#بررسی_کتاب
⭕️ هنری کیسینجر وزیرخارجه سابق ایالات متحده و از افراد مشهورِ دورانِ حاضر در زمینه سیاست خارجی است؛ چه از وی بدمان بیاید چه خوشمان، او دیپلماتی کارکشته و فردی با دانش و هوش سرشار در علم سیاست بود.
💢 کیسینجر در یکی از آخرین اثر مکتوب خود به مفهوم "نظم جهانی" پرداخته است. کیسینجر معتقد است تاکنون هیچ نظمی شکل نگرفته است که مصداق تمام و کمال نظم جهانی باشد و چیزی که امروزه به عنوان "نظم جهانی" شناخته میشود حدود چهارقرن پیش در اروپای غربی بر اساس صلح وستفالی بنیان نهاده شده است.
💢 در آن زمان یک نبرد فرقهای و شورش سیاسی منجر به یک جنگ سی ساله خانمان سوز گردید که در نتیجه آن یک چهارم جمعیت اروپای مرکزی از بین رفتند.
💢 اما این آرمانِ هرگز استقرار نیافتهیِ برپایی نظم جهانی وی را سرخورده از تلاش برای دستیابی به این امر نمیکند.
صلح وستفالی که شروعی شد بر همزیستی مسالمت آمیز دولتهای اروپایی نه یک دیدگاه سراسر اخلاقی، بلکه ارائه دهنده راهکاری عملی برای کنار آمدن با واقعیت بود.
💢 همان گونه که از عنوان فرعی کتاب پیداست کیسینجر به تاریخ اهمیت فراوانی میدهد و به همین خاطر به دنبال پیدایش و استقرار نظم و درسگیری از برپایی انواع نظمهای جهانی به اعماق تاریخ سرک میکشد.
💢 شروع او باسقوط امپراتوری رم است و با رسیدن به قرون وسطا و جنبش پروتستان، که او آن را پایانی بر مفوم نظم جهانیِ مبتنی بر پاپ و امپراتور میداند، به سراغ جنگهای سی ساله اروپایی میرود. او پس از بررسی تاریخ اروپا به سراغ دیگر مناطق دنیا میرود.
💢مقصد بعدی او خاورمیانه است. خاورمیانهای که مهد اسلام است و در سده هفتم و هشتم میلادی درصدد برپایی نظمی جهانی بر پایه اسلام بود.
💢در فصل بعدی او به تبیین جایگاه ایران در مفهوم نظم جهانی میپردازد. او رویکرد ایران به نظم جهانی را به 3دوره تقسیم میکند؛ ایرانِ امپراتوری، ایرانِ قبل و بعد از انقلاب اسلامی.
💢 در فصل بعدی او به سراغ شرق آسیا رفته با و بررسی تاریخ مللِ چین، هند و ژاپن به نقش این کشورها در مفهوم نظم بین المللی میپردازد.
💢 در فصول بعد وی به سراغ آمریکا که به عبارتی میتوان سرمنشا نظم جهانی کنونی دانست میرود. او نقشی راهبردی و تعیین کننده در برپایی نظم جهانی برای آمریکا قائل است. نظمی که از 1948 با بسط دموکراسی، آزادی و تجارت آزاد در دنیا شروع شد و درنهایت با پیروزی بر رقیب خود یعنی کمونیسم به قله رهبری رسید. اما او نقش راهبردی و نه رهبری برای آمریکا قائل است و معتقد است که برای برپایی نظم جهانی اقدامات یک کشور کافی نبوده و نیاز به ارتباط و همکاری با سایر ملل نیز هست.
💢 فصل پایانی معطوف به تسلیحات هستهای و عصر انقلاب اطلاعاتی است. کیسینجر برای تکنولوژی و فضای سایبری نقشی تعیین کننده در ارتقا یا نابودی نظم جهانیِ کنونی قائل است. او معتقد است برای رسیدن به نخستین نظم واقعا جهانی دستاوردهای بزرگ انسان در زمینه فناوری میبایست با افزایشِ تواناییِ قضاوت اخلاقی و انسانی همراه گردد.
🔵 هدف امروزهی دولتمردان جهان باید حفظ تعادل و در عین حال زنجیر بستن بر پای دیوِ جنگ و رام کردن خوی جنگ طلبی باشد و میبایست برای رسیدن به این هدف سری هم به سیلاب خروشانِ تاریخ زنند.
@amniatemeli