اخبار آمل
یکی از کارهایی که #شهید_صیاد_شیرازی انجام میدادند این بود که در جلساتی که با رهبری داشتند، همیشه کاغذ و قلم همراهشان بود و می نوشتند
در حالی که این سخنان دوبار دیگر از صدا و سیما پخش و یک نسخه چاپی از طرف بیت به ایشان داده میشد.
یکی از دوستانشان دلیل این کار را میپرسند:
- آراسته؛ تو حقوقدانی!
+ نه من حقوق بگیرم! حقوقدان نیستم.
- نه حقوقدانی دیگه.
+ خب منظورت چیه؟
-تأخیر در اجرای دستور فرمانده از نظر قانون جزا یا قانون کیفری نیروهای مسلح جرم است یا نه؟
+بله؛ ولی ربطی به سؤال من ندارد.
-عدم اجرای دستور #فرمانده که جرم هست؟
+بله جرم محرز است؛ تأخیر در اجرای دستور یا سهلانگاری هم جرم است.
- بسیار خب.
+ولی حاجی اینها جواب سؤال من نبود.
-من فکر کردم تو آنقدر باهوشی که گرفتی جوابتو
+نه نگرفتم؛ شما بگو.
-آقا اینجا فرمایشاتی داشتند. مردم عادی یا شاید برخی از نیروهای مسلح- آنهایی که عمیق نگاه نمیکنند- این را سخنرانی تلقی میکنند. (میخواست به من بگوید تو هم سخنرانی تلقی کردی!) خب هشتِ شب یا نه شب یا دوی بعد از ظهر هم میتوانند این سخنرانی را از اول تا آخرش تماشا کنند.
منِ نظامی، این را سخنرانی تلقی نکردم. فرماندهم بیاناتی برای من دارد؛
من آن را اوامر فرماندهی تلقی کردم.
همهی اینها را نوشتم.
نمیتوانم صبر کنم تا دفتر آقا متن فرمایشات را به من بدهد.
تا آن موقع میشود فردا یا پس فردا.
نمیتوانم تا دوی بعد از ظهر هم بنشینم،
اخبار ساعت دو را ببینم، بعد یادداشت کنم.
اگر از اینجا رفتم تا ستاد کُل، عمرم کفاف نکرد، حضرت حق جان من را ستاند، در آن دنیا نمیتوانم به خداوند بگویم: من منتظر بودم بروم ستاد کل اخبار را بشنوم یا بخشنامه را از دفتر آقا بگیرم؛
بعد ببینم کدام یک از اینها را چگونه اجرا کنم!
من پاسخی برای خدا در تأخیر اجرای دستور فرماندهام ندارم.
همهی فرمایشات ایشان را نوشتم تا وقتی از اینجا سوار ماشین میشوم بروم ستاد کل، چهل دقیقه یا چهل و پنج دقیقه که در راه هستم، دستورات آقا و تدابیر ایشان را تبدیل به دستور میکنم.
#شهیدانه
@basijrasaneamol
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
ابراهیم حاتمیکیا: وقتی درباره فعالیتهای حاج قاسم تحقیق کردم فهمیدم او چقدر درد کشیده است. در شرایطی که هیچ نشانه مثبتی دریافت نمیکرد، تنها چیزی که حاج قاسم را پیش میبرد، ارتباطی بود که با آقا داشت.
#شهیدانه
@basijrasaneamol
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وداع با شهدای دیشب غزه ...
#شهیدانه
@basijrasaneamol
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشک های مردم فلسطین
در وداع با شهدای دیشب غزه ...
#شهیدانه
@basijrasaneamol
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
شهید «بهروز مرادی» دربارهی سقوط خرمشهر چنین مینویسد:
اگر ما عُرضه این را نداشته باشیم که یک شهر را آزاد کنیم، شهری که خانه و زندگی ما در آن است و سالها در آن جا رشد کرده و بزرگ شدهایم و مردم با هم پیوندها داشته و زندگیها کردهاند، مطمئناً نمیتوانیم «بیتالمقدس» را آزاد کنیم. هدف اصلی ما آزادی بیتالمقدس است.
ما میخواهیم عراق را نجات بدهیم، به یمن برویم و آن جا را نجات بدهیم، لبنان را میخواهیم آزاد کنیم. اگر ما شهر کوچکی مثل خرمشهر را نتوانیم آزاد کنیم، چطور میخواهیم دیگر کشورهای اسلامی را آزاد بکنیم؟
اینها میدانهای آزمایشی است که خدا برای ما قرار داده است. اگر ما در این میدان پیروز شدیم، در میدانهای بزرگتر بعدی هم میتوانیم پیروز شویم. لشکری که آمده و شهر را گرفته و میخواهد دیگر شهرهای ما را هم بگیرد، در عمل ثابت کرده که ترسو و بزدل هم هست. بزدلی دشمن را بچههای خرمشهری در ۳۵ روز مقاومت به خود عراقیها هم ثابت کردند.
دشمن آمده است که بماند. این را روی دیوارهای شهر ما نوشته است. بدون شرم نوشتهاند: «ما آمدهایم بمانیم»، اما بچههای خرمشهری به دشمن ثابت خواهند کرد که ترسو و بزدلتر از آن است که بتواند در مقابل ما مقاومت کند. قسم به خون سرخ شهدای شهرمان، ما بالاخره روزی خرمشهر را آزاد خواهیم کرد.
روزی که همین روزهاست و زیاد دور نیست. خرمشهر! آغوش بازکن! فرزندانت در راهاند. ۲۳ فروردین ۱۳۶۱»
#شهیدانه
#در_حرکتیم
@basijrasaneamol
۴ خرداد ۱۴۰۲