🖤
ایام فاطمیه بود .من در شمیران
پای منبر سید می رفتم منبرش که
تمام شد، برگشت به من گفت که فلانی! گفتم : بله،
گفت: حالش را داری امشب برویم با همدیگر الواطی کنیم؟
من اول تعجب کردم،گفتم:
آقا شوخی تان گرفته؟
گفت : نه، امشب می خواهیم برویم
#الواطی، پول منبر را گرفتیم پولدار
شدیم، حالش را داری بیا تا برویم؟
کنجکاو شدم خیلی اصرار کرد گفتم برویم میخواستم بفهمم چه میکند🤔
دیدم چند تا زن #فاحشه گوشه و کنار
میدان ایستاده بودند.
یکی جوان تر بود، سید گفت :
برو آن جوان تر را صدا بزن بیاد،
ما رفتیم و دیدیم دختر جوانی است
اشاره کردم: بیا، راه افتاد امد دم در
ناگهان .....😳😱😱
🔻ادامه این ماجرای واقعی اینجا #سنجاقه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/887488747C567bff4186