|⇦•یادم نمیره صدای روضه ها...
#سینه_زنی _ ویژۀ وداع با ماه محرم و صفر _ حاج مهدی رسولی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خداحافظ،ماهِ غصه های حرم
بازم ذکرِ حَرمت زده به سرم
دوخته ام به پرچمای ماتمت نگاهمُ
چه جوری دربیارم پیراهنِ سیاهمُ
یادم نمیره ماه سُرخِ عزا
یادم نمیره صدای روضه ها
یادم نمیره زیارت عاشورا
حسین!آقام! جوونی ما به فدات
حسین!آقام! کی میرسیم به کربلات
وای...آقام،وای....
امشب شبِ آخرِ دوماهِ عزاست
مرهمِ دل دست حضرت زهراست
دل من قُرصِ به اون دعایِ خیرِ مادرت
آقاجون دستِ منُ بذار تو دستِ اکبرت
شرمندم آقا به خدا از شما
جامونده ام از تموم شهدا
زنده ام با یادِ شمیم کربلا
ردم نکن،به نوکری قابل بدون
آقایی کن،منُ به دوستام برسون
وای...آقام،وای....
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•یه عالمه گریه به روضه بدهکارم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی سید مهدی حسینی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم
بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم
لحظهی مرگم تو خاکِ کربلا باشم ..
بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه ..
من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم
تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم ..
سردم نکنی .. طردم نکنی ..
عزیزم حسین .. عزیزم عزیزم عزیزم ..
ــــــــــــــــــ
کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم
به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم
کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد
تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد
ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ
نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره
این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم
منو دق نده بذار بیام حرم
از حال خودم .. درمونده شدم ..
عزیزم حسین .. عزیزم عزیزم عزیزم ..
ــــــــــــــــــ
محرمُ خونه نشین بشم میمیرم
منی که تو قبرم برات عزا میگیرم
چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله
با پهلویِ زخمیش بالا سر گوداله
نگاهِ مادرت شاهده قتل قاتله
میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله
وای ؛ سرُ و صورتت چه نامرتبِ
تویِ قتلگاه عزیز زینبِ
صد پاره بدن .. دست و پا مزن ..
عزیزم حسین .. عزیزم عزیزم عزیزم ..
حسین وای حسین وای
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#ویژه_ایام_محرم
#سینه_زنی
#اربعین
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•ای استجابِ دعایِ آدم..
#سینه_زنی و توسل به ساحت مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
با لطفِ نیم نگاه تو اشکایِ ما روونه
ما گریه میکنیم فاطمه مرثیه میخونه
ای یارِ ما حسین ..
دلدارِ ما حسین ..
ای راهِ تو مسیرِ امن تا خدا حسین ..
ای ، استجابِ دعایِ آدم
ای ، نورِ خانۀ رسولِ خاتم
ای ، کشتیِ نجاتِ اهلِ عالم
چشمایِ ما برایِ تو بارونِ بی اَمونه
ما گریه میکنیم فاطمه مرثیه میخونه
ای ، چشمۀ حیات
ای ، کشتیِ نجات
ای ، جونِ من فدایِ دونه دونه نوکرات
ای ، زینبت علم کتیبه پرچم
ای ، نور و آبرویِ عرشِ اعظم
ای ، آشیانۀ غم محرم
ای ، استجابِ دعایِ آدم
ای ، نورِ خانۀ رسولِ خاتم
ای ، کشتیِ نجاتِ اهلِ عالم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادرم اسمتُ خوند تو گوشم
شالِ مشکیتُ گذاشت رو دوشم
گفت برایِ روضۀ امام حسین
فرشِ زیرِ پامو هم میفروشم
من پَرِ علمُ می بوسم
تربتِ حرمُ می بوسم
دستِ مادرمو می بوسم ، حسین ..
از آخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تمومِ دلخوشیِ من فقط همین بود
قرارِمون حرم غروبِ اربعین بود
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
شبِ جمعه حرمُ دوست دارم
اشکِ چشمِ ترمُ دوست دارم
چون میای تو نفسایِ آخرم
نفسِ آخرمُ دوست دارم
نون و نمکِ تو شیرینِ
سفرۀ تو همش رنگینِ
داغِ تو چقدر سنگینِ ، حسین ..
