💢 تطبیق خاطرات با وضعیت این روزها (١)
وقتی به صحنه سیاسی در کشورمان نگاه میکنیم آتش و پنبه در کنار هم دیده میشوند. عده ای از پوفیوز ترین انسانهای عصر حاضر بطور مستقیم به مردم و باورهای اعتقادی و هرچه که نظرشان برسد توهین می کنند و خودشان را صاحب مردم و اسلام و نظام و تمام هویت های ملی و منافع ملی کشور را پشت قباله مادرشان میدانند و هیچکس هم معترض این نمکدان شکنان نمیشود چرا؟ بنا نداشتم در این نوشتار از کسی نام ببرم اما نمی شد به این دلیل که نتیجه یک متن سراسر ابهام از آب در می آمد؛ بنابراین این متن بطور صریح و عریان و فاش ارائه میشود تا عاقلانی پیدا شوند و در آن به امعان نظر اندیشه کنند شاید در تضارب آراء قرار گرفته و راهی برای ریشه کنی خائنان بشود و فتنه ها دامن نسل جوان و آینده آنان را آلوده نکند آیا واقعا دوران بزن دررو تمام نشده است؟
🔹اولین چیزی که به نظر میرسد باید تکلیف آن معلوم شود این است که تعدادی از افراد در این کشور هستند که یک زمانی انقلابی بودند و در مصدر اموری قرار گرفته بودند خصوصا در حوزه #امنیت خدمت میکردند حالا بازنشسته شده و در گوشه ای نشسته و بنوعی خودشان را محق میدانند در تمام امور زیربنایی و ارکان اصلی حکومت دخالت کنند اغلب این آدمها حتی در زمانی که پست و مقام حساس داشتند خیانت کردند و محاکمه شدند و محکوم و مجازات شدند و حالا در نقش ستون پنجم دشمن فعالیت می کنند هم به اجانب کمک میکنند و هم بین مقامات در حال اختلاف اندازی هستند و خودشان منبع صدور فساد و تباهی افکار عمومی هستند آیا تا زمانی که این افراد زنده هستند باید به آتش افروزی ادامه بدهند و هیچ مرجعی برای مقابله با این #خناسان وجود ندارد؟
🔹نکته بعدی این است که تعدادی از آقایان در اوایل معرفی و مطرح شدن معمم بودند و با عبا و عمامه همه جا ظاهر میشدند اما بطور ناگهانی و بدون هیچ دلیلی برای همیشه عبا و عمامه را به کنار انداخته و با کت و شلوار در رسانهها ظاهر شدند و بعد از خلع لباس خود خواسته در مصادر امور مهم قرار گرفتند و کسی هم این افراد را بازخواست نکرد؟ ( #جیکاک های جدید) اگر انگشت روی هرکدام از این افراد بگذارید صدای #BBC و #VOA هم زمان با صدای تعدادی از روزنامه های داخلی در می آید و جالب این است که این آقایان کت و شلواری شده با تعدادی از افراد که در مراکز تحصیلی مانند #مونسانتو و #UCLA و دانشگاههای لندن درس خوانده اند مانوس و همسو هستند تا اینکه با حوزه های علمیه یا مراکز و مقامات دینی ارتباط داشته باشند طی ۳۰سال اخیر هرجا مشکلی و بحرانی پیدا شد پای یکی از این افراد وسط بوده است.
♦️گروه بعدی تعدادی از افراد هستند که از همان اول #انقلاب در حالی که جزو انقلابیون مطرح شده بودند هم زمان با گروههایی در ارتباط بودند و رفت و آمد داشتند که با ادعای انقلابی بودن جور در نمی آمد و حتی موردی هم وجود دارد که شخصی در دوران جمهوری سوسیالیستی شوروی در دانشگاه پاتریس لوممبا درس میخواند و با اینکه در شوروی تعدد زوجات ممنوع بود این آقا آنجا دو سه تا زن داشت و مثلا ازدواج کرده بود و وقتی انقلاب به پیروزی منتهی شد ایشان با عبا و عمامه پیدایش میشود و در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی از افراد محوری بوده است و عجیب تر اینکه همین شخص قبل از اینکه به شوروی و دانشگاه پاتریس لوممبا برود در یک دانشگاه در #انگلیس درس می خوانده به عبارت دیگر اول توسط #MI6 آموزش دید. مدتی بعد بعنوان دانشجو به دانشگاه پاتریس لوممبا #شوروی رفت و بعد انقلاب سروکله این آدم بین کسانی پیدا شد که اکنون #اصلاح_طلب خوانده میشوند.
ادامه دارد ان شاء الله...
#ح_ن
@Ammar_Media
💢 اگر سید علی آن روز #جام_زهر می نوشید...
آمریکا به بهانه حملات 11 سپتامبر 2001، هفتم اکتبر همان سال به #افغانستان حمله کرد. چند ماه بعد، در 29 ژانویه 2002، سه کشور #ایران، #عراق و #کره_شمالی را محور شرارت خواند و کسانی در ایران از حمله احتمالی آمریکا به وحشت افتادند. در 21 می 2002، یعنی 31 اردیبهشت 1381، 127 نماینده #لیبرال #مجلس_ششم، خطاب به #رهبر_انقلاب نامه «جام زهر» معروف را نوشته و خواهان تسلیم در برابر آمریکا شدند: «اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود». دولت آقای سید محمد #خاتمی نیز به رئیس جمهور وقت آمریکا نامه ای نوشت و اعلام کرد در همه مسائل از جمله #موشک ها، خلع سلاح #حزب_الله، مسائل منطقه و... آماده #مذاکره است. پاسخ رسمی اما به نامه وزارت خارجه اصلاحات داده نشد. پیامی دادند با این مضمون که «چطور گستاخی کرده و چنین نامه ای به آمریکا نوشته اید».
جنگ اما در ذهن لیبرال های ایرانی، امری قطعی بود و می خواستند از ترس هجوم، به آغوش مهاجم پناه ببرند. آمریکا از 24 جولای تا 15 آگوست 2002، مانوری تاریخی با عنوان «چالش هزاره 2002» با هدف تمرین حمله به ایران طراحی کرد. بر اساس اسنادی که منتشر شده است، این مانور 250 میلیون دلار هزینه داشت، و از آن به عنوان آغازگر تحول در ارتش آمریکا یاد می شد. ژنرال «پل ون رایپر»، به فرماندهی نیروهای ایرانی در مانور منصوب شد. رایپر وقتی اولتیماتومی برای تسلیم ظرف 24 ساعت از نیروهای آمریکایی دریافت کرد، #استراتژی #جنگ_نامتقارن را به کار گرفت. از قایق های کوچک برای شناسایی موقعیت ناوگان آمریکا استفاده کرد و در حمله ای پیش دستانه، انبوهی از موشکهای کروز را به سمت ناوگان آمریکا شلیک کرد؛ به گونه ای که سنسورهای الکترونیک این ناوگان توان رهگیری همه موشک ها را نداشت. 16 کشتی جنگی آمریکا غرق شد. طبق برآورد آمریکایی ها، در یک درگیری واقعی آمریکا حداقل 20 هزار نیرو تلفات می داد. مانور متوقف شد و به رایپر گفته شد که باید طبق قواعدی که تعیین میشود، بجنگد! اما رایپر عاقلانه می دانست که #ایران طبق قواعد آمریکا نخواهد جنگید. از فرماندهی نیروهای ایرانی استعفا داد. این افتضاح تاریخی، خیال حمله به ایران را از ذهن جنگ طلبی چون بوش، بیرون کرد.
امروز حدود 17 سال از آن مانور می گذرد. آمریکا #موقعیت بینالمللی آن روزش را ندارد، #اقتصاد ش ویران شده است و #بحران های سیاسی-اجتماعی انبوهی دامن مقامات واشنگتن را گرفته است. در این سو ایران، در منطقه قدرتمندتر شده، متحدان بین المللی فراوان یافته، و از نظر قدرت نظامی با سال 2002 قابل مقایسه نیست. قیمت #پهپاد فوق پیشرفته ای که سامانه #سوم_خرداد ساقطش کرد، تقریبا با هزینه مانور چالش هزاره برابری می کند.
اگر آن روز، رهبر حکیم انقلاب به توصیه نمایندگان لیبرال مجلس ششم، جام زهر می نوشید و ایران موشک و قدرت منطقه ای را طی مذاکره ای واگذار می کرد، امروز ما به سرنوشت عراق و افغانستان و #لیبی دچار شده بودیم. #ترامپ نامی بهانه ای واهی می تراشید، به آب و خاک ایران تجاوز می کرد و ما باید نظاره گر تحقیر ملتمان توسط قدرت نظامی آمریکا می بودیم.
تحلیل گر ارشد #BBC ، نکته جالبی نوشته است. او می گوید، همان مولفه های قدرتی ترامپ را از حمله به ایران بازداشت که ترامپ میخواهد ایران آنها را کنار بگذارد: #قدرت_موشکی و #نفوذ_منطقه_ای! یعنی امروز، اینکه آمریکا نمی تواند به ایران حمله کند، نتیجه ایستادگی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در برابر جریان تسلیم در 17 سال پیش است.
مراقب باشیم که #جریان_جام_زهر، دوباره میخواهد از ایران پرچم #تسلیم و #مذاکره افراشته شود. اگر بایستیم، شیرینی قدرت و عظمت در گام دوم ایستادگی را در فاصله ای بسیار کمتر از 17 سال خواهیم چشید. #انقلاب_اسلامی ماند و #شوروی فروپاشید. انقلاب اسلامی خواهد ماند و #آمریکا هم فروخواهد پاشید.
✍ #یاسر_جبرائیلی
@Ammar_Media | عمار مدیا
💢 اقتصاد #روسیه چگونه احیا شد؟
آیا ما از تجریه فروپاشی #شوروی درس خواهیم گرفت؟
پس از استعفای «گورباچف» در کریسمس سال ۱۹۹۱، قدرت به «یلتسین» رسید و اتحاد جماهیر شوروی رسماً منحل شد.
یلتسین به دستور مشاوران غربی، سیاستهای اقتصادی موسوم به #شوک_درمانی اقتصادی را برای دگرگونی چشمگیر روسیه به سوی #سرمایه_داری وضع کرد.
این سیاستها شامل حذف #یارانهها و تسهیل #واردات بود. علاوه بر اینها یلتسین صنایع دولتی و کارخانجات را به قیمتی بسیار پایین #خصوصی_سازی کرد که اغلب که این شرکتها توسط «ثروتمندان» به غارت رفتند.
این امر به ایجاد یک طبقه #الیگارشی جدید منجر شد که تعداد اندکی سرمایهدار مهمترین صنایع روسیه و بخش بزرگی از ثروت آن را در اختیار گرفتند.
نتیجه مستقیم این سیاستها، تورم شدید، کاهش ارزش پول، افزایش شدید بیکاری و کاهش تولید بود.
با افزایش اعتراضات و اوجگیری بحران، بوریس یلتسین در سال نو ۱۹۹۹ استعفا کرد و نخستوزیرش «ولادیمیر پوتین» را به عنوان رئیسجمهور موقت منصوب کرد.
پوتین پس از وضع مالیات بر درآمد و حذف قوانین دست و پا گیر اداری شروع به بازپس گرفتن و کنترل صنایعی کرد که کمتر از ۱۵ سال قبل #خصوصی_سازی شده بود. این اقدام دولت روسیه نقطه شروع تحول مهمی بود که توانست روسیه را از بحران آن روزها نجات دهد.
بحران اقتصادی و معیشتی این روزهای کشور ما بی شباهت به دوران فروپاشی شوروی نیست. سیاستهای شوک درمانی با تاکید بر آزادسازی قیمتها و خصوصیسازی گسترده در هر کشوری که اجرا شده منجر به بحران شده است.
آیا ما از تجریه فروپاشی شوروی درس خواهیم گرفت؟
این ویدئو را ببینید و به دوستان خود نیز معرفی کنید.
🇮🇷 @Ammar_media