eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
433 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
ولی فرشتگان که دارای احاطه علمی نبودند در برابر این آزمایش فرو ماندند لذا در پاسخ "گفتند: خداوندا منزهی تو ، جز انچه به ما تعلیم داده ای چیزی نمی دانیم"! (قالو ا سبحانک لا علم لنا الّا ما علّمتنا) "تو خود عالم و حکیمی " ( انّک انت العلیم الحکیم). اگر ما در این زمینه سوالی کردیم از نا آگاهیمان بود ، ما این مطلب را نخوانده بودیم ، و از این استعداد و قدرت شگرف آدم که امتیاز بزرگ او بر ماست بیخبر بودیم ، حقّا که او شایسته خلافت توست و زمین و جهان هستی بی وجود او کمبودی داشت. ♦️تفسیر نمونه، ج اول، ص218 و 219♦️ @amozeshtajvidhefzquran
در اینجا نوبت به آدم رسید که در حضور فرشتگان اسماء موجودات و اسرار آنها را شرح دهد . "خداومد فرمود:ای آدم فرشتگان را از اسماء و اسرار این موجودات با خبر کن "! (قال یا آدم انبئهم باسمائهم) هنگامی که آدم آنها را از این اسماء آگاه ساخت ، خداوند فرمود : به شما نگفتم من از غیب آسمانها و زمین آگاهم ؟ و آنچه را که شما آشکار یا پنهان می کنید می دانم "( فلما انباهم باسمائهم قال الم اقل لکم انّی اعلم غیب السّماوات والارض و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون) فرشتگان در برابر دانش وسیع و فراوان این انسان، سر تسلیم فرود آوردند و بر آنها آشکار شد که لایق خلافت زمین تنها او است جمله ( ما کنتم تکتمون ) " آنچه را در درون مکتوم داشتید " اشاره به این است که فرشتگان چیزی جز آنچه را اظهار کردند در دل داشتند . بعضی گفته اند : این اشاره به آن حالت استکبار ابلیس است که آن روز در صف فرشتگان قرار داشت ، و مخاطب به خطاب آنان بود . او در درون خود تصمیم داشت که هر گز در برابر آدم خضوع نکند. ولی این احتمال هم وجود دارد که منظور این بوده که فرشتگان خود را واقعا شایسته تر از هر کس برای خلافت الهی در زمین می دانستندگرچه اشاره به این مطلب کردند ولی با صراحت آشکار نکردند. پاسخ به دو سوال در اینجا دو سئوال باقی می ماند و آن اینکه خداوند این علوم را چگونه به آدم تعلیم داد؟ وانگهی اگر این علوم را به فرشتگان هم تعلیم می داد آنها نیز همین فضیلت آدم را پیدا می کردند ، این چه افتخاری برای آدم است که برای فرشتگان نیست ؟! در پاسخ باید به این نکته توجه داشت : تعلیم در اینجا جنبه تکوینی داشته یعنی خدا این آگاهی را در نهاد و سرشت آدم قرار داده بود ، و در مدت کوتاهی آن را بار ور ساخت. اطلاق کلمه تعلیم در قرآن به تعلیم تکوینی در جای دیگر نیز آوپمده است ، در سوره "الرحمن" آیه 4 می خوانیم علّمه البیان " خداوند بیان را به انسان آموخت"، روشن است این تعلیم را خداوند در مکتب آفرینش به انسان داده و معنی آن همان استعداد و ویژ گی فطری است که در نهاد انسان ها قرار داده تا بتوانند سخن بگویند. در پاسخ سئوال دوم باید توجه داشت : ملائکه آفرینش خاصی داشتند که استعداد فراگیری این همه علوم در آنها نبود ، آنها برای هدف دیگری آفریده شده بودند نه برای این هدف و به همین دلیل ، فرشتگان بعد از این آزمایش واقعیت را در یافتند و پذیرفتند. ولی شاید خودشان در آغاز فکر می کردند برای این هدف نیز آمادگی دارند اما خداوند با آزمایش علم اسماء تفاوت استعداد آنها را با آدم روشن ساخت. در اینجا سئوال دیگری پیش می آید که : اگر منظور از "علم اسماء " علم اسرار آفرینش و فهم خواص همه موجودات است ، پس چرا ضمیر "هم" در جمله "ثّم عرضهم " و "اسمائهم " و کلمه " هولاء " که معمولا همه اینها در افراد عاقل استعما ل می شود در این مورد به کار رفته ؟ در پاسخ می گوییم چنین نیست که ضمیر "هم" و کلمه "هولاء" منحصرا در افراد عاقل به کار رود بلکه گاهی در مجموعه ای از افراد عاقل و غیر عاقل . یاحتی در مجموعه ای از افراد غیر عاقل هم استعمال می شود، چنان که یوسف (ع) در باره ستارگان ، خورشید و ماه گفت : "رایتهم لی ساجدین "" من در خواب دیدم همه آنها برای من سجده می کنند"(سوره یوسف آیه 4 ) ♦️تفسیر نمونه، ج اول، ص 219 تا 221 🌻 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻲ‌ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ‌ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ‌ﻫﺎ ﺁﺷﻜﺎﺭ؟! (٧٧) وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩی‌ﻫﺎ ﺑﻲ‌ﺳﻮﺍﺩﻫﺎﻳﻲ‌ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺣﺪّ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎی ﭘﻮﭺ ﺁﻥ‌ﻫﺎﺳﺖ1 ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺶ ﺧﻴﺎﻝ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺭﺳﻨﺪ! (٧٨) (آیه 77)- در این آیه با صراحت می‌گوید: «آیا اینها نمی‌دانند که خداوند از اسرار درون و برونشان آگاه است» (أَ وَ لا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ). جمعی از دانشمندان یهود اوصافی را که برای پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله در تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیّت خود و منافعی بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها می‌رسید. هنگامی که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند ترسیدند که در صورت روشن شدن این واقعیّت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا بجای اوصاف واقعی مذکور در تورات، صفاتی بر ضدّ آن نوشتند. عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعی او را شنیده بودند، از علمای خود می‌پرسیدند: آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را می‌دادید؟ آنها آیات تحریف شده تورات را بر آنها می‌خواندند تا به این وسیله قانع شوند. نقشه‌های یهود برای استثمار عوام! در تعقیب آیات گذشته پیرامون خلافکاریهای یهود، در اینجا جمعیّت آنها را به دو گروه مشخص تقسیم می‌کند، «عوام» و «دانشمندان حیله‌گر» می‌گوید: «گروهی از آنها افرادی هستند که از دانش بهره‌ای ندارند، و از کتاب خدا جز یک مشت خیالات و آرزوها نمی‌دانند، و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند» (وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلَّا أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ). ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﻫﻤﻴﻦ‌ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﻗﺮﺁﻧﻲ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺗﺄﻳﻴﺪﻛﻨﻨﺪﮤ ﺗﻮﺭﺍﺗﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﻋﻤﺪﺍً ﺑﺎﻭﺭﺵ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ؛ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻧﺶ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺑﺖ‌ﭘﺮﺳﺖ‌ﻫﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮِ ﺍﺳﻠﺎم ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﻣﻲ‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ!(٨٩) از امام صادق علیه السّلام ذیل این دو آیه چنین نقل شده که: یهود در کتابهای خویش دیده بودند هجرتگاه پیامبر اسلام بین کوه «عیر» و کوه «احد» (دو کوه در دو طرف مدینه) خواهد بود، یهود از سرزمین خویش بیرون آمدند و در جستجوی سرزمین مهاجرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله پرداختند، در این میان به کوهی به نام «حداد» رسیدند، گفتند: «حداد» همان «احد» است در همانجا متفرّق شدند و هر گروهی در جایی مسکن گزیدند. بعضی در سرزمین «تیما» و بعضی دیگر در «فدک» و عده‌ای در «خیبر». آنان که در «تیما» بودند میل دیدار برادران خویش نمودند، در این اثنا عربی عبور می‌کرد مرکبی را از او کرایه کردند، وی گفت من شما را از میان کوه «عیر» و «احد» خواهم برد، به او گفتند: هنگامی که بین این دو کوه رسیدی ما را آگاه نما. مرد عرب هنگامی که به سرزمین مدینه رسید اعلام کرد که اینجا همان سرزمین است که بین دو کوه عیر واحد قرار گرفته است، سپس اشاره کرد و گفت این عیر است و آن هم احد، یهود از مرکب پیاده شدند و گفتند: ما به مقصود رسیدیم دیگر احتیاج به مرکب تو نیست، و هر جا می‌خواهی برو. آنها در سرزمین مدینه ماندند و اموال فراوانی کسب نمودند این خبر به سلطانی به نام «تبع» رسید با آنها جنگید، یهود در قلعه‌های خویش متحصّن شدند، وی آنها را محاصره کرد و سپس به آنها امان داد، آنها به نزد سلطان آمدند. تبع گفت: من این سرزمین را پسندیده‌ام و در این سرزمین خواهم ماند، در پاسخ وی گفتند: این چنین نخواهد شد، زیرا این سرزمین هجرتگاه پیامبری است که جز او کسی نمی‌تواند به عنوان ریاست در این سرزمین بماند. تبع گفت: بنابراین، من از خاندان خویش کسانی را در اینجا قرار خواهم داد تا آن زمانی که پیامبر موعود بیاید وی را یاریالبقره وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﻫﻤﻴﻦ‌ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﻗﺮﺁﻧﻲ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺗﺄﻳﻴﺪﻛﻨﻨﺪﮤ ﺗﻮﺭﺍﺗﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﻋﻤﺪﺍً ﺑﺎﻭﺭﺵ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ؛ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻧﺶ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺑﺖ‌ﭘﺮﺳﺖ‌ﻫﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮِ ﺍﺳﻠﺎم ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﻣﻲ‌ﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ!(٨٩) نمایند، لذا او دو قبیله معروف اوس و خزرج را در آن مکان ساکن نمود. این دو قبیله هنگامی که جمعیّت فراوانی پیدا کردند به اموال یهود تجاوز نمودند، یهودیان به آنها می‌گفتند هنگامی که محمد صلّی اللّه علیه و اله مبعوث گردد شما را از سرزمین ما بیرون خواهد کرد! هنگامی که محمد صلّی اللّه علیه و اله مبعوث شد، اوس و خزرج که به نام انصار معروف شدند به او ایمان آوردند و یهود وی را انکار نمودند. این است معنی آیه «وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا» خود مبلّغ بوده خود کافر شدند! یهود با عشق و علاقه مخصوصی برای ایمان به رسولخدا صلّی اللّه علیه و اله در سرزمین مدینه سکنی گزیده بودند و با بی‌صبری در انتظار ظهورش بودند «ولی هنگامی که از طرف خداوند کتابی (قرآن) به آنها رسید که موافق نشانه‌هایی بود که یهود با خود داشتند با این که پیش از این جریان خود را به ظهور این پیامبر صلّی اللّه علیه و اله نوید می‌دادند و با ظهور این پیامبر صلّی اللّه علیه و اله امید فتح بر دشمنان داشتند. آری! هنگامی که این کتاب و پیامبری را که از قبل شناخته بودند، نزدشان آمد نسبت به او کافر شدند» (وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ). «لعنت خداوند بر کافران باد» (فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرِینَ). آری! گاه انسان عاشقانه به دنبال حقیقتی می‌دود، ولی هنگامی که به آن رسید و آن را مخالف منافع شخصی خود دید بر اثر هوی‌پرستی به آن پشت پا می‌زند. ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﻫﺸﺪﺍﺭﺷﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺄﻳﻴﺪﻛﻨﻨﺪﮤ ﻛﺘﺎﺏ‌ﻫﺎی ﺁﺳﻤﺎﻧﻲِ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻭ ﻣﮋﺩﻩ‌ﺍی ﺑﺮﺍی ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ.(٩٧) هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله به مدینه آمد، روزی ابن صوریا (یکی از علمای یهود) با جمعی از یهود فدک نزد پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله آمدند، و سؤالات گوناگونی از حضرتش کردند، و نشانه‌هایی را که گواه نبوّت و رسالت او بود جستجو نمودند، از جمله گفتند: ای محمد! خواب تو چگونه است؟ زیرا به ما اطلاعاتی در باره خواب پیامبر موعود داده شده است. فرمود: تنام عینای و قلبی یقظان! «چشم من به خواب می‌رود اما قلبم بیدار است» گفتند: راست گفتی ای محمد! و پس از سؤالات متعدد دیگر، ابن صوریا گفت: یک سؤال باقی مانده که اگر آن را صحیح جواب دهی به تو ایمان می‌آوریم و از تو پیروی خواهیم کرد، نام آن فرشته‌ای که بر تو نازل می‌شود چیست؟ فرمود: جبرئیل است. «ابن صوریا» گفت: او دشمن ما است، دستورهای مشکل در باره جهاد و جنگ می‌آورد، اما میکائیل همیشه دستورهای ساده و راحت آورده، اگر فرشته وحی تو میکائیل بود به تو ایمان می‌آوردیم! ملت بهانه جو! بررسی شأن نزول این آیه، انسان را بار دیگر به یاد بهانه‌جوییهای ملت یهود می‌اندازد که از زمان پیامبر بزرگوار، موسی (ع) تاکنون این برنامه را دنبال کرده‌اند در اینجا تنها بهانه این است که چون جبرئیل فرشته وحی تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ می‌کند ما ایمان نمی‌آوریم. از اینان باید پرسید مگر فرشتگان الهی با یکدیگر از نظر انجام وظیفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل می‌کنند یا از پیش خود چیزی می‌گویند؟ به هر حال قرآن در پاسخ این بهانه جوییها چنین می‌گوید: «به آنها بگو: هر کس دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است» (قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ). «قرآنی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند» و هماهنگ با نشانه‌های آنها است (مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ). «قرآنی که مایه هدایت و بشارت برای مؤمنان است» (وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُؤْمِنِینَ). ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﻳﻪ‌ﻫﺎﻳﻲ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻪ‌ﺳﻮﻳﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻨﺤﺮﻑ، ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ.(٩٩) «ابن عباس مفسر معروف، نقل می‌کند: «ابن صوریا» دانشمند یهودی از روی لجاج و عناد به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله گفت: تو چیزی که برای ما مفهوم باشد نیاورده‌ای! و خداوند نشانه روشنی بر تو نازل نکرده تا ما از تو تبعیت کنیم، آیه نازل شد و به او صریحا پاسخ گفت. پیمان شکنان یهود- نخست قرآن به این حقیقت اشاره می‌کند که دلایل کافی و نشانه‌های روشن و آیات بیّنات در اختیار پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله قرار دارد و آنها که انکار می‌کنند در حقیقت، پی به حقانیت دعوت او برده و به خاطر اغراض خاصی به مخالفت برخاسته‌اند، می‌گوید: «ما بر تو آیات بیّنات نازل کردیم و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی‌ورزد» (وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ). ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ ! [ ﻫﻨﮕﺎم ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ] ﻣﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺭﺍﻋﻨﺎ [ ﻳﻌﻨﻲ : ﺩﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺍﺣﻜﺎم ، ﺍﻣﻴﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻦ ] ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺍﻧﻈﺮﻧﺎ [ ﻳﻌﻨﻲ : ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﻛﻦ ] ﻭ [ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ] ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ . ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ .(١٠٤) «ابن عباس» نقل می‌کند: مسلمانان صدر اسلام هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهی می‌کرد گاهی از او می‌خواستند کمی با تأنّی سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند، و سؤالات و خواسته‌های خود را نیز مطرح نمایند، برای این درخواست جمله «راعنا» که از ماده «الرعی» به معنی مهلت دادن است به کار می‌بردند. ولی یهود همین کلمه «راعنا» را از ماده «الرعونه» که به معنی کودنی و حماقت است استعمال می‌کردند (در صورت اول مفهومش این است «به ما مهلت بده» ولی در صورت دوم این است که «ما را تحمیق کن»!). در اینجا برای یهود دستاویزی پیدا شده بود که با استفاده از همان جمله‌ای که مسلمانان می‌گفتند، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند، آیه نازل شد و برای جلوگیری از این سوء استفاده به مؤمنان دستور داد به جای جمله «راعنا»، جمله «انْظُرْنا» را به کار برند که همان مفهوم را می‌رساند، و دستاویزی برای دشمن لجوج نیست. دستاویز به دشمن ندهید؟ با توجه به آنچه در شأن نزول گفته شد، نخست آیه می‌گوید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید (هنگامی که از پیامبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می‌کنید) نگویید راعنا بلکه بگویید انظرنا چرا که همان مفهوم را دارد و دستاویزی برای دشمن نیست (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا). «و آنچه به شما دستور داده می‌شود بشنوید، و برای کافران و استهزاء کنندگان عذاب دردناکی است» (وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ). از این آیه به خوبی استفاده می‌شود که مسلمانان باید در برنامه‌های خود مراقب باشند که هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتی از یک جمله کوتاه که ممکن است سوژه‌ای برای سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جویند. از اینجا تکلیف مسلمانان در مسائل بزرگتر و بزرگتر روشن می‌شود، هم اکنون گاهی اعمالی از ما سر می‌زند که از سوی دشمنان داخلی، یا محافل بین المللی سبب تفسیرهای سوء و بهره‌گیری بلندگوهای تبلیغاتی آنان می‌شود، وظیفه ما این است که از این کارها جدا بپرهیزیم و بی‌جهت بهانه به دست این مفسدان داخلی و خارجی ندهیم. ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺗﺎﻥ [ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﺎﻣﻌﻘﻮﻝ ﻭ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ]ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﻲ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺷﺪ ؟ ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﻨﺪ ، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎً ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(١٠٨) از ابن عباس نقل شده که: «وهب بن زید» و «رافع بن حرمله» نزد رسولخدا صلّی اللّه علیه و اله آمدند و گفتند: از سوی خدا نامه‌ای به عنوان ما بیاور تا آن را قرائت کنیم و سپس ایمان بیاوریم! و یا نهرهایی برای ما جاری فرما تا از تو پیروی کنیم! آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت. بهانه‌های بی‌اساس- شاید پس از ماجرای تغییر قبله بود که جمعی از مسلمانان و مشرکان بر اثر وسوسه یهود، تقاضاهای بی‌مورد و نابجایی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله کردند. خداوند بزرگ آنها را از چنین پرسشهایی نهی کرده می‌فرماید: «آیا شما می‌خواهید از پیامبرتان همان تقاضاهای نامعقول را بکنید که پیش از این از موسی کردند» و با این بهانه جوییها شانه از زیر بار ایمان خالی کنید (أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ). و از آنجا که این کار، یک نوع مبادله «ایمان» با «کفر» است، در پایان آیه اضافه می‌کند: «کسی که کفر را به جای ایمان بپذیرد، از راه مستقیم گمراه شده است» (وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ). در واقع قرآن می‌خواهد به مردم هشدار دهد که اگر شما دنبال چنین تقاضاهای نامعقول بروید، بر سرتان همان خواهد آمد که بر سر قوم موسی آمد. اشتباه نشود اسلام هرگز از پرسشهای علمی و سؤالات منطقی و همچنین تقاضای معجزه برای پی بردن به حقّانیّت دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله جلوگیری نمی‌کند چرا که راه درک و فهم و ایمان همینها است. ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﻭﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻧﺼﺮﺍﻧﻲ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺁﻳﻴﻦ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺼﺮﺍﻧﻲ ﻫﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻳﻴﻦ ﻭ ﺭﻭﺵ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺘﺎﺏ [ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ] ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ [ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺁﻳﻴﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺣﻖ ﺑﻮﺩﻩ ] ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﺩﺍﻧﻨﺪ [ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ] ﺳﺨﻨﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺨﻦ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻳﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ]ﮔﻔﺘﻨﺪ ; ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ .(١١٣) جمعی از مفسران از ابن عباس چنین نقل کرده‌اند: هنگامی که گروهی از مسیحیان «نجران» خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله آمدند، عده‌ای از علمای یهود نیز در آنجا حضور یافتند، بین آنها و مسیحیان در محضر پیامبر صلّی اللّه علیه و اله نزاع و مشاجره در گرفت، «رافع بن حرمله» (یکی از یهودیان) رو به جمعیت مسیحیان کرد و گفت: آیین شما پایه و اساسی ندارد و نبوّت عیسی و کتاب او انجیل را انکار کرد، مردی از مسیحیان نجران نیز عین این جمله را در پاسخ آن یهودی تکرار نمود و گفت: آیین یهود پایه و اساسی ندارد، در این هنگام آیه نازل شد و هر دو دسته را به خاطر گفتار نادرستشان ملامت نمود. تضادهای ناشی از انحصار طلبی- در آیات گذشته گوشه‌ای از ادّعاهای بی‌دلیل جمعی از یهود و نصاری را دیدیم آیه مورد بحث نشان می‌دهد که وقتی پای ادّعای بی دلیل به میان آید نتیجه‌اش انحصار طلبی و سپس تضاد است. می‌گوید: «یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتی نزد خدا ندارند، و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتی ندارند و بر باطلند»! (وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْ‌ءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْ‌ءٍ). سپس اضافه می‌کند: «آنها این سخنان را می‌گویند در حالی که کتاب آسمانی را می‌خوانند»! (وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ). یعنی با در دست داشتن کتابهای الهی که می‌تواند راهگشای آنها در این مسائل باشد این گونه سخنان که سر چشمه‌ای جز تعصّب و عناد و لجاجت ندارد بسیار عجیب است. سپس قرآن اضافه می‌کند: «مشرکان نادان نیز همان چیزی را می‌گفتند که اینها می‌گویند» با این که اینها اهل کتابند و آنها بت‌پرست (کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ). در پایان آیه آمده است «خداوند داوری این اختلاف را در قیامت به عهده خواهد گرفت) (فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ). آنجاست که حقایق روشنتر می‌شود و اسناد و مدارک هر چیز آشکار است، کسی نمی‌تواند حق را منکر شود. ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا أُولَٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﻭ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺧﺪﺍ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ ؟ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ [ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻋﺒﺎﺩﺕ ] ﺩﺭﺁﻳﻨﺪ ، ﺟﺰ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺮﺱ [ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎم ﺧﺪﺍ ] . ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺧﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(١١٤) شأن نزولهایی برای این آیه نقل شده، از جمله: در روایتی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم که این آیه در مورد قریش نازل گردید، در آن هنگام که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله را از ورود به شهر مکّه و مسجد الحرام جلوگیری می‌کردند. ستمکارترین مردم- بررسی شأن نزولهای آیه نشان می‌دهد که روی سخن در آیه با سه گروه، یهود و نصاری و مشرکان است. قرآن در برابر این سه گروه و تمام کسانی که در راهی مشابه آنها گام بر می‌دارند می‌گوید: «چه کسی ستمکارتر است از آنها که از بردن نام خدا در مساجد الهی جلوگیری می‌کنند و سعی در ویرانی آنها دارند»! (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها). سپس در ذیل این آیه می‌گوید: «شایسته نیست آنها جز با ترس و وحشت وارد این اماکن شوند» (أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ). یعنی مسلمانان و موحّدان جهان باید آنچنان محکم بایستند که دست این ستمگران از این اماکن مقدس کوتاه گردد. و در پایان آیه مجازات دنیا و آخرت این ستمکاران را با تعبیر تکان دهنده‌ای بیان کرده، می‌گوید: «برای آنها در دنیا رسوایی است و در آخرت عذاب عظیم» (لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ). در حقیقت هر عملی که نتیجه آن تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد نیز مشمول همین حکم است. ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖِ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﻓﻘﻂ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ; ﭘﺲ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﺭﻭ ﻛﻨﻴﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻭﻱ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻄﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(١١٥) ابن عباس می‌گوید: این آیه مربوط به تغییر قبله است، هنگامی که قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت یهود در مقام انکار برآمدند و به مسلمانان ایراد کردند که مگر می‌شود قبله را تغییر داد؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ داد که شرق و غرب جهان از آن خدا است. به هر سو رو کنید خدا آنجاست! در آیه قبل سخن از ستمگرانی بود که مانع از مساجد الهی می‌شدند، و در تخریب آن می‌کوشیدند این آیه دنباله همین سخن است، می‌گوید: «مشرق و مغرب از آن خداست، و به هر طرف رو کنید خدا آنجاست» (وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ). منظور از مشرق و مغرب در آیه فوق اشاره به دو سمت خاص نیست بلکه این تعبیر کنایه از تمام جهات است. چنین نیست که اگر شما را از رفتن به مساجد و پایگاههای توحید مانع شوند، راه بندگی خدا بسته شود، مگر جایی هست که از خدا خالی باشد، اصولا خدا مکان ندارد. و لذا در پایان آیه می‌فرماید: «خداوند نامحدود و بی‌نیاز و دانا است» (إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ). ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈
وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺿﻲ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻨﺸﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻲ . ﺑﮕﻮ : ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﻫﺪﺍﻳﺖ [ ﻭﺍﻗﻌﻲ ] ﺍﺳﺖ . ﻭ ﺍﮔﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﻛﻪ [ ﭼﻮﻥ ﻗﺮﺁﻥ ] ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﻫﻮﺍ ﻭ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻲ ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﻳﺎﻭﺭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .(١٢٠) از ابن عباس نقل شده که: یهود مدینه و نصارای نجران انتظار داشتند که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله همواره در قبله با آنها موافقت کند، هنگامی که خداوند قبله مسلمانان را از بیت المقدس به سوی کعبه گردانید آنها از پیامبر صلّی اللّه علیه و اله مأیوس شدند (و شاید در این میان بعضی از طوایف مسلمانان ایراد می‌کردند که نباید کاری کرد که باعث رنجش یهود و نصاری گردد). آیه نازل شد و به پیامبر اعلام کرد که این گروه از یهود و نصاری نه با هماهنگی در قبله و نه با چیز دیگر از تو راضی نخواهند شد، جز این که آیین آنها را دربست بپذیری. جلب رضایت این گروه ممکن نیست- از آنجا که در آیه قبل سلب مسؤولیّت از پیامبر صلّی اللّه علیه و اله در برابر گمراهان لجوج می‌کند، قرآن در ادامه همین بحث به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله می‌گوید: اصرار بر جلب رضایت یهود و نصاری نداشته باش، چه این که «آنها هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر این که بطور کامل تسلیم خواسته‌های آنها و پیرو آیینشان شوی» (وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ). تو وظیفه داری «به آنها بگویی که هدایت، تنها هدایت الهی است» (قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی). هدایتی که آمیخته با خرافات و افکار منحط افراد نادان نشده است. سپس اضافه می‌کند: «اگر تسلیم تعصبها و هوسها و افکار کوتاه آنها شوی بعد از آن که در پرتو وحی الهی حقایق برای تو روشن شده، هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود» (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ). ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨« » ✨ بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