هدایت شده از کانال تربیتی جوانه ها
😍 جشنواره ایام جشن #غدیر 😍
🎁 تخفیف #ویژژژژه
✅ مجموعه #قصه_های قرآنی جزء سی
💢 ۳۰ جلد ( ۱۰پک ۳ جلدی همراه یک سی دی )
🎁 قیمت پک کامل ۲۷۰ تومان
🎁 قیمت با تخفیف ۱۳۰ تومان
(همراه هر پک یک سی دی هم هست )
🚌 پست #رایگان
🎁 جهت سفارش پک قرآنی
🔰🔰
@Avahid543
کانال تربیتی جوانه ها
😍 جشنواره ایام جشن #غدیر 😍 🎁 تخفیف #ویژژژژه ✅ مجموعه #قصه_های قرآنی جزء سی 💢 ۳۰ جلد ( ۱۰پک ۳ ج
🎁 جوایز ویژه #غدیر
🌸 پست #رایگان 🌸
برای ثبت سفارش جوایز سریع به ادمین کانال #تربیتی_جوانه_ها پیام بدید
👇👇
@Avahid543
✅ مورد تایید #کانال می باشد
4_5963299573504934944.pdf
749.9K
🌺 #پرده_خوانی_غدیر
💥 متن داستان های پرده خوانی غدیر فایل pdf
✅ کانال تربیتی جوانه ها
@amooansari
#تربیت_فرزند....🌹
♥️پدران خوب بخوانند....
💢رفتارهای خودمان را اصلاح کنیم تا الگوی مناسبی برای فرزندان باشیم، پدرانی که بین عمل و گفتارشان تفاوت وجود دارد هرگز الگوی خوبی برای فرزندشان نخواهند
❤️ کانال تربیتی جوانه ها ❤️
@amooansari
داستان کودکانه گنجشک فراموش کار:
سال ها پیش در جنگلی بزرگ و سرسبز،
روی بالاترین شاخه ی بزرگ ترین و بلندترین درخت،
گنجشکی زندگی می کرد.
گنجشک قصه ما؛ روزی تصمیم گرفت
که برای دیدن دوستش به خانه ی او برود.
صبح زود به راه افتاد. از جاهای زیادی عبور کرد.
اما گنجشک کوچک قصه ی ما یک مشکل داشت؛ و آن هم این بود که ” فراموش کار ” بود.
او در راه متوجه شد که خانه دوستش را فراموش کرده کرده است.
او از بالای رودی عبور کرد که آن جا یک قو در حال آب تنی بود . او از قو آدرس خانه دوستش را پرسید
اما قو نمی دانست.
او رفت و رفت تا به یک روستا رسید .
خیلی خسته شده بود . روی پشت بام خانه ای نشست تا استراحت کند.
تصمیم گرفت به خانه ی خودش برگردد.
ولی او آنقدر فاصله اش از خانه زیاد شده بود که راه خانه ی خودش را هم فراموش کرده بود.
احساس کرد یک نفربه طرف او می آید. ترسید و به آسمان پرید .
از بالا دید دختر بچه ای با یک مست(مشت) دانه به طرف او می آید .
دخترک به او گفت: « چی شده گنجشک کوچولو؟ »
از من نترس. من می خواهم با تو دوست بشوم برایت غذا آورده ام.
گنجشک گفت : « یعنی تو نمی خواهی مرا در قفس زندانی کنی ؟ »
دخترک گفت : « معلوم است که نمی خواهم! »
گنجشک گفت : « من راه خانه ام را گم کرده ام.
دخترک گفت : « من به تو کمک می کنم تا راه خانه ات را پیدا کنی،
سپس از گنجشک پرسید : « آیا یادت می آید که خانه ات کجا بود؟ »
گنجشک جواب داد : در جنگل بزرگ روی درختی بسیار بزرگ .
دخترک گفت : « با من به جنگل بیا من به تو کمک می کنم تا آن درخت را پیدا کنی .
دخترک و گنجشک کوچولو باهم وارد جنگل بزرگ شدند.
و بعد از ساعت ها تلاش و جست و جو دخترک توانست خانه ی گنجشک کوچولو را پیدا کند.
گنجشک کوچولو پرواز کرد و روی بالاترین شاخه رفت و نشست و به دختر کوچولو قول داد که از این به بعد، حواسش را بیشتر جمع کند تا دیگرگم نشود.
🍃🌸🌼🍃🌸
✅اطلاعیه
🌸 مربیان و مادران بزرگوار در #کانال_تربیتی_جوانه_ها
تا عید غدیر فرصت دارند از #اذان گفتن پسران خودشان
برای دختران هم #باحجاب و#سجاده نماز عکس بگیرند
وبرای ما ارسال کنند
تا به اسم خودتان در کانال ارسال کنیم
🌺 مدیر کانال جوانه ها 🌺
🔷 پویش در کنار هم بودن