#لازمه_خدا_با_من_حرف_بزند؟ چرا خدا با آدم حرف نمی‌زند؟ آدم با خدا حرف بزند خدا یک چیزی بگوید. اینکه خدا حرف نمی‌زند نه اینکه کلاس بخواهد بگذارد؛ البته خدا کلاس دارد ولی نه اینکه چون بزرگ است با ما حرف نمی‌زند. چون نیازی نیست با ما حرف بزند. چی بگوید؟   سال‌هاست دارم فکر می‌کنم خدا احیاناً چی خوب است بگوید؟ هر چی فکر می‌کنم می‌بینم این هم لازم نیست بگوید. بعد به ذهنم می‌آید که فلان چیز را بگوید بد نیست، می‌گویم آن هم لازم نیست بگوید. همین نگاه می‌کند به آدم، دیدی که خدا همین‌جوری. الآن همین الآن دارد به همۀ ماها دارد همین تک‌تک نگاه می‌کند. اصلاً من اینها را می‌گویم خدا به شما می‌گوید که اصلاً لازم بود این بگوید اینها را؟ تو که خودت می‌دانستی. به پیغمبرش می‌فرماید: «إنّما أنتَ مُذَکِّر»؛ تو یادآوری کن اینها خودشان بلد هستند.   خداوند متعال می‌فرماید که لازم است من توضیح بدهم که من هوای تو را دارم؟ من کار دیگر دارم؟ من برای چی تو را آفریدم؟ لازم است من بگویم من تو را دوست دارم؟ لازم است بگویم من حمایت می‌کنم از تو؟ پس من برای چی تو را آفریدم؟ لازم است بگویم من قدرتم خیلی بالاست؟ لازم است بگویم من مهربانم؟ چی را من لازم است توضیح بدهم بگو من توضیح بدهم. اگر لازم است کدامش را بگویم؟ لازم است بگویم تو چرا دل بستی به کس دیگر غیر از من؟ کارها که دست خود من بود. من چی را بگویم؟! چی را برایت توضیح بدهم؟ اصلاً حرف نمی‌خواهد بزند خدا. فقط ما به این حرفهای نزدۀ خدا نگاه کنیم، بعد چی بشود؟ بعد آرام بشویم.