نونِ حلالِ پدرم تو رو به من داد
دعایِ خیرِ مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرِ تو من بها گرفتم
کربلامُ تو مشهد الرضا گرفتم
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•دستِ مادرمو می بوسم..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان و دفع بلا از همۀ بلاد به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
مادرم اسمتُ خوند تو گوشم
شالِ مشکیتُ گذاشت رو دوشم
گفت برایِ روضۀ امام حسین
فرشِ زیرِ پامو هم میفروشم
من پَرِ علمُ می بوسم
تربتِ حرمُ می بوسم
دستِ مادرمو می بوسم ، حسین ..
از آخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تمومِ دلخوشیِ من فقط همین بود
قرارِمون حرم غروبِ اربعین بود
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
شبِ جمعه حرمُ دوست دارم
اشکِ چشمِ ترمُ دوست دارم
چون میای تو نفسایِ آخرم
نفسِ آخرمُ دوست دارم
نون و نمکِ تو شیرینِ
سفرۀ تو همش رنگینِ
داغِ تو چقدر سنگینِ ، حسین ..
نونِ حلالِ پدرم تو رو به من داد
دعایِ خیرِ مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرِ تو من بها گرفتم
کربلامُ تو مشهد الرضا گرفتم
«حسین، حسین، حسین، حسین جان»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خدا ببین کی برگشته...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خدا ببین کی برگشته
همون که گریونش بودم
خدا ببین کی برگشته
همون که دنبالش بودم
همون که خیلی گریونِ
روضۀ گودالش بودم
بابا ..
سلام عشق من ای همه زندگیم
شکسته شدم اولِ بچگیم
یه دختر به بابا فقط دلخوشه
رگایِ بریدت منو میکشه
برا لب خونی تو ، الهی من بمیرم
دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم
نشد که خیررون رو از دستِ یزید بگیرم
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
رفتی رقیه ت تنها شد
اسیر نامحرم ها شد
روی کبود من مثلِ
مادر بزرگم زهرا شد
بابا ..
بیا و بکش دستی رویِ سرم
مثِ موی تو سوخته مویِ سرم
خودم رو زدم وقتی که دیدمت
لبم خونی شد وقتی بوسیدمت
تو کجا اینجا کجا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میون راه حس میکردم
میباره بارون هر لحظه
دیدم که خونِ بابامه
میریزه از رویِ نیزه ..
بابا ..
دیدم تا که رفتیم تو بزم شراب
جلویِ چشامو گرفته رباب
نمیخواستم اما شنیدم دیگه
یکی داره حرف از کنیزی میگه
اینه ختم روضه ها ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میسوزه هر نفس وجودم
مثل پرستویِ کبودم
طبق برایِ چی عمه
من که غذا نخواسته بودم
رقیه جان ..
پرده رو از طبق کشید نترسیا
اگر سر بریده دیدی نترسیا
اگر دیدی خاکی موهاش نترسیا
اگر دیدی خونی لب هاش نترسیا
چاره ای تو چاره ساز کن
یتیمتُ بیا و ناز کن
تنگه دلم برای نگاهت
یه بار دیگه چشاتو باز کن
بابا حسین ..
اگر دیدی قدم خمیده نترسیا
اگر دیدی مو هام سفیده نترسیا
اگر دیدی زخمی بازوم نترسیا
اگر دیدی شکسته پهلوم نترسیا
ببین که گوشۀ خرابم
خسته از این همه عذابم
یادم نمیره گفتی بابا
یه شب که اومدی بخوابم
رقیه جان ..
نیمۀ شب تو دل صحرا نترسیا
پشتِ سر قافله تنها نترسیا
وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا ..
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خدا ببین کی برگشته...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خدا ببین کی برگشته
همون که گریونش بودم
خدا ببین کی برگشته
همون که دنبالش بودم
همون که خیلی گریونِ
روضۀ گودالش بودم
بابا ..
سلام عشق من ای همه زندگیم
شکسته شدم اولِ بچگیم
یه دختر به بابا فقط دلخوشه
رگایِ بریدت منو میکشه
برا لب خونی تو ، الهی من بمیرم
دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم
نشد که خیررون رو از دستِ یزید بگیرم
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
رفتی رقیه ت تنها شد
اسیر نامحرم ها شد
روی کبود من مثلِ
مادر بزرگم زهرا شد
بابا ..
بیا و بکش دستی رویِ سرم
مثِ موی تو سوخته مویِ سرم
خودم رو زدم وقتی که دیدمت
لبم خونی شد وقتی بوسیدمت
تو کجا اینجا کجا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میون راه حس میکردم
میباره بارون هر لحظه
دیدم که خونِ بابامه
میریزه از رویِ نیزه ..
بابا ..
دیدم تا که رفتیم تو بزم شراب
جلویِ چشامو گرفته رباب
نمیخواستم اما شنیدم دیگه
یکی داره حرف از کنیزی میگه
اینه ختم روضه ها ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میسوزه هر نفس وجودم
مثل پرستویِ کبودم
طبق برایِ چی عمه
من که غذا نخواسته بودم
رقیه جان ..
پرده رو از طبق کشید نترسیا
اگر سر بریده دیدی نترسیا
اگر دیدی خاکی موهاش نترسیا
اگر دیدی خونی لب هاش نترسیا
چاره ای تو چاره ساز کن
یتیمتُ بیا و ناز کن
تنگه دلم برای نگاهت
یه بار دیگه چشاتو باز کن
بابا حسین ..
اگر دیدی قدم خمیده نترسیا
اگر دیدی مو هام سفیده نترسیا
اگر دیدی زخمی بازوم نترسیا
اگر دیدی شکسته پهلوم نترسیا
ببین که گوشۀ خرابم
خسته از این همه عذابم
یادم نمیره گفتی بابا
یه شب که اومدی بخوابم
رقیه جان ..
نیمۀ شب تو دل صحرا نترسیا
پشتِ سر قافله تنها نترسیا
وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا ..
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•خدا ببین کی برگشته...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خدا ببین کی برگشته
همون که گریونش بودم
خدا ببین کی برگشته
همون که دنبالش بودم
همون که خیلی گریونِ
روضۀ گودالش بودم
بابا ..
سلام عشق من ای همه زندگیم
شکسته شدم اولِ بچگیم
یه دختر به بابا فقط دلخوشه
رگایِ بریدت منو میکشه
برا لب خونی تو ، الهی من بمیرم
دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم
نشد که خیررون رو از دستِ یزید بگیرم
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
رفتی رقیه ت تنها شد
اسیر نامحرم ها شد
روی کبود من مثلِ
مادر بزرگم زهرا شد
بابا ..
بیا و بکش دستی رویِ سرم
مثِ موی تو سوخته مویِ سرم
خودم رو زدم وقتی که دیدمت
لبم خونی شد وقتی بوسیدمت
تو کجا اینجا کجا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میون راه حس میکردم
میباره بارون هر لحظه
دیدم که خونِ بابامه
میریزه از رویِ نیزه ..
بابا ..
دیدم تا که رفتیم تو بزم شراب
جلویِ چشامو گرفته رباب
نمیخواستم اما شنیدم دیگه
یکی داره حرف از کنیزی میگه
اینه ختم روضه ها ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
میسوزه هر نفس وجودم
مثل پرستویِ کبودم
طبق برایِ چی عمه
من که غذا نخواسته بودم
رقیه جان ..
پرده رو از طبق کشید نترسیا
اگر سر بریده دیدی نترسیا
اگر دیدی خاکی موهاش نترسیا
اگر دیدی خونی لب هاش نترسیا
چاره ای تو چاره ساز کن
یتیمتُ بیا و ناز کن
تنگه دلم برای نگاهت
یه بار دیگه چشاتو باز کن
بابا حسین ..
اگر دیدی قدم خمیده نترسیا
اگر دیدی مو هام سفیده نترسیا
اگر دیدی زخمی بازوم نترسیا
اگر دیدی شکسته پهلوم نترسیا
ببین که گوشۀ خرابم
خسته از این همه عذابم
یادم نمیره گفتی بابا
یه شب که اومدی بخوابم
رقیه جان ..
نیمۀ شب تو دل صحرا نترسیا
پشتِ سر قافله تنها نترسیا
وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا ..
کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی
بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net