قصه ای کودکانه و آموزنده درباره عجول بودن
قصه شب”خرس عجول”: یک روز خانم خرسه به بچه اش گفت: «آهای خرسکم، ممکن است از تو خواهش کنم که با سرعت بروی و مقداری گل های قشنگ برای من بیاوری؟»
خرس کوچولو گفت: «بله، البته مامان. حتما می روم و برایت می آورم.»
و آن قدر شتابزده از در بیرون رفت که نتوانست تمام حرف های مادرش را بشنود، مادرش به دنبال او فریاد کشید: «فقط مواظب باش تا برگ بوته ای را که میوه انگوری شکلی دارد نچینی. چون آنها پیچک های سمی هستند و باعث خارش و سوزش بدن می شوند…»
خرس کوچولو تمام جنگل را گشت و به این طرف و آن طرف نگاه کرد تا گل های شفاف و خوشرنگی پیدا کند و جمع کند. گل های یک بوته زرد و بسیار خوشرنگ بود.
خرس کوچولو به خودش گفت: «رنگ این گل ها از همه قشنگ تر است. باید مقداری از آنها بچینم.» یکی از آنها را چید و باز هم به راه افتاد و رفت و رفت تا اینکه چشمش به گل های درخشان و قرمزرنگ یک بوته افتاد.
خرس کوچولو با خود فکر کرد: «من باید چند دسته از اینها را هم بچینم.»
عجله کردن
عجول بودن
اما در همان موقع چشمش به قطعه زمینی افتاد که پر از بوته های عجیب بود و برگ آن بوته ها خوشرنگ تر و شفاف تر از هر برگ دیگری بود، آن پیچکها در نوک شاخه ها خوشه هایی شبیه به انگور داشتند.
او آنقدر از آن گل ها چید و چید تا دسته بسیار بزرگی از گل های سرخ رنگ درست کرد. بعد هم به طرف خانه بازگشت. اما هنوز خیلی راه نرفته بود که بینی اش خارش گرفت و او با پنجه کوچولویش شروع به خاراندن بینی اش کرد.
#ادامه در نویسه بعد 👇🏻🙏🏻
...🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
#ادامه داستان ....👇🏻🙏🏻😉
ناگهان خارش بینی اش شدیدتر شد. خرس کوچولو سوزش بسیاری در دماغش احساس می کرد.
بعد پنجه اش هم شروع به خارش کرد و بعد کم کم این خارش به تمام بدنش سرایت کرد و یکدفعه تمام بدنش از نوک گوش ها تا سر پنجه هایش آتش گرفت و شروع به خارش و سوزش کرد.
چند دقیقه بعد او به در خانه اش رسید. در زد و با عجله وارد شد.
گل ها را به دست مادرش داد و شروع به خاراندن بدنش کرد. مادرش که گل ها را شناخت، دسته گل های سرخ رنگ را بیرون آورد و پرت کرد و گفت: «مگر نگفتم که این گل ها را نچینی! باز رفتی گل های پیچک سمی را چیدی؟»
خرس کوچولو گفت: «من این کار را کردم؟ مگر به من چه گفتی؟»
مادرش گفت: «به تو نگفتم که بوته پیچکی را که میوه خوشه انگوری دارد نچین.
نگفتم آنها پیچک های سمی هستند و دست زدن به گل های این بوته خارش و سوزش می آورد.»
بعد خرس کوچولو را بغل گرفت و گفت: «حالا بیا بدن تو را خوب بشویم.» بعد هم مقداری داروی مسکن به بدن او مالید تا خارش آن کم شود.»
خرس کوچولو بعد از چند لحظه به مادرش گفت: «خارش بدنم کمی خوب شد، حالا می خواهم بروم و برایت یک دسته گل بوته رز بیاورم.»
مادر خندهای کرد و گفت: «خوب است. گل های بوته رز خیلی دوست داشتنی و قشنگ هستند.»
خانم خرسه به فرزندش گفت: «آهای خرس کوچولو یک دقیقه صبر کن. پیش از اینکه بدوی و بروی به حرف های من گوش کن.» خرس کوچولو ایستاد و به حرف های مادرش کلمه به کلمه گوش کرد و بعد از اینکه کاملا مطمئن شد همه حرف های او را شنیده است، از در بیرون رفت..
نویسنده: مری هلیتون
مترجم: گیتا شیواخواه
برگرفته از کتاب “قصه هایی برای خواب کودکان”
🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
برای کودک خواسته خود را《 کوتاه 》بیان کنید
مثلا :
به جای گفتن : «این چه و ضعیه همه آشغالها
رو ریختی روی زمین»
بگوئید:
«جای هسته میوه توی سطل آشغاله»
کوتاه، مفید و کارآمد
با بچهها سخن بگویید.
👨🏫 👩🦳
🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🍃ولادت بانوی آب و آینه
زهرای مرضیه🍃طاهره ی مطهره
🍃زهرای زکیه🍃و روز زن 🍃
و روز مادر
💚🍃بر شما مبارک🍃💚
🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
مادر خوب!
ماهیگیر طعمه ای را به قلاب می زند و مابقی #صبر است.
برای انجام کار خوب توسط فرزندت، هر روز طعمه ای را به قلاب بزن و صبور باش.
🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
برای ریشه یابی مشکل،
کودک را تحلیل نکنید،
بلکه رابطه خود با کودک
را تحلیل کنید.
"درایکورس
"🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
لازم است فرزندانمان را از کودکی با وقایع تاریخی وطن و محل زندگیشان آشنا کنیم و در ذهن آنها فرهنگ غنی و انقلابی ایران را نهادینه کنیم.
#وقایع انقلاب اسلامی به زبان کودکان
در روز ۴ بهمن ۱۳۵۷ چهارشنبه رژیم مزدور شاه برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد و در ۵ بهمن ۱۳۵۷ دولت بختیار ۳ روز فرودگاههای کشور را بست.
اما در روز ۹ بهمن ۱۳۵۷ فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد و در پی اعتصابات و تظاهرات و راه پیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.
در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند.
در روز ۲۱ بهمن دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود ولی حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند. در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.
در بیست و دو بهمن ۱۳۵۷ تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده و سرانجام با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم ایران رژیم ستمشاهی پس از ۵۷ سال ظلم و ستم متلاشی گردید.
مبارزه پانزده ساله به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر رسید و با سرنگونی نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران پیروز گردید.
"🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞
✅پرسش👇
پسر 6 سالهام اسباببازىهايش را خراب مىكند. علت چيست ؟
پاسخ👇
اولا که زیاد جای نگرانی ندارد چون معمولا کودکان در این سن خیلی در نگه داری وسایل اسباب بازیشان دقت نمیکنند و به راحتی آنها را از بین میبرند،
اما اگر دید که این مسئله از حالت طبیعی خارج شده است و به صورت یک حالت روانی تبدیل شده است باید منشا آن را هرچه سریع تر پیدا کنید و در راستای حل آن اقدام کنید.
ممکن است علت فضای پر اضطراب و استرس در خانه باشد که باید به روابط بین والدین دقت کرد و روابط را مورد بررسی قرار داد و اکر نیاز به تغییر بود حتما سریع انجام شود،
ممکن است به خاطر کم توجهی پدر و مادر فرزند برای جلب توجه دست به هم چنین عملی بزند
ممكن است مسائلي در محيط و ارتباط با همسن و سالانش منجر به شكل گيري پرخاشگري و نهايتا اين كار شود
بنابراین عوامل متعددی میتواند در این اتفاق دخیل باشد که باید به دقت بررسی شود.
حتما اين عوامل بايد توسط متخصص بازي درمانگر در جلسه ی خصوصی با کودک مورد بررسي قرار گيردو درمان شود
👨🏫 👩🦳
"🧡┏━━━🍃🍂
🆔 @amoohadi313 🌿🌹
┗━━━🍂 🦋🌞