#میلاد_امام_رضا (علیه السلام)
#شعرکودکانه
💐 افتخار شهر ما 💐
خانه ات انگار هست
یک بهشت رنگ رنگ
گنبد و گلدسته ات
کرده مشهد را قشنگ
هر کجا با بودنت
پر شده از زائران
هی مسافر می رسد
از زمین و آسمان
می شوند آن ها همه
میهمان شهر ما
هر کجا پر می شود
از صدای یا رضا
شهر ما با زائران
یک بهشت با صفاست
گنبد و گلدسته ات
افتخار شهر ماست
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#میلاد_امام_رضا_ع
#شعرکودکانه
#پوستر
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#داستان_امام_رضا (علیه السلام)
#داستان_کودکانه
خادم کوچولو
من یک آرزوی بزرگ دارم. دلم میخواهد وقتی بزرگ شدم، خادم حرم امامرضا(علیه السلام) بشوم و لباس مخصوص بپوشم و به زائرها کمک کنم: کفشها را از زائرها بگیرم، جفتشان کنم و توی جاکفشی بگذارم یا مثلاً موقع نماز صفها را مرتب کنم و اگر بچهای گم شد ، کمکش کنم تا پدر و مادرش را پیدا کند.
بعد از اینکه مامان زیارتنامهاش را خواند، آرزویم را به او گفتم. مامان گفت: «چه آرزوی خوبی! از امامرضا(علیه السلام) بخواه تا کمکت کنه که به این آرزو برسی.»
مامان کمی فکر کرد؛ بعد گفت: «البته از حالا هم میتونی خادم امامرضا(علیه السلام) باشی، از همین حالا که توی حرم نشستیم!»
تعجب کردم. پرسیدم:« چهجوری؟»
مامان گفت:« کاری نداره: یککم به اطرافت دقت کن.»
کمی اینطرفوآنطرف را نگاه کردم. چند تا مُهر گوشهای افتاده بود. بلند شدم. مُهرها را برداشتم و توی جامُهری گذاشتم؛ بعد چند تا زیارتنامه را دیدم که روی زمین افتاده بود. تندی رفتم و آنها را هم برداشتم و گذاشتم توی قفسۀ مخصوصشان. یک پسرکوچولو را دیدم که داشت با یک زیارتنامه بازی می کرد و نزدیک بود برگههایش را پاره کند. یک شکلات به پسرکوچولو دادم و گفتم: «میشود مواظب زیارتنامه باشی و پاره یا کثیفش نکنی؟» پسرکوچولو شکلات را گرفت و زیارتنامه را به من داد.
وقتی از حرم برگشتیم، خیلی خوشحال بودم؛ چون توی حرم، چند تا کار کوچولوی خوب انجام داده بودم
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#میلاد_امام_رضا_ع
#داستان
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
17.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#کلیپ
✅ حتما ببینید:
چالش زیبای لهجه مشهدی!!!
🔹 بچه محله امام رضایم
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#میلاد_امام_رضا_ع
#کلیپ
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
🏴بسته ویژه سالروز
#رحلت_امام_خمینی (ره)
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#رنگ_آمیزی
#امام_خمینی
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#شعر_کودکانه
🌹 امام خمینی (ره)
یک روز با مادر
روزی که باران بود
رفتیم آنجا که
نامش جماران بود
مادر برایم گفت
از انقلاب ما
از او که عکسش بود
سرتاسر آنجا
میگفت او بوده
بابای مرد و زن
آمد که آزادی
باشد در این میهن
ما بچهها را هم
امّید خود نامید
تا زل زدم بر او
عکسش به من خندید
من هم شبیه او
در فکر ایرانم
سربازی از نسلِ
پیر جمارانم
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#شعرکودکانه
#امام_خمینی
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
🦋 داستان🦋
#داستان پیرمرد باغبان و امام خمینی رحمه الله علیه
✅آن وقت ها،توی شهر کوچکی ،امام ما در خانه ای کوچک زندگی می کرد.
خانه ی او یک باغچه داشت.باغچه ای بی گل .بچه های امام آن باغچه را دوست داشتند.دلشان میخواست توی آن گل بکارند.گل های سفید وصورتی ،گل اطلسی،لاله عباسی،یاس سفید وخوشبو .
اماخاک باغچه خوب نبود،باید عوض میشد.قرار شد که برای باغچه خاک تازه بیاورند.یک روز سرظهر ،وقتی مادر سفره نهار ،صدای در خانه که بلند شدیکی از بچه ها دویدو در باز کرد.پشت در پیرمردی بود که کیسه بزرگی را بر روی شانه اش انداخته بود .توی آن کیسه خاک بود پیرمرد پیرمرد برای باغچه کوچک خانه خاک آورده بود او نفس نفس میزد و زیر ان بار سنگین عرق میریخت با دست های پیر وخاکی پیشانی اش را پاک می کرد بازبان لبهای خشکش را خیس می کرد .
امام وبچه ها دور سفره نهار نشسته بودند بوی غذا در اتاق پیچیده بود بچه های کوچک گرسنه بودند بوی غذا گرسنه ترشان کرده بود مادر برایشان غذا می کشید بچه ها میگفتند بیشتر یکم بیشتر!....
