"ناله در سجده
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: «می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب». بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام.
در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از #جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی #ناله می کرد.
از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، #سجاده انداخته توی ایوان و رفته به #سجده .
یادگاران، ج 10، شهید #مهدی_زین_الدین ، ص 11.
➖➖➖➖➖➖➖➖
کانال محراب (اقامه نماز جماعت)
🆔https://shad.ir/mehrabenamazmedu
"نماز در پیاده رو
توی تاشکند و ازبکستان، #سجاده و جانماز همیشه همراهش بود. توی پیاده رو، توی پارک، توی سالن هتل، هر جا که #وقت_نماز می شد، بلند #اذان می گفت و می ایستاد به نماز. نمازهای مستحبی اش را هم جلو چشم می خواند.
(نماز در حضور دیگران #تبلیغ نماز است بخصوص در جایی که از نماز چیزی نمی دانند یا به نماز اعتنایی ندارند)
یادگاران، جلد 13 شهید #محمد_ناصری ، ص 44.
➖➖➖➖➖➖➖➖
کانال محراب (اقامه نماز جماعت)
🆔https://shad.ir/mehrabenamazmedu