#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
ملاقات عيسى عليهالسلام با سه گروه عابد
روزى عيسى عليهالسلام در مسير راه خود، با سه نفر ملاقات كرد و ديد بدنى ضعيف دارند و رنگشان پريده است. پرسيد: چرا چنين شده ايد؟
گفتند: ترس از خدا و آتش دوزخ ما را به چنين حالى افكنده است.
گفتند: ما خدا را دوست داريم، عشق به خدا ما را چنين نموده است.
عيسى عليهالسلام دوبار فرمود: اَنتُم المُقَرَّبُونَ؛ مقربان درگاه خدا شما هستيد.(797)
عيسى عليهالسلام فرمود: بر خدا سزاوار شد كه به خائف درگاهش، امان بدهد و او را از عذاب دوزخ حفظ كند.
سپس از آن جا گذشت و در مسير راه به سه نفر ديگرى برخورد كه حال و رنگشان، پريشانتر و پژمرده تر از سه نفر اول بود. پرسيد: چرا چنين شدهايد ؟
گفتند: اشتياق به بهشت ما را به اين صورت در آورده است؟
عيسى عليهالسلام فرمود: به خدا سزاوار است، به آن چه اميد داريد شما را عطا فرمايد.
سپس از آن جا گذشت و با سه نفر ديگر روبرو شد. ديد حال آنها از دو دسته قبل پريشانتر و فرورفته است و در صورت آنها نشانه هاى نور ديده مى شود، پرسيد: چرا چنين شده ايد؟
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
عيسى عليهالسلام و حواريون در برابر حادثه عجيب در كربلا
روزى حضرت عيسى عليهالسلام همراه حواريون در بيابان مشغول سير و سياحت بودند. تا گذرشان به سرزمين كربلا افتاد. ناگاه در مسير راه شيرى نيرومند ديدند كه در وسط جاده قرار گرفته و جاده را بسته است.
عيسى عليهالسلام نزد او آمد و فرمود: چرا راه را بستهای ؟ آيا به ما راه مى دهى كه از آن جا عبور كنيم؟!
شير با زبان گويا گفت: من راه را براى شما باز نكنم، مگر اين كه يزيد، قاتل حسين عليهالسلام را لعنت كنيد.
عيسى عليهالسلام گفت: حسين عليهالسلام كيست؟
شير گفت: حسين عليهالسلام سبط حضرت محمد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم و پسر على ولىّ خدا عليهالسلام است.
عيسى عليهالسلام گفت: قاتل او كيست؟
شير گفت: ملعون شده حيوانات وحشى و مگس و همه درندگان به خصوص در ايام عاشورا است.
عيسى عليهالسلام دستهايش را بلند كرد و پس از لعن يزيد، او را نفرين كرد و حواريون آمين گفتند. آن گاه شير از كنار جاده كنار رفت و عيسى عليهالسلام و همراهان از آن جا عبور كردند.(798)
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
بيست سال زندگى پس از مرگ
روزى شخصى از امام صادق عليهالسلام پرسيد: آيا عيسى عليهالسلام كسى را زنده كرد كه او بعد از زنده شدن، مدتى عمر كند و از خوراكى ها بخورد و داراى فرزند شود؟
امام صادق عليهالسلام فرمود: آرى، حضرت عيسى عليهالسلام برادر دينى و دوست مخلص و درستكردارى داشت و هر وقت عيسى عليهالسلام از كنار منزل او عبروش مى افتاد ، به خانه او وارد مىشد و از او احوالپرسى مى كرد .
تا اين كه عيسى عليهالسلام مدتى مسافرت كرد و در بازگشت به ياد اين برادر دينى خود افتاد، به در خانه او رفت تا با او ملاقات كند و احوال او را بپرسد.
مادر او از منزل بيرون آمد، عيسى عليهالسلام از او پرسيد: فلانى كجاست؟
مادر گفت: اى فرستاده خدا، فرزندم از دنيا رفت.
عيسى عليهالسلام به مادر فرمود: آيا دوست دارى پسرت را زنده ببينى؟
مادر عرض كرد: آرى.
