eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
تکنیک های مسؤولیت پذیری کودکان 1- الگو باشیم : مثلا هنگام ملاقاتهایمان سر ساعت برسیم ، پول اضافه ی فروشنده را به او بگردانیم ، به موقع کارهای لازم را انجام دهیم ، با کودک مان و دیگران محترمانه صحبت کنیم و نسبت به اشتباهات مان صادق باشیم و مسئولیت آن ها را بپذیریم. 2- توقعات خود و قوانین را به وضوح شرح دهیم : مثلا نگوییم پسرم مرتب باش بلکه به وضوح برایش شرح دهیم که انتظار داریم پس از بازی ، وسایل بازی اش را در کمدش قرار دهد. 3- اجازه دهیم کودکان اهدافی برای خود تعیین کنند، انتخاب کنند و مشکلات را حل کنند : آنها نیاز دارند به عنوان یک تصمیم گیرنده مسائل را تجربه کنند کودکان را در برنامه های خانه و خانواده درگیر کنیم . مثلا آن ها را تشویق کنیم برای مسائل مثل دکوراسیون خانه یا اتاق خود یا اوقات فراغت و … تصمیم گیری کنند. زمانی که به کودکی مسؤولیتی می دهیم (حتی وقتی نمی دهیم) اجازه دهیم اعمال کودکان به طور منطقی و طبیعی رخ دهد و حین عمل آن را تصحیح نکنیم . این موضوع شامل همه ی بچه ها می شود ، چه آن دسته از کودکانی که مسئولیت کاری را می پذیرند ولی آن را درست انجام نمی دهند و چه آن هایی که اصلا مسئولیت کاری را نمی پذیرند مانند کودکانی که هر صبح برای رفتن به مدرسه تا وقتی که مادر بیدارشان نکند ، بیدار نمی شوند. هر دو گروه باید نتیجه ی رفتارشان را ببینند. بنابراین خود کودک متوجه می شود هنگامی که مسؤولیتی را پذیرفته ، باید در برابر آن پاسخگو باشد. یا در موردی که کودک دیر بیدار می شود، خواهد دید که پس از رسیدن به مدرسه ، ناظم او را باز خواست می کند. در این صورت است که کودکان ما می توانند تغییرات مناسبی در رفتار و انتخاب های شان صورت دهند. برگرفته از کتاب : این طوری هم می شود … نوشته محمد حسن شهسواری eitaa.com/amoo_safa
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 اجرای گروه سرود دختران آفتاب eitaa.com/amoo_safa
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤اجرای گروه سرود سربازان ظهور eitaa.com/amoo_safa
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اختتامیه برنامه های یک ماه مبارک رمضان در شهرستان میناب استان هرمزگان محله پشته علی آباد که واقعا مردم بسیار خوب و خونگرمی و با صفائی و با محبتی هستند و بنده به نوبه خودم از این عزیزان صمیمانه متشکرم💐💐💐 eitaa.com/amoo_safa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 داستان کوتاه عید فطر ☀️ زهرا کوچولو ، ☀️ که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ، ☀️ همه ماه رمضان را ، ☀️ روزه کله گنجشکی می گرفت. ☀️ یک روز ، ☀️ زهرا دیر از خواب بیدار شد ☀️ هوا روشن بود ☀️ گریه کرد ☀️ و با ناراحتی دنبال مامانش می گشت ☀️ مادر او در حال آشپزی بود ☀️ که زهرا کوچولو گریه کنان وارد شد ☀️ مادرش او را بغل کرد و گفت : 🔮 چی شده عزیزم ؟! 🔮 چرا گریه می کنی ؟! ☀️ زهرا با ناراحتی گفت : 🐥 چرا برای سحر منو بیدار نکردید ؟! ☀️ مادرش خندید و گفت : 🔮 آخه دختر گلم رمضان تموم شد 🔮 دیگه لازم نیست روزه بگیری 🔮 تلویزیون هم اعلام کرد : 🔮 هلال ماه دیده شده 🔮 و امروز هم عید فطره عزیزم . ☀️ زهرا کوچولو ، کمی فکر کرد ☀️ سپس به مادرش گفت : 🐥 مامان جون عید فطر چیه ؟ ☀️ مادرش گفت : 🔮 دخترم ، 🔮 خدا از مسلمونا خواسته 🔮 تا ماه رمضون رو ، روزه بگیرند 🔮 بعد از این یک ماه روزه داری ، 🔮 خدا ، به عنوان جایزه و پاداش ، 🔮 عید فطر رو ، 🔮 برای مسلمونا قرار داده 🔮 توی عید فطر ، همه مسلمونا ، 🔮 خیلی خوشحال و شاد هستن 🔮 چون توانستند 🔮 ماه رمضان رو روزه بگیرند 🔮 و امروز می خواهند 🔮 از خدای بزرگ و مهربون شون 🔮 جایزه بگیرند . ☀️ زهرا گفت : 🐥 خب مامان جون !! 🐥 نمیشه امروز ، 🐥 هم عید باشه هم روزه بگیریم ؟! 📙 ادامه دارد ... eitaa.com/amoo_safa
📗 داستان کوتاه عید فطر ۲ ☀️ مامان گفت : 🔮 نه عزیز نمیشه 🔮 در این روز ، 🔮 روزه گرفتن ، حرامه ☀️ زهرا گفت : 🐥 مامان جون ! حرام چیه ؟ ☀️ مامان گفت : 🔮 کار حرام ، کاری هست 🔮 که ما نباید انجام بدیم 🔮 تا ثواب ببریم 🔮 اما اگه انجام بدیم ، 🔮 خدا ناراحت میشه ، گناهه ☀️ سپس مادر زهرا ، ☀️ دخترش را بغل کرد ، بوسید و گفت : 🔮 خب عزیزم عیدت مبارک . 🔮 حالا برو آماده شو 🔮 می خوایم بریم مسجد ☀️ زهرا گفت : 🐥 ممنون مامان جون 🐥 عید شما هم مبارک 🐥 ولی برای چی بریم مسجد ؟! 🐥 الآن که صبحه ☀️ مامان گفت : 🔮 زهرا جان ! توی عید فطر ، 🔮 مسلمونا ، دو یا سه ساعت ، 🔮 بعد از نماز صبح ، میرن مسجد 🔮 تا نماز عید فطر رو بخونن 🔮 و بعد از نماز ، 🔮 عید رو به همدیگه تبریک میگن 🔮 برای عید دیدنی ، 🔮 به خونه فامیل و دوستان میرن . ☀️ ناگهان ، پدر زهرا ، ☀️ با نان تازه و آش خوشمزه ، ☀️ وارد خانه شد . ☀️ زهرا نیز با خوشحالی ، ☀️ به طرف پدرش رفت . ☀️ او را بغل کرد ☀️ و عید را به او ، تبریک گفت . ☀️ پدر زهرا نیز ، عید فطر را ، ☀️ به دخترش تبریک گفت . ☀️ سپس به همسرش گفت : 🦋 خانم جان ! زکات رو دادم ☀️ زهرا به مادرش گفت : 🐥 مامان زکات چیه ؟! ☀️ مادر زهرا گفت : 🔮 تو عید فطر ، 🔮 خدای مهربون از ما خواسته 🔮 که در آخر ماه رمضون 🔮 و در شب عید فطر ، 🔮 یه هدیه به فقرا و نیازمندان بدیم 🔮 و به اونا کمک کنیم 🔮 به این هدیه میگن زکات . ☀️ خب عزیزم برو آماده شو ☀️ تا بریم مسجد . 📙 پایان eitaa.com/amoo_safa