#شهید_قرآنی
#ابراهیم_خسرو_آبادی
🔹 ابراهیم خسروآبادی، متولد هفتم مهرماه 1343 در سبزوار بدنیا آمد.
🔸بچه که بود، پا به پای پدرش، در مجلس تعزیه حاضر میشد و پای ثابت جلسهٔ قرآن بود. از جلسات قرآن مساجدها کلام خدا را بلد شده بود. هنوز هم اهالی مسجد، او را به خاطر میآورند؛ پسر درسخوان و مهربان محل که رفاقت را خوب میدانست و دوستانش ابراهیم را به خوشرویی و خوشخلقی میشناختند.
🔹سال 1360 بود که وارد دانشگاه تربیتمعلم شد تا دبیر ریاضی شود، اما سال 1361 دانشجوی پزشکی دانشگاه تبریز شد. همان وقتها بود
که #نیمی_از_قرآن را به حافظه سپرد تا در روزهای سختی که پیش رو داشت، لحظاتش را پر کند از کلمات آرامشبخش خداوند.
🔸عید غدیرخم سال 1362 بود که به مسجد ابوالفضل (ع) افسریه در لشگر محمد رسولالله ثبتنام کرد تا راهی جبهه شود. ابراهیم در 29 آبان ماه 1362، روی قلهٔ 1904 پنجوین، ستاره آزادیاش را چید.
🔹مادرش، 10 سال آزگار چشم بهراهش ماند وماند و چشمش به در خیره ماند تا لااقل، باقی ماندههای تن ابراهیمش را بیاورند و مزاری داشته باشد برای تسکین دردهای دلش. ده سال گذشته بود که چندتکه استخوان آوردند و گفتند این، ابراهیم توست. مادر اما لبخند ابراهیمش را در بهشت میدید. روحش شاد
🌷شادی روح این شهید قرآنی صلوات بفرستیم
🍃🌸🍃🍃🌸🍃
🔸کانال تخصصی آموزش تجوید و حفظ قرآن
👉 @amozeshtajvidhefzquran
#شهید_قرآنی
💢 حافظ قرآنی كه اربا اربا شد
🌷 شهید عباس دین محمدی
💠 عباس دین محمدی فرزند حجته الاسلام و المسلمین مرتضی دین محمدی امام جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) و نوه آیت الله شیخ حسین زنجانی دین محمدی بود. عباس در سال 1343در تهران متولد شد .
💠 حافظ قرآن
ایشان در دوران کودکی بسیار با اخلاق ، صبور و آرام بود .بسیار با هوش وبا استعداد بود. در زمان انقلاب با داشتن سن کم بسیار فعال بود . عباس نزد پدر مشغول به مطالعات حوزوی بوده و قصد ادامه راه پدر و اجدادش را داشت. ایشان حافظ قرآن بوده و در مسجد محل به آموزش قرآن و احکام شرعی می پرداخت .
💠 جنگ تحمیلی كه آغاز شد، عباس هم راهی مسیری شد كه از آیه آیه های قران تلا لو یافته بود.ج شهید عباس دین محمدی با رشادت در عملیات مسلم بن عقیل(ع) در منطقه سومار به عنوان آرپیچی زن حضور فعال وتاثیر گذاری داشت .
همرزمانش ماه مبارك رمضان سال 1362 را خوب بخاطر دارند .
💠 عباس بعداز خشوع وتضرع به درگاه خداوند از خدا خواست تا شهادت همانند اربابش حضرت ابوالفضل عباس(ع) را نصیبش گرداند .
🌷 اربا اربا.چون اربابش
⭐️شهید عباس دین محمدی در عملیات والفجر 2 در منطقه حاجی عمران پس از اقامه نماز صبح ودرست روز شهادت امام جعفر صادق(ع) ،در چهاردهمین روز از مرداد ماه 1362 بر اثر برخورد خمپاره به شهادت رسید و مانند اربابش اربا اربا شد .او به آنچه همواره بدان می اندیشید وآرزو داشت رسید .
🌷شادی روح این شهید بزرگوار صلوات بفرستیم.
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🔸 کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن
👉 @amozeshtajvidhefzquran
3.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فرازی شنیدنی از شهید حاجی حسنی کارگر
🍃🌷 آیاتی از سوره مبارکه اعلی
#شهید_قرآنی
🌷 نام:محسن
🌷نام خانوادگی: حاجی حسنی
🌷تاریخ تولد: 15 آبان1367
🌷از:استان خراسان، مشهد
🌷تاریخ شهادت:2 مهر 1394
🌷محل شهادت: مکه_منا
🌷نفر اول جهان در مسابقات جهانی کشور مالزی در رشته تلاوت قرآن سال ۲۰۱۵ بود.
🌷وی قرائت قرآن را با تشویق پدر و مادر و با کمک دو برادر بزرگترش از ۳ سالگی آغاز کرد.
🌷 حاجیحسنی روزهای چهارشنبه، اذان صبح را به صورت زنده در حرم علی بن موسی الرضا اجرا میکرد.
🕊به یاد این شهید بزرگوار صلوات بفرستیم.
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🔸 کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن
👉 @amozeshtajvidhefzquran
#شهید_قرآنی
#شهید_حسین_کربلایی
🌷سال 1336 بود که «حسین کربلایی» در تهران به دنیا آمد؛ در خانوادهای که به لطف همسایگی با امامزاده معصوم علیهالسلام، رنگ و بوی مذهبی داشت.
🌷روزهای کودکیاش بهسرعت گذشت و رسید به سال 1360 که حسین داماد شد؛ اما هنوز چند روز بیشتر از عروسیاش نگذشته بود که راهی جبهه شد. دلش را گذاشت لای قرآنی که هرروز صبح، بعد از نماز مشغول تلاوتش میشد و به همسرش گفت: «من که نیستم، تو هم صبحها بعد از نماز بنشین پای تلاوت قرآن تا دلمان به هم وصل باشد.»
🌷حسین، حافظ قرآن بود؛
اما کسی جز خودش و خدایش و همسرش که پای قرآن خواندش نشسته بود، از این راز شیرین دلش خبر نداشت. همسرش قرآن را با صوت زیبا و دلنشین حسین یاد میگرفت و تفسیر آن آیات روشن را، از زبان او بلد میشد.
🌷دریکی از عملیاتهای جزیرهٔ مجنون که عراق، جزیره را بمباران شیمیایی کرد،
حسین به همراه یکی از دوستانش، ماسکهای ضد شیمیایی را بین بچهها توزیع
کردند و خودشان ماندند با نفسهایی که گاز خردل را به ریهشان میکشید؛ اما این برای حسین، پایان نبرد نبود.
🌷راهی عملیات فتحالمبین شد تا چند ترکش کوچک، به یادگار بردارد؛ ترکشهایی که دردشان دیگر نگذاشت راهی خط مقدم شود و او را معلم آموزشی رزمندهها کرد. حسین ماند و شد فرماندهٔ قرارگاه فاطر و نجف.
🌷 همرزمانش که میخواستند سر به سرش بگذارند، مینیابها را میآوردند و روی بدن پر از ترکش او امتحان میکردند! حسین، میخندید و دل میداد به شوخیهایشان، اما فقط خدا از آنهمه دردی که ترکشها به جانش میریختند، خبر داشت. درد، هرگز رهایش نکرد؛ او اما راه خوبی برای فراموش کردنش پیداکرده بود. قرآنش را برمیداشت و در آیههای صبر، غرق میشد. درسهای قرآن را برای اطرافیانش میگفت. سفارششان میکرد به حجاب و عفاف؛ هرچند، هرگز در کلماتش رنگی از اجبار نبود.
🌷دستآخر تاولهای شیمیایی و ترکشهای یادگاری، کار خودشان را کردند و در سال 1389 حسین را به رفقای شهیدش رساندند.
🕊به یاد این شهید قرآنی صلوات بفرستیم.
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
کانال آموزش تخصصی تجویدو حفظ قرآن @amozeshtajvidhefzquran