👈 استعمار سياسى چه میكند؟ كوشش مىكند حكومت را به دست افرادى بدهد كه عامل او و مجرى منويّات او باشند؛ به ظاهر مستقل باشند و حتى در مقابل آنها غرّش هم بكنند، غرّه هم بكشند اما در باطن، همه دستورها را از آن جا بگيرند.
📘 استاد شهید مطهری، «آینده انقلاب اسلامی ایران»، ص162 و 163
@Amoozeha
✨امام على عليه السلام:
روز عدالت براى ظالم، سخت تر از روز ستم بر مظلوم است
يَومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن يَومِ الجَورِ على المَظلُومِ
@Amoozeha
📚نهج البلاغه، حکمت341
#پیام_دوست
📌از قرآن بپرس:
✍🏻چگونه می توان یک فرد ناامید را که هیچ علاقه ای به ادامه زندگی ندارد و گاهی از خودکشی حرف می زند به زندگی امیدوار کرد؟
🍃قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣﴾🍃
🔶بگو: «اى بندگان من -كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است. (۵۳)🌷🍃
📗سوره مبارکه زمر – آیه ۵۳
@Amoozeha
مداحی آنلاین - عاق والدین بعد از مرگ - حجت الاسلام عالی.mp3
1.68M
♨️عاق والدین بعد از مرگ
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
🔴بهترین سخنرانی های روز
@Amoozeha
🔶يكى از طلاب حوزه علميه مى نويسد: بنده در اوان طلبگى كه در تهران مشغول تحصيل بودم، گاهى براى زيارت به قم مشرف مى شدم و بر اساس سفارش اكيد مرحوم پدرم كه مى فرمود هر وقت قم رفتى نزد آيت الله بهجت هم برو، خدمت آقا رسيده و عرض ادبى مى نمودم.
🔶روزى پدرم خود پرده از علّت اين سفارش زياد برداشت و فرمود:
روزى در مسجد بالاسر واقع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسّلام چشمانم به جمال دلرباى حضرت ولى عصر (عج ) روشن شد، شرم حضور و عظمت حضرت مانع از آن شد كه مانند عاشقى كه پس از مدّتها به معشوقش رسيده با حضرت معاشقه نمايم، ولى پس از چند لحظه ديدم درست در همان مكان و نقطه اى كه حضرت را ديده بودم آيت الله بهجت نشسته است.
اين ديدار را مرحوم ابوى يكى از دلايل عظمت آقا و چه بسا مرتبط بودن آن فقيه عظيم الشان با حضرت ولى عصر (عج ) مى دانستند.
@Amoozeha
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آرامگاه فضه خادم حضرت زهرا سلام الله علیها
•┄┅══••🕊••══┅┄•
@Amoozeha
#داستان_کوتاه📚🌿
پیرزنی دو کوزهٔ آب داشت که آنها را
آویزان بر یک تیرک چوبی بر دوش
خود حمل می کرد.
یکی از کوزه ها ترك داشت و مقدارى از
آب آن به زمين مى ريخت، درصورتیکه
دیگری سالم بود و همیشه آب داخل آن
به طور کامل به مقصد می رسید.
به مدت طولانی هر روز این اتفاق تکرار
میشد و زن همیشه یک کوزه و نیم
آب به خانه می برد.
ولی کوزه شکسته از مشکلی که داشت
بسیار شرمگین بود که فقط می توانست
نیمی از وظیفه اش را انجام دهد.
پس از دوسال ، سرانجام کوزه شکسته
به ستوه آمد و با پیرزن سخن گفت.
پیرزن لبخندی زد و گفت:
"هیچ توجه کرده ای که گلهای زیبای
این جاده در سمت تو روییده اند
و نه در سمت کوزهٔ سالم؟"
اگر تو اینگونه نبودی این زیبايی ها
طروات بخش خانهٔ من نبود.
طی این دو سال این گلها را می چیدم
و با آنها خانه ام راتزیین میکردم...!!
٭٭هر یک از ما شکستگی خاص خود را
داریم ولی همین خصوصیات است که
زندگی ما را در کنار هم لذت بخش و
دلپذیر میکند.
باید در هر کسی خوبی هایش
را جستجو
کنیم و بیاموزیم.
پس به دنبال شکستگی ها نباش که همه
به گونه ای شکستگی داریم،
فقط نوع آن متفاوت است...!
@Amoozeha