيب‌ها را تحمل كنى، پيامبر عرضه داشت، تسليم هستم و صبر مى كنم. ۳ - بايد نسبت به مصيبت هايى كه براى اهل بيتت پيش مى آيد، تسليم باشى و صبر كنى؛ حق برادرت على عليه السلام را غصب مى كنند و به او ستم نمايند و مقهور مى شود. دخترت (فاطمه) را مى زنند در حالى كه حامله است و بدون اجازه وارد خانه اش مى شوند. دو فرزندت (حسن و حسين) را مى كشند. اولى را از راه حيله و نيرنگ به قتل مى رسانند و جنازه اش را تيرباران مى كنند و دومى را امت، دعوت مى كنند، سپس او و همه فرزندان و همراهانش را مى كشند و اهل بيتش را به اسارت مى برند. آنگاه پيامبر گفت انا لله و انا اليه راجعون امر خود را به خدا وا مى گذارم و از او طلب صبر و شكيبايى مى كنم. پيامبر اسلام در تمام مراحل صبر كرد، بجز درباره حسين عليه السلام كه گريه سر داد. البته گريه با صبر منافات ندارد، بلكه لازمه مهربانى و رقت قلب است. هيچگاه شنيده نشد كه پيامبر اسلام مصيبت خود يا يكى از اهل بيتش را يادآورى كند و گريه نمايد، اما هر گاه نام حسين عليه السلام برده مى شد و يا او را مى ديد، گريه بر او غلبه مى كرد. ➖ سفارش به صبر از سوى امام ؛ امام حسين عليه السلام، هنگام خداحافظى، اهل بيتش را به صبر سفارش كرد و آنها را موعظه نمود و از خدشه دار كردن صورت و گريبان چاك كردن و زارى سر دادن، نهى فرمود؛ اما گفت من شما را از گريه گردن باز نمى دارم، فقط دخترش (سكينه) را از گريه كردن منع كرد و فرمود: دخترم با اشك ديدگانت دل مرا نسوزان آنگاه كه مرا كشتند تو از همه براى گريه كردن سزاوارتر هستى، اى بهترين زنان. ➖تعجب فرشتگان از صبر امام ؛ آن طور كه نقل كرده اند، صبر امام فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت. كمى در اين احوال تدبر كن و تصور بنما كه حضرت با بدن پاره پاره روى ريگ هاى داغ و سوزان افتاده، سر مباركش شكافته، پيشانى اش شكسته، تير سه شعبه قلبش را سوراخ نموده، جگرش از شدت تشنگى آتش گرفته، پيكر تكه تكه شده شهيدان و عزيزانش در جلوى ديدگانش افتاده و فرياد استغاثه اهل حرم او را متأثر نموده، دشمن هم زبان به شماتت گشوده؛ اما با اين همه مصيبت، امام خم به ابرو نمى آورند و آه نمى كشند و قطره اشكى نمى ريزند، بلكه خطاب به محبوب خود مى گويد خدايا! من نسبت به حكم تو صابرم، معبودى جز تو نيست، اى فريادرس فريادخواهان. همچنين در زيارت امام حسين عليه السلام آمده است كه صبر تو فرشتگان آسمان را به تعجب واداشت. از امام سجاد عليه السلام روايت شده است كه هر چه مصيبت‌ها بيشتر مى شد رنگ چهره امام حسين عليه السلام نورانى تر مى گشت و اعضا و جوارحش آرام مى گرفت. برخى گفتند، ببينيد چگونه امام نسبت به مرگ بى اعتنا است. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و یکم 📖 عنوان مطلب : عبادات قلبيه و صفات حميده امام حسین علیه السلام | گریه آن حضرت 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: امام حسين عليه السلام در كربلا در چند مورد گريه كرد: ▪️اول: به حال اهل بيت خود گريه كرد، چرا كه اصل گريه بر اهل بيت از طاعات محسوب مى شود. آخر امام چگونه مى توانست گريه نكند، در حالى كه ياران و برادران و فرزندان خود را از دست داده و تنها و بى كس مانده، زمين با همه بزرگى اش برايش تنگ شده و خود و اهل بيتش لب تشنه در خيمه‌ها در محاصره دشمن قرار دارد، مى خواهد به ميدان برود و به آنها مى گويد كه خود را براى اسارت آماده كنيد و آنها را به صبر فرا مى خواند و براى آرام كردن آنها به زحمت مى افتد. مى خواهد به ميدان برود كه دختر