🌹 بهترین شخص کسی است ،
🌹 که قرآن را یاد بگیرد
🌹 و به دیگران نیز ، یاد بدهد .
✍ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
🌸 قرآن رو زیبا بخون
🌸 یاد بده به این و اون
🌸 تا شوی تو بهترین
🌸 فرشتهی نازنین
🌸 فرزند خوب و نازم
🌸 کودکِ دلنوازم
🌸 قرآن کتاب خداست
🌸 پر از حرفای زیباست
🌸 قرآن کتاب دینه
🌸 حافظ مسلمینه
🌸 معجزهی پیامبر
🌸 هدایت است و رهبر
🌸 قصّه داره برامون
🌸 دانش های فراوون
🌸 هر کی قرآن بخونه
🌸 دانا و خوش زبونه
🇮🇷 @amoomolla
#قرآن
#جشن_قرآن
#تربیت_دینی_کودک
🌹 چیستان و معمای قرآنی 🤔
🌹 ۱. به کدام امام ، قرآن ناطق می گویند ؟
👈 امام علی علیه السلام
🌹 ۲. اولین کار امام علی علیه السلام ،
🌹 پس از رحلت پیامبر اکرم چه بود ؟
👈 جمع آوری و تنظیم قرآن کریم
🌹 ۳. کدام کتاب ، به برادر قرآن معروف است ؟
👈 نهج البلاغه
🌹 ۴. کدام کتاب ، به خواهر قرآن معروف است ؟
👈 صحیفیه سجادیه
🌹 ۵. اولین مفسر قرآن کریم ؟
👈 امام علی علیه السلام
🌹 ۷. آن چیست که بهار قرآن است ؟
👈 ماه مبارک رمضان
🇮🇷 @amoomolla
#قرآن
#جشن_قرآن
#تربیت_دینی_کودک
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹
📖 آیا علاقه مند به یادگیری قرآن هستید ؟
🕋 are you interested
🕋 in learning quran ?
🎼 تلفظ :
👈 آر یو اینترِستِد این لِرنینگ کُرآن
🇮🇷 @amoomolla
#قرآن
#جشن_قرآن
#تربیت_دینی_کودک
🐧 بچه های باهوش من !
🐧 یکی از پنگوئن ها ، با بقیه فرق داره
🐧 کی می تونه پیداش کنه ؟!!
🐧 باهوشا ، بسم الله
🇮🇷 @amoomolla
#معما #معمای_تصویری
45.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 آهنگ زیبا برای دختران
🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه های طوطی نارگیلی 8 🦜
گابی دیگه مسواک می زنه
🔶 گابی یه گاو بامزه و مهربونه که خیلی شیرینی و شکلات دوست داره. اما دندون هاش...
🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۲۸ 🚥 بعد از اتمام مجلس ، 🚥 جمعیت دور تا دورم حل
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت ۲۹
🌹 گفت : حرفت را قبول دارم
🌹 ولی بازم قانع نشدم .
🇮🇷 گفتم : به نظر شما ،
🇮🇷 چقدر آیه و روایت ،
🇮🇷 در شأن امام علی و اهل بیت داریم ؟!!
🌹 گفت : خیلی
🇮🇷 گفتم : چقدر آیه و روایت
🇮🇷 در شأن خلفای راشدین داریم ؟
🌹 گفت : هیچ
🇮🇷 گفتم : پس چرا می خوای
🇮🇷 پیرو کسانی باشی که مشروعیت ندارند ؟
🇮🇷 بهر حال یا امامت هست یا نیست
🇮🇷 اگر نیست ، ما که ضرر نکردیم
🇮🇷 و خدا هم به خاطر این اعتقاد ،
🇮🇷 ما را عذاب نمی کند
🇮🇷 چون با این اعتقاد ، به کسی ضرر نزدیم
🇮🇷 اما اگر امامت هست ، شما ضرر می کنید
🇮🇷 شما بازخواست می شوید .
🇮🇷 شما به خاطر عمل نکردن به آیات و روایات
🇮🇷 عذاب می شوید .
🚥 او نیز گریه کرد و گفت :
🌹 بسه دیگه ، حالا قانع شدم .
🌹 ممنون که روشنم کردی
🚥 یکی دیگه آمد و پرسید :
🌹 شما چرا در اذان ،
🌹 اشهد انّ علیا ولی الله می گوئید ؟
🚥 گفتم :
🇮🇷 اولا بفرمایید که شما قبول دارید
🇮🇷 کم یا زیاد کردن اذان ، اشکال دارد ؟
🇮🇷 یا قبول ندارید ؟!
🌹 گفت : معلومه که قبول دارم
🇮🇷 گفتم : خوب چرا شما ،
🇮🇷 « حی علی خیر العمل » را ،
🇮🇷 از اذان حذف کردید ؟
🇮🇷 چرا شما ،
🇮🇷 جمله « الصلاة خیرُ من النوم » را ،
🇮🇷 به اذان اضافه کردید ؟
🇮🇷 پیرمرد به فکر فرو رفت و جوابی نداد .
🇮🇷 گفتم : و اما جواب شما ،
🇮🇷 هیچ کدام از علما و فقهای شیعه ،
🇮🇷 شهادت بر امام علی را ،
🇮🇷 جزو اذان و اقامه نمی دانند
🇮🇷 بلکه به نیت استحباب ،
🇮🇷 در کنار شهادت بر رسالت پیامبر ،
🇮🇷 آورده می شود .
🇮🇷 پیرمرده خوشحال شد و گفت :
🌹 ممنون که آگاهم کردی
🚥 در همین لحظه ،
🚥 محافظم رحیم آمد و گفت :
🌹 آقای شیعه ، من دنبال آن آقا رفتم ،
🌹 حدس بزنید کجا رفت ؟
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
✍ شعر روز پنج شنبه
🕌 با ذکر پنج شنبه ها
🕌 میشیم ز غم ها رها
🕌 با لطف و یاد خدا
🕌 نمی مونیم ما تنها
🕌 لااله الاالله
🕌 خدایی نیست جز خدا
🕌 ملک الحق المبین
🕌 خدا هست فرمانروا
🇮🇷 @amoomolla
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 اولی به دومی گفت :
😍 اگه پلنگ ببینی ، چکار میکنی !؟
😍 دومی گفت : فرار می کنم
😍 اولی گفت : اگه اومد دنبالت چی ؟!
😍 دومی گفت : میرم بالای درخت
😍 اولی : اگه اومد بالای درخت چی ؟
😍 دومی گفت : میرم سر شاخه درخت .
😍 اولی گفت : اگه اونم اومد سر شاخه چی ؟
😍 دومی گفت : والا پلنگ ولم میکنه ،
😍 ولی توی فلان شده ولم نمی کنی ! 😂 😂
🇮🇷 @ghairat
😂 شوخی با مامانا 😂
😍 گفتم : مادر !
😍 گفت : جااانم !
😍 گفتم : درد دارم !
😍 گفت : دردت به جانم !
😍 گفتم : خسته ام !
😍 گفت : با خستگی ات پریشانم !
😍 گفتم : گرسنه ام !
😍 گفت : بخور از سهم نانم !
😍 گفتم : کجا بخوابم !
😍 گفت : روى چشمانم !
😍 گفتم : لیوان شکست !
😍 گفت : اى خدا ذلیلت کنه ،
😍 بمیرى راحت بشم از دستت 😂😂
🇮🇷 @ghairat
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😂 #خنده #شوخی #طنز #جوک
😍 بابام مریض شده بود
😍 واسه عیادتش ، کلی کمپوت و آبمیوه آوردن
😍 خداییش خیلی حال داد .
😍 قرار گذاشتیم
😍 این آبمیوه ها که تموم بشه
😍 پای داداشمو بشکونیم
😍 تا دوباره آبمیوه بخوریم . 😁😂
🇮🇷 @amoomolla
درسنامه و طرح درس پایه اول دبستان .pdf
2.76M
#درس_نامه
#طرح_درس
#کتاب_کار_مبلغان
#پایه_اول
❇️ موضوعات :
🌀 خودشناسی
🌀 ایمان به غیب
🌀 محبت به خدا و اهل بیت
🌀 نظام اسلامی ، ولایت فقیه و تقلید
🌀 نماز ، سپاس از خدا
🌀 گناه گریزی
🌀 حیا و عفت
🌀 صداقت و درستکاری
🌀 امر به معروف و نهی از منکر
🌀 اهمیت علم و دانش
🇮🇷 @amoomolla
✍ آموزش انگلیسی مذهبی
🕋 حیّ علی الصـلوة
🕋 بشتاب به سوی نماز
🕋 Come to pray
🕋 تلفظ 👈 کام تو پرِی
🇮🇷 @amoomolla
#انگلیسی_مذهبی
#آموزش_زبان
#نکات_تربیتی
#تربیت_دینی_کودک
🕌 وقتی که نماز می خوانید ،
🕌 اگر فرزندتان آمد
🕌 و از کمر و دوش شما بالا رفت ،
🕌 با مهر و محبت و با طمأنینه ،
🕌 او را پائین بیاورید
🕌 و یا رکوع و سجود را طولانی کنید
🕌 تا فرزندتان ، خسته شود
🕌 و با اختیار پائین بیاید ،
🕌 و یا با همان حالت ، نماز بخوانید .
