eitaa logo
کانال تخصصی آمادگی و نوگلان پیش دبستانی
2.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
978 ویدیو
162 فایل
کانال پیش دبستانی #محمدمهدی_لشگری
مشاهده در ایتا
دانلود
55.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💟 آموزشِ حروف الفبای انگلیسی" به کودکان عزیز و دوست‌داشتنی همراه با شعر و موسیقی شاد انگلیسی🎶🎶🤩🎶🎶🤩🎶🎶🤩 ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
آی قصه قصه قصه يه جيرجيرکي بود که توي يه جنگل از صبح شروع ميکرد به آواز خوندن تا شب . انصافا که بچه ها قشنگ ميخوند و همه حيونهاي جنگل عاشق صداي جيرجيرک بودن . خوب ديگه اون جيرجيرک هم کارش شده ... 👇 ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی مناسب آموزش اعداد، حتی برای تفکیک رنگها، مناسب برای تطابق حرکات چشم و دست. اگر با یک انبر پوم پوم ها را بردارد بازی مناسبی است برای دست ورزی و قوی شدن عضلات ریز انگشتان. من با یک تکه مقوا، درب بطری های آب معدنی، چسب حرارتی و پوم پوم این بازی را اجرایی کردم. ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا اخرش ببینین چه جالبه🤩 بچه ها یاد میگیرن همیشه لازم نیست اسباب بازی بخرن میشه گاهی درستش کرد🔆 از چسب قوی استفاده کنین🔸 ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
🍇لینک گروه های تبادل تجربه اول تا نهم با همکاران میتونید اینجا راحت تجربیاتتون رو اشتراک گذاری کنید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس اولی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1724776670C792c062aab لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس دومی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1719140574C9c44bf0980 لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس سومی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1718943966Cd65308ba3c لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس چهارمی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1730019550Ce322dc3cf0 لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس پنجمی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1737228510Cf3b56a1af2 لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس ششمی ها 👇👇عضویت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1802436830C6c5b863e6b لینک گروه تبادل تجربه ی کلاس هفتمی ها 👇👇عضویت 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1313079700Ce7ef12d82d گروه کلاس هفتمی ها https://eitaa.com/joinchat/1313079700Ce7ef12d82d گروه تجربه ی کلاس هشتمی ها https://eitaa.com/joinchat/1772421525Ce7ed4653d3 گروه تبادل تجربه ی کلاس نهمی ها https://eitaa.com/joinchat/1774387605C246b4b5f78 کانال طرح درس https://eitaa.com/joinchat/806486342C707723d52c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با کمک طناب، لیوان های یکبار مصرف، توپ های 🥎🏀⚽️رنگی این بازی رو حتما انجام بدید🥰 ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
آی قصه قصه قصه 💐 «موش کور» موش کور کوچولو توی اتاقش روی تخته سنگی🪨 نشسته بود. مادرش توی اتاق آمد و گفت : «بیا برویم غذا بخوریم. » موش کور کوچولو گفت : «دلم می‌خواهد از لانه بیرون بروم.» مادر با تعجب او را نگاه کرد : «بیرون بروی؟ مثلاً کجا؟» موش کور کوچولو آهی کشید و آرام گفت : «من دلم می‌خواهد روی زمین راه بروم، گرمای خورشید🌞 را احساس کنم، دلم می‌خواهد هرروز آسمان را نگاه کنم. حرکت ابرها☁️☁️ را ببینم. می‌خواهم بدانم گل‌ها 🌼🌸چه بویی دارند، دوست دارم صدای آب را بشنوم. » مادرپرسید : «این حرف‌ها را از کی شنیده ای؟» موش کور کوچولو گفت : «دیروز کرم خاکی رادیدم. به من گفت که بالای این خاک همه چیز زیبا تر است.» مادرموش کور کوچولو کنارش آمد. دستش را روی سرش کشیدو گفت : «من هم، وقتی هم سن وسال تو بودم این آرزوها را داشتم. ما موش کور هستیم. چون چشم‌های مان خوب نمی‌بیند اگر روی زمین راه برویم، ممکن است حیوانات دیگر به ما آسیب بزنند، پوستمان خیلی نازک است و با کوچکترین ضربه ای صدمه می‌بینیم.» موش کور کوچولو با ناراحتی سرش را پایین انداخت. مادراو را بوسید و گفت: «البته الان آن قدر بزرگ شده ای که بتوانی جلوی سوراخ بروی و بیرون را نگاه کنی. » موش کور کوچولو خوشحال😀 شد. فکری به ذهنش رسید ویک صندوق چه کوچولو برداشت. از راهی که مادر به او نشان داد، به طرف بالا حرکت رفت. سرش را از سوراخ بیرون آورد. گل زیبایی را دید. با خودش گفت: «با تعریف‌های کرم خاکی🪱 فکر کنم این گل است. » 🌸گل را چید، آن را بو کرد: «به به! چه بوی خوبی.» 🌸گل را داخل صندوقچه گذاشت. به اطراف نگاه کرد، بلند گفت: «ای آسمان! من می‌خواهم همیشه تورا ببینم، اما لانه‌ی مان زیر خاک است. می‌شود یک تِکّه از خودت را به من بدهی؟» آسمان گفت : «باشد.» موش کور کوچولو رو به خورشید گفت : «آهای خورشید، می‌شود یک تِکّه از نورهایت💫 را به من بدهی؟ دلم می‌خواهد در زیر زمین نورداشته باشم. » 🌞خورشید گفت : «بله، البته!» موش کور کوچولو صدایی شنید. پرسید : «این صدای چیست؟ » من رود هستم🌊. موش کور کوچولو گفت: «همیشه دوست داشتم صدایت را بشنوم، می‌شود یک تِکّه از خودت را به من بدهی؟ دلم می خواهد هرروز صدای رود را بشنوم.» رود خندید و گفت: «باشد، قبول. موش کور 🐀کوچولو صندوقچه‌اش را باز کرد. یک تِکّه رود،🌊 یک تِکّه نور⚡️، یک تِکّه آسمان توی صندوقچه‌اش گذاشت. درش را بست وبا شادمانی به طرف پایین رفت. دلش می خواست هر چه زودتر آن ها را به مادر و کرم خاکی🪱 نشان دهد ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
شهید حسین خرازی.mp3
18.21M
. ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⚜قصه های: ⚜ 🧡شهید حسین خرازی🧡 (ماجرای گرفتن سنگرهای دشمن) 🔴 حاج حسین به فرمانده عراقی گفت: من یه پات رو قطع کردم، می‌خوام بیام پای دیگه‌ت رو هم قطع کنم... 🔹قصه قهرمان ها🔸 ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat
نقاشی مرحله به مرحله میمون ╲\╭┓ ╭ 🦊🗯 ┗╯\╲ 👇 👇 @amozesh_tarbiyat