8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت...
🎙 روضهخوانی مهدی رسولی در رثای امام هادی علیه السلام
#امام_هادی
#ماه_رجب
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
@Amirreza_Rashidi_87
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
مدهوش میشد کوچه با عطر عبایت
با هر قدم گل میشکفت از ردّ پایت
همسایه نه، یک شهر نه، اصلاً جهانی
میبُرد نان از سفرۀ بیانتهایت
حتی برای دزدِ خانه، ماه بودی
روشن شد آن شب قلب او با روشنایت
وقتی برای درد دشمن هم دوایی،
کی میشود درمانده باشد آشنایت؟
پر دادهام امشب به یاد تو دلم را
تا گوشهای از صحن پاک سامرایت
از ظلمها عمری دلت خون بود، آری
آن زهر، مرهم شد برای دردهایت
لبها به هم میخورد با سوز مناجات
میسوختی در ربّنای بیصدایت
عمری دلت با روضهها در کربلا بود
در روز آخر حجره شد کربوبلایت
✍ #علی_اصغر_طلوعی
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را
نمیفهمد، چنانکه هیچ کس ذاتِ خدایت را
گِل ما موم شد در دستهایت لحظهی خِلقت
همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را
چراغِ راه میخواهم، سری از سجدهات بردار
قیامی کن ببینم روی مصباحُالهُدایت را
صراطَالمستقیم از دور نورِ سایهات را دید
میان نقشهاش انداخت نقشِ ردّ پایت را
تویی که میشنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را
کسی نشنید کوهِ بغضْ بر دوشِ صدایت را
تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدیست؟
عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتمسرایت را
به زَعم دشمنان درّندگان هم دشمنت بودند
قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوستهایت را
گواهی میدهد چشمانِ خیسِ آیهی تطهیر
به بزم روضههای شام، وا کردند پایت را
از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی
همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را
به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم"
بخوان با مادرِ خود روضههای کربلایت را
✍ #رضا_قاسمی
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
رد پایش همهجا قبلهنما میسازد
خطی از جامعهاش جامعه را میسازد
خادم خانهاش از خاک، طلا میسازد
کرمش نیز به شدت به گدا میسازد
بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است
نوهی ارشد آقای خراسان شده است
بر سرم سایهی ایوان طلایی دارم
گوشهی صحن عجب حال و هوایی دارم
از سر سفرهی او نان و نوایی دارم
سامراییام و عادت به گدایی دارم
سامرا، کرب و بلایی به نظر میآید
این دو ششگوشه به دنیا چقدر میآید
شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند
تو اگر امر کنی، گوش به فرمان هستند
صف به صف، لشکرت از مردم ایران هستند
که به فرماندهی شاه خراسان هستند
سخت، سیلی زده بر بی ادبان با، ادبش
هر که "لبیک علیَ النقی" آید به لبش
ﻧﺎﻟﻪﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﮐﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻏﻤت ﺁﻭﺍﺭﻩ ﮐﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺮﯾﻪ بر داغ تو ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﮐﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺩﺭ ﻏﻢ تو ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻝﻫﺎ ﻫﻢﻧﻔﺲ ﺣﺠﺮﻩﯼ ﺻﺒﺮت بودی
سخت زندانی و ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﯼ ﻗﺒﺮت بودی
متوکل، متوکل شده گویا به یزید
سامرا شام شده، تیره شده صبح سپید
باز هم پای حرامی به در خانه رسید
پسر فاطمه را در وسط کوچه کشید
فاطمی بود، علی بود، ولی یار نداشت
شکر، دشمن به زن و بچهی او کار نداشت
✍ مجید تال