eitaa logo
آموزه های دینی
116 دنبال‌کننده
928 عکس
1.6هزار ویدیو
12 فایل
انتقادات و پیشنهادات و تبادل نظر @Amoozeha14 @Amoozeha12 @Amoozeha313
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴✌️🇮🇷 مردم کوفه با امام حسین( ع) آزمایش نشدند چون هنوز امام حسین (ع) به کوفه نرسیده بودند و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند 👈بلکه آنها با نایب امام حسین( ع) یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین(ع) رسیدند که دیگر مقابل امام حسین(ع) هم ایستادند. 👈ما در زمان غیبت با نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امتحان میشویم و وقتی حضرت آمدند دیگر وقت امتحان نیست بلکه اگر در اطاعت از نایبش امتحان پس داده باشیم یار او خواهیم بود انشاالله اما اگر نسبت به منویات نایبش کوتاهی کنیم در یاری از امام زمان(عج) هم کوتاهی خواهیم کرد 👈لذا شهید سلیمانی فرمودند : شرط عاقبت بخیری ارتباط دلی و قلبی با امام خامنه ای است و فرمودند هر کس صدای نایب امام زمان(عج) را نشنود صدای امام زمان (عج) را نخواهد شنید. https://eitaa.com/amoozeha/1795
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[خدمت کردن به زوار امام حسین(ع)، دست نمی‌خواد! دلِ بزرگ می‌خواد؛ لیاقت می‌خواد...❤️] https://eitaa.com/amoozeha/1797
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت‌الله سیستانی: جمهوری اسلامی اگر نبود داعشی‌ها عراق را جمع می‌کردند! https://eitaa.com/amoozeha/1798
💚 مهربان تر از پدر و مادر 🌻قطعا محبتى كه امام زمان به يكايك شيعيان دارد، از محبتى كه پدر و مادر به [فرزندشان] دارند به مراتب بيشتر است؛ به همين دليل است كه براى گناهانشان استغفار مى‏كنند. بسيارى از بلاهايى كه مستحق آن مى‏شويم، به دعاى بر طرف مى‏شود. ۱۳۸۴/۰۴/۱۴ ▫️آیت‌الله‌مصباح‌یزدی‌ره 🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ ·—————··𑁍··—————· https://eitaa.com/amoozeha/1799
💠
 درک حضور

▫️ یکی از برجسته ترین ، زیارت «اربعین» است. در جریان هم این چنین است؛ آن طوری که مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید از وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل کرد، فرمود: «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» یعنی چه؟ ما «حَی عَلَی الصَّلاة»، «حَی عَلَی الفَلاَح»، اینها را می فهمیم؛ اما «قَد قَامَتِ الصَّلاةُ» یعنی چه؟ فرمود: «حَانَ وَقتُ الزِّیارَة»؛ نماز است. بنده اگر بخواهد به حضور پروردگار بار یابد و خدا را زیارت کند، زیارت خدا نماز است. پس زیارت از «زیارت الله» شروع می شود که انسان با او گفتگو می کند، حرف خودش را می زند، خواسته خودش را در بین می گذارد، هر چه دارد در قنوت و غیر قنوت می تواند با خدا در میان بگذارد، این زیارت خداست. ▫️ زیارت انبیای الهی و ائمه معصومین در تِلو همین زیارت الهی معنا پیدا می کند، انسان به حضور آنها مشرّف می شود. اینکه زیارت از قُرب و بُعد یکسان است، از نظر معنا گرچه درجات آن فرق می کند، برای همین است. در جریان زمان و زمین، قُرب زمینی معیار است؛ اگر کسی توانست در به کربلا مشرّف شود، فوز و فیض بیشتری دارد و اگر آن توفیق نصیب او نشد، زیارتِ از دور معقول و ممکن است، زیرا آنها دور و نزدیک حضور دارند. اگر زیارت خانه خدا و پیامبر در تِلو زیارت ذات اقدس الهی است و زیارت خدای سبحان قُرب و بُعدی ندارد، زیارت این خاندان هم به برکت توحید، قُرب و بُعدی ندارد. بنابراین این و سایر زیارت ها، در هر زمان و زمینی جا دارد، برای اینکه آنها در هر زمان و زمینی به اذن خدای سبحان حاضر هستند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/09/20 https://eitaa.com/amoozeha/1801
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتخاب پاسدار نمونه در زمان جنگ خیلی کار خطایی بود. من خطای بزرگی کردم.... https://eitaa.com/amoozeha/1802
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا قمر العشیره https://eitaa.com/amoozeha/1803
یکى از طلبه هاى حوزه علمیه نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى سخت و غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(ع) عرضه مى دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین(ع) را در خواب مى‌بیند که به او مى فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فرش طلبگى است، اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى‌خواهى باید به هندوستان، شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند  پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان آقا را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن شخص را مى گیرد مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکنی قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!  وقتى به در خانه آن مرد مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند فوراً آن مرد پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او، تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود، پرسید : چه خبر است؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب‌خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد مرد هندی به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ مرد هندی گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین(ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین(ع) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت : مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین(ع) است و ماجرای رویا را تعریف کرد. مرد هندی سجده شکر به جا آورد و خواند: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و  کار آفتاب  کند منبع : کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان یاامیر المومنین (ع)ادرکنی https://eitaa.com/amoozeha/1804
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما گوش کنید و در انتشار آن کوتاهی نفرمایید ، نه بخاطر بزرگواری آقا ، این مسائل برای آقای ما گذشت بسیار کوچکی است ، بلکه برای اینکه ما هم مقداری بخشنده باشیم . رئیس پاسگاه ایرانشهری که در زمان طاغوت وقتی رهبر عزیزمان آنجا تبعید بود ، روزی سه بار ایشان را کتک می زد و فحش مادرش را می داد . تا اینکه آقا به سیستان و بلوچستان می روند و می‌خواهند آن فرمانده پاسگاه را ببینند https://eitaa.com/amoozeha/1805