كوچكش شيون كنان و سر برهنه مى آيد و دامن پدر را مى گيرد و مى گويد پدر آهسته تر، بايست تا از ديدار تو توشه برگيرم و تو را سير ببينم كه اين وداع آخر است. آنگاه دست و پاى پدر را مى بوسد. امام مى نشيند و دختر را در دامن خود مى گيرد و شديدا گريه مى كند و اشك ديدگانش را با آستين پاك مى كند و مى گويد: سكينه جان! بعد از من گريه تو طولانى خواهد شد. بايد بعد از مرگ من تو گريه كنى. آيا مى توان تصور كرد در چنين حالتى، كسى طاقت بياورد و متأثر نشود؟! يكى ديگر از مواردى كه امام حسين گريه كرد هنگامى بود كه بر بالين برادرش عباس حاضر شد و او را ديد كه با مشك پاره بر زمين افتاده و هر دو دستانش قطع شده و به طرفى پرت شده اند. در اين حال بود كه امام سخت گريه كرد. آنگاه كه قاسم عزم ميدان كرد نيز امام را در آغوش گرفت و آنچنان گريه كرد كه از هوش رفت و زمانى هم كه بر بالين جسد قاسم آمد و ديد كه پايمال اسبان شده، شديدا گريه كرد. زمانى هم كه فرزندش على اكبر راهى ميدان شد اشك ديدگانش جارى گرديد و دست به محاسن شريف برد و سر را بلند كرد و به درگاه پروردگارش دعا نمود. هنگامى كه خواهرش زينب سلام الله عليها را دلدارى مى داد نيز امام حسين عليه السلام گريه كردند. اگر در هر يك از اين موارد تأمل كنى متوجه مى شوى كه براى صاحب قلب سليم و مهربان غير ممكن است در چنين حالاتى گريه نكند و در مى يابى كه در هر كدام از اين حالت‌ها حكمت و خصوصيتى نهفته است. ▪️دوم: يكى ديگر از دلايل گريه امام حسين براى اين بود كه ملاحظه مى كردند، دين اسلام در حال اضمحلال و نابودى است. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و دوم 📖 عنوان مطلب : دو ويژگى خاص امام حسین علیه السلام در روز عاشورا 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: [ در خاتمه عنوان سوم ] به ذكر دو ويژگى خاص امام در روز عاشورا اشاره مى كنيم: الف) امام حسين عليه السلام جامع بين اضداد بود: ● در روز عاشورا امام حسين عليه السلام به خاطر امورى مضطرب شدند، اما هر چه به اضطراب حضرت افزوده مى شد، قلبش آرام تر مى شد. بنابراين حسين عليه السلام همان مضطرب وقور است. ● امام حسين عليه السلام در مواردى گريه كردند، اما گريه بر صبر آن حضرت افزود تا جايى كه صبر او ملائكه را به تعجب واداشت، پس امام گريان صبور است. ● امام حسين عليه السلام تنها و بى ياور بود، اما در همان حال، در جلالت شأن و عظمت، خود يك لشكر بود، و به تنهايى وقتى به دشمن حمله مى كرد، دشمن چون گله بزى كه گرگ بر او حمله ور شده باشد، از مقابل امام مى گريخت، پس امام تنها اما صاحب يك لشكر است. ●‌ امام براى اتمام حجت استغاثه مى كرد، و در همان حال به فرياد هر كس كه او را صدا مى زد و مى گفت: يا ابا عبدالله مرا درياب مى رسيد، پس امام هم مغيث است و هم مستغيث. ● شهدا همه، جان خود را فداى امام حسين عليه السلام كردند، امام نيز جان شريف خود را براى نجات و هدايت آنها فدا كرد. به همين خاطر برخى از حكما زبان حال حضرت را خطاب به اصحابش چنين بيان كرده اند كه: شما جان خود را فداى من كرديد و من هم خود را براى نجات شما از آتش جهنم فدا كردم. بنابراين، امام حسين عليه السلام كسى است كه هم جان‌ها برايش فدا شد و هم خودش فداى جان‌ها شد. ● امام در حالى كه با بدن تكه تكه شده بر زمين افتاده بود، در همان حال براى نجات اهل بيت و هر كس به سوى او آمده بود، تلاش مى كرد، پس امام همان به خون غلطان تلاشگر است. ● امام عليه السلام به قدرى تشنه بودند كه زبانشان را در اطراف دهان مى گرداند، اما در عين حال سعى مى كرد تشنگان را سيراب كند. حتى امام خواستند قبل از اينكه خودشان آب بنوشند، ذوالجناح را هم سيراب كنند؛ پس امام ساقى لب تشنه است. ● براى امام حسين عليه السلام هيچ مأمن و پناهى باقى نمانده بود، اما امام هر خائف بى پناهى را پناه بود. لذا امام حسين عليه السلام پناه بى پناهان است. ویژگی دوم هفته آینده تقدیم خواهد شد ان شاء الله ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
[ ادامه پست قبلی ] * دليل اين مطلب سخن حضرت با برادرش محمد حنفيه است كه اگر به يمن بروم يا به بيابان‌ها و يا در غارها و يا در داخل لانه جنبندگان زمين شوم، مرا بيرون مى آورند و مى كشند. همچنين امام در جواب ابوهره ازدرى كه پرسيد چه چيزى موجب شد كه از حرم خدا و حرم جدت پيامبر بيرون آيى، فرمود: ابوهره، بنى اميه مال مرا تصاحب كردند، صبر كردم، معترض آبرويم شدند، صبر كردم، اما خواستند خونم را بريزند كه فرار كردم. سخنان آن حضرت خطاب به عمرو بن يوزان - پيرمردى از بنى عكرمه - نيز دلالت به همين معنا دارد: آن مرد به امام حسين عليه السلام عرض كرد: يابن رسول الله مى خواهى به كجا بروى؟ فرمود: كوفه. آن مرد گفت: تو را سوگند مى دهم كه از رفتن به كوفه منصرف شوى. به خدا سوگند به سوى شمشيرها و نيزه‌ها مى روى. آنها كه براى تو نامه نوشتند و به دنبال تو فرستادند، اگر با تو بودند هزينه جنگ تو را تأمين مى كردند و همه چيز را برايت مهيا مى نمودند، آنگاه به سوى آنها مى رفتى. امام عليه السلام گفت: اى بنده خدا! اين امر بر من مخفى نيست، اما هر آنچه خدا بخواهد، آن مى شود. سپس فرمود: به خدا سوگند آنها مرا دعوت نكرده اند، مگر اينكه مى خواهند خون مرا بريزند. بخش اول فرمايش اخير امام، بيانگر تكليف واقعى ايشان و بخش دوم آن در بيان مقام اضطرار است و اينكه مراجعت و فرار فايده اى ندارد. همچنين بايد گفت: اگر امام با آنها بيعت هم كرده بود، او را مى كشتند؛ زيرا سخن ابن زياد دلالت بر اين امر دارد. او گفت: حسين تابع حكم من و يزيد است؛ يعنى خود را بايد در اختيار ما قرار دهد، يا او را مى كشيم، يا رهايش مى سازيم. شمر نيز گفت كه او بايد بيعت كند، بعد ببينيم رأى ما درباره او بر چه چيزى قرار مى گيرد. پدرم فداى آن امام غريب و تنهايى بشود كه از او خواستند همچون بردگان در برابر آنها اقرار به بندگى كند! اما اين فرمايش امام در روز عاشورا است كه به خدا سوگند در برابر شما مانند بردگان اقرار و اعتراف نمى كنم و دست ذلت و خوارى به شما نمى دهم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و چهارم 📖 عنوان مطلب : الطاف خاص خداوند به امام حسين علیه السلام 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: در كامل الزيارة در روايت معتبر نقل شده است كه: رسول خدا در منزل فاطمه عليهاالسلام بودند و حسنين در آغوش پيامبر قرار داشتند كه ناگهان رسول خدا گريه كرد و به حالت سجده افتاد و سپس فرمود: فاطمه، خداوند على اعلى در اين ساعت، در خانه تو در بهترين صورت بر من تجلى كرد و به من تهنيت گفت و فرمود: يا محمد! آيا حسين را دوست دارى؟ گفتم آرى؛ او نور چشم من، گل من و ميوه دل من است. آنگاه(خداوند)دستش را بر سر حسين گذاشت و به من فرمود: مبارك باد مولودى كه بركات و صلوات و رحمت و رضوان من بر او است. او سرور شهيدان اولين و آخرين در دنيا و آخرت است و آقاى جوانان اهل بهشت مى باشد. پدرش از او برتر است. سلام مرا به او برسان و او را مژده بده كه پرچم هدايت و منبع انوار اولياى من و حافظ و شاهد من بر خلق و خزانه دار علم من و حجت من بر اهل آسمان‌ها و زمين و جن و انس و ثقلين است. منظور از تجلى (خداوند) در اين روايت نهايت ظهور است و ازبهترين صورت، ظهور صفات كمال، و منظور از نهادن دست كنايه از افاضه رحمت خاص خداوند نسبت به حسين عليه السلام مى باشد. در اين روايت شانزده خصوصيت وجود دارد كه بيانگر لطف خاص الهى به حسين عليه السلام است كه اخص و پرافتخارترين آنها اين است كه رسول خدا فرمود: خداوند دستش را بر سر حسين نهاد؛ زيرا اين مطلب كنايه از افاضه لطف كامل نسبت به آن حضرت است، به گونه اى كه نمى توان لطفى برتر از آن را تصورنمود. چنانكه خداوند نهايت افاضه لطف كامل خود بر پيامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج را با نهادن دست بر پشت پيامبر بيان فرمود. دوم: خداوند خودش عهده دار قبض روح امام حسين عليه السلام به هنگام شهادت بود و بر او درود فرستاد. اين تعبيرات جملگى كنايه هايى از الطاف خاص الهى است كه نمى توان فوق آن را تصور كرد. و مى توان نتيجه گرفت كه آنچه امكان عطا و لطف وجود داشته، خداوند به امام حسين عليه السلام افاضه كرده است. با توسل به پيشگاه آن حضرت، اميد آن داريم كه اصلاح امور دنيا و آخرت ما را از جمله الطاف حضرت حق به ايشان قرار دهد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╔═══════╗ @AmirGrali ╚═══════╝
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و پنجم 📖 عنوان مطلب : عطایای خاص خداوند به امام حسين علیه السلام 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: خداوند متناسب با صفات خودش عطايايى به حسين عليه السلام داده است، البته نمى گوييم آنچه خدا به حسين عليه السلام عطا كرده شبیه و يا مانند صفات خودش مى باشد، بلكه نمونه هايى از صفات خداوندى است كه به امام حسين عليه السلام اختصاص داده است. [ ما در این پست ، عنوان این صفات را ذکر می‌کنیم ، جهت مشاهده چگونگی ارتباط آنها به سیدالشهداء علیه السلام روی لینک مربوط به هرکدام کلیک نمایید] ❶ يكى از صفات خداوند اين است كه «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»هيچ چيز نيست مگر اينكه خداوند را تسبيح مى كند.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلام اقرار به وجود صانع حكيم امرى فطرى است كه انسان‌ها را بر اساس آن فطرت آفريده است. بنابراين پيروان هر مسلكى حتى بت پرستان به وجود خداوند اقرار مى كنند و ملحدان و بى دينان نيز آنگاه كه با زبان، وجود خدا را انكار مى كنند، اما وجود او را اثبات مى نمايند.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلامدر صفات خداوند، افعل تفضيل (صفتى برتر از صفت ديگر) حقيقا جريان ندارد، اگر چه به حسب ظاهر جارى باشد، كما اينكه تمام بخش هاى دعاى بهأ (سحرهاى ماه رمضان) گواه بر اين مطلب است. در آن دعا مى خوانيم اللهم انى اسئلك من بهائك بابهاه و كل بهائك بهى خدايا! من از تو به حق نورانى ترين مراتب انوارت درخواست مى كنم، در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است. درباره اسمأ الهى نيز مطلب همين است. هر چند گفته مى شود اسم اعظم، اما در حقيقت همه اسمأ خداوند به طور مساوى اعظم هستند.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلامخداوند متعال راه تقرب و نزديكى به خودش و خشنودى از بندگان و آموزش آنها را در وسايل بسيارى قرار داده است و براى بندگان در انجام هر كار يا صفت و نيتى قرار داده، و براى رساندن فيض به همه بندگانش عواملى قرار داده كه نمى شود همه آنها را ثبت و ضبط كرد.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلامخداوند تعالى در صفات شريكى ندارد.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلاماز جمله صفاتى كه به خدا نسبت داده شده، اين است كه محبت خداوند، محبتى مخصوص به خود اوست و به محبت محبان ديگر شباهت ندارد.توضیح ارتباط این صفت پروردگار با امام حسین علیه السلام ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے @AmirGrali
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و ششم 📖 عنوان مطلب : الطاف خاص خداوند به امام حسين در قرآن و سخن گفتن با او 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: در باب عنايت خاص خداوند قرآن به امام حسين عليه السلام تحت عنوان مستقلى سخن خواهيم گفت. همچنين حق تعالى در سخنان خود با آدم عليه السلام و پس از آن با ديگر پيامبران تا خاتم صلى الله عليه وآله، بارها مصيبت امام حسين عليه السلام را ذكر كرده است كه تفصيل آن در عنوان مجالس عزاى حسين عليه السلام خواهد آمد. سخن گفتن خاص خداوند با امام حسين عليه السلام بسيار است. آنچه انس بن مالك روايت كرده، يكى از اين موارد است. انس مى گويد: با امام حسين عليه السلام بر سر قبر خديجه آمديم. امام گريه كردند و به من فرمودند: مرا تنها بگذار. من خودم را از امام مخفى كردم. نيايش امام طولانى شد. شنيدم كه مى گفت: اى خداى من! اى پروردگار، تو مولاى منى، به بنده ات كه به تو پناهنده شده، رحم كن. اى خداوند بلندمرتبه، به تو تكيه مى كنم. خوشا به حال كسى كه تو مولاى او هستى. خوشا به حال آن شب زنده دار پشيمانى كه مشكل خود را با خداوند ذى الجلال در ميان مى گذارد و به درگاه او ناله مى كند. خوشا به حال آن كه هيچ دردى جانكاه تر از عشق به مولايش ندارد و چون خزن و اندوه خود را با او در ميان بگذارد، او را اجابت كرده، لبيك گويد و آنگاه كه گرفتار شود و در تاريكى شب ناله و زارى سر دهد، او را گرامى داشته و به خود نزديك مى سازد. آنگاه خطاب به امام حسين عليه السلام ندا آمد: لبيك اى بنده من! تو در كنف عنايت منى. ما به گفته هاى تو آگاهيم. فرشتگانم مشتاق صداى تو هستند. همين صدا براى تو كافى است، ما آن را شنيديم. دعاى تو در نزد من در حجاب‌ها جولان دارد. پس همين بس است كه براى تو پرده‌ها را كنار زديم. (دعاى تو آن چنان مقامى دارد كه) اگر باد از اطراف او بوزد، به خاطر شدت خضوعى كه دارد، ساقط مى شود. از من بدون هيچ ترس و حسابى بپرس كه من پروردگارم. و از جمله موارد سخن گفتن خداوند با امام حسين عليه السلام، نداهاى مخصوص به آن حضرت در روز شهادتشان مى باشد كه برترين آن نداها، همان عبارت يا ايتها النفس المطمئنة مى باشد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے @AmirGrali
ادامه پست قبلی اما اين كه پيامبر صلى الله عليه وآله امام حسين عليه السلام را بر شانه خود حمل مى كرد، موضوعى است كه هيچ انسان جليل القدرى اين كار را نمى كرد. آن حضرت كودك را بر دوش مى نشاند و در كوچه و بازار مى رفت و هر گاه اصحاب مى خواستند او و برادرش را حمل كنند، حضرت مى فرمود: اين دو سوار خوبى هستند. آرى گاهى جبرئيل به جاى پيامبر، وقتى ايشان در نماز بودند، حسين عليه السلام را حمل مى كرد. درباره اينكه پيامبر او را در آغوش خود قرار مى داد، آن حضرت كارى را عهده دار شدند كه جز زنان عهده دار نمى شوند. پيامبر صلى الله عليه وآله به محض اينكه حسين عليه السلام متولد شد، او را در آغوش خود گرفتند و به اسمأ گفتند پسرم را بياور. اسمأ گفت هنوز او را شستشو نداده ايم، پيامبر فرمود: تو مى خواهى او را شستشو دهى؟ خداوند او را تطهير فرموده است. آنگاه او را گرفت و از انگشت ابهامش حسين عليه السلام را شير داد و مانند زنان با او بازى كرد و نغمه هايى كه زنان مى خوانند براى او مى خواند و با زبان كودكانه با حسين عليه السلام سخن مى گفت و امثال اين مسائل. تا جايى كه اين رفتار موجب تعجب شد و حتى يكى از اصحاب بر آن حضرت ايراد گرفت. حضرت فرمود: آنچه بر تو پوشيده است، بسيار است. بنابراين معلوم مى شود كه اين مسأله، يك امر الهى است. گاهى پيامبر عذر خود را آشكار مى كرد و مى فرمود: خداوند مرا به محبت اين دو (فرزند) امر كرده است. از اين رو بلند نشدن از سجده هنگامى كه حسين عليه السلام بر پشت او سوار بود و همچنين حمل كردن او بر شانه و دويدن با او در كوچه، برخاستن و به استقبال او رفتن و قطع سخن براى گرفتن او، همه به امر الهى بوده است. مورد ديگر اين كه پيامبر صلى الله عليه وآله لب هاى حسين عليه السلام را مى بوسيد، تعجبى ندارد، كه اين نحوه بوسيدن پيامبر از حسين عليه السلام بود. پيامبر حسنين را در آغوش مى كشيد و به مدت نيم ساعت مى بوئيد و مى بوسيد و مى فرمود: آنها دو دسته گل من هستند، و گاهى در هنگام نماز در حالى كه دست يكى از آنها در دست پيامبر بود، حسنين را مى بوسيد. در روايات آمده است كه پيامبر صلى الله عليه وآله گاهى گلوى، گاهى پيشانى و زمانى تمام بدن و گاهى دندان‌ها و دو لب حسين عليه السلام را مى بوسيدند و اين امر را مكرر انجام مى دادند. چنين خصوصيتى يكى از معجزات آن حضرت است كه گاهى علت آن را هم بيان مى كردند. پيامبر وقتى تمام بدن حسين عليه السلام را مى بوسيدند، مى گفتند: جاى شمشيرها را مى بوسم و گريه مى كنم؛ اما علت بوسيدن لب‌ها و دندان‌ها و زير قلب را بيان فرمودند تا اينكه علت آن پس از وقوع حادثه كربلا آشكار گرديد. بايد دانست كه علت احترام هاى ويژه پيامبر به حسين به سه دليل بود: الف: تبيين مرتبه و عظمت درجه و كرامت حسين عليه السلام؛ ب: احترام به حسين عليه السلام، در ازاى هتك حرمت آن حضرت؛ بزرگى مصيبت وارده به آن حضرت وقتى آشكار مى شود كه انسان ملاحظه كند پيامبر با آن حالت از حسين عليه السلام كه كودك بود، استقبال مى كرد، اما زمانى چنان غريب و بى ياور مى شود كه حتى كسى در منزل با آن حضرت فرود نمى آمد تا مبادا از او استمداد و طلب يارى مى نمود؛ از اين رو آنها را كج مى كردند تا از امام دورى گزينند. كما اينكه در ماجراى آن دو مرد اسدى اين اتفاق افتاد. ج: مسرور كردن حسين عليه السلام تا غم و اندوه و مظلوميت آن حضرت جبران شود؛ زيرا اگر مقصود اين باشد تا از او چنين غم و اندوهى جبران شود به تلافى آن، بايد تا اين اندازه مورد لطف و عنايت قرار گيرد. آيا غير از حسين شما نمونه اى سراغ داريد كه با گريه و سلام و درود و تحيت بر او، قلب هاى شكسته را التيام بخشد و غم و غصه‌ها را بر طرف نمايد؟! بعد از همه اينها بايد گفت كه مسأله بالاتر و رساتر از آن است كه گفته شود: خداوند او را به پيامبرش عطا فرمود، زيرا پيامبر صلى الله عليه وآله از حسين مى باشد؛ و اين مطلب از باب مبالغه و گزافه گويى نيست، بلكه خود پيامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: حسين از من است و من از حسين ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے @AmirGrali
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و هشتم 📖 عنوان مطلب : اعطای عرش به امام حسین علیه السلام 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: اين بخش درباره اعظم مخلوقات، يعنى عرش است كه خداوند به امام حسين عليه السلام عطا فرموده و اين اعطأ كيفيت هايى دارد كه به اين شرح است: 1⃣ اول؛ درباره خصوصياتى از عرش است كه به آن حضرت اختصاص دارد. در اين باره بايد بگوييم: الف: خداوند سايه عرش را به حسين عطا فرموده است و آن را محل جلوس آن بزرگوار قرار داده است. روز قيامت در آنجا مى نشيند و زائرانش و گريه كنندگان بر او در معيت آن حضرت هستند. آنها محضر آن حضرت و گوش دادن به سخنان ايشان را بر همسران بهشتى ترجيح مى دهند. ب: خداوند يمين عرش را به حسين بخشيده است و آنجا را مقرى براى امام در برزخشان قرار داده است. امام از آنجا به قتلگاه خود مى نگرد و زائران و گريه كنندگانش را ملاحظه مى كند و براى آنها طلب آمرزش مى نمايد و با آنها سخن مى گويد و از پيامبر و على عليهماالسلام تقاضا مى كند براى آنها استغفار كنند. ج: بارى تعالى فوق عرش را نيز محل سخن گفتن با زائران حسين عليه السلام قرار داده است و چه سخنان دلنشينى!! در بعضى از اقسام زيارت هاى آن حضرت آمده است كه زائر حسين عليه السلام از جمله كسانى است كه خدا بالاى عرش، با او سخن مى گويد. بنابراين عرش محل سخن گفتن با زائران حسين عليه السلام است: سايه اش براى كسانى است كه حضرت حسين عليه السلام با آنها سخن مى گويد و بالايش براى كسانى است كه خدا با آنها سخن مى گويد. 2⃣ دوم؛ بالاتر و رساتر از اينها بايد بگوييم كه خداوند عرش را به امام حسين عليه السلام بخشيده است. گويى تمام عرش از آن حسين عليه السلام است؛ زيرا آن حضرت با برادرش زينت و گوشواره عرش اند. پس هر چيزى به زينت حسين مزين است و اگر عرش به سخن در آيد خواهد گفت: من از حسينم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے @AmirGrali
خوانش کتاب شریف « خَصَائِصُ الْحُسَیْنِیَّة » | شب‌ های جمعه 📄 مطلب چهل و نهم 📖 عنوان مطلب : اعطای بهشت به امام حسین علیه السلام 📝 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه چنین میفرمایند: اين قسمت درباره بهترين مخلوقات خدا، يعنى بهشت است كه به حسين عليه السلام عطا فرموده و داراى دو كيفيت است: الف: درباره ويژگى هاى بهشت است؛ خداوند در بهشت درخت و قصر مخصوصى به حسين عطا فرموده و حوريه اى مخصوص ايشان آفريده و از بهشت درى را به نام باب الحسين بطور مستقل به ايشان عطا كرد كه آن بزرگترين درهاى بهشت است. ب: بالاتر از اينها، خداوند تمامى بهشت را به حسين عليه السلام عطا فرموده؛ زيرا بهشت از نور حسين آفريده شده است. بنابراين همان طور كه در روايت صحيح آمده، همه بهشت از آن حسين عليه السلام است و اگر بهشت به سخن در آيد، به حقيقت خواهد گفت: من از حسينم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے @AmirGrali
⬆️ ادامه پست قبلی ▪️ب: حسيات ظاهرى • آيا به آسمان نمى نگرند كه چگونه خداوند آن را بنا كرد و زينت داد. از سوى ديگر درباره حسين عليه السلام بايد بگوييم كه آيا به سرزمين كربلا نگاه نمى كنى كه جايگاه و محل شهادت آن حضرت و زينت و مصابيح اطراف آن چگونه است و چگونه در آنجا شياطين رجم مى شوند و آيا نور و روشنايى اش را نمى بينى. پس بار ديگر خوب بنگر و براى چندمين بار بنگر تا اينكه ديده به سوى تو حسرت زده و اشك ريزان باز گردد. • ابتدا به اوضاع آسمان و زينت آن و تأثيراتش و كسانى كه در آن جايگاه قرار دارند، بنگر، آنگاه به حسين عليه السلام و مدفن او در كربلا نظر كن. • در آسمان عرش عظيم قرار دارد، اما در كربلا زينت عرش عظيم وجود دارد. • آسمان مسكن ملائكه است، در حالى كه كربلاى حسين عليه السلام محل رفت و آمد فرشتگان است. • آسمان معراج پيامبران است، كربلا معراج ملائكه؛ • آسمان داراى برج هاست، حسين عليه السلام نيز - آن طور كه در روايت آمده - صاحب برج هاست؛ چرا كه آن حضرت، فرزند امام، برادر امام و پدر نه امام است. • در آسمان ضريح هايى است كه در هر روز هفتاد هزار فرشته آن را طواف مى كنند و هنوز هم نوبت به همه آنها نرسيده است. حسين عليه السلام هم داراى ضريحى است كه هفتاد هزار فرشته بر آن گماشته شده اند كه تغيير نمى كنند و هفتاد هزار ديگر كه هر روز تغيير مى كنند. • در آسمان بهشت قرار دارد، اما حسين عليه السلام زينت آن بهشت است و بهشت از نور او آفريده شده و قبر آن حضرت جايگاه بلندى از بستان هاى بهشت است و خود ايشان نيز سرور و آقاى جوانان اهل بهشت مى باشند. • در آسمان، جبرئيل قرار دارد، اما در كربلا كسى است كه جبرئيل خادم اوست. • در آسمان، پيامبر خدا شبانه در آن سير داده شد، اما در كربلا پيامبر خدا روزانه در آن سير داده شد؛ چنانچه فرمود: مرا به موضعى سير دادند كه به كربلا گفته مى شود. • در آسمان، موسى است و در كربلا شجره موسى. در آسمان عيسى است و در كربلا عيسى تولد يافت. • در آسمان خورشيدى وجود دارد كه دچار كسوف مى گردد، اما خورشيد پرفروغ روى حسين عليه السلام، هر چه كار بر او سخت تر و به شهادت نزديك تر مى گرديد، درخشنده تر و پرفروغ تر مى شد. • در آسمان ماه هست، در كربلا هم ماه بنى هاشم (حضرت ابوالفضل العباس) است و با اينكه در ميدان جنگ در كنار برادرش بود، آنگاه كه بين او و برادرش حايل شدند و آنان را از هم جدا كردند، ماه وجودش دچار خسوف شد. • در آسمان كف الخطيب [ستاره اى است سرخ رنگ در جانب شمال كه قدما معتقد چون به دايره نصف النهار برسد هنگام اجابت دعاست.] وجود دارد، حسين عليه السلام نيز داراى سر و صورت و بدن خضاب شده است و لذا در استجابت دعا تأثير دارد. • در آسمان سيارات هفتگانه است، در كربلا هم هفت تن از فرزندان على عليه السلام (حسين، عباس، عون، جعفر، عثمان، زينب،‌ام كلثوم) و هفتاد و دو تن ديگر بودند كه سرهايشان را بر سر نيزه كرده و در همه جا چرخاندند. • در آسمان هزار و بيست و پنج ستاره ظاهرى است، اما ستارگان ناپيدا بى شمارند و هر كدام تأثير مخصوصى دارند. در بدن امام حسين عليه السلام هم چهار هزار اثر آشكار از شمشير و نيزه و تير وجود داشت، در حالى كه ناپيداها نيز قابل شمارش نبود كه براى هر كدام تأثير خاصى است كه موجب الطاف خاصى مى گردد. • در آسمان ستاره قطب و بنات النعش (دب اكبر و دب اصغر) است كه به دور قطب مى چرخند. در كربلا هم بدن قطب امامت داشته است كه فرزندانش با ناله و فرياد به دورش مى چرخند و ديگر نوبت به آنها نمى رسد. در كربلا هم فرشتگان با همان كيفيت بر گرد قبر امام حسين عليه السلام طواف مى كنند كه ما در بحث عنوان ملائكه آن را يادآور خواهيم شد. • در آسمان راه شيرى است كه گفته مى شود اثر گوسفندى است كه قربانى حضرت اسماعيل عليه السلام شد. حسين عليه السلام نيز كهكشانى است كه اثر آن باقى مى ماند تا با آن اثر، در روز قيامت محشور مى گردد. و اين امر از ويژگى هاى آن بزرگوار است، به منظور حكمتى خاص و آثارى كه براى نجات گناهكاران بر آن مترتب است. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 👆 مشاهده متن عربی این قسمت از کتاب خصائص 📜 مشاهده لیست مطالب مرتبط با « خوانش کتاب شریف خصائص الحسینیه » { بروزرسانی شده } ┄┄┅┅┅┄┄ ۞ شِــیْـخ اَمِـیْـر گَــرَالِـــے