▫️دلایل لغو ممنوعیت فروش تسلیحات ایالات متحده به عربستان/ موانع عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو عربستان به عنوان یکی از شرکای اصلی ایالات متحده در منطقه محسوب می‌شود و باید بپذیریم که کشورهای عربی از جایگاه ویژه در منطقه و حتی جهان برخوردار هستند و ریاض هم مرکزیت جامعه عربی را به عهده دارد که از آفریقا تا خاورمیانه را در بر می‌گیرد. بالطبع باید متوجه باشیم که از این جغرافیا به عنوان یک منطقه ویژه نام برده می‌شود لذا جایگاه عربستان در سطوح مختلف یک جایگاه ویژه و کلیدی بوده و این روند پس از به روی کار آمدن ملک سلمان و انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان به سمت و سوی دیگری رفت؛ تا جایی که پرونده قتل جمال خاشقجی هم در این راستا نتوانست او را با مشکلات زیادی روبه‌رو کند. وی ادامه داد: نزدیک شدن ریاض به تهران در ایام اخیر هم در همین راستا می‌تواند تلقی شود؛ چراکه محمد بن سلمان به سمت عادی‌سازی روابط با ایران و برخی دیگر از کشورها مانند سوریه رفت و بسیاری معتقدند که عربستان از غرب فاصله گرفته است که این یک امر اجتناب‌ناپذیر به حساب می‌آید. عربستان از جایگاه ویژه‌ای که پیدا کرده بیش از هر چیز به دنبال ثبات بلند مدت است و حتی بخشی از آن را تجربه می‌کند. ریاض در شرایط کنونی موضع ضعیفی را در همراهی با اسرائیل و در قبال پرونده فلسطین داشته است و به نوعی با اسرائیل در این رابطه اختلافات زیادی دارد. این در حالیست که نظر ریاض در پرونده فلسطین به واشنگتن نزدیک‌تر است و در این راستا باید توجه داشت که ارتباط میان آمریکا و عربستان از گذشته وجود داشته است. این استاد دانشگاه تصریح کرد: بحث این است که مهر تایید کلی توافق ابراهیم در گرو توافق عربستان و اسرائیل است و در این میان باید متوجه باشیم که فضای پرونده غزه و رفح در شرایط کنونی موجب آن شده تا اوضاع و احوال در روند عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل کند شود. این مسأله مانعی به معنای مسدود کننده رابطه عربستان و اسرائیل نخواهد بود. اینکه اسرائیل حملات خونین خود علیه رفح و آوارگان فلسطینی را تحمیل می‌کند امری رادیکال به حساب می‌آید اما باید متوجه باشیم که عملاً حمله به رفح و غزه بعد از مدتی به حاشیه می‌رود و چندی بعد اوضاع به شکل دیگری تغییر خواهد کرد. وی در پایان خاطرنشان کرد: این در حالیست که حملات اسرائیل به رفح نوعی از نگرانی‌های متعدد را به وجود آورده ولی این امر مانعی در شکل‌گیری روابط عربستان و اسرائیل نخواهد بود بلکه در نهایت سرعت آن را کاهش خواهد داد. تاکنون کنترل اسرائیل در پرونده غزه از سوی آمریکا به سختی انجام شده است اما حالا وضعیت به سمت و سویی رفته که بسیاری معتقدند عربستان و اسرائیل به زودی به سمت یکدیگر خواهند رفت که البته این موضوع هم تبصره‌هایی در دل خود دارد. @amniatemeli

🇮🇷🇮🇶 نقشۀ متحرک تغییرات مرزی ایران و عراق در جنگ هشت‌ساله 💢 تذکر: این ویدئو تحولات روزبه‌روز جنگ را نمایش می‌دهد. پیش‌تر نیز کلیپی کم‌حجم در کانال فرستادم که نمایش تغییرات در آن به‌صورت دوهفته‌یک‌بار بود (بنگرید). @amniatemeli

🔺جنگ اقتصادی جدید اروپا و روسیه 🔸درحالی که جنگ اقتصادی میان چین و آمریکا، متعاقب وضع تعرفه های گمرکی از سوی دولت بایدن در قبال خودروهای الکترونیک چینی وارد مرحله ای تازه شده است، شاهد تشدید نبرد اقتصادی میان روسیه و اتحادیه اروپا هستیم. این به معنای وقوع منازعات پایدار در نظام بین الملل است که خود را در عرصه تجارت جهانی نیز منعکس می سازد. به نظر می رسد جنگ اقتصادی روسیه و اتحادیه اروپا، متعاقب شکست اوکراین در مناطق جنگی حساس در شرق این کشور به وقوع پیوسته و هدف اروپا از آن، تحت فشار قرار دادن روسیه در ابعاد فرامتنی و محیطی است. در حالی که اتحادیه اروپا همچنان به تشدید تحریم ها علیه مسکو و متحدانش بر سر مناقشه اوکراین ادامه می دهد، شورای اروپا در بیانیه ای اعلام کرد که این اتحادیه قانونی را برای افزایش تعرفه واردات غلات از روسیه و بلاروس تصویب کرده است.اتحادیه اروپا در بیانیه ای اعلام کرد که این عوارض گمرکی «ممنوع کننده» که از اول ژوئیه اجرایی می شوند، بر واردات غلات، دانه های روغنی، محصولات ثانویه و همچنین گلوله های تفاله چغندر و نخود خشک از هر دو کشور اعمال خواهند شد.این اتحادیه در ادامه تاکید کرد که مقررات جدید تعرفه ها را به حدی افزایش می دهد که «واردات این محصولات را متوقف می کند.» با این حال، اکنون به واسطه کمبود غلات در کشورهای مختلف اروپایی، به صورت خودکار این فرمان در برخی کشورها قابل اجرا نیست. قبلا نیز در جریان وضع تحریم های حوزه انرژی از سوی اروپائیان، بسیاری از کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپا قادر به اجرایی ساختن این محدودیتها و تحریمها نشدند. فراتر از آن، حتی در حوزه مبادلات بانکی و اعتباری نیز برخی کشورهای اروپایی متعاقب افزایش هزینه های خود در بحبوحه جنگ، به تجارت غیر رسمی اما ملموس با روسیه روی آوردند. اساسا یکی از موضوعاتی که همواره مورد اعتراض زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین و حتی ینس استولتنبرگ دبیر کل ناتو قرار داشت، عدم پیروی برخی کشورهای اروپایی از اعمال تحریم های توافق شده علیه روسیه بوده است. البته این مقررات بر ترانزیت از طریق اتحادیه اروپا از روسیه و بلاروس به کشورهای ثالث تاثیری نخواهد گذاشت.وزرای اتحادیه اروپا مدعی شدند که این اقدام از «بی ثباتی» بازار غلات این اتحادیه جلوگیری می کند و درآمدهای مسکو از طریق صادرات محصولات کشاورزی را محدود می کند.با این حال تجربه دو سال جنگ اوکراین نشان داده که معمولا میان آنچه در بیانیه های صادر شده از سوی اروپائیان ادعا می شود تا آنچه در واقعیت به وقوع می پیوندد، شکاف و فاصله ای آشکار وجود دارد! پیشنهاد تعرفه ها توسط اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در ماه مارس اعلام شد. در آن زمان، وی گفته بود که این اقدام به کاهش «خطر فزاینده»محصولات روسی برای بازارها و کشاورزان اتحادیه اروپا کمک می کند. در هر حال، باید در انتظار میزان و نحوه عملیاتی شدن تحریم های جدید وضع شده از سوی اتحادیه اروپا علیه روسیه و بلاروس ماند اما به نظرمی رسد مسکو نگرانی چندانی بابت این موضوع نخواهد داشت. @amniatemeli

💢بازجویی از صدام، تخلیه اطلاعاتی رئیس جمهور ▪️جان نیکسون، تحلیلگر سیا ▪️قسمت اول @amniatemeli