و مادر می گفت:بس است !غذا کم است با نان بخورید تاسیر شوید.مادر برای خودش وامام هم غذا کشید .بعد همه آماده غذا خوردن شدندیک مرتبه چشم امام از پنجره باز به حیاط افتاد.پیرمرد را دید.او داشت کیسه خاک را توی باغچه خالی می کرد .امام فهمید او خسته است .تشنه است.فهمید که حتما گرسنه هم هست .
با خودش گفت:باید برای او هم غذا ببریم اما توی قابلمه غذایی باقی نمانده بود .. مادر همه را کشیده بود.امام فکر کرد یک بشقاب خالی برداشت چند قاشق از غذای خودش را در آن بشقاب ریخت بعد بشقاب را جلوی بچه ها گرفت وگفت:بچه ها شما هم چند قاشق از غذایتان را توی این بشقاب بریزیدتا برای آن پیرمرد ببریم او هم مثل شما گرسنه است.
بچه ها ومادر هرکدام چند قاشق از غذایشان را توی بشقاب ریختند.بشقاب پرشدیکی از پسرها بشقاب غذا را برای پیرمرد برد .پیرمرد خوشحال شد خندید وتشکر کرد .
بعد دستهای خاکی اش را شست وبعد شروع کرد به خوردن .با چه لذتی می خورد!....غذای ان روز برای بچه ها با همیشه فرق داشت ازهمیشه خوشمزه تر وبهتر بود .آن روز بچه ها خیلی خوشحال بودند.آن ها یک درس خوب از پدرشان یاد گرفته بودند.
به نقل از دختر امام خمینی رحمت الله علیه
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_خمینی
#داستان
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
زندگی به سبک روح الله_190170044546.zip
حجم:
1.18M
🦋 زندگی به سبک روح الله 🦋
🔹ده پوسترنمایشگاهی برداشتهایی ازسیره خانوادگی حضرت امام خمینی(ره)
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_خمینی
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
🏴بسته ویژه سالروز
#رحلت_امام_خمینی (ره)
#شعرکودکانه
پرنده وار آمدی
امام غنچه ها شدی
امید قلب کوچک
تمام غنچه ها شدی
تو آمدی و باز هم
بهار شد، بهار شد
دل تمام دانه ها
به تو امیدوار شد
تو با کلام گرم خود
صدا زدی جوانه را
پر از ترانه کرده ای
سکوت سبز دانه را
پرنده وار پر زدی
به سوی شهر لاله ها
اگر چه رفته ای ولی
نرفته ای ز یاد ما
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_خمینی
#شعر
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#بسته_دهه_فجر
#امامِ_کودکان 1⃣
«محبت به کودکان»
امام در برخوردهای خصوصی با افراد، به خصوص کودکان، عواطف خودشان را خیلی روشن و مشخص و در کمال محبت نشان می دادند.
وقتی کودکی با والدینش نزد ایشان می آمد، ابتدا به او توجه می کردند و محبت خودشان را نشان می دادند که از علائم این ابراز محبت، گرفتن دست بچه ها میان دستانشان و زدن روی دست و یا لمس کردن گونه های آنها بود. 😊
📌ادامه دارد...
🌹شادی روح امام خمینی صلوات🌹
🍀اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم
•┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈•
#دهه_فجر
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#امامِ_کودکان
#داستان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#امام_خمینی
#امامِ_کودکان 2⃣
«آزادی عمل»
بچه ها در حضور امام بسیار آزاد بودند و تا وقتی امام حضور داشتند وسعت عملشان بیشتر از زمانی بود که ایشان نبودند چون فکر می کردند یک حامی دارند و اگر عمل نادرستی انجام بدهند، ما به احترام امام اعتراض نمی کنیم. در نتیجه وقتی امام می آمدند به جای اینکه بچه ها یک مقدار آرامتر باشند، فکر می کردند که حالا هر کاری دلشان بخواهد می توانند بکنند.
📌ادامه دارد...
🌹شادی روح امام خمینی صلوات🌹
🍀اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم 🍀
•┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈•
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#امامِ_کودکان
#داستان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
21.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_خمینی
#کلیپ
🎥 #ببینید ویژه ارتحال امام خمینی رحمت الله علیه
💢 جاذبه و دافعه امام خمینی رحمت الله علیه
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_خمینی
#کلیپ
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#رحلت_امام_خمینی (ره)
🌷#شعرکودکانه
من فقط عکس تو را
دیدهام توی کتاب
قصهها دربارهات
خواندهام شب وقتِ خواب
من شنیدم آمدی
بهمن پنجاهوهفت
آمدی با خندهات
غصهها از بین رفت
سالها مانند کوه
در جماران بودهای
واقعاً تو رهبرِ
خوب ایران بودهای
بودهای بابابزرگ
تو برای بچهها
ای امام نازنین
کاش میدیدم تو را!
شاعر: خانم داوری
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_خمینی
#شعر
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir