🌸 #داستان_تخیلی " هـیـدرا " 🌸
🌸 قسمت سی و چهارم 🌸
🇮🇷 ناگیتان ، در شبی که تصمیم گرفت فرار کند
🇮🇷 نقشه فرارش را برای زندانیان شرح داد .
🇮🇷 تا کسی نتواند ، آنان را لو بدهد .
🇮🇷 بعضی ها ، حرف ناگیتان را باور نکردند .
🇮🇷 و اما از آنان که باور کردند
🇮🇷 بعضی ها امیدی به فرار نداشتند
🇮🇷 و بعضی ها به ناگیتان اعتماد کردند
🇮🇷 و با او متحد شدند .
🇮🇷 ناگیتان از آنان که موافق فرار بودند
🇮🇷 خواست تا سر ساعت مشخص ،
🇮🇷 دعوای مفصل ، راه بیاندازند .
🇮🇷 و به طرف درب زندان حرکت کنند .
🇮🇷 خودش نیز به طرف اتاق لیزر رفت .
🇮🇷 و مشغول صحبت کردن با نگهبانان شد .
🇮🇷 دوستانش نیز ،
🇮🇷 سر ساعتی که گفته بود
🇮🇷 شورش کردند و به طرف در دویدند .
🇮🇷 نگهبانان ، با دیدن زندانیان ،
🇮🇷 که در حال دویدن به طرف درب زندان بودند
🇮🇷 ابتدا هشدار به برگشتن دادند
🇮🇷 سپس می خواستند ، آژیر خطر را بزنند
🇮🇷 که ناگیتان با نگهبانان درگیر شد .
🇮🇷 و آنان را کشت .
🇮🇷 ابتدا ، دروازه زندان را باز کرد
🇮🇷 سپس برق و لیزری که ،
🇮🇷 دور تا دور سیاره ساجیون بود را ،
🇮🇷 از کار انداخت .
🇮🇷 حدود صد نفر از زندانیان ،
🇮🇷 موفق شدند که سوار سفینه شوند .
🇮🇷 ناگیتان نیز خودش را به سفینه رساند
🇮🇷 و با سفینه از ساجیون خارج شدند .
🇮🇷 بقیه زندانی ها نیز ،
🇮🇷 به شورش خود ادامه دادند .
🇮🇷 ماموران نیز ،
🇮🇷 پس از اطلاع از شورش و فرار زندانیان ،
🇮🇷 عده ای سوار سفینه ها شده ،
🇮🇷 و به تعقیب ناگیتان رفتند .
🇮🇷 و عده ای ، در ساجیون ماندند ،
🇮🇷 تا زندانیان را کنترل کنند .
🇮🇷 زندانیانی که زیر نظر هیدرا ،
🇮🇷 تعالیم دینی و اخلاقی ، دیده بودند ،
🇮🇷 و در شهرک ، نزد خانواده هاشون بودند
🇮🇷 در شورش شرکت نکردند .
🇮🇷 و مخالفت خود را اعلام نمودند .
🇮🇷 و حتی می خواستند به کمک نگهبانان بیایند
🇮🇷 اما فرمانده زندان راضی نشد ،
🇮🇷 و دستور داد تا در قلعه ای که ،
🇮🇷 خانواده و بچه های زندانیان
🇮🇷 در آنجا ساکن بودند را ، ببندند .
🇮🇷 تا آسیبی به زنان و بچه ها نرسد .
📚 ادامه دارد 📚
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
👈 #جوک #شوخی #خنده #طنز
🌸 یادش بخیر
🌸 بچه که بودیم ، چقدر ساده بودیم .
🌸 نیم ساعت دست به سینه می نشستیم
🌸 تا مبصر کلاس ،
🌸 اسممون رو جزو خوب ها بنویسه!
🌸 بعدم معلم میومد
🌸 و بدون توجه به اسم ها ،
🌸 تخته رو پاک می کرد !
🌸 و خنگ تر از اون ،
🌸 زنگ بعدی هم دست به سینه می نشستیم .
😄😂☺️
🔮 @amoomolla
👈 #جوک #طنز #شوخی #خنده
🌹 معلم به علی گفت :
🌹 پسرم با ماهیچه جمله بساز .
🌹 علی گفت :
🌹 آمریکا در برابر ماهیچه
😄😄😄😄🤣
😍 @mezahotollab 😍
🌹 عزیزان من و همراهان گلم
🌹 سالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌹 و روز تولد امام خمینی رحمت الله علیه
🌹 و روز زن و روز مادر ،
🌹 بر شما مبارک و خجسته باد .
🌹 در این روز پر برکت ،
🌹 دست به دعا بلند کنید ،
🌹 و هر چه می خواهید
🌹 از حضرت زهرا عیدی بگیرید .
👈 مثل ارزونی کالا و خانه و ماشین ،
👈 پیروزی مسئولین خوب و خادم در انتخابات
👈 رفع فقر و بلا از کشور ما ،
👈 دفع فتنه و شر دشمنان اسلام از مسلمانان
👈 پیروزی نیروی مقاومت بر داعش و آمریکا و...
🌷 عیدتون مبارک 🌷
🌷 شعر کودکانه سوره کوثر 🌷
🌹 این سوره کوثره
🌹 از همه کوچیکتره
🌹 خدا گفته به احمد
🌹 عزیزم یا محمد
🌹 ما به تو کوثر دادیم
🌹 زهرای اطهر دادیم
🌹 تو هم به شکر نعمت
🌹 خدا رو کن عبادت
🌹 قربونی کن قربونی
🌹 خودت که خوب می دونی
🌹 طعنه زنهِ تو خواره
🌹 دیگه نسلی نداره
@amoomolla
#عموملا #روزمادر #حضرت_زهرا
#میلادحضرت_زهرا #سوره_کوثر🍃
#تولدحضرت_زهرا