eitaa logo
بچه های‌ بهشت(سیدمانی)_ (مربی طرح امین مدارس )
370 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ این کانال جهت استفاده کودکان و نوجوان و همچنین مربیان و معلمان محترم ایجاد شده است. ❊══ ✼ ⊰᯽✨ بَچـه هـٰای بِهــشْت✨ ᯽⊰✼══❊ ارتباط با بنده: 👇 @Seeid313
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کسی که مادر بابایش بود.pdf
1.36M
💠نام داستان: کسی که مادر پدرش بود🌸 👨مخاطب: کودکان دبستانی 🌞از مجموعه داستان های زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها🌞 @amoorohani313
درخت میوه سیب🍎🍏 به مناسبت هفته درختکاری🌳🌳🌳 باقرزاده کلاس اول صدیقه یوسفی قوچان
شعر کودکانه به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی ما سی قفسه کتاب داریم یک مشت کتاب ناب داریم در مورد اکثر مسائل در این قفسه جواب داریم هر جا سخن از کتاب باشد حرف و سخن و خطاب داریم در خواندن و فهماشان اگر کُند در فخر به آن شتاب داریم شعر کودکانه به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی بابا بزرگ خوب من خیلی زیاد، کتاب داره یه میز داره، یه صندلی یه دونه تخت خواب داره بابا بزرگم همیشه قصه می خونه از کتاب وقتی که خیلی خسته شد تو رختخواب می‌ره به خواب بابابزرگ خوب من مهربونه، مهربونه هر روز منو بوس می‌کنه بعدش برام شعر می‌خونه! جعفر ابراهیمی
بازی مدافعان پرچم..pdf
313.4K
👦🏻 بازی جذاب مدافعان پرچم 🇮🇷 ویژه مدارس از ثمرات اجرای این بازی، نهادینه سازی هویت ملّی در کودکان می‌باشد. 📌 پیوست۱: نقشه زمین بازی 📌 پیوست۲: فرم ارزیابی شخصیتی
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور سبز و معنوی شهیده مریم سلطانی نژاد و شهیده نرگس کارگر دربین دانش آموزان یاد و خاطره شان جاودان پرورشی و تربیت بدنی بندرریگ دانش مریم_سلطانی نژاد نرگس کارگر های_وطن
پیشوای بخشنده.ppsx
19.76M
🎁 مسابقه سه گزینه ای به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام🎁 🌟مناسب مقطع دبستان🌟 💥این پاورپوینت باسبکی جدید ، فوق العاده جذاب ساخته شده است 💥
راهی که می‌رفتم، کویری بود با آسمانی آبی و زیبا وقتی کمی راه آمدم، دیدم یک گوشه، موشک‌های جنگی را در خانه‌مان، هر روز، با کاغذ می‌ساختم موشک، سریع و زود سازنده‌ی این‌ها ولی آن روز آقای تهرانی مقدم بود هر موشکی یک نام زیبا داشت آن یک «شهاب» و دیگری «سجّیل» این قهرمان پاک، دائم بود در فکر نابودی اسرائیل با علم و با آن قلب بی باکش دشمن ازین کشور گریزان بود این مرد خوش قلب و پر از ایمان بابای موشک‌های ایران بود هر موشکی را یک به یک می‌دید آهسته، با آرامش و دقت وقتی به سمت من رسید او گفت: به‌به به این فرزند با همّت! آن وقت با من ساده و با شوق از خاطراتش گفت و یارانش از باکری، چمران، جهان آرا از خاک ایران و شهیدانش آن‌ها که از دشمن نترسیدند وقتی که جنگی سخت برپا بود پیروزی ایران و ایرانی مدیون خون پاک آن‌ها بود او گفت: باید کشور خود را هم ایمن و هم پاک و زیبا کرد فهمیدم از هر حرف او آنجا هر کشوری باید قوی باشد
zndn.pdf
7.98M
🌞نام داستان: زندان🔥 ✔️داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 🌺