🇮🇷 @amoomolla
🧐 چیستان و معمای مذهبی 🤔
معجزات پیامبران
🕋 ۱. پیامبری که از انگشت خود ، شیر نوشید ؟
👈 حضرت ابراهیم علیه السلام
🕋 ۲. معجزه ای که در قیامت ، شفاعت می کند ؟
👈 قرآن کریم
🕋 ۳. پیامبری که از معجزه خود ترسید ؟!
👈 حضرت موسی علیه السلام
🕋 ۴. پیامبری که از کوه ، شتر در آورد ؟!
👈 حضرت صالح علیه السلام
🕋 ۵. کدام پیامبر بزرگترین کشتی دنیا راساخت؟
👈 حضرت نوح علیه السلام
🇮🇷 @amoomolla
#چیستان #معما #معمای_مذهبی
#معمای_قرآنی #معمای_پیامبران
🧐 چیستان و معمای مذهبی 🤔
معجزات پیامبران
🕋 ۶. دو پیامبر ، که از زیر پایشان ، آب بیرون آمد ؟
👈 حضرت اسماعیل و حضرت ایوب
🕋 ۷. دو پیامبر ، که مردگان را ، زنده می کردند ، کورها را شفا می دادند و روی آب راه می رفتند ؟!
👈 حضرت عیسی و حضرت یسع
🇮🇷 @amoomolla
#چیستان #معما #معمای_مذهبی
#معمای_قرآنی #معمای_پیامبران
🧐 چیستان و معمای مذهبی 🤔
معجزات پیامبران
🕋 ۹. پیامبری که در شکم ماهی خوابید ؟!
👈 حضرت یونس علیه السلام
🕋 ۱۰. پیامبری که بدون پدر و مادر به دنیا آمد ؟
👈 حضرت آدم
🕋 ۱۱. پیامبری که بدون پدر به دنیا آمد ؟
👈 حضرت عیسی علیه السلام
🕋 ۱۲. پیامبری که چوبش اژدها می شد ؟!
👈 حضرت موسی علیه السلام
🕋 ۱۳. پیامبری که دریا را شکافت ؟!
👈 حضرت موسی علیه السلام
🇮🇷 @amoomolla
#چیستان #معما #معمای_مذهبی
#معمای_قرآنی #معمای_پیامبران
🌷 به هر کدام از فرزندان خود ،
🌷 مسئولیت های متناسب با سن او بدهید
🌷 مسئولیت دادن به کودکان ،
🌷 اعتماد به نفس آنها را افزایش می دهد .
🌷 هــرگاه ، مسئولیت خود را ، انجام دهد
🌷 هم رضایت خاطر پیدا می کند
🌷 و هم احساس می کند
🌷 که در خــانواده خود ، فرد مهمی است .
🇮🇷 @amoomolla
#تربیت
#تربیت_مربی
#تربیت_دینی_کودک
⛳️ در مسئولیت دادن به فرزندان ،
⛳️ نگران کمی سن آنها نباشید .
⛳️ مثلا از کودک ۳ یا ۴ ساله خـود ،
⛳️ بخواهید جعبه دستمال کاغذی را ،
⛳️ روی میز ناهارخوری بگذارد
⛳️ و یا از کودک ۷ ساله خود بخواهید
⛳️ لباس ها را پس از خشک شدن تا کند
⛳️ و در قفسه های مـــربوط به خود قرار دهد .
⛳️ سفره را پهن کند یا بردارد و...
🇮🇷 @amoomolla
#تربیت #تربیت_مربی #تربیت_دینی_کودک
🛸 در دعوای بچه ها ، دخالت نکنید .