🔺 لیست کشورهایی که بیشترین تعداد پناهندگان را در خود جای داده است. @amniatemeli

📌ویژگی های رئیس+ جمهور حقیقتا ما در انتخابات بدنبال این هستیم که شخصی رئیس جمهور شود که آینده ایران را بشناسد و بر اساس فهم عمیق و درک راهبردی ریل گذاری کند. رئیس جمهور باید فهم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی داشته باشد، به عبارت دیگر رئیس جمهور باید به بلوغ تحلیلی خوبی از مردم و ایران و ظرفیت ها و فرصت ها و چالش ها و پیش بینی ها رسیده باشد،نه اینکه تازه بخواهد به این ها برسد. روند تحولات منطقه ای و جهانی به ما می گوید پیشرفت و توسعه دنیا در مقوله های اساسی از جمله اقتصاد و انرژی و تکنولوژی و هوشمند سازی زندگی و سایر مسائل به شتاب بی سابقه ای رسیده است. فرصت آزمون و خطا دیگر وجود ندارد و ما نمی توانیم مثل دهه های قبل سهل انگاری کنیم و نسبت به فرصت ها بی تفاوت باشیم. ریشه این سهل انگاری ها بحران فهم استراتژیک از ایران و جغرافیای آن و پیش بینی اولویت های راهبردی برای ایران بود که برخی برنامه های معمولی ۲۵ سال گذشته را به چالش های اساسی امروز تبدیل کرده است و ایران را در سطح حل مشکلات ابتدایی نگه داشته است. وضعیتی که ما در حوزه اقتصادی و فرهنگی و عدالت اجتماعی در آن قرار داریم با دیدگاه های آرمان گرایانه و تمدنی بسیار فاصله دارد و این فاصله باید کم شود تا بتوانیم به آینده قابل دفاعی در منطقه و جهان دست پیدا کنیم. تبدیل دستاوردهای امنیتی و سیاسی در خاورمیانه به حوزه منافع از دیگر مسائلی است که همچنان در کش و قوس آن مانده ایم و نتوانستیم اقتدارگرایی نظامی را به مولفه اقتصادی و تجاری تبدیل کنیم. رئیس جمهور باید فرهنگ عمومی نخبگان و رجال سیاسی را به اندیشه صحیحی از مقوله قدرت و تحول ذهنی هدایت کند و مجموعه برنامه ریزی ها و مسائل کشور را بر اساس اولویت تولید قدرت در منطقه و جهان متمرکز کند موضوعی که رجال سیاسی ما از فقدان آن رنج می برند. پیشرفت سلیقه ای و توسعه غیر کارشناسی و تصمیم گیری های جزیره ای بدون نقشه منسجم و یکپارچه بمثابه گونی سوراخی است که بدنبال پر کردن آن هستیم و این موضوع ریشه در مجموعه فکری جامعه سیاسی کشور دارد. این را باید قبول کنیم که رئیس جمهور عمل گرا و آرمان گرا اگر ذهنیت استراتژیک نداشته باشد و تحلیل شناختی از مسائل نداشته باشد دقیقا نمی تواند عرصه را به سمت حل مشکلات هدایت کند و اساسا نقطه شروع را نمی تواند تشخیص دهد و به بحران در تشخیص می رسد و بر اساس مشاوره ها و نگاه های اندیشکده ای تصمیم گیری می کند. نمی گویم رئیس جمهور باید در همه چیز تخصص داشته باشد اما برای عرصه مدیریتی و راهبردی باید حرف برای گفتن داشته باشد. رئیس جمهور واقع گرا با توان ذهنی استراتژیک در کنار روحیه جهادی و اخلاص که بایسته های او باید باشد می تواند جمهوری اسلامی ایران را به آرمان ها و ارزش های تمدنی خود برساند تمدن سازی اسلامی یک تحول فکری و ذهنی است که در یک فرایند تحلیل جمعی و نخبگانی و اجتماعی در جامعه شکل می گیرد و ریشه می دواند ،ادبیات عمومی جامعه فعلا در مرحله حل مشکل است و با ادبیات تمدنی فاصله واقعی دارد. ما هنوز نتوانستیم مشکلات ابتدایی اقتصادی و فرهنگی را حل کنیم و از مرحله حل مشکل عبور کنیم داریم به تمدن اشاره می کنیم. ابوقاسم

🎥کارشناس اسرائیلی: وزیر خارجه ایران فردی اثرگذار بود و به اندازه سه وزیر فعالیت داشت! 🗂منبع: کاوش‌مدیا @amniatemeli

♦️خطای شناختی 📌"توانایی ادراک" (I-Can't-Believe-It Syndrome یا "It Can't Be True" Bias) زمانی رخ می‌دهد که فرد به سختی می‌تواند اطلاعات یا واقعیت‌هایی که با باورها یا انتظارات فعلی او مغایرت دارند را بپذیرد. این نوع خطا می‌تواند منجر به رد اطلاعات درست و تأیید تعصبات شخصی شود. مثال: فرض کنید فردی به نام علی به شدت باور دارد که سیگار کشیدن هیچ تأثیری بر سلامتی او ندارد، زیرا پدربزرگش تا سن 90 سالگی سیگار کشیده و سالم بوده است. وقتی علی با مطالعات و تحقیقات علمی که نشان می‌دهند سیگار کشیدن مضر است مواجه می‌شود، او به سختی می‌تواند این اطلاعات را بپذیرد و همچنان باور دارد که سیگار کشیدن برای او ضرری ندارد. تصحیح: برای تصحیح این نوع خطا، علی باید سعی کند به جای تکیه بر تجربیات شخصی و تعصبات، به منابع معتبر علمی و تحقیقات گسترده‌تر توجه کند. او می‌تواند با مطالعه گزارش‌های پزشکی، صحبت با پزشکان و متخصصان و بررسی آمار و داده‌های علمی، دیدگاه خود را بهبود بخشد و باورهای غلط را کنار بگذارد. فرم منطقی: 1. فکر اولیه: سیگار کشیدن برای سلامتی ضرری ندارد، زیرا پدربزرگم تا 90 سالگی سیگار کشیده و سالم بوده است. 2. تصحیح شده: با وجود اینکه پدربزرگم سالم بوده، تحقیقات علمی نشان می‌دهند که سیگار کشیدن به طور کلی مضر است و می‌تواند خطرات جدی برای سلامتی به همراه داشته باشد. نام علمی خطا: I-Can't-Believe-It Syndrome یا "It Can't Be True" Bias با درک بهتر این خطا و تصحیح آن، افراد می‌توانند دیدگاه‌های واقع‌بینانه‌تری داشته باشند و تصمیم‌گیری‌های بهتری بر اساس اطلاعات صحیح و معتبر انجام دهند. @amniatemeli

📹 رهبر انقلاب، هم‌اکنون در حرم مطهر امام خمینی: 🖤  حمله #طوفان_الاقصی نقشه‌های دشمن را بر باد داد 🗓۱۴ خرداد ۱۴۰۳؛ سی‌وپنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) @amniatemeli

🔺 فیلم کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب درباره انتخابات پیش رو @amniatemeli

✅چرا چین مهم است؟ 🔺سال۱۹۹۱ میلادی بود که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و در نتیجه آن، جنگ سرد پایان یافت. تا آن سال، اصلی‌ترین نیرویی که به جهان شکل می‌بخشید، رقابت میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود؛ اما پس از فروپاشی شوروی و در طول سه دهه گذشته، دو نیرو به جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، جهت و شکل می‌بخشد: رشد چشمگیر فناوری و رشد خیره‌کننده اقتصاد چین. لکن، آن چیزی که اهمیت این ماجرا را افزایش می‌دهد، همگرایی این دو رویداد است. به عبارتی دیگر، رشد اقتصادی چین و رشد فناوری اکنون خود را در یک نیروی مشترک تجمیع کرده‌اند. نیرویی که مهم‌ترین عامل شکل‌بخشی به جهان امروز ماست: رقابت ایالات متحده آمریکا با چین بر سر فناوری و اقتصاد. واقعیت آن است که رشد اقتصادی چین تنها روی سرنوشت مردم چین تاثیرگذار نیست بلکه این رشد خیره‌کننده بر سرنوشت تمام مردم جهان تاثیرگذاشته است و از این نظر، آن را می‌توان نوعی نیروی تعیین‌کننده درخصوص سرنوشت تمام مردم جهان محسوب کرد. رشد اقتصادی چین توانست صدها میلیون نفر را از فقر خارج کند، استانداردهای زندگی نزدیک به یک‌چهارم جمعیت جهان را ارتقا دهد و اثرات مثبت و منفی بر اقتصاد سایر کشورها بگذارد. کروبر تاثیر اقتصاد چین بر سرنوشت مردم سایر کشورها را این‌گونه بیان می‌کند: «مصرف‌کنندگان از مزایای قیمت پایین بسیاری از کالاهای تولید انبوه چین، همچنین از تلفن‌های هوشمند تولید چین که مردم در کشورهای ثروتمند برای اداره زندگی خود استفاده می‌کنند، به‌علاوه موتورهای اسکوتر چینی که مردم در کشورهای در حال توسعه برای رسیدن به محل کار استفاده می‌کنند، همه‌روزه لذت می‌برند. مضاف بر این موارد، [شرکت‌های سابق] رقابت با شرکت‌های کم‌هزینه چینی را دشوار دیده‌اند و مجبور شده‌اند تا خطوط تولید جدیدی را اتخاذ کنند. در نتیجه، تولید خود را به چین منتقل می‌کنند در غیر این صورت، احتمال دارد که از خط تولید خارج شوند. نیاز چین برای تولید کالاها، قیمت نفت، زغال‌سنگ، سنگ‌آهن و مس را افزایش داده‌ است. همچنین حجم عظیم پس‌انداز صورت‌گرفته در چین به پایین نگه داشتن نرخ بهره کمک کرده‌ است و این مساله به خانوارها، شرکت‌ها و دولت‌ها در بسیاری از کشورها این امکان را می‌دهد که بدهی بیشتری برای مصرف سوخت و سرمایه‌گذاری بپذیرند. به عبارتی دیگر، به هرجای اقتصاد جهان نگاه کنید، بدون درک نقش چین، تقریبا غیرممکن است که بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است.» @amniatemeli

💢بازجویی از صدام، تخلیه اطلاعاتی رئیس جمهور ▪️جان نیکسون، تحلیلگر سیا ▪️قسمت دوم @amniatemeli

✅اقتصاد چین چقدر رشد کرده ‌است و این چه معنایی دارد؟ 🔺چین رشد اقتصادی رشک‌برانگیزی داشته‌ است. از سال۱۹۷۹ میلادی تا سال۲۰۱۱، اقتصاد چین با میانگین نرخ واقعی (تعدیل تورم) ۱۰درصد در سال رشد کرده ‌است که بی‌تردید می‌توان آن را طولانی‌ترین دوره رشد دو رقمی دانست که تاکنون ثبت شده ‌است. لکن از سال۲۰۱۱ به این‌سو، رشد اقتصاد چین کمی کند شده‌ است. هرچند که نرخ رشد اقتصادی چین، از سال۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ میلادی، همچنان به‌طور متوسط در ​​حدود ۷درصد به مسیر خود ادامه داده ‌است که به نوبه خود، سریع‌ترین نرخ در بین اقتصادهای بزرگ در بازه زمانی مذکور محسوب می‌شود. البته باید توجه داشت که شاید توجه ظاهری به این اعداد به اندازه کافی به ما در درک آنچه روی داده ‌است، کمک نکند. در نتیجه لازم است تا این اعداد را قدری معنا کنیم .بر این اساس باید بیان کرد که از سال۱۹۷۹ میلادی، تولید ناخالص داخلی چین به ازای هر نفر به‌طور متوسط در حدود ۵/ ۸درصد رشد کرده ‌است. از این رو، باید گفت که درآمد هر چینی به ازای هر ۹سال دو برابر شده ‌است. بنابراین درآمد متوسط ​​یک فرد چینی امروز بیش از ۳۰برابر درآمد یک فرد چینی در سال۱۹۷۹ است. در واقع لازم است که یادآوری کنیم، در سال۱۹۷۹، درآمد ملی چین برای هر نفر کمتر از ۲۰۰دلار در سال بود. رقمی که کمتر از یک‌دهم میانگین جهانی بوده ‌است. با توجه به این داده متوجه می‌شویم که چین در سال۱۹۷۹ میلادی با هر تعریف معقولی کشوری بسیار فقیر محسوب می‌شده ‌است. در آن سال، متوسط سطح معیشت ​​چینی‌ها تفاوت چندانی با افغانستان، بنگلادش یا بسیاری از کشورهای آفریقایی آن دوره نداشت. اما در سال۲۰۱۸ -تنها ۴۰ سال بعد- درآمد ملی چین به ازای هر نفر به حدود ۹۴۰۰دلار یا حدود ۸۴درصد از میانگین جهانی رسیده ‌است. بنابراین چین در طول ۴۰سال خود را به یک «کشور با درآمد متوسط ​​رو به بالا» بدل ساخته‌ است که سطح متوسط معیشتش با برزیل، مکزیک، روسیه و بیشتر کشورهای اروپای شرقی نه‌تنها تفاوت چندانی ندارد که حتی در ابعادی نیز از آنها پیشی گرفته ‌است. بر اساس داده‌ها باید بیان کرد که در سال۱۹۷۹، اکثریت قریب به اتفاق جمعیت چین -حداقل ۸۰۰میلیون نفر- در شرایطی زندگی می‌کردند که بانک جهانی از آن شرایط با عنوان «فقر شدید» یاد می‌کرد. به این معنی که چینی‌ها در آن سال‌ها قادر نبودند تا چیزی بیش از ۹۰/ ۱دلار _ به بیان ارزش پول امروز _ در روز خرج کنند. اما، به مدد رشد اقتصادی چین این جمعیت ۸۰۰میلیون نفری به چیزی در حدود ۱۰میلیون نفر کاهش یافت. مضاف بر این، جمعیت چینی‌هایی که بنا به تعریف بین‌المللی دارای «سبک زندگی طبقه متوسط» هستند از حدود نزدیک به صفر به حدود ۳۰۰میلیون نفر ارتقا پیدا کرده ‌است. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که ازآنجاکه این ارقام متوسط ​​درآمد برای جمعیت عظیم ۴/ ۱میلیارد نفری چین اعمال می‌شود، اندازه کل اقتصاد چین و در نتیجه، قدرت اقتصادی بین‌المللی آن بسیار بیشتر از کشورهایی است که سطح زندگی مشابهی دارند. در سال۱۹۷۹، کل تولید اقتصادی چین تنها در حدود ۷درصد از تولیدات اقتصادی ایالات متحده را شامل می‌شد؛ آن هم درحالی‌که جمعیت چین در آن سال، حدود چهاربرابر جمعیت فعلی چین بود؛ اما امروز به مدد رشد خیره‌کننده اقتصاد چین، اندازه اقتصاد چین در حدود دو سوم اندازه اقتصاد ایالات متحده آمریکا و همچنین، در حدود ۵/ ۲برابر اندازه اقتصاد ژاپن است. @amniatemeli

💢بازجویی از صدام، تخلیه اطلاعاتی رئیس جمهور ▪️جان نیکسون، تحلیلگر سیا ▪️قسمت سوم @amniatemeli

🎥ویدیو / «اون» دنبال جنگ است؟ جنگی جدید و خطرناک در راه است؟ @amniatemeli

🔺دولت چیست؟ 🔸این پرسش یکی از ساده ترین و مبهم ترین پرسش‌ها در مباحث سیاسی است. فهم دولت لازمه ی درک اندیشه ی سیاسی و سیاست در قرن ۱۹ و ۲۰ است. مفهوم دولت در محافل علمی کشورهای انگلیسی زبان در طی قرن بیستم متروک مانده بود. در عین حال مفهوم دولت در فرانسه، آلمان و ایتالیا همچنان مهم قلمداد میشد. یکی از عمیق ترین کوشش های فکری در خصوص مفهوم دولت در آلمانِ قرن نوزدهم شکل گرفت. حتی کارل مارکس به عنوان یکی از سرسخت ترین نقادان پدیده ی دولت، خود در حدود چهارچوب تصورات و علایق ژرمنی می اندیشید. همواره بین علایق ژرمنی و اروپایی نسبت به پدیده دولت و پیدایش ناسیونالیسم و تجاوز در سطح بین المللی در قرن حاضر، رابطه ی مبهمی وجود داشته است. هگل اغلب به عنوان یکی از مقصرین اصلی در این مورد قلمداد شده( در این کتاب به تحلیل و بررسی این مساله خواهیم پرداخت و نظر موافقان و مخالفان هگل را بررسی خواهیم کرد.) گاه او را به عنوان متفکری مغرور و دچارِ جنون خودبزرگ بینی جلوه می‌دهند که ادعا میکند متعالی ترین فلسفه را به جهانیان عرضه داشته. از دیدگاه هگل همه ی تضادها در نهایت در دولت پروس حل می‌شود. دلایل وجود بدبینی نسبت به دولت، در انگلستان و آمریکا بسیار عمیق است. از یک نظر هیچ کدام ازین دو کشور دارای سنت و سابقه ی دولت نیرومند نبوده اند. علاوه بر این در این کشورها، در تمام سطوحِ جامعه، از وزیران و کارمندان دولت و وکلا و....گرفته تا مردم عادی، خودآگاهی در خصوص تعلق به سنّت دیرپای دولتی بسیار اندک است. و هم غلبه ی فلسفه های زبان شناختی و تحلیلی در این ممالک موجب بی اعتمادی نسبت به نظریات حقوقی یا فلسفی شده است. به دلایلی چند باید در خصوص مفهوم دولت به دقت اندیشیده شود. ۱- از نظر عملی مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور کرد. وجود دولت نه تنها بیان کننده ی مجموعه ای از نهادهاست بلکه حاکی از وجود نگرش ها و شیوه های اعمال و رفتاری است که مختصراً مدنیّت نامیده می‌شود. ۲- دولت نه نهادی منفعل و بی‌طرف است که بتوان آنرا نادیده گرفت و نه حاصل تصادفِ صِرف و ساده. دولت دارای برخی خصوصیات قدیمی و سنتی هست. ازینرو فهم کامل شکل و ساخت دولت عمدتاً نیازمند درک نظریه های حقوقی و سیاسی مندرج در آن خصوصیات است. از آنجا که نظریه های دولت هم شکلِ آن و هم نگرش های  ما درباره آنرا تبیین می‌کند؛ بنابراین فهم نظریه های اساسی دولت باید بخشی از آموزش سیاسی باشد. ۳- پیچیدگی و ابهام قابل ملاحظه ای پیرامون اندیشه ی دولت به ویژه در ارتباط با مفاهیمی چون جامعه، ملت، حکومت، سلطنت و.....وجود دارد و اغلب با مفهوم دولت خلط می‌شود. نظریه های دولت نویسنده: اندرو وینسنت @amniatemeli

🎞مستند جنگ نرماندی 🎥زبان:انگلیسی 🎥زیرنویس فارسی:ندارد @amniatemeli

‍ 🔺مفهوم‌گرایی (Conceptualism) مفهوم شناسی یک نظریه فلسفی است که وحدت در کثرت را چارچوبی انتزاعی در درون ذهن اندیشمند می‌داند. از دید این نظریه، که پیوندی بین نام‌گرایی و واقع‌گرایی فلسفی نیز هست، وحدتی بین اشیاء خارج از ذهن ناظر مستقل وجود ندارد. مفهوم‌گرایی در فلسفه مدرسی حکیمی به نام آبلار نخستین مدرسی است که در حوزه علمیه پاریس هزارن مستمع داشته است . وی در نزاع کلیات نظری را ابداع نموده که حد وسط میان دو نظر اهل تسمیه و اهل تحقیق بوده است هم چنین بسیار نزدیک به نظر ارسطو است . او بر این عقیده بود که کلیات نه بر اساس آنچه واقع گرایان می پندارند دارای حقیقتی مستقل در خارج است و نه بر اساس آنچه نام گرایان می پنداشتند صرفا نامی است که بر دسته از اشیا شبیه به هم اطلاق میشود بلکه وی معتقد بود که کلیات دارای وجود ذهنی و حقیقت تصوری هستند . به همین خاطر معتقدان به این مکتب را مفهوم گرا یا به تعبیر خود تصور گرا می نامند . مفهوم‌گرایی مدرن مفهوم‌گرایی به شکل صریح یا ضمنی از سوی بیشتر متفکرین اوایل دوران مدرنیته از جمله #رنه_دکارت، #جان_لاک و #گوتفرید_لایبنیتس پذیرفته شده بود. گاه حتی فلسفه متفاوت #ایمانوئل_کانت، که عقیده داشت قواعد انتزاعی (وحدت) هیچ ربطی به اشیاء خارجی ندارند چرا که به شکلی انحصاری از پیشینی به وجود آمده‌اند، نیز به این مفهوم خوانده شده‌است. با این حال فلسفه مفهوم‌گرایی مختص به فلسفه کانتی نیست چرا که سؤالاتی که به این فلسفه منجر می‌شوند در فلسفه معرفت‌شناسی پیشاکانتی نیز مطرح می‌گردند. @amniatemeli

🎥ویدیو / قمار تزار جواب داد؟ @amniatemeli

فاصله تدریجی آسیای مرکزی از روسیه حمله تروریستی به تالار شهر کروکوس مسکو در مارس ۲۰۲۴ که منجر به کشته شدن 140 نفر شد، باعث سرکوب کارگران آسیای مرکزی در روسیه شده و روابط بین این منطقه و روسیه را تحت فشار فزاینده‌ای قرار داده است. چهار مظنون مسلح دستگیر شده همه شهروندان تاجیکستان هستند، یک کشور آسیای مرکزی که… مرکز: #Asia_Times نویسنده: #ANASTASSIYA_MAHON لینک منبع اصلی؛ https://asiatimes.com/2024/06/wary-of-ukraine-central-asia-slowly-distancing-from-russia/ @amniatemeli

🛑 بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا و سرانه تولید ناخالص داخلی در سال جاری میلادی ♨️ ایالات متحده 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۲۸ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۸۳/۱۰۰ دلار. ♨️ جمهوری خلق چین 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۱۸/۶ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۱۳/۲۰۰ دلار. ♨️ آلمان 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۴/۷ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۵۶/۰۰۰ دلار. ♨️ ژاپن 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۴/۳ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۳۴/۶۰۰ دلار. ♨️ هند 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۴/۱ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۲/۹۰۰ دلار. ♨️ انگلستان 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۳/۶ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۵۲/۴۰۰ دلار. ♨️ فرانسه 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۳/۲ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۴۸/۲۰۰ دلار. ♨️ ایتالیا 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۲/۳ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۳۸/۹۰۰ دلار. ♨️ برزیل 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۲/۳ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۱۱/۰۰۰ دلار. ♨️ کانادا 🔻 تولید ناخالص داخلی: ۲/۲ تریلیون دلار؛ 🔻 سرانه تولید ناخالص داخلی: ۵۵/۵۰۰ دلار. @amniatemeli

🔺تحلیلی بر انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری ایران به قلم: مانی محرابی خبرگزاری اسپوتنیک روسیه انتخابات ریاست جمهوری ایران در شرایطی برگزار خواهد شد که احزاب سیاسی برنامه ریزی خاصی برای این امر در این زمان نداشتند یا اگر برنامه ریزی ای برای سال 1404 صورت گرفته بود هم، در عدم آمادگی احزاب و چهره های سیاسی برای سال 1403 شکی نیست. مسئله سبب پدید آمدن شرایطی شده که اساسا در جهان سیاست، خاص و غیرمعمول است، پس طبیعی است که شرایط احزاب و چهره های سیاسی نیز در آستانه این انتخابات، خاص و غیرمعمول باشد. به همین دلیل ثبت نام نامزدها به صورت گسترده انجام شده، به نوعی که در میان آنها نامزدهای هم حزب و بسیار نزدیک به هم وجود دارند که در شرایط عادی باید یکی از آنها برای انتخابات ورود می کرد. این مسئله که در هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب رخ داده نشان از این است که نامزدها تصمیم گرفته اند فعلا ثبت نام کنند تا بعدا و پس از تایید صلاحیت برای معرفی گزینه اصلی به مشورت بنشینند. شرایط خاص انتخابات در این دوره مسبب این واقعه است و طبیعتا احزاب و طیف های سیاسی نتوانستند مانند هر دوره از مدت ها پیش به برنامه ریزی و رایزنی در این مورد بپردازند که البته کاملا طبیعی است. با این حساب و بر اساس شرایط موجود، قطعا در طول تبلیغات انتخاباتی شاهد کناره گیری ها و ائتلاف هایی نیز خواهیم بود. نکته مهم در این باره این است که دولت مستقر در انتخابات حضور ندارد و از این لحاظ انتخابات پیش رو شبیه به انتخابات پایان دوره هشت ساله دولت ها برگزار می شود. به دلیل همین عدم حضور دولت مستقر در انتخابات، جا به جایی قدرت میان طیف های سیاسی محتمل است. همواره فضای سیاسی کشور در زمان انتخابات خصوصا انتخابات ریاست جمهوری به طور کامل تحت تاثیر این مسئله قرار می گیرد و مناظرات انتخاباتی نیز مزید بر علت می شود تا جو انتخاباتی سنگینی در کشور حاکم شده و به تبع آن به طور ناگهانی میزان مشارکت عمومی در انتخابات افزایش می یابد. ترکیب این فضای انتخاباتی و فضای عمومی فعلی کشور که تحت تاثیر شهادت رئیس جمهور فقید ایران است، شرایطی را رقم خواهد زد که تحت آن، افکار عمومی کشور رئیس جمهور آینده را با رئیس جمهور فقید که در دوره قبلی آن را انتخاب کرده است مقایسه خواهد کرد و به نوعی نگرش و گرایشات سیاسی و حتی فردی وی به معیار غیر رسمی انتخاب رای دهندگان تبدیل خواهد شد. https://spnfa.ir/20240609/-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86--20731300.html @amniatemeli

💢دوره های تاریخ فلسفه از آغاز تا اکنون ▪️فلسفه یونان باستان و هلنیستی تا پست مدرنیسم @amniatemeli

🔺مولفه‌های مهم جنگ سایبری: الف: جنگ سایبر معمولا بین دولت ها و با انگیزه سیاسی رخ می دهد، اما این جنگ می‌تواند از طریق روش های متفاوت، بازیگران غیردولتی را نیز درگیر نماید و سبب شکل گرفتن چالش های امنیتی گسترده برای اشخاص، شرکت های بازرگانی، حکومت ها و سازمان‌های بین المللی شده است. ب: قدرت نامتناسبی را به بازیگران کم اهمیت و کوچک فضای سیاسی و اقتصادی می دهد و حمله کنندگان می‌توانند بدون ترس از شناخته شدن، یا حتی مجازات، به اهداف خود دست یابند. ج: مسأله دیگری که بر شدت پیچیدگی فضای سایبر می افزاید، این است که در این فضا نمی‌توان هیچ چارچوب اخلاقی، ارزشی یا هنجاری مشخصی برای مبارزه و درگیری تعریف نمود. @amniatemeli