#پارت24
_اگه فقط یه بار یه بار دیگه ببینمت...
_من بخاطر لطف تو داشتم میمردم!
با تمسخر سر تا پاش و نگاه کردم:
_الحمدلله فعلا که زنده ای!
و از آستین پیرهنش گرفتم و دستش و بردم بالا و پرت کردم پایین:
_ببین دستات سالمه!
و رفتم سراغ پاچه شلوارش که گفت:
_دستت به من نخوره!
چپ چپ نگاهش کردم و پاچه شلوارش و گرفتم و خواستم پاشو بیارم بالا که یهو عین وحشیا محکم با پا کوبوند تو صورتم!
_حالا ببین صورتت سالمه یا نه!
و شروع کرد به خندیدن که خون سرازیر شد رو دست و صورتم
_چیکار کردی عوضی؟
صدای خنده های رو مخیش قطع شد و متعجب نگاهم کرد...👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1645871120C4959f5f80b