#امام_زمان_عج
#شعرکودکانه
کوچکترین منتظر ...
میشه بِگیری از خدا
اِجازه ی ظُهورِتو ؟
اِلهی من فدای اون
دلِ پُر و صبورِ تو
جهانِ ما تاریک شده
نیاز داره به نورِ تو
بیا تا غم بِره کنار
با بودن و حضورِ تو
آقا چه دردِ سختیه
که بِشکنن غُرورِتو
بخنده دشمنِ شما
به جمعه ی ظهورِ تو
بیا با هم نِشون بِدیم
به دُشمنای کورِ تو
که انتظار دروغ نبود
نِشون بِدیم حضورِتو
بیا تا غَرقِ گُل کُنم
مَسیرای عبورِتو
بیا تا شادی هم بیاد
با جشن و با سرورِ تو
.:.:.: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج :.:.:.
شاعر : علیرضا قاسمی
┄┅💫🍃🌸💐🌸🍃💫┅┄
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_امام_زمان
💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷
👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
شب یلدا
برای جشنِ یلدا
بلندترین شبِ سال
دوباره جمعِ فامیل
به رسمِ خوبِ هر سال
کنارِ هم نِشَستیم
خوشحال و شاد و سرحال
یه هندونه رویِ میز
با چند تا کارد و چنگال
یه دیسْ انارِ تازه
نارنگی و پرتقال
با یک کیلو آجیل که
برای وقتِ سریال
خریده بود آقا جون
از حاج حسینِ بَقال
مادر بزرگ با خنده
میگفت یا شانس و اِقبال
خدا کُنه نباشه
هِندونَمون یه وقت کال
آقا جون از تَهِ دل
خندید و گفت به هر حال
مهم اینه که هستیم
ما دورِ هم خوش احوال
حالا بیار خانوم جون
لطفاً تو از تو یخچال
اون کیسه ای که داره
یه چند تایی توش بَلال
تا من بِگم به محسن
یا شایَدَم سِد جلال
دُرست کُنه بَرامون
بَلالارو رو ذُغال
بگو به بچههای
کوچیک و هم نونَهال
که واسَشون خریدم
کلوچه من از شمال
کلوچه های عالی
خوشمزه وُ پُر خَلال
مادر بزرگ با لبخند
با قلبی پاک و زُلال
گُفتِش منم بَراتون
دارم یه هدیه امسال
برای بچه ها من
بافتَم با کاموا یک شال
میشه یه چیز بگم من ؟
اگه نداره اِشکال
بیاید دعا کُنیم ما
به دَرگَهِ ذوالجلال
دعا برای روزی
برای کَسبِ حلال
برای ازدواج و
زندگیِ ایده آل
بِگیم خدایا ممنون
برای این حِس و حال
برای شادی ها مون
که کرده غم ها رو چال
🖌 شاعر : علیرضا قاسمی
•┈•••❄️🌿🌺🌿❄️•••┈•
#شب_یلدا
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه
#شب_یلدا
💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷
👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
شب یلدا
برای جشنِ یلدا
بلندترین شبِ سال
دوباره جمعِ فامیل
به رسمِ خوبِ هر سال
کنارِ هم نِشَستیم
خوشحال و شاد و سرحال
یه هندونه رویِ میز
با چند تا کارد و چنگال
یه دیسْ انارِ تازه
نارنگی و پرتقال
با یک کیلو آجیل که
برای وقتِ سریال
خریده بود آقا جون
از حاج حسینِ بَقال
مادر بزرگ با خنده
میگفت یا شانس و اِقبال
خدا کُنه نباشه
هِندونَمون یه وقت کال
آقا جون از تَهِ دل
خندید و گفت به هر حال
مهم اینه که هستیم
ما دورِ هم خوش احوال
حالا بیار خانوم جون
لطفاً تو از تو یخچال
اون کیسه ای که داره
یه چند تایی توش بَلال
تا من بِگم به محسن
یا شایَدَم سِد جلال
دُرست کُنه بَرامون
بَلالارو رو ذُغال
بگو به بچههای
کوچیک و هم نونَهال
که واسَشون خریدم
کلوچه من از شمال
کلوچه های عالی
خوشمزه وُ پُر خَلال
مادر بزرگ با لبخند
با قلبی پاک و زُلال
گُفتِش منم بَراتون
دارم یه هدیه امسال
برای بچه ها من
بافتَم با کاموا یک شال
میشه یه چیز بگم من ؟
اگه نداره اِشکال
بیاید دعا کُنیم ما
به دَرگَهِ ذوالجلال
دعا برای روزی
برای کَسبِ حلال
برای ازدواج و
زندگیِ ایده آل
بِگیم خدایا ممنون
برای این حِس و حال
برای شادی ها مون
که کرده غم ها رو چال
🖌 شاعر : علیرضا قاسمی
•┈•••❄️🌿🌺🌿❄️•••┈•
#شب_یلدا
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه
#شب_یلدا
💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷
👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir