eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
عموصفا دوست خوب بچه ها
📍برنامه هایی که روزانه در کانال ایتا عموصفا به جز ایام مناسبتی(مثل محرم و ماه رمضان و ...)ان شاءالله
📆طبق برنامه هفتگی امروز (دوشنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، دو موضوع محتوایی داریم👇 1⃣ انیمیشن/کارتون📺 2⃣ شبهات دانش آموزی🧐 eitaa.com/amoo_safa
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنگ خطر سوئیت‌هوم‌ها برای کودکان ‌ 🔸ترویج خونه‌های خیالی خوش و آبرنگ که حالا چند سالیه تو سبک زندگی سوئیت‌هوم‌ها و بلاگرها بلای جون خیلی از آدم‌بزرگا شده؛ حالا با یه سبک و سیاق دیگه داره تو خوراک‌های مجازی‌ بچه‌ها نمود پیدا می‌کنه. eitaa.com/amoo_safa
نماز فرزندان.mp3
9.13M
سوال و پاسخ استاد محمد رضا رمزی اوحدی ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ سلام ببخشید دختر من ۹ سالشه نماز صبحش همیشه قضا میشه. نماز ظهر و شبش هم اگه مسجد نره قضا میشه حتا بعضی وقتا مسجد میره ولی نماز نمی‌خونه چه طور باید به نماز خواندن ترغیبش کنم؟ eitaa.com/amoo_safa
قصه ماهی و کلاغ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. در یک حوض پر از آب، ماهی کوچکی زندگی می کرد.🐠 حوض در حیاط خانه ای بود که هیچ کس در آن خانه زندگی نمی کرد.🏡 ماهی کوچولو خیلی تنها و گرسنه بود. کسی نبود که برایش غذا بریزد. یک شب، وقتی که ماه به حوض نگاه کرد، ماهی را دید که بازی نمی کند و شاد نیست. ماه پرسید: چرا بازی نمی کنی؟🌚🐠 ماهی گفت: همه مرا فراموش کرده اند و من تنها و گرسنه مانده ام. ماه گفت: خدا هرگز کسی را فراموش نمی کند. تو تنها نیستی. او همیشه به تو نگاه می کند. خوشحال باش و خدا را خوشحال کن.☺️ فردای آن روز کلاغی به کنار حوض آمد. تکه نان خشک بزرگی را به منقار گرفته بود.🐦🍪 کلاغ تکه نان را در آب فرو کرد تا نان خشک، نرم شود. کمی از نان خیس شد و افتاد توی آب. ماهی کوچولو با خوشحالی به طرف آن رفت و نان خیس شده را با لذت خورد. نان خیلی خوشمزه بود و ماهی حسابی سیر شد. کلاغ هم بقیه نان را خورد و رفت. از آن روز به بعد، کلاغ، هر روز با تکه ای نان خشک به کنار حوض می آمد و آن را در آب حوض خیس می کرد. ماهی سهم خود را می خورد و کلاغ هم سهم خود را.🐦🍪💦🐠 ماه به ماهی نگاه می کرد، می دانست که خدا به او نگاه می کند. ماهی تنها نبود، همان طور که کلاغ تنها نبود. خدا همیشه با آنها بود.☺️ eitaa.com/amoo_safa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا