👈 #معمای_طنز #خنده_دار 😍
🌸 اگر داخل دهان گربه 🐱 ،
🌸 یک زنبور 🐝 برود ،
🌸 گربه چه صدایی در میآورد ؟
👈 پاسخ : میوز میوز
🔮 @amoomolla
#شوخی #خنده
🌷 داستان ام البنین ، بانوی نازنین 🌷
🌷 قسمت ششمین 🌷
🌸 پدر فاطمه ، نزد همسر و دخترش آمد
🌸 و از بیرون ، به حرف های آنها گوش می کرد
🌸 ثمامه ، در حال شانه زدن موهای دخترش بود
🌸 فاطمه در فکر عمیقی فرو رفته بود .
🌸 مادرش ، متوجه او شد و گفت :
🌹 چی شده دخترکم ؟!
🌹 انگار تو فکری ؟
🌸 فاطمه گفت :
🌷 مادر ، راستش ، دیشب خواب عجیبی ديدم
🌷 در باغ سرسبز و پردرختی نشسته بودم
🌷 نهرهای روان و ميوه های فراوان ،
🌷 در آنجا وجود داشت .
🌷 ماه و ستارگان می درخشيدند
🌷 و من به آن ها چشم دوخته بودم
🌷 و درباره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا ،
🌷 فکر می کردم .
🌷 در اين افکار غرق بودم
🌷 که ناگهان دیدم ماه از آسمان فرود آمد
🌷 و در دامن من ، قرار گرفت .
🌷 که نور خیلی زیبایی از آن می درخشید
🌷 نوری که چشمها را خيره می کرد .
🌷 در حال تعجب و تحير بودم
🌷 که ناگهان سه ستاره نورانی ديگر هم ،
🌷 پایین آمدند و در دامنم نشستند .
🌷 نور آنها نيز مرا مبهوت کرده بود .
🌷 هنوز در حيرت و تعجب بودم
🌷 که صدایی داد و مرا با اسم خطاب کرد
🌷 من صدايش را می شنيدم
🌷 ولی گوینده را نمی ديدم .
🌷 شنیدم که به من می گفت :
🕋 فاطمه !
🕋 مژده باد تو را به سيادت و نورانيت .
🕋 به ماه نورانی و سه ستاره درخشان .
🕋 که پدرشان ، سيد و سرور همه انسانها ،
🕋 بعد از پيامبر گرامی است .
🌷 پس از آن ، از خواب بيدار شدم
🌷 در حالی که می ترسيدم .
🌷 مادرم ! به نظر شما ،
🌷 تاويل رؤيای من چيست ؟!
🌹 ادامه دارد ... 🌹
🔮 @amoomolla
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹
☀️ او مسلمان شد .
🌷 He become a Muslim .
👈 هی ، بِکام اِ مُوسلِم
☀️ و نام علی را برای خود برگزید .
🌷 and adopted the name “ Ali ”
👈 اَند اِداپتِد دِ نِیم اَلی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ مفردات :
🌸 شدن : become ( بِکام )
🌸 برگزیدن، انتخاب کردن : adopted ( اِداپتِد)
🔮 @amoomolla
#انگلیسی
49.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شش قهرمان و نصفی
🇮🇷 طنز ، ماجراجویی
🇮🇷 قسمت چهارم
@amoomolla
🌸 معلم گفت :
👈 موضوع انشا : قرنطینه را چگونه گذراندید ؟
🌸 دانش آموز گفت :
به نام خدا
🌷 رختخواب را جمع می کردیم ،
🌷 سفره را پهن می کردیم .
🌷 سفره را جمع می کردیم ،
🌷 رختخواب را پهن می کردیم .😂😂
💟 @amoomolla
27.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای آرمن
🇮🇷 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی
🇮🇷 قسمت چهارم : تصمیم بزرگ
🔮 @amoomolla
#آرمن #کارتون #انیمیشن
سلام دوستان گلم
ولادت با سعادت امام علی علیه السلام
بر شما و خانواده محترمتان مبارک .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ترانه کودکانه امام زمان
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 انیمیشن طنز دیرین دیرین
🇮🇷 این قسمت : نصیحت کلفت
🇮🇷 نکته اخلاقی : صرفه جویی در مصرف انرژی
@amoomolla
#دیرین_دیرین #طنز
33.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای کیخان
🇮🇷 علمی ، تخیلی ، هیجانی ، کارآگاهی
🇮🇷 قسمت نهم
🔮 @amoomolla
#کارتون #انیمیشن #کیخان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 قسمت ۴۱۲ : عطر خاله
🔮 @amoomolla
🎥 #کارتون #انیمیشن #مهارتهای_زندگی
40.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شش قهرمان و نصفی
🇮🇷 طنز ، ماجراجویی
🇮🇷 قسمت پنجم
@amoomolla
وفات حضرت زینب کبرا ،
خواهر امام حسن و امام حسین علیهم السلام ،
به شما و خانواده محترمتان ، تسلیت عرض می کنم
🌷 داستان ام البنین ، بانوی نازنین 🌷
🌷 قسمت هفتمین 🌷
🌸 ثمامه مادر فاطمه ،
🌸 به دختر فهيمه و عاقله اش گفت :
🌹 دخترم ! رؤيای تو صادقه است .
🌹 یعنی به زودی ،
🌹 تو با مرد جليل القدری که ،
🌹 مجد و عظمت فراوانی دارد ،
🌹 ازدواج می کنی .
🌹 مردی که مورد اطاعت امت خود است .
🌹 و از او صاحب چهار فرزند می شوی .
🌹 که اولين آنها ،
🌹 چهره اش مثل ماه درخشان است .
🌹 و سه تای ديگر ، مثل ستارگان اند .
🌸 حزام ، پدر فاطمه ،
🌸 پشت در ایستاده بود ،
🌸 و به صحبت های دوستانه و صميمانه آنها ،
🌸 گوش می داد .
🌸 صبر کرد تا حرفشان تمام شود ،
🌸 سپس وارد اتاق شد .
🌸 و از ثمامه و فاطمه ،
🌸 در مورد پذيرش امام علی ( عليه السلام ) ،
🌸 سؤال کرد و گفت :
☀️ ای ثمامه ! آيا دخترمان را ،
☀️ شايسته همسری اميرالمؤمنين می دانی ؟
☀️ بدان که خانه او ، خانه وحی و نبوت است ،
☀️ خانه علم و حکمت و آداب است .
☀️ اگر دخترت را ، لايق اين خانه می دانی
☀️ که خادمه اين خانه باشد
☀️ خواستگاری امام علی را قبول کنيم ،
☀️ و اگر دخترت ، اهليت آن خانه را ندارد
☀️ پس نه قبول نمی کنیم ؟
🌸 ثمامه ، قلبی پر از عشق به امامت داشت
🌸 بدون معطلی گفت :
🌹 ای حزام ! به خدا سوگند
🌹 من او را خوب تربيت کردم
🌹 و از خدای متعال و قدير خواستارم
🌹 که فاطمه ام ، واقعا سعادتمند شود
🌹 و صالح و شایسته آن خانه باشد
🌹 و برای خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين ،
🌹 همسری شایسته و نیکو باشد .
🌹 پس او را به مولایم علی بن ابيطالب ،
🌹 تزويج کن .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
🔮 @amoomolla
🌷 چیستان و معمای حضرت زینب 🌷
🕌 ۱. نام پدر حضرت زینب ؟!
🕌 ۲. نام مادر حضرت زینب ؟!
🕌 ۳. لقب حضرت زینب ؟!
🕌 ۴. معنی کلمه زینب ؟!
🕌 ۵. محل تولد حضرت زینب ؟!
@amoomolla
🌷 چیستان و معمای حضرت زینب ۲ 🌷
🕋 ۱. روز ولادت حضرت زینب ؟!
🕋 ۲. روز وفات حضرت زینب ؟!
🕋 ۳. حرم حضرت زینب کجاست ؟!
🕋 ۴. برادر حضرت زینب که هم امام بود و هم در کربلا شهید شد ؟!
🕋 ۵. برادر حضرت زینب که به شجاعت و سقایی ، معروف است ؟!
🕋 ۶. روز ولادت حضرت زینب را ، چه نام گذاشتند ؟!
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت نوزدهم : وصیت نامه
🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان
🔮 @amoomolla
🕌 #کارتون_ایرانی #فیلم_ایرانی
🕌 #جوانمردان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای آقای معلم و بچه ها
🇮🇷 قسمت اول : آقا اجازه
@amoomolla
#کارتون
🌹 ما که بچه بودیم با تشک و بالش واسه خودمون خونه درست می کردیم ،
👈 اما بچههای الان ، خونه چادری دارن .
🌹 ما به ماشینامون نخ می بستیم تا راه برن ،
👈 بچه های امروزی ، ماشین کنترلی دارن .
🌹 ما موشک کاغذی درست میکردیم ،
👈 اما اینا هلیکوپتر پرنده دارن .
🌹 ما ته امکاناتمون سگا و آتاری بود ،
👈 اما اینا ، تبلت و پلیاستیشن و آیپد دارن
🌹 ولی خداییش بازم ما بیشتر خوش بودیم..
😊 👌 😍
🔮 @amoomolla
🕌 مهمترین نمود آموزش و پرورش ،
🕌 در حوزه احکام و عبادات ، نماز است .
🕌 نماز ، بزرگترین فریضه الهی ،
🕌 و پیش درآمد قبولی اعمال و عبادات است .
🕌 بنابراین ؛
🕌 از معلمان و مربیان و مدیران آموزشی عزیز ،
🕌 تقاضامندیم که نسبت به آموزش نماز ،
🕌 تمام تلاش خود را بکنند .
🔮 @amoomolla
🌷 داستان ام البنین ، بانوی نازنین 🌷
🌷 قسمت هشتمین 🌷
🌸 عقيل برادر امام علی علیه السلام ،
🌸 با اجازه فاطمه و پدرش ،
🌸 عقد بين اين دو بزرگوار را اجرا کرد .
🌸 آن هم با مهريه ۵۰۰ درهم ،
🌸 که سنت رسول خدا بود .
🌸 اما پدر فاطمه گفت :
🌹 دختر ما ، هديه ای است از سوی ما ،
🌹 به پسرعموی رسول خدا .
🌹 و ما طمع به مال و ثروت او ندوخته ايم .
🌸 فاطمه کلابيه ،
🌸 سراسر نجابت و پاکی و خلوص بود .
🌸 او را به طرف خانه امام علی بدرقه کردند .
🌸 هنگامی که می خواست وارد خانه شود ،
🌸 ایستاد و مکث کرد .
🌸 و پا به خانه امام علی علیه السلام نگذاشت
🌸 به او گفتند : چرا وارد نمی شوید ؟
🌸 فاطمه گفت :
🍎 تا دختر بزرگ حضرت فاطمه علیهاالسلام ،
🍎 یعنی حضرت زینب اجازه نفرمايند
🍎 وارد خانه نمی شوم .
🌸 اين سخن او ،
🌸 نهايت ادب او را به خاندان امامت می رساند.
🌸 حضرت زینب ، اجازه ورود ایشان را دادند
🌸 فاطمه نیز با خوشحالی وارد خانه شد .
🌸 همان روز اول ، که پا در خانه امام گذاشت
🌸 حسن و حسين عليهماالسلام ،
🌸 مریض در بستر افتاده بودند .
🌸 عروس تازه نیز ،
🌸 به محض آنکه وارد خانه شد ،
🌸 خود را به بالين آن دو عزيز رسانيد
🌸 و همچون مادری مهربان ،
🌸 به دلجويی و پرستاری از آنان پرداخت
🌸 و همواره می گفت :
🍎 من کنيز فرزندان فاطمه هستم .
🌸 هر وقت امام علی علیه السلام ،
🌸 فاطمه را صدا می زد ،
🌸 حسن و حسین و زینب ،
🌸 به یاد مادرشان می افتادند و گریه می کردند
🌸 بعد از گذشت مدت کوتاهی ،
🌸 از زندگی مشترکش با امام علی عليهالسلام ،
🌸 به اميرالمؤمنين پيشنهاد کرد
🌸 که به جای « فاطمه » ،
🌸 او را ام البنين صدا بزند
🌸 تا فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام ،
🌸 به ياد مادرشان ، فاطمه زهرا نيفتند
🌸 و در نتيجه ، خاطرات تلخ گذشته ،
🌸 در ذهن آنها تداعی نگردد
🌸 و رنج بی مادری ، آنها را آزار ندهد .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
🔮 @amoomolla