🌳🌳🌳
🌳🌳 مادری کردن
🌳مادری کردن یه مهارتِ کسب کردنیِ که به تعداد فرهنگها و جوامع مختلفْ متنوع و متکثر هست.
🌳و این درست برعکس #رویکردهای_غالبِ روانشناسیِ که تزهای واحدی رو برای تربیت در همه جای دنیا معرفی میکنه.
🌳ما باید یاد بگیریم که مادری آموختنی هست، مادری نسبی هست، مادری متوقف شدنی نیست و با رشد بچهها تغییر میکنه، اونم رشد میکنه و به سمت متکامل شدن میره.
🌳یعنی چی، یعنی مادر به مرور مادر میشه، مهارت پیدا میکنه و مثل هر عمل آموختنیِ دیگهای، مادری رو یاد میگیره ...
🌳آخرشم اینکه مادری کردن فقط یه مهارت نیست، یه جور آگاهی جدید نسبت به هستی و خود هست. مثل یه فرصت دوباره میمونه.
🌳 دقیقاً مثل اینکه آدم با مادر شدن تازه میفهمه که چقدر کار نکرده روی خودش داره. آخه مادری کردن #خودآگاهی میاره، بدجور هم خودآگاهی میاره ...
#حمید_کثیری
🌳🌳🌳
@amn_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳🌳این کلیپ در اینستاگرام چند ده میلیون بازدید خورده. حق هم همین است، باید این میزان بازدید میگرفت ...
#تربیت
#حمید_کثیری
@amn_org
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌳🌳 همه مردها اینقدر دلشون نازکه،
کافیه که خانم از راه احساس وارد قلب مرد بشه . . . .
@amn_org
🌳🌳🌳
🌳🌳 عاشقانه یک جنین با مادرش
#داستان_فکت
🌳 قسمت دوم: سایه شوم شک
🌳آرامش لانه امنم به تدریج جای خود را به نگرانی داد. کلماتی مبهم و نگرانکنندهای را از مکالمات مادر و پدر میشنیدم. «ناخواسته»، «اشتباه»، «مشکل»؛ این کلمات در ذهنم اکو میشدند و ترس عجیبی را در دلم ایجاد میکردند.
🌳در ابتدا، این صداها را نادیده میگرفتم. دنیای من، دنیای عشق و آرامش بود و نمیخواستم به این صداهای ناهنجار توجه کنم. اما با گذشت زمان، این صداها بلندتر و واضحتر شدند. من متوجه میشدم که چیزی درست نیست.
🌳مادرم دیگر آن آرامش سابق را نداشت. صدایش لرزان شده بود و گاهی اوقات میشنیدم که گریه میکند.
🌳نوازشهای مادرم دیگر آنقدرها آرامبخش نبودند.
🌳انگار که او هم درگیر یک نبرد درونی بود. من سعی میکردم با حرکاتم به او آرامش بدهم، اما فایدهای نداشت.
🌳یک روز، مادرم با صدایی لرزان به شکم من دست کشید و گفت: «تو ناخواسته بودی». قلبم از این جمله فشرده شد.
🌳 من نمیدانستم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما میفهمیدم که چیزی اشتباه است.
🌳من به مادرم نیاز داشتم. به نوازشهایش، به صدای آرامشبخشش. اما او خودش به آرامش نیاز داشت.
🌳 من در این تاریکی مطلق، تنها بودم و از آینده میترسیدم...
ادامه دارد...
#استاد راجی
#داستانهای_تبیینی
#سقط_جنین
🌳🌳🌳
@amn_org
🌳در خانۀ خیالی ما وقتی کسی از فرزندانمان میخواهد ازدواج کند، کسی را انتخاب میکند که او را زودتر به تو برساند. ازدواج از نگاه ما یعنی انتخاب همسر برای سفر به سوی تو.
🌳اگر ازدواج کرد و دید همسرش همسفرش نیست، مدارای با همسر اگر او را به تو برساند، باز هم همسرش را عامل رسیدن به تو میبیند و از داشتنش خدا را شکر میکند. این طور که به ازدواج نگاه میکنیم، حتی اذیتهای همسر هم برایمان رنگ و لعاب دیگری پیدا میکند.
🌳فرزندان خانۀ خیالی ازدواجی که آنها را به تو نزدیک نکند، شکستخورده میدانند و اگر ازدواج آنها را به تو نزدیک کند، حتما آن را پیروزی میشمارند و دیگر برایشان فرقی نمیکند که مردم دربارۀ آن ازدواج چه قضاوتی میکنند.
🌳وقتی پای عشق تو در میان است، چقدر آغاز زندگیهای مشترک، رنگ و لعاب بهشت را دارد.
🌳شبت بخیر بهشت خدا!
#شب بخیر🌳
#محسن_عباسی_ولدی
@amn_org
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️ شاه نجف
❄️زندگیمه اسدالله نجف
❄️راه مستقیممه راه نجف
امیر طلاجوران | شاه نجف
@amn_org