🌸💗🌸 *آیا نوجوان سرکش نیاز به کنترل دارد؟*
🌸💗🌸محدودکردن بدون قید و شرط و کنترل شدید جز آنکه نوجوان را افسرده یا سرکشتر کند بهره دیگری ندارد؛
🌸💗🌸برای تبدیل نوجوان سرکش به یک فرد خوب و سالم باید تا حدی به او استقلال و آزادی عمل داد و هر گاه والدین با نشانههای هشداردهندهای مواجه شدند میتوانند به خلوت نوجوان وارد شده و مشکل را رفع کنند.
🌸💗🌸این که انتظار داشته باشید نوجوان شما را از تمامی کارها و افکارش مطلع کند توقع نابهجایی است. البته باید بدانید او کجا میرود و چه میکند، اما لزومی به دانستن تمامی جزئیات ندارید.
🌸💗🌸در برخی مواقع نیاز به بزرگنمایی مسائل و مشکلات نوجوان نیست و نباید برای برخی رفتارهایش او را بازخواست کنید.
@amn_org
🌸💗🌸کوری عاطفی چیست؟
🌸💗🌸کوری عاطفی یعنی اینکه؛ زن و مرد در زندگی زناشویی حرفی برای گفتن ندارند و هر کدام از آنها در عین اینکه در خانه هستند اما هر یک در اتاق خودشان و یا مشغول کار خودشان هستند....
🌸💗🌸اما به محض رسیدن به دوست و قوم خویش زبان باز میکنند و کلی حرف نگفته دارند؛ حتی دربارهی همسرشان...!
🌸💗🌸اگر به این مرحله رسیدید؛ دچار کوری عاطفی شدید و خیلی زود باید به فکر چاره باشید وگرنه عمر رابطه زناشویی خود را پایان یافته متصور شوید.
🌸💗🌸 چرا که اینگونه رفتار بعد از مدتی باعث تنش و دعواهایی خواهد شد که رابطه را از آنچه که هست خرابتر میکند
@amn_org
خانواده امن
🌸💗🌸💗🌸💗🌸
💗🌸💗
🌸💗🌸
💗
🌸
💗
🌸
🌸💗🌸به شکرانه ی بازوی توانا، دست افتاده گیر
🌸💗🌸فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
(ضحی/٩ و ۱۰)
🌸💗🌸خدای متعال، هم تورا پناه داده و هم فقرت را برطرف نموده.
پس:
🌸💗🌸هم به یتیم محبت کن و هم به نیازمند رسیدگی کن.
🌸💗🌸نسبت به نیازهای اطرافیانت بی توجه نباش.
🌸💗🌸هم نیاز عاطفی و روحی شان را برطرف کن و هم نیازهای مالی شان را.
🌸💗🌸عصرتون زیبا
🌸
💗
🌸
💗
🌸💗🌸
💗🌸💗
🌸💗🌸💗🌸💗🌸
@amn_org
🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸
🌸💗🌸شیخ رجبعلی خیاط میفرمود
🌸💗🌸بطری وقتی پر است و میخواهی
خالی اش کنی ، خمش میکنی ...
هر چه خم شود خالی تر میشود ؛
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود
سریع تر خالی میشود ...
🌸💗🌸دل آدم هم همین طور است ؛
گاهی وقتها پر میشود از غم ، غصه ،
از حرفها و طعنههای دیگران ...
🌸💗🌸قرآن میگوید :
🌸💗🌸"هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛
خم شو و به خاک بیفت ؛
🌸💗🌸" این نسخهای است که خداوند برای
پیامبرش پیچیده است :
🌸💗🌸"ما قطعا میدانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد،
🌸💗🌸به خاطر حرفهایی که میزنند."
🌸💗🌸"سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
🔰" سوره حجر آیه ۹۸ "
🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗
🌸💗🌸براى امير المومنين علی عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد
🌸💗🌸حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على :
🌸💗🌸اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى اكنون مهياى جنگ باش "
🌸💗🌸حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت:
از طرف عبدالله
تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند.
من
آماده جنگ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "
🌸💗🌸 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد
🌸💗🌸دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طِرِمّاح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان! من حاضرم. حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود :
💗🌸طِرِمّاح !
🌸💗🌸 به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش طرماح گفت : سمعاً و طاعةً آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد
🌸💗🌸معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند
🌸💗🌸 معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد
🌸💗🌸طِرِمّاح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد
🌸💗🌸 اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد
🌸💗🌸عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند
🌸💗🌸معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟
🌸💗🌸 طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان
🌸💗🌸معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم
،🌸💗🌸 طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم
🌸💗🌸معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
🌸💗🌸طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم
🌸💗🌸معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
🌸💗🌸طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش
🌸💗🌸معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟
🌸💗🌸طرماح گفت : همانكه گفتم
🌸💗🌸بالاخره معاويه نامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است مهياى نبرد باش "
🌸💗🌸 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود كه
🌸💗🌸معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
🌸💗🌸 اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت
🌸💗🌸معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت :
🌸💗🌸حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند
🌸💗🌸 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم
( الأختصاص ص ١٣٨)
🌸💗🌸اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج
@amn_org
🌸💗🌸پاييز فصلى ست كه يادمان ميدهد،
🌸💗🌸تغيير ميتواند زيبا باشد...
🌸💗🌸مانند مرداب نباشیم...
🌸💗🌸سلام شب پاییزی تون بخیر
@amn_org
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🌳🌼خـــــدایا
🌼🌳🌼 مهـــــربانا
🌼🌳🌼بجز خودت به دیگرى واگذارمان نکن
🌼🌳🌼ســـلامتی رانصیب خانواده هایمان
🌼🌳🌼آرامــــش را نصیب خانه هایـمان
🌼🌳🌼دلخــوشی رانصـیب دلـهایمان
🌼🌳🌼سرانجام عاقبت بخیرمان بگــــردان.
🌼🌳🌼آمین یا ارحم الراحمین
🌼🌳🌼صبحتـون بخیر
@amn_org
خانواده امن
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🍃🌼🍃
🌼🍃🌼
🍃
🌼
🍃
🌼
🌼🌳🌼یک حدیث قدسی هست که آدم را از خجالت آب میکند.
🌼🌳🌼خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
🌼🌳🌼يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع!
وَ يا مُحلفا عَلي هجرنا، كَفَر!
إنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُد لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحته وَ هَجَرتَنا.
🌼🌳🌼ای كسی كه وصال ما را ترک كردهای، برگرد! و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خوردهای، سوگند خود را بشكن! ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد.
🌼🌳🌼پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفتهای و ما را ترک كردهای!
📚بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲
🌼
🍃
🌼
🍃
🌼🍃🌼
🍃🌼🍃
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
@amn_org
#حساب_کتاب
🌼🌳🌼 من به عیادتش رفتم، اما او ...
🌳🌼من اولین نفر، ازدواجش را تبریک گفتم، اما او...
🌼🌳🌼من چند بار با او تماس گرفتم، اما او...!
🌼🌳🌼 خانم جان، آقاجان ؛
🌼🌳🌼- درد، مقدس است؛ زیرا مانند یک آژیر خطر، انسان را از وجود مشکل و یا بیماری باخبر میکند و به او فرصت درمان میدهد...
🌼🌳🌼روح نیز، گاهی بیمار میشود و نیاز به درمان دارد.
🌼🌳🌼 اینکه شما در قبال محبتهایتان، محبت دریافت نمیکنید، یا اینکه با وجود خوبیهایتان، دیگران شما را به اصطلاح تحویل نمیگیرند، به شما برمیخورد و تصمیم میگیرید، محبتتان را قطع کنید؛
🌼🌳🌼 یعنی شما در " منِ " خود، احساس درد کردید...
🌼🌳🌼اما نگران نباشید؛
برای هر درد، درمانی هست و برای هر زهر، پادزهری!
🌼🌳🌼 علاج این بیماری، #ولخرجی در محبت است!]
محبت کردن بدون #حساب_کتاب علیرغم میل باطنی مان !
🌼🌳🌼دردش را که تحمل کنیم، کم کم ریشههای بیماری قطع میشود ؛
شبیه خدا #رحمان میشویم ، آنوقت بدون مهربانی، نمیتوانیم زندگی کنیم.
@amn_org