🛸 بگذارید خودشان ، مشکلات خود را حل کنند
🛸 فقط آنها را تشویق کنید
🛸 که با دوستان خود ، مهربان باشند .
🛸 به آنها یاد بدهید که ببخشند .
🛸 به آنها بفهمانید که دعوایشان ، بازی است .
🛸 و نباید آن را جدی بگیرند .
🇮🇷 @amoomolla
#تربیت #تربیت_مربی #تربیت_دینی_کودک
🌼 با هر کدام از شاگردان یا فرزندانت ،
🌼 طوری رفتار کن
🌼 جوری به یادش باش و باهاش حرف بزن
🌼 به قدری محبت و مهربانی کن .
🌼 تا او حس کند
🌼 که او را بیشتر از همه دوست داری
🌼 و انگار او تنها شاگرد و فرزند توست .
🌼 بگذارید حس کند ،
🌼 که تمام ذکر و فکر شما ، نزد اوست .
🇮🇷 @amoomolla
#تربیت
#تربیت_مربی
#تربیت_دینی_کودک
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۲۹ 🌹 گفت : حرفت را قبول دارم 🌹 ولی بازم قانع نش
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت ۳۰
🇮🇷 گفتم : کجا رفت مگه ؟
🌹 گفت : سفارت آلمان ...
🌹 در موردش هم پرس و جو کردم
🌹 یارو آلمانی و یهودی بود .
🌹 همینجوری لباس عربی پوشیده بود
🚥 من دستم را ،
🚥 به محاسن تازه روئیده خودم کشیدم
🚥 و به فکر فرو رفتم .
🚥 بعد از کمی مکث گفتم :
🇮🇷 آقا رحیم جان ! بی زحمت با محمد برو
🇮🇷 و در مورد حادثه برائت از مشرکین ،
🇮🇷 تحقیق کنید .
🇮🇷 شاید آن حادثه هم ،
🇮🇷 به همین یارو آلمانیه ، ربط داشته باشد
🇮🇷 ولی آقا علی ( محافظ دیگه ) را نبرید
🇮🇷 می خواهم کنارم بماند .
🚥 چند روز گذشت .
🚥 ولی خبری از رحیم و محمد نشد
🚥 موسم حج هم تمام شد
🚥 حجاج آماده برگشتن به ایران شدند
🚥 و من همچنان منتظر رحیم و محمد بودم
🚥 به سفارت ایران هم اطلاع دادم
🚥 ولی بی فایده بود .
🚥 چند روز بعد ، دو نفر پیش من آمدند
🚥 و به من خبر دادند که رحیم پیدا شده
🚥 با آنها ، حرکت کردم .
🚥 مرا به یک زباله دانی بردند
🚥 خیلی وحشتناک بود
🚥 وای خدای من !
🚥 جسد بی سر رحیم ، در زباله دانی بود .
🚥 حالت تهوع پیدا کردم
🚥 گریه و زاری کردم
🚥 خودم را می زدم و ملامت می کردم
🚥 نگران محمد شدم
🚥 به سفارت ایران خبر دادم
🚥 با اولین پرواز ،
🚥 جنازه رحیم را ، به ایران بردند
🚥 هر روز برای من ، به سختی می گذشت
🚥 منتظر خبر بدی از محمد بودم
🚥 خدا خدا می کردم
🚥 که اتفاقی برایش نیفتاده باشد
🚥 چند روز بعد ،
🚥 یک آقایی با لباس عربی ، پیش من آمد
🚥 می گفت که از محمد خبر دارد
🚥 دوباره ترس ، وجودم را گرفت .
🚥 تنها دنبالش رفتم
🚥 یادم رفت به علی بگویم که من رفتم
🚥 همه راه به این فکر می کردم
🚥 که حتما اتفاق بدی برایش افتاده
🚥 که نتوانست خودش بیاید
🚥 هر لحظه منتظر بودم
🚥 که باز هم جسد محمد را نشانم بدهد
🚥 به یک کوچه بن بست رسیدیم
🚥 ناگهان چاقویش را درآورد
🚥 من شوکه شدم و گفتم :
🇮🇷 چکار می خواهی بکنی ؟!
🚥 او هم به عربی گفت :
🔥 می خواهم تو را بکشم .
🚥 ناگهان به طرفم حمله ور شد
🚥 من هم از ترس ، عقب عقب می رفتم
🚥 تا اینکه به زمین افتادم ...
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla