eitaa logo
عمارمدیا
774 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
26 فایل
﷽ 💠عمارمدیا ؛ گزیده‌ها تاسیس ۱مهر۱۳۹۴ 💬 @sj2016 t.me/ammar_media تلگرام aparat.com/Ammar_media آپارات Instagram.com/ammar_media_insta اینستا کانال‌های مرتبط: t.me/KKClips کلبه کرامت t.me/Tafsir_Tasnim_D تفسیر تسنیم t.me/Teb_Media طب مدیا
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ضرورت های احیای در چندی پیش حضرت حجت الاسلام ، رئیس محترم قوه قضائیه جلسه ای را با فعالان و صاحب نظران برگزار کرد. ایشان به این حقیر لطف دارند و ضمن دعوت، وقتی را برای صحبت در جلسه اختصاص دادند. آنچه در ادامه می آید، متن اظهارات اینجانب در آن جلسه است که الحمدلله هم مورد استقبال سخنرانان دیگر جلسه و هم مورد استقبال رئیس محترم قوه قضائیه قرار گرفت. مبارزه با معمولا به مبارزه با «تعرض نامشروع به حقوق»، محدود می شود؛ اما مبارزه با فساد وجه دیگر و بسیار مهمی دارد و آن، مبارزه با «استنکاف از ادای تکلیف» است. قوه قضائیه هم باید با تعرض به حقوق مقابله کند و هم با استنکاف از . در برخورد با مفاسد اقتصادی، قوه قضائیه ابزارهایی در اختیار دارد. کل کشور هست که به مثابه یک چشم محرم، می تواند از هر نقطه ای خواست بازدید و هر مسئله ای را خواست واکاوی کند. محاکم قضائی هستند که به مثابه یک دست قدرتمند، می‌توانند با مفسدان برخورد کنند. اما نقص کجا بوده که این چشم و دست، تاکنون آنطور که باید عمل نکرده اند؟ چرا مفاسد اقتصادی اتفاق می افتند، به اموال مردم یا بیت المال تعرض می شود، اما دستگاه قضائی وقتی وارد عمل می شود که خسارت فساد آشکار شده و در بسیاری موارد جبران ناپذیر است؟ چرا قانون و تکالیف مهم اقتصادی دستگاه‌ها بر زمین مانده و اقتصاد کشور از اجرایی نشدن آنها خسارت می بیند؟ من فکر می کنم که این چشم تیزبین و دست قدرتمند که دستگاه قضا دارد، یک ویژه هم نیاز دارد که بر تمامی روندها و معادلات اقتصادی کشور اشراف داشته باشد. وقتی این اشراف حاصل شد و قوه قضائیه به‌روز و به لحظه در جریان مسائل قرار گرفت، آنگاه است که خواهد توانست هم از فساد کند و هم با آن قاطع نماید. دستگاه قضایی اگر به اقتصاد کشور داشت، خواهد توانست ورود ابتدائی به مسائل داشته باشد و منتظر شکایت کسی نخواهد ماند. در بسیاری از موارد که پرونده ای با عنوان اخلال در نظم اقتصادی گشوده می‌شود، ورود به پرونده از ناحیه قوه قضائیه نبوده، بلکه یا منتظر شاکی بوده‌ایم، یا اینکه اخلال اتفاق افتاده و بزرگی خسارت، باعث توجه ما به مجرم شده است. هر عمل مفسدانه، با تعدادی توام است و اگر قوه قضائیه بر تراکنش های بانکی اشراف داشته و موارد مشکوک را مورد بررسی قرار دهد، از بسیاری مفاسد اقتصادی از گرفته تا و و... می تواند پیشگیری کند. امروز مفسدان با چمدان دزدی نمی کنند، از بستر شبکه بانکی ما استفاده می کنند که قاعدتا باید تحت اشراف ما باشد. من معتقد بودم (واحد اطلاعات مالی) باید در قوه قضائیه مستقر باشد، اما الان که نیست، اولا در ایجاد واحد مشابهی در تکالیف قوه قضائیه آمده، ثانیا دسترسی قوه به اطلاعات این واحد و هر اطلاعات اقتصادی دیگری که در حوزه سایر دستگاه ها تولید می شود، مقدور است. برخی موارد اشراف که زمینه مبارزه با مفاسد است، زمینه هدایت به سمت و بازداشتن نقدینگی از فعالیت غیر مولد هست، مانند ماده 169 مکرر قانون های مستقیم، متاسفانه از سال 1394 روی زمین مانده و اجرایی نشده و قوه می تواند و اختیار دارد که مجری را ملزم به اجرای قانون کند. برخی موارد اشراف نظیر طرح هم که ماموریت خود قوه قضائیه است. لذا پیشنهاد می کنم معاونت اقتصادی قوه با سه ماموریت تخصصی ، و احیا شود. در زمان مرحوم آقای این معاونت وجود داشت که در زمان آقای تعطیل شد. من پیشنهاد می کنم تجارب گذشته مطالعه شده و این معاونت با یک رویکرد به‌روزتر، احیا شود. رهگیری به این معنا که روندها و معاملات اقتصادی را رهگیری کند، پیشگیری به این معنی که اگر فسادی را در حال وقوع دید، متوقفش کند، و پیگیری به این معنی که هرگاه قانون و تکلیفی را بر زمین مانده دید، اجرایش راپیگیری کند. این یک بحث حقوقی نیست و باید نگاه تخصصی و عملیاتی اقتصادی به آن داشت. @Ammar_Media | عمار مدیا
💢 چرا احیای عدالت در ایران امروز دشوار است؟ احیای عدالت اجتماعی و مبارزه علیه در ایران امروز بسیار دشوار است. در سه دهه گذشته در ایران عملا یک جامعه سلسله‌مراتبی -یک کاست طبقاتی- بازتولید و تثبیت شده. از زایشگاه تا مهدکودک و مدرسه تا خانه سالمندان و قبر، طبقات از یکدیگر تفکیک میشوند تا کت و عبا و حتی کفن اشراف و فرزندانشان از برخورد با کت و عبا و کفن فقرا و مردم عادی آلوده نشود. مسلما طبقات برخوردار آنچه به دست آورده‌اند را پس نخواهند داد. اما دشواری اصلی عدالتخواهی جای دیگری است. در اینجاست که عامه مردم، و حتی طبقات پایینی به «فرم» و اصل این جامعه طبقاتی دیگر اعتراض ندارند. فقط میگویند چرا ما و خانواده‌مان در طبقات بالاتر این ساختمان نیستیم. ما با جامعه‌ای طرفیم که فقرایش به ثروتمندان و هایش نمیگویند از کجا آورده‌ای. بلکه با حسرت و احترام به آنها نگاه میکنند و آنها را الگوی موفقیت و پیشرفت میدانند. ، مثل تاچریسم در انگلیس و ریگانیسم در آمریکا و در نقاط دیگر جهان، موفق شده نه فقط مخالفانش که حتی کارگران و مستضعفان و محرومان جامعه، و به عبارتی حتی قربانیانش را با خود همراه و همفکر و همدست کند. به هر گروه حمله کنید طرفدارانشان فریاد میزنند زحمت کشیدند و «حق‌» شان است. از دارایی سلبریتی‌ها، دکترها، وکلا، تاجران بپرسید عده‌ای میگویند زحمت کشیدند و حقشان است. بپرسید «ایران مال»ها و فلان استارت‌آپهای هزار میلیاردی از کجا آمدند، عده‌ای میگویند زحمت کشیدند و حقشان است. برخلاف سالهای بعد از انقلاب که ثروت فراوان نشانه‌ی طاغوت بود، امروز کمتر کسی اصل جامعه‌ای که یک نفر میلیونها برابر دیگران دارد را زیر سوال میبرد. این «طبیعی شدن جامعه به شدت طبقاتی» دلیل وجود آقازاده‌ها و رانتخواران مذهبی و تکنوکراتهای سکولاری است که نه فقط عذاب وجدان یا نگرانی از قضاوت جامعه درباره منبع ثروتشان ندارند بلکه با قلدری به ژن خوب (ترجمه همان طبقه خوب) شان مینازند و تهدید به مهاجرت و بردن ثروتشان از این کشور میکنند. دقت کنید که جامعه فقط وقتی از «قلدری طبقاتی» دردش میگیرد که به شکلی عیان با ساختار سیاسی گره خورده باشد. قلدری پسر محمدرضا عارف یا آیت‌الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه و برادرزاده فلان امام جمعه و خواهرزاده فلان سردار و وزیر توی ذوق جامعه میزند و به حق باعث انزجار میشود ولی قلدری طبقاتی جراح برج‌ساز کراواتی یا فوتبالیست و سلبریتی که ظاهری اپوزیسیون دارد با نفرت جامعه روبرو نمیشود. در حالیکه دومی هم با شبکه قدرت سیاسی و رانتی پیوند دارد. حقوق نجومی فلان مدیر دولتی و نهادی به حق باعث عصبانیت جامعه میشود ولی درامد ماهی یک میلیارد تکنوکرات بخش خصوصی یا تاجری که به شکلی بخشی از همان نظام اقتصادی و سیاسی است نه. این نشان میدهد که اصل «جامعه به شدت طبقاتی» در ایران دیگر محل سوال و شک نیست. این فرایند طبیعی‌شدن «حق» محصول تزریق سه دهه ایدئولوژی کاذب توسط از یک سو و فرهنگی و غیراقتصادی شدن امر سیاسی در چند دهه گذشته از سوی دیگر است. فرایند «طبیعی شدن حق میلیونها برابر بیشتر داشتن»، مهمترین ابزار مشروع‌کننده‌ی غارت و سهم‌خواهی و رانت‌خواری در ایران امروز است. رفسنجانیسم برای تزریق این ایدئولوژی کاذب دو بال دیگر هم داشت: اصلاح‌طلبی و اصولگرایی. اولی فضای سیاسی را با ارزشهای فرهنگی و دومی با ارزشهای فرهنگی سنتگرایانه اشباع کردند. و با غیراقتصادی کردن سیاست، فرایند انباشت سرمایه و تثبیت طبقاتی دهه هفتاد و هشتاد و نود را پنهان و مخفی کردند. به دعواهای عرصه عمومی دهه هفتاد نگاه کنید: دوچرخه سواری زنان هزاران صفحه روزنامه‌ اصلاح‌طلبان/اصولگرایان را اشغال میکند در حالیکه هیچ فردی در هیچ یک از دو جناح فریاد نمیزند مدارس غیرانتفاعی نهادینه‌کردن «تفکیک طبقاتی» در پایینترین سن و متضاد با روح است که میخواست بسازد. هیچکس نگفت از درون مدارس غیرانتفاعی که حس تعلق به طبقه برتر را به کودک میدهد و و بیرون نمی‌آید هیچ، حتی یک پزشک مسئول و غیرسوداگر هم بیرون نمی‌آید. بگذارید اینگونه خلاصه کنیم: از اوایل دهه هفتاد گروهی با فریاد «وای آزادی» و گروهی با فریاد «وای شریعت» بازتولید و قبل از انقلاب را در ذهن مردم به حاشیه بردند و فرعی کردند. به عبارتی این دو گروه آنقدر درباره تفکیک جنسیتی پیاده‌روها و استادیومها و میزان مجاز موی سر زنان بر سر هم فریاد زدند و جامعه هم با این دعوا همراهی کرد که مردم ندیدند سرتاسر خیابانها/مدارس/دانشگاه‌ها/بیمارستانها و حتی قبرستانها «تفکیک طبقاتی» شده‌اند. و بازندگان آنها بودند که بیشتر از همه برای انقلاب هزینه داده بودند. ✍🏻 🇮🇷 @Ammar_Media
9.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 "پسرم که معاف شد، فهمیدم قانونِ بیخودی است؛ عوضش کردم!" ◀️ از سردار کمالی (که موثرترین فرد در امور مربوط به خدمت سربازی نامیده می‌شود) دو سوال ساده پرسیده‌اند: 1- فلسفه‌ی اجباری بودن سربازی چیست؟ 2- فرزندان خودتان هم سربازی رفته‌اند؟ 🔸 پاسخ‌های ناامیدکننده‌ی او، از یک طرف نشان می دهد که چرا این همه محدودیت رسانه‌ای برای پرداختن به موضوع سربازی وجود دارد و از طرف دیگر گویای قاعده‌ی نانوشته و آشنا اما زجرآوری است که بر اغلب تصمیم‌گیری‌های کشور حاکم است: تبعیض بین و و دست‌ و پادارها با عموم مردم و به ویژه پابرهنه و محرومان... ❗️ 🇮🇷 @Ammar_media