eitaa logo
ماایستاده ایم
82 دنبال‌کننده
80 عکس
7 ویدیو
0 فایل
تحلیل سیاسی ارنباط با ادمین @amir_z0313
مشاهده در ایتا
دانلود
از طالبان رفتارهای شتابزده و بحران‌آفرین در ماه‌های گذشته کم دیده نشده که اوج آن بازی این گروه در زمینه بحران آب هیرمند و پرداخت نکردن حق‌آبه جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر شواهد موجود، طالبان با ایجاد سدهای متعدد بر مسیر آب هیرمند و تغییر مسیر درصدد است با اوج‌گیری نارضایتی داخلی در ایران، زمینه فشار بر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را فراهم کند تا از سویی تهران، طالبان را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر، در زمینه برآورده کردن مطامع این گروه همکاری کند. در این فضا البته دست آمریکا و چند بازیگر رقیب منطقه‌ای ایران مانند ترکیه در موضوع سدسازی‎ها به عینه دیده می‌شود. خودداری طالبان از بازدید ایران از بالادست و سرچشمه هیرمند نشان از برنامه‌ریزی جدی دست های پشت پرده‌ای دارد که ایران را در موضوع حق‌آبه زیر فشار قرار دهد. از این جهت سناریوی خروج شتابزده و غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان تقریباً برای ایجاد بحران برای همسایگانی همچون چین، روسیه و ایران که از بازیگران منتقد نظم فعلی بین‌المللی هستند، است و طالبان ابزاری برای آمریکا در کنترل رفتار این سه بازیگر منتقد است. افغانستان دوران طالبان هنوز نتوانسته است به ثبات و ظرفیت‌های موجود خود دست یابد و همه اینها در شرایطی است که طالبان به دلیل نداشتن تجربه حکمرانی گسترده در جغرافیایی پهناور، با مشکلات عدیده‌ داخلی و خارجی مواجه است و در بن بست گذار به سر می‌برد لذا در این دوران باید منتظر رفتارهای غیرعقلانی و تحت تأثیر قرار گرفتن هیئت حاکمه طالبان از سوی قدرت‌های فرامنطقه‌ای باشیم. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
چندی پیش شورای امنیت ملی اوکراین و ایضا زلنسکی در مصوبه‌ای خواستار تحریم برخی شخصیت‌های حقیقی- حقوقی ایران به مدت 50 سال شدند. حال پرسش اصلی اینست دلیل تقلای غرب برای کشاندن پای ایران بجنگ اوکراین با برچسب جعلی "حامی جنگ " برای چیست؟ ۱)تأکید اوکراین بر نقش پهپادهای ایرانی در پیشروی ماشین جنگی روسیه میتواند اقدامی هماهنگی از سوی کی یف- تل‌آویو بر مشروعیت بخشیدن به عملیات‌های تروریستی- خرابکارانه موساد علیه تأسیسات نظامی ایران باشد مانند حمله به مجتمع های وزارت دفاع در اصفهان! ۲)واشنگتن بر اجرای «پلنB» علیه تهران با هدف کشاندن پای کشورمان بمذاکرات هسته‌ی، ادعای دروغین حمایت ایران از عملیات نظامی در اوکراین را در رسانه‌ها برجسته میکند تا به این وسیله بتواند به شکل مستقیم صنایع نظامی و هسته ی ایران را هدف قرار دهد. تداوم سیاست تحریم میتواند در بلندمدت با هدف گره زدن تحریمهای بین‌المللی به توان پهپادی ایران دنبال شود. به عبارت دیگر، تداوم تحریمهای پهپادی علیه تهران می‌تواند به نقطه‌ای برسد که ایران برای لغو تحریمهای بین‌المللی علاوه بر پرونده هسته‌ای به مذاکرات «کنترل تسلیحات» نیز تن بدهد. ۳)موقعیت ژئوپلیتیکی، منابع طبیعی، ایدئولوژی تجدید نظرطلبانه و قدرت نظامی ایران و روسیه سبب شده است غربی‌ها ایجاد شکاف در روابط تهران و مسکو را با ابزار تحریم، عملیات روانی و حتی خرابکاری صنعتی- نظامی در دستور کار خود قرار دهند. در نظم سیال بین‌المللی، ایران نیز همانند سایر قدرتهای منطقه‌ی همچون ترکیه،سعودی و امارات بدنبال گسترش روابط راهبردی با تمام بازیگران صحنه بین‌المللی، به‌ویژه قدرتهای نوظهوری همچون چین و روسیه است. در چنین شرایطی کشورهای حوزه یوروآتلانتیک به رهبری آمریکا سعی خواهند کرد با دور کردن قدرتهای منطقه‌ای همچون تهران از مدار قدرتهای نوظهور؛ جلوی شکل‌گیری پایه‌های نظم جدید بین‌المللی را بگیرند. به عبارت دیگر، غربی‌ها نگران همکاری کشورهای غرب آسیا با قطبهای جدید قدرت در زمینه‌‌های راهبردی همچون انرژی، کریدورهای ارتباطی و نظامی هستند. به اعتراف دولتمردان آمریکایی، همکاری‌های میان ایران و روسیه به سطح قابل توجهی ارتقا یافته که می‌تواند تهدید حیاتی علیه غرب باشد. در مقابل، تهران و مسکو بدون توجه به نارضایتی‌های واشنگتن، بروکسل یا تل‌آویو در حال تدوین نقشه راه همکاری راهبردی بلندمدت هستند. برای ایران روس‌ها قدرت ژئوپلیتیکی- نظامی به شمار می‌روند که می‌تواند در نظم سیال جهانی متحدی قابل اعتماد باشد. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
اگر قرار بود بقدر امکاناتمان ارزو کنیم امروز بجای موشک باید با همان راکتهای فجر با دشمن میجنگیدیم ولی حالا سطح چالش غرب با ما بر سر اینست که پس از پیروزی در جنگ جهانی سوریه و یمن و عراق نکند سرنوشت جنگ امریکا و روسیه را در مرزهای شرق اروپا ما تعیین و تکلیف کنیم https://eitaa.com/amirzahed
آقای ظریف، اخیرا قرارداد را ستوده و آن را سقف توانمندی های ملت ایران -به دور از آرزوها- معرفی کرده! او در حالی "سازش" را سفید سازی کرده و ان را تنها راه حل برای رسیدن به ارمانها میداند که با همین دست فرمان هشت سال تمام همت خود را صرف جلب اعتماد و رضایت آمریکا و اروپا کرد و در آخر از دستاورد تقریبا هیچ در دولت اوباما به مزایای نزدیک به صفر در دولت ترامپ رسید او احتمالا یادش رفته که روزی برای برداشتن تحریم‌ها راهی آمریکا شده بود در حالی که حتی به او اجازه نمی‌دانند از محدوده ۸۰۰ متری سازمان ملل خارج شود. در حقیقت این تلاش ایشان برای سفیدسازی سازش، توجیه وادادگی‌هایشان، سرپوش گذاشتن بر خودتحقیری ذاتی‌ و مهم جلوه دادنِ برجامی است که دستاوردش تاکنون تقریبا هیچ بوده است. تمام تلاش اعتدالی ها با محوریت این است تا سیاست خارجی مورد تاکید حکمرانی را منتج به رسیدن به قراردادهایی از جنس ترکمانچای تعریف کرده و از سوی دیگر یگانه راه حل مشکلات را بازگشت به سیاست خارجی مورد تاکید این جریان یعنی «سازش» تعریف و اجتماعی سازی نمایند لذا آخرین پست او در فضای مجازی بیش از آنکه تابعی از نقطه نظرات کارشناسی او باشد حاوی برخی مطالب سطحی با تِم انتخاباتی است. جریان اعتدال همچنان محور راهبردی خود برای کنشگری در عرصه سیاسی – انتخاباتی کشور را سیاست خارجی تعریف کرده و می کوشد تا ضمن تبدیل راهبردهای کلی کشور در حوزه سیاست خارجی به خواسته‌های محدود یک حزب سیاسی تاکید کند که سیاست خارجی نه تنها آورده ای نداشته که از سوی دیگر شعاری و بدون در نظر گرفتن توانایی هایمان بوده است. به آن دیپلمات سابق که خواب ترکمنچای را میبیند و با امثال ملکم خان و ایلچی کورس گذاشته را بیدار کنید و بگوییدکه اگر قرار بود بقدر امکاناتمان ارزو کنیم امروز بجای موشک باید با همان راکتهای فجر پنج با دشمن میجنگیدیم ولی حالا سطح چالش غرب با ما بر سر اینست که پس از پیروزی در جنگ جهانی سوریه و یمن و عراق نکند سرنوشت جنگ امریکا و روسیه را در مرزهای شرق اروپا ما تعیین و تکلیف کنیم. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
جنگ روانی غرب با تله توافق موقت به دو جهت انجام میگیرد اول با مبرا ساختن خود و مقصرنمایی ایران ما را به اتخاذ امتیازهای حداقلی راضی کند و دوم باشرطی شدن بازارها و واکنش نشان دادن اقلام اساسی بخبر مذاکره اقتصاد ملی را نه به تدبیر داخلی که به تصمیمات وزارت خزانه داری آمریکا وابسته کند https://eitaa.com/amirzahed
گرچه با قطعیت نمیتوان گفت که ایران و غرب بر سر توافق اتمی به نقطه مشترک رسیده‌اند ولی میتوان گفت که هیچگاه مانند امروز ایران و غرب در آستانه امضای توافق نبوده‌اند. ولی نکته حائز اهمیت این است که چه چیزی امروز غرب و ایران را به توافق اتمی نزدیک کرده. نخستین مسئله اوضاع جبهه اوکراین است که با وجود کمک ۲۰۰ میلیارد دلاری آمریکا به دولت زلینسکی وی نتوانسته انتظارات را برآورده سازد و حتی ضدحمله روزهای گذشته وی در محور دونتسک نیز بسیار پر تلفات بوده‌است به اعتراف دولتمردان آمریکایی، همکاریهای میان ایران و روسیه به سطح قابل توجهی ارتقا یافته که میتواند تهدید حیاتی علیه غرب باشد. در چنین شرایطی کشورهای حوزه یوروآتلانتیک به رهبری آمریکا سعی خواهند کرد با دور کردن قدرتهای منطقه‌ی همچون تهران از مدار قدرتهای نوظهور؛ جلوی شکلگیری پایه‌های نظم جدید بین‌المللی را بگیرند. حال غرب برای خلل در جبهه حامیان روسیه حتی توافق موقت با ایران را بهتراز بی توافقی میداند. پس از توافق اوپک پلاس بر سر ۴۰ میلیون بشکه تولید نفت روزانه و در اصل افزایش قیمت نفت همزمان با کاهش سطح تولید کشورهای عربی و روسیه، آمریکا بدنبال آن است که از طریق توافق با تهران و نفت ایران، بازار را متوازن سازد. در واقع این دو عامل، عوامل پیشران برای نزدیکی توافق میباشد. فعال شدن در فضای رسانه ای و تقویت روابط ایران و آژانس و حل‌و‌فصل برخی موضوعات همچون «مرکز آباده» و نیز نصب بی‌سابقه دستگاه اندازه گیری غنی‌سازی در فردو و نطنز بخشی از توافق با آژانس است که میتواند به معنی نزدیکی توافق ایران و غرب باشد هر چند بعد از «توافق ۲۰۱۵»کشورهای عربی منطقه احساس خطر کرده و سعی کردند با سنگ‌اندازی، تحقق برجام را سخت‌تر کنند؛ اما اینبار ایران مشکلاتش را با اعراب قبل از توافق حل کرده و «توافق منطقه‌ای» را قبل از توافق با آمریکا، بدست آورده است. البته منظور از توافق منطقه‌ای، مدلی نیست که آمریکا خواهان آن بود؛ یعنی عقب نشینی ایران از حوزه‌های نفوذش؛ بلکه این تفاهم منطقه‌ای منجر به «ائتلاف‌های منطقه‌ای» میشود که قطعا کمترین تأثیر آن،کاهش نقش غرب و بویژه آمریکا در منطقه خواهد شد. با اینحال هنوز میان بازی غرب در حوزه «دیپلماسی پنهان» و «دیپلماسی آشکار» تفاوت معناداری وجود دارد و تفاهم‌های صورت گرفته در مذاکرات را پشت تریبون تکذیب می‌کنند. بدون شک جنگ روانی غرب طی روزهای آتی در قبال موارد اختلافی، به نقطه اوج خود خواهد رسید و سعی می‌کنند با مبرا ساختن خود و مقصرنمایی ایران، این کشور را به اتخاذ امتیازهای حداقلی راضی کنند. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
وزیران خارجه شش کشور جنوب خلیج فارس که روز دوشنبه در مسکو با وزیر خارجه روسیه نشست مشترک برگزار و بیانیه مشترک صادر کردند همگی در اردوگاه غرب و امریکا تعریف میشوند؛ با امریکا و اروپا روابط نزدیک دارند و از سوی امریکا و اروپا هم پیمان یا شریک تعریف میشوند... همگی میزبان نظامیان یا پایگاه نظامی امریکایی و غربی هستند با این حال در جنگ روسیه علیه اوکراین، موضع میانه را در پیش گرفته اند گرچه در رای گیری های سازمان ملل متحد علیه مسکو و به سود اوکراین رای داده اند. این شش کشور، حمله روسیه به اوکراین را تجاوز نمیدانند؛ برخلاف تحریمهای غربی، روابط اقتصادی با روسیه را ادامه دادند و مسیر دور زدن تحریمهای غربی علیه مسکو و میزبان سرمایه های فراری روس ها از اروپا شده اند. همسویی با روسیه در کاهش تولید نفت برای افزایش قیمت آن که باعث خشم دولت امریکا شد یکی از مهمترین جهت گیری های جنوب خلیج فارس در یک سال اخیر بود. روسیه برای کشورهای جنوب خلیج فارس یک گزینه در میان سایر گزینه هاست. برای روسیه هم روابط با شش کشور جنوب خلیج فارس به دلایل مختلف از جمله روابط اقتصادی - سیاسی و از همه مهمتر مقابله با انزوا اهمیت دارد. کافی است به حجم اقتصاد و درآمدهای نفتی این شش کشور جنوب خلیج فارس(کویت، عربستان سعودی، امارات، قطر،‌ بحرین و عمان) و بازیگری و ارتباطات سیاسی همه جانبه و متوازن آنها توجه کنیم تا دلایل حمایت چین و روسیه از موضع امارات درباره جزایر را بدانیم. از آنطرف بعد از جنگ اوکراین و فرسایشی‌شدن این جنگ، روسیه به ظرفیتهای انرژی در قالب اوپک‌پلاس و نیز پتانسیل دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قالب شورای همکاری خلیج فارس و نیز در سطح روابط تک‌به‌تک و دوجانبه با همه اعضای این شورا نیاز حیاتی پیدا کرده است. اینجاست که قطعا کرملین خود را محدود به روابط سیاسی و دیپلماتیک با تهران نمیکند؛ چراکه روابط ایران و روسیه بعنوان دو کشور تحریم‌زده، آورده تجاری چندانی برای روسها ندارد از انطرف و با توجه به برخی مشکلات اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک در ایران، تهران هم فعلا پتانسیل لازم برای پاسخگویی مطلوب در برابر مسکو را نشان نمیدهد و این نکته‌ای است که خود روسها هم به آن اشراف دارند که حاضر به امضای بیانیه مشترک ضد ایرانی در باب جزایر شده‌اند. حال اگر ایران ظرفیتهای جغرافیایی خود مانند کریدور شمال به جنوب را در عرصه تجارت بین الملل فعال کند علاوه بر بی نیازی از فروش نفت در میان مدت اهرم فشاری نیز بر علیه روسها خواهد تا دیگر خودکارشان پای هیچ بیانیه ضد ایرانی را امضا نکند. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
در طی دو ماه گذشته تلاش برای فعال‌سازی گسلهای مختلف امنیتی در برخی استان‌ها باهدف کشته سازی، اقدامات تروریستی و خرابکارانه، تشدید اختلافات مذهبی و تحریک اقوام از سوی رسانه‌های معاند و گروه‌های تجزیه‌طلب و سرویس‌های اطلاعاتی مستقر در منطقه به‌وضوح دنبال شده است، در این کلان پروژه سعی شده است تا با اقدامات تخریبی سرعت فرسایش ضدانقلاب کاهش یابد. درحالی‌که دستگاه‌های امنیتی کشور حداقل ۶ شبکه تروریستی را در هفته‌های اخیر منهدم کرده‌اند، هدف دشمن از تصاعدی کردن اقدامات کور بالا بردن ضریب ناامنی در کشور برای شروع اعتراضات در سالگرد اغتشاشات سال گذشته است در چنین شرایطی، اشتباه‌ترین کنش ممکن توسط نیروهای مدافع نظام و انقلاب، هجمه و حمله به نهادها و نیروهای امنیتی و ایجاد فشار روانی مضاعف بر آنان در شرایط جنگ چندلایه‌ی ترکیبی است. اما از بعد منطقه ای؛ رفتارشناسی آمریکایی‌ها و نیز صهیونیست‌ها نشان داده که معمولاً خشن‌ترین و عریان‌ترین برنامه‌ها را بعد از بزرگ‌ترین دستاوردهای مقاومت رو می‌کنند تا از تهدید، فرصت بسازند و موج‌شکنی نمایند. داعش، پوشش و اسم مستعاری است برای آن که سیا و موساد و ام آی سیکس، جنایت های تروریستی غیر قابل دفاع را به اجرا بگذارند هدف از عملیات تروریستی در حرم شاهچراغ (ع) که همراه شد باعجله عجیب داعش در پذیرش مسئولیت آن که در هفته های گذشته در لبنان و سوریه نیز تکرار شد، جلوگیری از فرسایش جایگاه آمریکایی‌ها در منطقه بوده است. در دورانی که منطقه در حال بازسازی ژئواستراتژیک خود بوده و کانال‌های ارتباطی جدیدی بدون ژاندارمی آمریکا را پس از جنگ اوکراین تعریف می‌کند، دشمن با انجام سلسله عملیات ایذایی سعی دارد از سرعت تحولات کاسته و حداقل خود را به آن برساند، هر چه قدر آمریکایی‌ها از تحولات پرشتاب در منطقه عقب بمانند، میزان اقدامات جنگ‌طلبانه و تروریستی را افزایش خواهند داد؛ این سطح از رفتارهای دیوانه ‌کننده حتی ممکن است تا نقطه انتحار نیز پیش برود غافل از اینکه این محور مقاومت به رهبری ایران است که ساعت امنیتی منطقه را تنظیم میکند. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
تلاش صهیونیست‌ها برای پاک‌سازی نژادی در فلسطین قدمتی به درازای اشغال فلسطین دارد. تلاش برای کوچاندن اهالی غزه به مصر و اهالی کرانه به اردن، در واقع آخرین قطعه پازل پاکسازی نژادی در فلسطین است و اکنون خود فلسطینیان نیز فهمیده‌اند که اگر این بار غفلت کنند، طرف مقابل چگونه کار فلسطین را برای همیشه یکسره می‌کند. از این رو اهالی غزه و کرانه باختری نه‌تنها در مقابل این سناریو کوتاه نمی‌آیند بلکه با اتخاذ رویکرد تهاجمی (مشابه آنچه در صبحگاه ۱۵ مهر رخ داد) به معکوس کردن این روند ادامه خواهند داد. همین مقاومت سبب شده تا جرزالم پست در نظرسنجی اخیر خود گزارش دهد که اکثریت صهیونیست‌ها، یعنی ۵۶ درصد، معتقدند که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر باید بلافاصله در پایان درگیری با فلسطین استعفا دهد. در چنین شرایطی خط قرمز نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس پایان جنگ است، زیرا با اعلام آتش‌بس (به هر نحو ممکن)، وی در برابر خشم گسترده‌تر ساکنان اراضی اشغالی نسبت به شکست همزمان در جبهه سیاسی و نظامی چاره‌ای جز استعفا و برکناری ناخواسته از قدرت ندارد. انچه مسلم است دامنه و عمق شکست رژیم صهیونیستی در نوار غزه صرفاً محدود به ابعاد نظامی-امنیتی نمی‌شود. صهیونست‌ها در جنگ ترکیبی در برابر حماس با موانع سختی مواجه شده‌اند که در محاسبات قبلی آنها (در هر دو بعد فرامتنی و متنی) لحاظ نشده بود. در بعد میدانی و اطلاعاتی، کماکان بسیاری از ژنرال‌ها و تحلیلگران مسائل استراتژیک در اراضی اشغالی معتقدند که تل‌آویو قدرت تسلط بر صحنه و آینده‌پژوهی آنچه در غزه و کرانه باختری می‌گذرد را از دست داده و کنشگری کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی جهت بسط دامنه نبرد (از نبرد موشکی به نبرد زمینی)، صرفاً واکنشی از سر استیصال محسوب می‌شود. بی‌دلیل نیست که حتی مقامات کاخ سفید در پشت پرده، نسبت به گسترش ابعاد جنگ به تل‌آویو هشدار داده‌اند. به عبارت بهتر، روایتگری آمریکایی‌ها از همپوشانی مطلق با تل‌آویو در مواجهه با عملیات طوفان الاقصی، لزوما آن چیزی نیست که در مواضع رسمی ادعا می‌شود. صورت مسئله کاملا واضح است: منتقدان نتانیاهو و وزارت جنگ رژیم اشغالگر قدس معتقدند استمرار نبرد بر اساس توهمات نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس و افرادی مانند بن‌گویر و اسموتریچ، نتیجه‌ای جز مواجهه تل آویو با مولفه‌های جدید آسیب‌زا (که بنیان و ثوابت راهبردی در اراضی اشغالی را به چالش می‌کشد) نخواهد داشت. در چنین شرایطی توقف نبرد یا ادامه جنگ، هر دو متضمن شکست نتانیاهو خواهد بود.. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
جنگ زمینی، واقعی ترین فاز جنگی است که صهیونیست ها در پیش دارند اما آمادگی اش را ندارند. به همین دلیل هم بر شدت بمباران جنون آمیز می افزایند. آنها چند نوبت و از جمله دیشب در سنجش امکان نفوذ زمینی، به دست انداز جدی خوردند و به همین دلیل نتوانسته اند رسما آغاز حمله زمینی را اعلام بکنند و قادر به ادای توضیحات بعدی باشند. گویا هدفشان نفوذ به منطقه "البریج" در مرکز غزه است. هدف این است که در این مرحله از عملیات، غزه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کنند و با قطع ارتباط بین این دو قسمت، ابتدا بخش شمالی را به اصطلاح خودشان پاکسازی کنند و سپس وارد جنوب شده و مردم را به سمت مرز مصر سوق دهند. اما در همین «ورود محدود» (که تازه لشگرکشی گسترده هم نبوده) خسارات سنگین دیده‌اند! خبر از انهدام چندین دستگاه تانک صهیونیست‌ها مخابره شده است. حتی خبر تایید نشده‌ای از اسارت فرمانده مهاجمین صهیونیست در البریج شنیده می‌شود که اگر صحیح باشد، شاهکار فلسطینی‌ها بوده است. اما در صورتی که استراتژی فوق میسر نشود پلن بی برای صهیونیستها فعال میشود. در چنین شرایطی رژیم در یک بازۀ چند ماهه بدنبال زدن زخم‌های مکرر به زیرساخت‌های نظامی حماس میشود تا در نهایت یک خون‌ریزی طولانی، حماس را از پا در بیاورد. در این پلن علاوه بر تضعیف نظامی حماس باید زمینه‌سازی سقوط سیاسی آن را با اهرم فشار سیاسی و نظامی اسرائیل فراهم شود تا «یک دولتِ غیراسرائیلی اما هم‌راستا با اسرائیل» در نوار غزه حاکم شود. با فرض شکست حماس، محتمل‌ترین گزینۀ همخوان با واقعیت این است که اسرائیل نوار غزه را تحویل دولت خودگردان بدهد. تا مدتی هم خودش (شاید تا یک سال) در این منطقه حضور نظامی و انتظامی داشته باشد. بیانیه اخیر اعراب و تاکید حمایت از دولت خودگردان را در این راستاست. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
برخلاف انگاره‌سازی‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها،حتی اشغال کامل غزه هم، لزوما بمعنای پیروزی اسرائیل نیست و صرفا یک دستاوردسازی رسانه‌ای برای نجات نتانیاهو از سقوط کامل خواهد بود. پوشاندن پارگی های امنیتی و سیاسی و نظامی و اجتماعی ناشی از عملیات طوفان الاقصی ترمیم ناپذیر است. https://eitaa.com/amirzahed
تناقضات ظریف در مورد فلسطین هم در نوع خودش جالب است. او که سال نود و هفت به تمام قد به دفاع از ارمان فلسطین پرداخته بود حالا معتقد است فلسطین را باید به خود فلسطینیان سپرد و با این اظهارات دوباره به متن افکارعمومی و رسانه‌ها آمده؛ او پس از صحبت های عجیب درباره ترکمانچای و تقبیح آرزومندی و تئوریزه‌کردن سازش‌، حالا برای توجیه عملکردش، فضای رسانه‌ای را به تکاپوی اظهارات خود درآورده‌ است. او گفته "مردم خسته هستند و آنها در جنگ آسیب می بینند و نه حاکمان جامعه لذا ایران نباید وارد معرکه جنگ غزه شود و مسئله غزه، مشکل خود مردم فلسطین است!" شاید در نگاه اول، حرفش حق باشد، اما در کنکاشی بهتر، میتوان پیامهای مهمتری را دریافت نمود. با تحرکات قوی و مدبرانه امیرعبدللهیان در دو سال و نیم اخیر، تمامی تصویر القا شده ظریف در عرصه سیاست خارجی، بر باد رفته است. وزیر خارجه رئیسی توانست ترازی بسیار قدرتمند از وزارت خارجه ایران نشان دهد و پرونده های بسیاری را که در زمان ظریف لاینحل باقی مانده بود به سرانجام برساند. پرونده هایی مانند روابط با همسایگان، عضویت در شانگهای و بریکس، خنثی سازی تحریمهای آمریکا و گسترش فروش نفت بدون برجام، برگشت پولهای ایران، توقف جنگ یمن و توافق با عربستان، تحرک فوق العاده در بسیج کشورهای مختلف برای توقف جنایتهای اسراییل به نفع فلسطین و... اگر در بهترین حالت سخنان ظریف را بازی حساب شده در پازل دشمن قرار ندهیم، باید گفت ظریف دارد از نظام و وزارت خارجه یک انتقام سیاسی میگیرد و منافع ملی ایران را قربانی اختلافات سیاسی میکند. اما با کنکاشی دقیقتر وقتی سخنان او را در کنار سخنان اذری جهرمی و اخوندی و روحانی قرار میدهیم و به خبر شرکت روحانی در انتخابات مجلس خبرگان میرسیم مسئله کمی متفاوت میشود! از انجایی که این طیف ذاتا بدنبال نرمالیزه کردن ایران و عادی سازی روابط با امریکاست بنابراین بعید نیست که در حال ارسال پالسی به امریکا مبنی بر این باشد که «جامعه درون ایران با حکومت همراه نیست و تو میتوانی با حداکثر فشار روانی ایران را وادار به عقب نشینی در خصوص حمایت از غزه و محور مقاومت نمایی». از انجایی که از این دست تحرکات در زمان انعقاد برجام به کرار از روحانی و ظریف و هم قطارانشان دیده شد و با "دشمن هراسی" و "شبح جنگ" سندی خسارت بار چون برجام را به ملت قالب کردند حالا نیز بعید نیست که با این انفعال و ترساندن مردم از جنگ در حالی که سیاست ایران ورود مستقیم میدانی به تحولات غزه نیست بخواهند قدرت منطقه ای ایران را محدود کنند و با این نمد کلاهی برای خودشان در انتخابات آتی ببافند. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
توقف عبور و مرور کشتی های تجاری از باب المندب یک دلیل بیشتر ندارد و آن اینکه یمنی ها به تهدیدات خود اعتبار بخشیده اند و ان منطقه مهم را به یک سرپل مهم برای مقابله با امریکا و اسرائیل تبدیل کرده اند. راستی چرا امریکا با یک دکمه تمام سیستم دفاعی یمن را از بین نمیبرد. https://eitaa.com/amirzahed
دولت اشغالگر که قصد داشت بخشی از کریدور شرق به غرب ذیل پرچم آمریکا باشد و خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای اثبات کند، توسط یک گروه کوچک به چنان چالشی کشیده شد که در پنجاه سال گذشته بی‌سابقه بوده است. مشکل از همان هفته اول بروز کرد. جایی که اهداف اعلامی، بیش از حد بزرگ بود. برگرداندن اسرا و نابودی حماس با واقعیت روی زمین حتی اگر به اندازه چند بمب هسته‌ای روی آن بریزند، هم‌خوانی نداشت لذا به اهداف خود نرسیده است و به همین علت قصد دارد دایره جنگ را گسترش دهد یا با اقداماتی، اذهان عمومی را از شکست خود منحرف کند. از همین جهت سردار موسوی و معاون حماس را در دمشق و بیروت به شهادت و به عملیات انتحاری در کرمان میرسد. هدف یا گسترش جنگ با حضور آمریکا است یا اینکه اگر نشد و پاسخی دریافت نکرد، دستاوردتراشی برای خود خواهد بود. فراموش نکنیم که بازگرداندن اعتماد به نفس، یکی از ذاتیات حفظ مهاجرین اشغالگر در سرزمین‌های اشغالی و البته حفظ نتانیاهو در قدرت است. اینجاست که اگر پاسخ لازم در سطح حملات و با همان شکل علنی داده نشود، خطوط جدید علیه ایرانِ اسلامی و کل محور مقاومت ترسیم خواهد شد. نباید اجازه داد ضربه مهم طوفان الاقصی، ترمیم شود. این پاسخ هم نباید صرفا از یک عضو جبهه مقاومت صورت گیرد تا رژیم امکان پاسخ یک به یک را داشته باشد. پاسخی یکپارچه با همان عظمت هفت اکتبر لازم است تا کمپین ترور متوقف گردد. رژیم نشان داده که صرفا با مشت محکم متوقف خواهد شد و نه با تحلیل‌هایی که می‌گوید باید سکوت کنیم. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
در جواب کشته شدن سه امریکایی در اردن سه چهار شبی هست که همگان در انتظار واکنش آمریکا هستند و تا این لحظه البته اتفاق خاصی نیفتاده! نکته مهم در این خصوص همان چیزی است که بارها و بارها گفته شده و آن تلاش محور آمریکایی - صهیونیستی برای فریز کردن یا قرار دادن مقاومت اسلامی در حالت تعلیق است. نگاهی به وضعیت سه جبهه نشان می‌دهد رژیم در میانه مذاکرات آتش‌بس، فشار را در شمال و جنوب نوار غزه برای کسب امتیاز افزایش داده و همزمان بازه پایان بهمن تا پایان اسفند را به عنوان اولتیماتوم عقب‌نشینی حزب‌الله به پشت لیتانی یا انتخاب یک دولت ضد مقاومت در بیروت برای جلوگیری از حمله به جنوب لبنان تعیین کرده است. از سویی دیگر آمریکا نیز با بزرگ‌نمایی تهدیدات خود در عرصه عراق و سوریه قصد بردن این دو جبهه به حالت پدافندی و کاهش فشار از خود را دارد. فرکانس این سیاست البته به فردوسی تهران هم رسیده و خود را در افزایش نرخ دلار نشان میدهد. با این وجود اما امکان ندارد جان سه نظامی آمریکایی چند هزار کیلومتر دور تر از خاک شان محترم باشد، اما ملتهای منطقه، امنیت نداشته باشند. فقط در غزه، قریب به ۳۵ هزار نفر از آنها قتل عام، و ده ها برابر این رقم، از کاشانه خویش آواره شده اند. این نامعادله که منطقه گرفتار نا امنی و جنگ و ترور باشد، اما آب خوش از گلوی اشغالگران آمریکایی یا صهیونیستی پایین برود، فرو پاشیده و دیگر احیا نخواهد شد. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
وقتی در کشوری برغم وجود نظام انتخابات، حزب به معنای واقعی وجود نداشته باشد، همین می شود. یکی دو ماه مانده به هر انتحاباتی، نام های عجیب و غریبی مانند جمنا و مبنا و شریان و جریان و امنا و صدای ملت و ... شکل می گیرند و باهم بده بستان می کنند و لیست می دهند و بعد هم ناپدید می شوند و چون اساس و موجودیتی هم ندارند و فقط شوی انتخاباتی بودند، هیچ کسی مسوولیت کارهای برندگان را بر عهده نمی گیرد. نمونه اش همین فهرست مشترک جریان قالیباف و پایداری که نه الان پاسخگوی عملکردشان در مجلس فعلی هستند و نه اگر انتخابات را بردند، مسوولیت این ائتلاف و پیامدهایش را بر عهده خواهند گرفت. آنها با هم ائتلاف کردند تا از آرای همدیگر استفاده کنند و عجالتاً این مرحله را پشت سر بگذارند. نشان به ان نشان که تا همین چند وقت پیش جریان سیاسی موسوم به پایداری، ماه ها به قالیباف و طیف سیاسی او حمله کرد، علیه شان افشاگری راه انداخت و در یک کلام، آنان را منحرف از مسیر انقلاب دانست. قالیباف نیز با طعنه "سوپر انقلابی"، پایداری چی ها را "بی عمل" و "همیشه طلبکار" خواند. این ۲ طیف، در تمام ۴ سال گذشته، به طور اصولی و مبنایی با یکدیگر در مجلس درگیر بوده اند.. اما حالا که وقت رأی گرفتن از مردم رسیده، ناگهان هر دو کنار هم قرار گرفته اند و قالیباف و آقاتهرانی هم شده اند سرلیست فهرست مشترک شان؛ انگار نه انگار که تا همین دیروز، سایه همدیگر را با تیر می زدند! این پدیده را میگویند اتحاد تاکتیکی برای رسیدن به قدرت! که در آینده بدنه مردمی را می آزارد و سرخورده میکند و ای بسا آنان را به دادن رأی به لیستهای موازی و حتی مستقل ها، ترغیب کند از سوی دیگر اختلافی بین گفتمانهای سیاسی نیز وجود ندارد. دو فهرست اصلی انتخابات هر دو دارای گقتمانهای مشترک سیاسی و اقتصادی هستتد. هر دو ضمن داشتن یک خاستگاه سیاسی، به دنبال اجرای سیاستهای تجویز شده IMF در اقتصاد همچون خصوصی‌سازی، شوک‌درمانی، حذف یارانه، سرکوب دستمزد و ... هستند. امروز حتی اختلافی در باب سیاست فرهنگی و اجرای شریعت نیز وجود ندارد هر دو فهرست اصلی دارای یک سیاست فرهنگی مشترک هستند و حتی دعوا بر سر حجاب نیز وجود ندارد لذا باید گفت که انتخابات ۱۴۰۲ به معنی پایان عمر نخبگان سیاسی در نظام جمهوری اسلامی است و فهرستهای انتخاباتی که بوسیله نخبگان سیاسی تهیه شده به کمترین میزان وجاهت خود خواهد رسید. http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
ایران و اسرائیل، سال هاست که با حفظ قواعد نانوشته ای، بدون آن که وارد جنگ تمام عیار با یکدیگر شوند، ضرباتی را در سطوح نظامی، امنیتی، سایبری و تبلیغاتی متوجه یکدیگر می‌کنند ولی هیچگاه خط قرمزی به نام حمله به اماکن دیپلماتیک یکدیگر را نقض نکرده بودند. از این رو، اسرائیل، بازی را یک مرحله مهم بالاتر برده و اگر پاسخ درخور نگیرد، برای افزایش سطح تنش، رغبت بیشتری خواهد داشت. در این میان، یک نظریه این است که اسرائیل می‌خواهد وارد جنگ تمام عیار با ایران شود و نباید با حملات متقابل، در این دام افتاد. در این که نباید ایران خود را درگیر جنگ مستقیم کند شکی نیست انهم با این وضعیت متلاطم اقتصادی! اما اگر اسرائیل خواهان جنگ رو در رو با ایران باشد، تنها در یک صورت به این کار اقدام خواهد کرد و آن، زمانی است که ایران را فاقد اراده لازم و قدرت دفاعی کافی بیابد. جنگ امریکا و متحدانش علیه عراق نیز زمانی آغاز شد که بازرسی های گسترده از عراق، ایالات متحده و اروپا را به این جمع بندی رساند که عراق سلاح کشتار جمعی ندارد و واقعاً ضعیف است و خیلی راحت می شود آن را اشغال کرد. در چنین شرایطی عدم پاسخ قدرتمند ایران به حمله اخیر اسرائیل، نشانه ضعف مفرط ایران خواهد بود و نمایش ضعف نیز به منزله نشان دادن چراغ سبز برای حمله است. از منظر امنیت ملی و فراتر از شعارها و رجزخوانی هایی که فقط به درد تیترهای حماسی و پوسترهای تبلیغاتی می خورند، باید به این نکته تصریح کرد که به ویژه این بار، اقدام متقابل، باید به معنای واقعی کلمه "مقابله به مثل" و دارای "قدرت بازدارندگی" باشد. اگر می خواهیم ایران وارد جنگ فراگیر نشود - که واقعا نمی خواهیم - این ، مهم ترین استراتژی در شرایط کنونی است. این کار فرمول شناخته شده ای هم در دنیای امروز دارد: زدن ضربه و همزمان، انتقال این پیام که نمی خواهیم ادامه دهیم مگر این که ضریه جدیدی دریافت کنیم. https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
پس از حمله روزهای گذشته به کنسولگری ایران در دمشق، سناریوهای متعددی در باب چگونگی پاسخ ایران به این حمله در رسانه‌های فارسی زبان مطرح شد؛ ولی آنچه پیداست بی‌سابقه بودن این حمله است چرا که دارای دو سویه همزمان دیپلماتیک و نظامی است. در چنین شرایطی عدم پاسخ قدرتمند ایران به حمله اخیر اسرائیل، نشانه ضعف مفرط ایران خواهد بود و نمایش ضعف نیز به منزله نشان دادن چراغ سبز برای حمله است. از منظر امنیت ملی و فراتر از شعارها و رجزخوانی هایی که فقط به درد تیترهای حماسی و پوسترهای تبلیغاتی می خورند، باید به این نکته تصریح کرد که به ویژه این بار، اقدام متقابل، باید به معنای واقعی کلمه "مقابله به مثل" و دارای "قدرت بازدارندگی" باشد. اگر می خواهیم ایران وارد جنگ فراگیر نشود - که واقعا نمی خواهیم - این ، مهم ترین استراتژی در شرایط کنونی است. این کار فرمول شناخته شده ای هم در دنیای امروز دارد: زدن ضربه و همزمان، انتقال این پیام که نمی خواهیم ادامه دهیم مگر این که ضریه جدیدی دریافت کنیم. اما نحوه انتقام گیری. این که در سویه نظامی ماجرا چگونه انتقام گرفته میشود به فرماندهان نظامی مرتبط است وقطعا بهترین تصمیم را خواهند گرفت اما در بعد دیپلماتیک ذکر دو مورد تاریخی نشان میدهد که این انتقام قطعی است ولو اینکه مشمول مرور زمان شود. در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۹۶ میلادی (۴ تیر ۱۳۷۵ خورشیدی) بر اثر انفجار یک کامیون بمب‌گذاری‌شده در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر خُبَر عربستان، ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود ۴۰۰ تن زخمی شدند. گرچه ایران هیچوقت گردن نگرفت اما اف‌بی‌آی بعد از تحقیقی ۳ ساله، ایران را مسئول این بمب‌گذاری دانست. در سال 2012 و در پاسخ به ترور دانشمندان هسته ای عملیاتی توسط نیروهای نیابتی ایران در تایلند انجام شد که البته موفقیت امیز نیود.هدف هم دیپلماتهای اسراییلی در تایلند بودند. سه ایرانی در این زمینه دستگیر شدند که هر سه در سال 2020 در تبادل با یک زندانی استرالیایی که به اتهام جاسوسی در ایران زندانی بود ازائد شدند. پیش بینی میشود پاسخ به سویه دیپلماتیک نه در کوتاه مدت بلکه در بازه چندماه آینده انجام شود. ضمن انکه می‌بایست تغییرات سریع و موثری در رویکردهای مدیریت صحنه در داخل کشور اعمال شود تا هم آمادگی مناسب در نیروهای امنیتی و انتظامی و نظامی برای مقابله با عملیات‌هایی از جنس عملیات چابهار فراهم شود و هم مدیریت بازارهای طلا و ارز کاملا متناسب با شرایط جنگی صورت بگیرد تا نوسانات آن اثر روانی بر روی مردم و به‌سود دشمن نداشته باشد https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
خدا بیامرزد ایت الله رئیسی را که هر کجا بود منشا خیر بود. ان زمان که در استان قدس رضوی خدمتگذاری حضرت رضا را میکرد به غیر از فعالیتهای حوزه محرومیت زدایی، رونق تولید در بخشهای اقتصادی آستان قدس را هم لحاظ کرد. در زمان انتصابش به ریاست قوه قضاییه اقدامات خوبی در راه مبارزه با فساد شکل گرفت! نه منطقه ای ممنوعه بود و نه محدوده ای خط قرمز! ازاصلاح ساختار قوه قضائیه و برخورد با فساد درون قوه تا انفصال ۶۰ قاضی متخلف از خدمت و بر خورد با دانه درشتها بگیر تا دستگیری جعبه سیاه پتروشیمی و نزدیکان فلان مقام ارشد و مدیران خودروسازی های مطرح کشور و ... از جمله اقداماتی بود که رئیسی انجام داد ضمن انکه نشان داد که قوه قضائیه با نگاه و تفکر انقلابی، سد و ترمزی پیش روی تولید نیست، بلکه رئیس قوه می‌تواند با ارتباط بدون واسطه با بنگاه های تولیدی به حل مشکلات انها پرداخته و چیزی در حدود دوهزار واحد تولیدی به گل را نشسته را دوباره احیا و به مدار تولید برگرداند. در زمان رقابتهای انتخاباتی نه اهل کنایه زدن بود، نه دعوا میکرد، نه اپوزیسیون شد و نه برای رقیب سیاسی شاخ و شانه کشید، نه مردم را نگران کرد و نه دل مشغولی برای رهبری درست کرد وقتی هم که به ریاست جمهور رسید هیچگاه اجازه نداد مسائل اصلی مردم فدای مسائل فرعی جناحین سیاسی شود..پس از یک رکود تقریبا ده ساله ظرفیتهای جدیدی را در داخل و خارج از کشور احیا کرد.. آینده‌ فروشی نکرد.کشور را چوب حراج نزد. اداره و پیشرفت کشور را معطل اراده خارجی نکرد. و علی رغم قوت و ضعف ها، ریل مدیریت کشور را از غرب‌گرایی و ندیدن مردم و درجا زدن و کم‌تحرکی، تغییر داد و با فاصله گرفتن مدیریت کلان کشور از شکل ستادنشینی به حضور در استانها و نشان دادن این موضوع که رئیس جمهور متعلق به همه کشور و مردم می باشد خود را عریز مردم کرد تا جائیکه مردم در خیابانها، اماکن مذهبی، مکانهای عمومی، فضای مجازی و ...با حساسیت، نگرانی و بعضا دیدگانی اشکبار اخبار مربوط به سانحه بالگرد او را پیگیری کردند. گرچه آیت الله رئیسی به لحاظ ظاهری از میان ما رفته است، اما فتح بزرگ او، بازگرداندن احساس خدمتگزاری و نوکر بودن دولت جمهوری اسلامی به مردم بود که به برکت شهادتش تثبیت و عمیق تر هم خواهد شد. خدا او را بیامرزد و با صالحین محشورش کند... https://eitaa.com/amirzahed http://telegram.me/amirzahed59
48.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
او با کسی تعارف ندارد، اهل کار نمایشی نیست، میانه حق و باطل نمی ایستد، اهل زد و بند های سیاسی و وحدت های قبیله ای هم نیست!او پاک است و متقی چراکه هیچ حرفی را وعده نمیدهد مگر آنکه باور به انجامش داشته باشد. و به دنبال ارتباطات اقتصادی نرفته تا مجبور شود به کسی باج و پست و پروژه دهد. او آمد https://eitaa.com/amirzahed
هدایت شده از امیر زاهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"در سیاست خارجی فرصت ها از اصول مشترک و تهدیدها هم ناشی از اختلافات بین کشورهاست و امروز هم هوشمندی دیپلماسی در آن است تا مبتنی بر نقاط مشترک با سایر کشورها از فرصت ها استفاده کنیم نه آنکه دنیا را محدود به چند کشور خاص کنیم." این نظریه سعید جلیلی را شاید بتوان منطقی ترین راهبرد در سیاست خارجی دانست! منطقی که دنیا را محدود به چند کشور غربی نمیکند و دایره تعاملش به شعاع اصول مشترکی است که از ونزوئلا در امریکای جنوبی تا چین درخاور دور را نیز شامل میشود. جریانی که دم از تعامل با دنیا میزند و در این انتخابات هم نمایندگانی دارد خود بزرگترین حصار را به دور کشور کشیده و ان گره زدن اقتصاد کشور به چند کشور اروپایی است که میزان مراودات اقتصادیشان با ایران حتی از افغانستان هم کمتر است. اصولا یک کشور زمانی ضربه می‌خورد که، مسئولینش تنها و تنها راه عبور از مشکلات را «مذاکره» جار بزنند و از قضا در این زمینه نیز تبحر لازم را نداشته باشند. این را می‌توان از بلایی که با اسم مذاکره و برجام بر سر اقتصاد و معیشت این مردم آوردند فهمید و این درحالیست که تفکر انقلابی زیر پرچم خنثی سازی در هر میدانی که وارد شد شگفتی آفرید. استراتژی خنثی‌سازی شاکله اقدامات تفکر انقلابی را در کشور شکل داده است و این درحالی است که تفکر واداده و غیرانقلابی مرغش یک پا داشته و همواره بر سازش و معامله و مذاکره اصرار دارد. حال انتخاب با ماست به تفکری رای دهیم که دنیا را محدود به چند کشور غربی میکند یا به تفکری که در ادامه دولت شهید رئیسی دنیایش برای تعامل از ونزوئلا تا چین در خاور دور را نیز شامل میشود https://eitaa.com/amirzahed
سعید جلیلی سالهاست که روی مسائل مختلف کشور کار تخصصی میکند. از مسائل شهری گرفته تا معضلات روستایی؛ از مشکلات جوانان تا اسباب بازی کودکان و این اواخر هوش مصنوعی و رمز ارزها...و به تحقیقات تئوریک و اندیشکده ای هم بسنده نکرده. بلکه از نزدیک دیده و بررسی میدانی کرده. جلیلی روستا به روستا رفته و شهر به شهر گشته و با پیر و جوان نشسته. و حالا تسلط بسیار خوبی روی مسائل مختلف کشور دارد. بهتر از هر پنج بزرگوار دیگر! او با کسی تعارف ندارد، اهل کار نمایشی نیست، میانه حق و باطل نمی ایستد، اهل زد و بند های سیاسی و وحدت های قبیله ای هم نیست! او پاک است و متقی چرا که هیچ حرفی را وعده نمیدهد مگر انکه باور به انجامش داشته باشد! نظام فکری منسجمی دارد! دارای منطق است! مبنای نظری دارد! مساله را میشناسد! به مکانیزمهای حل مسئله اگاه است و قدرت تصمیم گیری دارد چرا که سالها در قالب دولت در سایه صدها مشاور و کارشناس و متخصص از حوزه های مختلف با سلایق گوناگون را دور هم جمع کرده و از تجاربشان بهره جسته لذا دولتش از ازمون و خطا مبراست چرا که اولویت ها را میشناسد و روی آن ریل گذاری میکند. جلیلی قدرت تصمیم گیری در شرایط حساس را دارد! منفعل نمیشود و این را از نحوه دستگیری ریگی در اسمان ایران میشود فهمید! جلیلی نظام اجرایی را میشناسد لذا مانع جلو رفتن جهتگیریهای درست نمیشود! هیچ شخصیتی در ایران به اندازه او سفر استانی نرفته انهم با فراگیری موضوع نه صرفا نمایشی! برای اقدام و عمل رفته نه برای جذب توده ها با وعده های پوپولیستی! جلیلی با سابقه سالها مطالعه و کار اجرایی در حوزه روابط خارجی، سفارتخانه های ایران را از مرکز سرویس دهی و تشریفات مدیران به مراکز دیپلماسی اقتصادی و توسعه صادرات غیرنفتی تبدیل می کند. یعنی یک انقلاب واقعی در وزارتخارجه و دستگاه دیپلماسی برای تامین منافع ملی. جلیلی تنها فردی است که باور به رشد ایران دارد و هر آنچه که میگوید دیده، نه این که برایش نوشته باشند و از رو آن را بخواند و یا چیزی را بگوید که در آرمان و آرزویش باشد. نه؛ کلام او یعنی باور به توانستن، باور به جهش و رشد و پیشرفت ایران انهم با همین ظرفیتهای فعلی نه منابع تخیلی... http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed
با توجه به روی کار آمدن موج راست افراطی در اروپا و شنیده شدن صدای پای ترامپ در کاخ سفید هرگونه صحبت درباره "توافق و مذاکره" بلاهت محض است. تنها کسی است که با فهم و تجربه جهانی در این سطح برنامه، و برای "تولید قدرت" و تغییر ریلهای اساسی کشور در این مقطع شجاعت لازم را دارد https://eitaa.com/amirzahed
بن‌بست‌نمایی از وضعیت کشور و تجویز راه مذاکره و نگاه به خارج از مرزها همان راه حلی است که سالها پیش جریان اصلاحات_اعتدال با آن در انتخابات پیروز شد و نتیجه آن اکنون در برابر ما قرار دارد. حالا هم با یکی دوجین از همان ادمها و با پرچمداری آمده تا همان نسخه ها را برای ما میپیچد. اصولا چنین تفکری یک برنامه یا یک پلن بیشتر ندارد و همه را بر اساس آن بنا میکند: اتصال ایران به جامعه جهانی و جلب سرمایه خارجی و ثبات اقتصادی با رشد ناشی از افزایش فروش نفت تفکری که نتیجه اش در دهه نود منجر به رکود و تورم و رشد اقتصادی منفی گردید و فروش نفت را به زیر دویست هزار بشکه در روز رساند قطعا ادامه اش خسارت محض است ضمن انکه چنین تفکری در سال ۲۰۲۴ با توجه به موج راست‌ افراطی در اروپا و شنیده‌شدن صدای پای ترامپ در کاخ‌سفید قطعا "بلاهت محض" است. کسانیکه همچنان بر پیگیری برجام در ۲۰۲۴ معتقدند از درک بایسته‌های محیط بین‌الملل ناتوان هستند. درگذر از اینکه در همان سال ۲۰۱۳ هم دولت چپگرای فرانسوا اولاند در فرانسه نقش پلیس‌بد را در وین ایفا میکرد. چه رسد به جهان ۲۰۲۴ که شاهد تقویت حزب آلترناتیو در آلمان، جبهه‌ملی در فرانسه، حزب برادران در ایتالیا و بریتانیای پسابرگزیت و نیز احتمال حضور ترامپ در کاخ‌سفید هستیم. حال فرض را بر این بگذارید که اصلا دوباره برجام یا چیزی شبیه به آن و حتی قوی تر به لحاظ حقوقی دوباره امضا شود آیا در عالم واقعی سیاست آیا تضمینی در کار هست که دوباره با یک امضا به هوا دود نشود؟ قطعا تضمینی در کار نیست! مرور کوتاه تاریخ روابط بین الملل نشان میدهد که کشورهای قوی تر هر لحظه اراده کنند میتوانند زیر هر توافقی بزنند در چنین حالتی کشورهای پیرامونی و ضعیف تر همیشه گروگان کشور قوی تر است چون تحریم برای ما مسئله وجودی است و برای امریکا مسئله دیپلماتیک! مادامی که تحریم یک گزینه موثر است ما در گروگان امریکا هستیم. دقیقا به همین مسئله فکر میکند که چگونه میتوان با پیش فرض گرفتن تحریم بقا و توسعه داشته باشیم. به همین دلیل همواره با برجام صادقانه مخالفت کرده چون برجام به تنهایی ما را می تواند به گروگان دائمی امریکا تبدیل کند مگر اینکه بتوان به مدل توسعه ای اندیشید که تحریم بر ان اثر نکند. برنامه های جلیلی را باید از این زاویه بررسی کرد.میتوان به دهها دلیل موجه و غیر موجه با او مخالف بود اما نمیتوان از سوال محوری او طفره رفت ! که در شرایط تحریم کشور را چگونه اداره میکنید‍؟ http://telegram.me/amirzahed59 https://eitaa.com/amirzahed