میلاد حضرت زهرا(س)
هنگامی که خدیجه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد، زنان مکه از وی کناره گیری کرده، رفت و آمد خود را با او قطع نمودند. خدیجه از این جهت غمگین شد تا چون فاطمه را حامله شد این جنین در شکم با خدیجه سخن می گفت و خدیجه را دلداری می داد.
چندی از این ماجرا گذشت تا هنگام تولد فاطمه (س) شد. خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه (س) او را کمک دهند. ولی زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت ازدواج کردی، ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد.
خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می برد که به ناگاه چهار زن که همچون زنان بنی هاشم بودند، مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. اما یکی از آن چهار زن به سخن آمده، گفت: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.
بدین ترتیب فاطمه زهرا (س) متولد گردید و خدای تعالی این مولود با برکت را که نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله از وی در دنیا به جای ماند، به آن حضرت عنایت فرمود و خود نیز چنان که در پاره ای از تفاسیر آمده، مژده ولادت حضرت زهرا (س) را در سوره مبارکه کوثر به آن حضرت داد و برای دلداری رسول خدا و دلگرمی آن بزرگوار در برابر دشمنان سرسخت و نیرومندی چون عاص بن وائل سهمی یا ابوجهل و ابولهب که با درگذشت پسران پیغمبر او را «ابتر» و مقطوع النسل خواندند با کمال مهربانی و ملاطفت او را مخاطب ساخته فرمود:
إنا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر
به یقین ما به تو کوثر (و خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. و بدان) دشمن تو به یقین ابتر و بریده نسل است.
هدایت شده از "کاشان پایتخت نهج البلاغه"
#تکلیف_کلاس_شهید_ابراهیم_هادی
📝تکلیف کلاس استاد حسن زاده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادرم اسمتُ خوند تو گوشم
شالِ مشکیتُ گذاشت رو دوشم
گفت برایِ روضۀ امام حسین
فرشِ زیرِ پامو هم میفروشم
من پَرِ علمُ می بوسم
تربتِ حرمُ می بوسم
دستِ مادرمو می بوسم ، حسین ..
از آخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تمومِ دلخوشیِ من فقط همین بود
قرارِمون حرم غروبِ اربعین بود
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
شبِ جمعه حرمُ دوست دارم
اشکِ چشمِ ترمُ دوست دارم
چون میای تو نفسایِ آخرم
نفسِ آخرمُ دوست دارم
نون و نمکِ تو شیرینِ
سفرۀ تو همش رنگینِ
داغِ تو چقدر سنگینِ ، حسین ..
نونِ حلالِ پدرم تو رو به من داد
دعایِ خیرِ مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرِ تو من بها گرفتم
کربلامُ تو مشهد الرضا گرفتم
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
4_5787573387475814647.mp3
8.73M
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مِصباحالهُدی و سَفینهُ النجاه
تنها تویی که میتوانی مرا
به راه راست هـدایت کنی
#کشتی_نجات...
#حسین_جان❤️
🆔@babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
هدایت شده از نهج البلاغه ایها 🌹🇵🇸
📣 #اطلاعیه
💎 شادیانه میلاد حضرتزهرایمرضیه سلاماللهعلیها
🌸🌼🌸🌼🌸
همراه با :
✅ اختتاميه و تجلیل از ۱۸ بانوی حافظ کل قرآن کریم #کاشانپایتختنهجالبلاغه
توسط نماینده ولی فقیه و #امام_جمعه شهرستان کاشان حضرت آیت الله سلیمانی
🌸🌼🌸🌼🌸
✅مدیحهسراییکربلاییمجتبی پورلطفی
✅گروه نمایش و تئاتر آق حسین کاشونی
✅ تواشیح گروه صراط
✅ تکریم مقام مادر ❤️
✅ قرعه کشی جوایز ماه اول مسابقه ملی میراث پدری
✅اهدای هدایای یادبود به اسامی و القاب حضرت زهرای مرضیه(س)
╭═◆💛◆═╮
@pnahj_ir
╰═◆💛◆═╯
شعر مدح حضرت سلطانعلی
سلام ای سید و سلطان دلها
درود ای عشق تو مهمان دلها
سلام ای سبز پوش دشت اشراق
به پابوست ملک پیوسته مشتاق
زلال چشمه سار کوثری تو
علی ابن امام باقری تو
حدیث عشق را فصل الخطابی
گل صد برگ عصمت را گلابی
فروغ پنجمین مهر کمالی
صفای سرزمین اردهالی
به باغ آرزوی ما بهاری
حریم نور را آئینه داری
سخاوت آبرومند عطایت
شجاعت بوسه زد بر خاک پایت
قیامت امتداد کربلا بود
که خونت جوشش خون خدا بود
شهادت وامدار خون پاکت
بهشت از عاشقان سینه چاکت
گل توحید شد خون جبینت
فدای آن نماز آخرینت
شکسته خاطریم از ماتم تو
چه سنگین است انبوه غم تو
غمــت یادآور داغ حسیـن (ع)است
که جاری اشک زهرا از دو عین است
دهد بوی مدینه مشهد تو
دلم شمع مزار و مرقد تو
جلای مهر بر آئینه ام زن
مدال نوکری بر سینه ام زن
نگاه خواهشم سوی تو باشد
(کمیل) از جان ثناگوی تو باشد
زندگینامه حضرت سلطانعلی بن محمدباقر(ع)
حضرت سلطانعلی فرزند بلافصل امام محمدباقر(ع) که به دعوت مردم با این منطقه سفر کرده بود بمدت سه سال در منطقه كاشان و فين به تبليغ معارف اسلام پرداختند و فصل تابستان كه هوای كوير گرم و طاقت فرسا بود به روستای خاوه اردهال كوچ میكردند و مهمان اهل آن ديار بودند. نماز جمعه را در محلّی به نام مصلّا اقامه میكردند كه ميعادگاه عاشقانی بود كه از ولايات جاسب، قم، اردهال، فين و چهل حصاران میآمدند.
در ۲۷ جمادی الثّانی سال ۱۱۶ هجری قمری كه مصادف با اوائل مهرماه بود عمّال بنی امیّه اطراف خيمهگاه آن حضرت را محاصره كردند و جنگی نابرابر آغاز شد كه بنابر گفتههای مختلف، ۱۳ روز به طول انجاميد و در اين حماسه كه به واقع تكرار واقعه كربلا بود مردان روستای خاوه اردهال از جان مايه گذاشتند و در ركاب عشق، شهيدان زيادی تقديم كردند.
عاقبت آن بزرگوار غريبانه در «درّه ازناوه» در حال سجده نماز وصال چونان جدّ غريبش حسين (ع)، سر از بدنش جدا شد و به شهادت رسيد.
اهالی فين كه به علت مسافت طولانی و تأخير قاصد، دير به مشهد اردهال رسيدند وقتی آمدند كه پيكر شهيدان و آقايشان، حضرت سلطانعلی، چون شقايقهای پرپر بر خاك افتاده بود.
اهالی فين همراه با باقی ماندگان از اهالی خاوه اردهال پيكر را به خاك سپردند و پيكر مولايشان را در قطعه قالی پيچيدند و از قتلگاه به خيمه گاه آن حضرت آوردند و بنا بر وصیّت آن بزرگوار به خاك سپردند و اين تشييع جنازه رسم هر ساله شد كه در جمعه دوم پاييز كه به «جمعه قاليشويان» معروف شده است.
در اين مراسم اهالی فين كاشان چوب به دست كه نشانه سلاح برای دفاع از آقا (ع)بوده همراه با اهالی روستای خاوه اردهال يك تخته قالی از قالیهای حرم را طیّ مراسمی با شكوه به طرف زيارت شاهزاده حسين كه بنا بر اقوال يكی از برادران آن حضرت است میبرند و با اشك چشم شستشو میدهند و به حرم آقا برمیگردانند تا بيعت خود را با ولايت و دفاع از حريم اهلبيت (ع) تجديد كنند.
با وجودی كه اين حضرت يكی از چهار امامزاده بلافصل و دارای تاريخ مستند در ايران است و فضائل و كرامات بسياری از او سرزده است اما به علّت قرار گرفتن زيارتش در مسيری كه شاهراه نيست و از ديدگاه علمی و تحقيقی هم كاری بايسته و شايستة آن حضرت انجام نشده است، ناشناخته مانده است.
در روايتی از امام صادق (ع) درباره فضيلت آن بزرگوار آمده است كه: «هركس برادرم حضرت سلطانعلی (ع) را در اردهال زيارت كند مانند كسی است كه جدّم حسين (ع) را در كربلا زيارت كرده باشد».