عيسى عليهالسلام فرمود: وقتى فردا شد، نزد تو مى آيم و فرزندت را به اذن خدا زنده مى كنم .
فردا فرا رسيد. عيسى عليهالسلام نزد مادر دوستش آمد و به او فرمود: بيا با هم كنار قبر پسرت برويم. مادر همراه عيسى عليهالسلام كنار قبر آمدند، عيسى عليهالسلام كنار قبر ايستاد و دعا كرد. قبر شكافته شد و پسر آن زن، زنده از قبر بيرون آمد، وقتى مادر او را ديد و او مادرش را ديد، با هم گريه كردند. عيسى عليهالسلام دلش به حال اين مادر و فرزند سوخت و به آن پسر فرمود: آيا دوست دارى با مادرت در دنيا باقى بمانى؟
او عرض كرد: يعنى غذا بخورم و كسب روزى كنم و مدتى زنده بمانم؟!
عيسى عليهالسلام فرمود: آرى، آيا مى خواهى بيست سال غذا بخورى و روزى كسب كنى و ازدواج نمايى و داراى فرزند شوى؟
او عرض كرد: آرى، راضى هستم.
عيسى عليهالسلام او را به مادرش سپرد و او بيست سال زندگى كرد و داراى زن و فرزند شد.(799)
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
🔰 يازده نصيحت جالب از اندرزهاى عيسى عليهالسلام( قسمت اول)
📋براى پندگيرى بيشتر از اندرزهاى دلنشين و حكمت آميز حضرت عيسى عليهالسلام نظر شما را به نصيحت زير جلب مى كنم :
⚡️1 - مجلس درس و وعظ بود، حواريون با عشق و شور مخصوص در گرداگرد استادشان عيسى عليهالسلام نشسته بودند و گفتار او را با جان و دل مى پذيرفتند . در آن جلسه درس، همه دوازده نفر از حواريون به عيسى عليهالسلام عرض كردند: اى آموزگار راه هدايت! ما را از نصايح و پندهايت بهره مند ساز.
عيسى عليهالسلام پيامبر خدا موسى عليهالسلام به اصحابش فرمود: سوگند دروغ نخوريد، ولى من مى گويم سوگند - خواه دروغ و خواه راست - نخوريد.
آنها عرض كردند: ما را بيشتر موعظه كن.
عيسى عليهالسلام : موسى عليهالسلام به اصحاب خود فرمود: زنا نكنيد، من به شما مى گويم حتى فكر زنا نكنيد. (سپس چنين مثال زد) اگر شخصى در اتاق نقاشى شده و زيبا، آتشى روشن كند، دود، آن اطاق نقاشى شده را دود آلود و سياه خواهد كرد. گرچه اطاق را نسوزاند، فكر زنا نيز همچون آن دودى است كه زيبايى چهره معنوى انسان را تيره و تار مى سازد ، گر چه آن چهره را از بين نبرد.(800)
⚡️ 2 - يك روز حواريون (ياران خاص عيسى عليهالسلام ) از آن حضرت پرسيدند:
سختترين امور و دشوارترين چيزها چيست؟
عيسى عليهالسلام فرمود: غضب و خشم خدا.
آنها پرسيدند: چگونه از غضب الهى خود را دور سازيم؟
عيسى عليهالسلام فرمود: نسبت به همديگر غضب نكنيد.
آنها پرسيدند: علت و منشأ غضب چيست؟
عيسى عليهالسلام فرمود: علت غضب، تكبر و خودمحورى و كوچك شمردن مردم است.(801)
⚡️3 - يكى از نصايح عيسى عليهالسلام را شاعر معروف، ناصر خسرو با اشعار خود چنين سروده است:
چون تيغ به دست آرى مردم نتوان كشت نزديك خداوند بدى نيست فرامشت
عيسى به رهى ديد يكى كشته فتاده حيران شد و بگرفت به دندان سر انگشت
گفتا تو كرا كشتى تا كشته شدى زار؟
يا باز كجا كشته شود آنكه تو را كشت؟
انگشت مكن رنجه به در كوفتن كس
تا كس نكند رنجه به در كوفتنت مشت
⚡️ 4 - روز ديگرى عيسى عليهالسلام در بيابان و صحرا، تنها عبور مى كرد . از دور سر وصدايى شنيد، به سوى آن سر و صدا رفت و ديد دو نفر كشاورز بر سر زمينى با هم دعوا مى كنند .
هر كدام ادعا دارد كه زمين مال من است. عيسى عليهالسلام تصميم گرفت آنها را صلح دهد. براى اين كه آنها را آماده صلح سازد و غرور آنها را كه موجب كينه و دعوا شده بشكند، آنها را چنين موعظه كرد:
! 🍃شما هر كدام مى گوييد اين زمين مال من است، ولى حقيقت اين است كه شما مال اين زمين هستيد. بعد از مدتى نه چندان دور، همين زمين قبر مى گردد و شما را در كام خود فرو برده و پس از پوسيدگى، شما را جزء خود مى نمايد . پس زمين مال شما نيست، بلكه شما مال زمين هستيد. بنابراين براى امور مادى چند روزه دنيا، كشمكش نكنيد. از مركب غرور پياده شويد و صلح كنيد.
⚡️5 - يك روز عيسى عليهالسلام همراه حواريون در بيابانى عبور مىكرد، لاشه سگ مردهاى در آنجا افتاده بود. حواريون گفتند: بوى اين سگ چقدر زشت و تنفرآميز است!
عيسى عليهالسلام فرمود: چه دندانهاى سفيدى دارد.(802)
به اين ترتيب عيسى عليهالسلام به آنها و ديگران آموخت كه تنها بدىها را ننگريد، خوبى ها را نيز بنگريد و مگس صفت نباشيد.
⚡️6 - روزى عيسى عليهالسلام در شهرى عبور مى كرد ديد زن و شوهرى با هم بگو و مگو و نزاع مى كنند . نزد آنها رفت و فرمود: علت درگيرى شما چيست؟
شوهر گفت: اى پيامبر خدا! اين زن همسر من است و بانويى شايسته مىباشد و كار بدى نكرده، ولى دوست دارم از او جدا گردم.
عيسى عليهالسلام فرمود: چرا، براى چه؟
شوهر: اين زن با اين كه هنوز پير نشده، صورتش چروك برداشته و فرسوده شده است.
عيسى عليهالسلام به زن رو كرد و فرمود: اى زن! آيا دوست دارى كه چهرهات صاف و شاداب گردد؟
زن: آرى، البته.
عيسى عليهالسلام : هرگاه غذا مىخورى تا سير نشدهاى دست از غذا بردار، زيرا وقتى كه غذا روى غذا در معده انباشته شد، موجب دگرگونى صورت و آن را نازيبا مى كند .
آن زن به دستور عيسى عليهالسلام عمل كرد و نتيجه گرفت و زيبايى خود را بازيافت و محبوب شوهرش گرديد.(803)
🔵کانال آموزش تجوید وحفط قرآن کریم
@amozeshtajvidhefzquran
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
یازده نصیحت جالب از اندرزهای عیسی علیه السلام (قسمت دوم)
7 - روزى حواريون به عيسى عليهالسلام عرض كردند: اى روح خدا! مَنِ المَخلِصُ لِلّهِ؟ مخلص درگاه خدا كيست؟
عيسى عليهالسلام فرمود:
الَّذِى يعمَلُ لِلهُ لا يُحبُّ اَن يَحمَدَهُ اَحَد عَلى شَىءٌ مِن عَمَلِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛
آن كسى است كه اعمالش را براى خدا انجام دهد، دوست ندارد احدى او را به خاطر اعمالش تعريف و تمجيد نمايد.(804)
8 - حضرت عيسى عليهالسلام از كنار خانه اى عبور مى كرد ، از آن جا صداى ساز و آواز و كف زدن مى آمد ، پرسيد: اين جا چه خبر است؟ گفتند: عروسى است، و امشب به اين خانه عروس مى آورند .
عيسى عليهالسلام به نزديكان خود فرمود: امشب عروس مى ميرد (و شادى اينها به عزا مبدل مى شود .)
آن شب فرا رسيد و حادثه تلخى رخ نداد، فرداى آن شب به عيسى عليهالسلام گفتند: آن عروس زنده است.
عيسى عليهالسلام با همراهان به در خانه او رفت، شوهر عروس از خانه بيرون آمد، عيسى عليهالسلام به او فرمود: از همسرت بپرس امشب چه كار خيرى انجام داده است؟ او نزد همسرش رفت و همين سؤال را پرسيد، همسر گفت: فقيرى هر شب جمعه به خانه ما مى آمد و غذا مى طلبید. ديشب آمد و غذا طلبيد، كسى جواب او را نداد، فقير گفت: برايم سخت است كه سخنم را نمىشنويد، اهل وعيالم امشب گرسنه مانده اند. من برخاستم وبا اكراه مقدارى از غذاهايى كه در خانه وجود داشت به او دادم.
عيسى عليهالسلام كه در آن جا حاضر بود، به عروس گفت: از آن جا كه نشسته اى برخيز و دور شو، او برخاست و كنار رفت، ناگاه حاضران ديدند يك مار بزرگ در زير فرش او، در حالى كه دُم خود را به دندان گرفته وجود دارد.
عيسى عليهالسلام به عروس گفت: به خاطر صدقه اى كه دادى، از گزند اين مار مصون ماندى. (و گرنه بنا بود اين مار تو را نيش بزند و بكشد.)(805)
9 - عيسى عليهالسلام براى حواريون (ياران نزديكش) غذايى آماده كرد، آنها آن غذا را خوردند، پس از غذا، خود حضرت عيسى عليهالسلام برخاست و دستهاى آنها را شست.
حواريون عرض كردند: اى روح خدا! سزاوارتر اين است كه ما اين كار را انجام دهيم. حضرت عيسى عليهالسلام فرمود: من با شما چنين رفتار كردم تا شما نيز نسبت به شاگردان خود، چنين رفتار كنيد و آداب تواضع را رعايت نماييد.(806)
- روزى عيسى عليهالسلام در بيابان در معرض باران و طوفان شديد قرار گرفت و در جستجوى پناهگاه بود. ناگاه از دور خيمه اى را ديد، خود را به آن جا رسانيد، ديد در آن جا زنى زندگى مى كند ، از آن جا منصرف شد و به كنار كوهى رفت و به جستجو پرداخت. غارى را ديد، به داخل غار رفت، ديد شيرى به آن جا پناه برده است. دست مرحمت بر پشت شير نهاد. سپس به خدا متوجه شد و عرض كرد: خدايا! هر چيزى پناهگاهى دارد، براى من نيز پناهگاهى قرار بده.
خداوند به او وحى كرد: پناهگاه تو در قرارگاه رحمت من است، سوگند به عزتم در روز قيامت حوريان بسيارى را همسر تو قرار مى دهم و در عروسى تو چهارهزار سال اطعام مى كنم و فرمان مى دهم كه منادى من صدا بزند كه كجايند پارسايان دنيا تا بيايند و در عروسى عيسى بن مريم عليهالسلام شركت نمايند.(807)
11 - روزى حضرت عيسى عليهالسلام ديد پيرمردى بيل به دست گرفته و زمين را بيل مىزند و براى كشاورزى آماده مى سازد ، گفت: خدايا! آرزو را از دل اين پيرمرد بيرون كن.
پس از لحظهاى ديد آن پيرمرد، بيل را كنار انداخت، در همان جا بر زمين دراز كشيد و خوابيد. عيسى عليهالسلام عرض كرد: خدايا! آرزو را به اين پيرمرد باز گردان. ناگه ديد پيرمرد برخاست و بيل خود را به دست گرفت و مشغول بيل زدن و كار كردن شد.
عيسى عليهالسلام نزد آن پيرمرد آمد و پرسيد: چرا در آغاز كار مى كردى ، سپس بيل را كنار انداختى و خوابيدى، پس از لحظهاى برخاستى و مشغول كار شدى؟
پيرمرد گفت: وقتى مشغول كار بودم، ناگاه فكرى به ذهنم خطور كرد، به خود گفتم: تا كى مى خواهى كار كنى؟ با اين كه پير هستى و عمرت به لب ديوار رسيده است؟ از اين رو بيل را كنار افكندم و خوابيدم، در اين هنگام با خود گفتم: تو تا زنده هستى نياز به كار كردن دارى تا هزينه زندگيت را تأمين كنى، از اين رو برخاستم و مشغول كار شدم. (808)
آرى اميد و آرزو در حد خود، خوب است و موجب حركت مى شود و اگر نباشد موجب تنبلى خواهد شد.
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
عيسى عليهالسلام در فراق جانسوز مادر
عيسى عليهالسلام در عصر و زمانى بود كه در راه هدايت مردم، رنجها برد و از مردم، زخم زبانها و ناسزاها شنيد. ولى وقتى نزد مادرش مريم عليهالسلام مى آمد، دلش آرام مىشد و حالات و بيانات مادر، مرهمى شفابخش براى دل غمبار عيسى عليهالسلام بود. مادرى كه سراپا نور بود و محضرش انسان را به ياد خدا و ملكوت مى انداخت و هرگونه غم را از دل مى زدود .
حضرت مريم عليهالسلام روزها به صحرا و كوهستان مى رفت و در آن جا به عبادت و نيايش خدا مى پرداخت . روزى در وادى دمشق در دامنه كوهى مشغول عبادت بود، خسته شد و همانجا خوابيد تا رفع خستگى كند. همان دم از دنيا رفت. حوريان بهشت نزد او آمدند و او را غسل داده، و تجهيز نمودند و پارچه سفيدى را بر روى او كشيدند.
عيسى عليهالسلام به سراغ مادر آمد، ديد خوابيده است و پارچه سفيدى بر روى او كشيده شده است؛ او را بيدار نكرد. مدتى در اطراف او قدم زد، ديد بيدار نشد. هنگام نماز و افطار مادرش فرا رسيد، باز ديد بيدار نشد. آهسته كنارش آمد و مادر را صدا زد، جوابى نشنيد. بلندتر صدا كرد باز جواب نشنيد، فهميد كه مادرش جان سپرده است.
عيسى عليهالسلام بسيار ناراحت شد، داغ فراق مادر، جگرش را كباب كرد. با دلى خونبار جنازه مادر را برداشت و به نزديك در بيت المقدس آورد و در آن جا به خاك سپرد.(809)
عيسى عليهالسلام از فكر مادر بيرون نمى رفت، در اين حال روح مادرش را ديد، شاد شد، پرسيد: مادر! آيا هيچ آرزويى دارى؟
مريم عليهالسلام پاسخ داد: آرى، آرزوى من اين است كه در دنيا بودم و شبهاى سرد زمستانى را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد مى رسانم و روزهاى گرم تابستان را روزه مى گرفتم .(810)
از عمر همان بود كه در ياد تو بودم باقى همه سهو است و فسون است و فسانه
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
بشارت عيسى عليهالسلام به آمدن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و مهدى عليهالسلام
روزى حضرت عيسى عليهالسلام از سرزمين اردن به طرف بيت المقدس مى رفت ، در مسير راه به همراهان فرمود: در فلان جا الاغى همراه كرهاش مىچرخد، آن را به اين جا بياوريد. همراهان رفتند و الاغ را آوردند. عيسى عليهالسلام بر آن سوار شد و به شهر اورشليم وارد گرديد و در آن جا از چند نفر كه بيمارى سختى داشتند عيادت كرد و به اذن خدا به آنها شفا داد. سپس وارد بيت المقدس گرديد، در آن جا بعضى از آن حضرت پرسيدند: اى رسول خدا! به ما خبر بده كه پايان دنيا چگونه است و كى خواهد بود؟
عيسى عليهالسلام : به شما خبر مىدهم كه بعد از من پيامبرى خواهد آمد كه نام او احمد صلى الله عليه و آله و سلم(811) است. يكى از فرزندان او (حضرت مهدى عليهالسلام ) حجت خدا بر انسانها خواهد بود. او قيام مى كند و جهان را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مى نمايد و من در زمان او از آسمان فرود مى آيم و ظهور من، نشانه ظهور قيامت خواهد بود.(812)
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
عروج عيسى عليهالسلام به آسمان
تبليغات عيسى عليهالسلام و افزايش پيروان او موجب شد كه يهوديان و روحانى نمايان يهود كينه آن حضرت عليهالسلام را به دل گرفتند و به فكر افتادند تا توطئه قتل آن بزرگ مرد را فراهم سازند. آنها براى اجراى اهداف شوم خود قيصر روم را تحريك كردند و به او گفتند: اگر اين وضع ادامه يابد، سلطنت تو واژگون خواهد شد. براى حفظ سلطنت خود چارهاى جز كشتن عيسى عليهالسلام ندارى.
حضرت عيسى عليهالسلام از توطئه دشمن آگاه شد، مكان خود را با ياران مخصوصش عوض مىكرد و در مخفى گاهها به سر مى برد تا از گزند دشمن محفوظ بماند.
سرانجام يكى از ياران نزديكش به نام يهودا اسخريوطى كه يكى از حواريون دوازده گانه آن حضرت بود، به خاطر سى پاره نقره كه دشمن به او رشوه داد، مكان عيسى عليهالسلام را به دشمن نشان داد، تا آن حضرت را دستگير كرده و به دار زنند.(813)
ولى خود او كه شباهت زيادى به عيسى عليهالسلام داشت، به جاى عيسى عليهالسلام به دست يهود كشته شد و چاهى را كه كنده بود، خود در ميان آن سقوط كرد، توضيح اين كه:
عيسى عليهالسلام با ياران مخصوصى به باغى وارد شد و در آن جا مخفى گرديد، ولى بر اثر گزارش يهودا وقتى كه شب فرا رسيد، و هوا تاريك گرديد، جاسوسان و جلادان دشمن از در و ديوار باغ، وارد شدند و حواريون را احاطه كردند. وقتى كه حواريون خود را در خطر شديد ديدند، عيسى عليهالسلام را تنها گذاشته و گريختند. در چنين لحظهاى خطرناك، خداوند عيسى عليهالسلام را تنها نگذاشت، او را يارى كرد و وجودش را از چشم مهاجمان پوشانيد، در نتيجه آنها مردى را كه شباهت كامل به عيسى عليهالسلام داشت. (يعنى همان يهودا اسخريوطى) به جاى عيسى عليهالسلام دستگير كردند، آن مرد بر اثر وحشت و ناراحتى شديد، خود را باخت، دهانش لال شد و نتوانست خود را معرفى كند. يهودا به دست جلادان به دار آويخته شد و اعدام گرديد و به مكافات عمل خود رسيد.
قيصر روم و وزيران و لشگريان پنداشتند، عيسى عليهالسلام را كشته اند، ولى به فرموده قرآن
مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِن شُبِّهَ لَهُمْ؛
نه عيسى عليهالسلام را كشتند، و نه به دار آويختند، ولى امر به آنها مشتبه شد.(814)
در جامعه منعكس شد كه عيسى عليهالسلام اعدام گرديد، حتى مسيحيان همين عقيده را دارند و شعار صليب كه در تمام شؤون زندگى مسيحيان ديده مىشود، بر اساس اين اعتقاد است كه عيسى عليهالسلام مصلوب شد يعنى به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
ولى طبق نص صريح قرآن؛ او كشته نشد و به دار آويخته نشد، بلكه خداوند او را زنده به سوى خود برد(815) و هم اكنون زنده است و در آسمان به سر مى برد و هنگام ظهور حضرت مهدى (عج) به زمين فرود خواهد آمد و پشت سر آن حضرت نماز مى خواند .
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
عروج عيسى عليهالسلام به آسمان
تبليغات عيسى عليهالسلام و افزايش پيروان او موجب شد كه يهوديان و روحانى نمايان يهود كينه آن حضرت عليهالسلام را به دل گرفتند و به فكر افتادند تا توطئه قتل آن بزرگ مرد را فراهم سازند. آنها براى اجراى اهداف شوم خود قيصر روم را تحريك كردند و به او گفتند: اگر اين وضع ادامه يابد، سلطنت تو واژگون خواهد شد. براى حفظ سلطنت خود چارهاى جز كشتن عيسى عليهالسلام ندارى.
حضرت عيسى عليهالسلام از توطئه دشمن آگاه شد، مكان خود را با ياران مخصوصش عوض مىكرد و در مخفى گاهها به سر مى برد تا از گزند دشمن محفوظ بماند.
سرانجام يكى از ياران نزديكش به نام يهودا اسخريوطى كه يكى از حواريون دوازده گانه آن حضرت بود، به خاطر سى پاره نقره كه دشمن به او رشوه داد، مكان عيسى عليهالسلام را به دشمن نشان داد، تا آن حضرت را دستگير كرده و به دار زنند.(813)
ولى خود او كه شباهت زيادى به عيسى عليهالسلام داشت، به جاى عيسى عليهالسلام به دست يهود كشته شد و چاهى را كه كنده بود، خود در ميان آن سقوط كرد، توضيح اين كه:
عيسى عليهالسلام با ياران مخصوصى به باغى وارد شد و در آن جا مخفى گرديد، ولى بر اثر گزارش يهودا وقتى كه شب فرا رسيد، و هوا تاريك گرديد، جاسوسان و جلادان دشمن از در و ديوار باغ، وارد شدند و حواريون را احاطه كردند. وقتى كه حواريون خود را در خطر شديد ديدند، عيسى عليهالسلام را تنها گذاشته و گريختند. در چنين لحظهاى خطرناك، خداوند عيسى عليهالسلام را تنها نگذاشت، او را يارى كرد و وجودش را از چشم مهاجمان پوشانيد، در نتيجه آنها مردى را كه شباهت كامل به عيسى عليهالسلام داشت. (يعنى همان يهودا اسخريوطى) به جاى عيسى عليهالسلام دستگير كردند، آن مرد بر اثر وحشت و ناراحتى شديد، خود را باخت، دهانش لال شد و نتوانست خود را معرفى كند. يهودا به دست جلادان به دار آويخته شد و اعدام گرديد و به مكافات عمل خود رسيد.
قيصر روم و وزيران و لشگريان پنداشتند، عيسى عليهالسلام را كشته اند، ولى به فرموده قرآن
مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِن شُبِّهَ لَهُمْ؛
نه عيسى عليهالسلام را كشتند، و نه به دار آويختند، ولى امر به آنها مشتبه شد.(814)
در جامعه منعكس شد كه عيسى عليهالسلام اعدام گرديد، حتى مسيحيان همين عقيده را دارند و شعار صليب كه در تمام شؤون زندگى مسيحيان ديده مىشود، بر اساس اين اعتقاد است كه عيسى عليهالسلام مصلوب شد يعنى به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
ولى طبق نص صريح قرآن؛ او كشته نشد و به دار آويخته نشد، بلكه خداوند او را زنده به سوى خود برد(815) و هم اكنون زنده است و در آسمان به سر مى برد و هنگام ظهور حضرت مهدى (عج) به زمين فرود خواهد آمد و پشت سر آن حضرت نماز مى خواند .
🔵اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_قرآن #جلسه_343
🌹#آیات_38_تا_41 #سوره_آل_عمران
🌹 بخش سوم
🌸 هنالك دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعآء (38) فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّى فِى الِْمحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيّاً مِّنَ الصالحينَ (39) قال رب أنى يكون لی غلام و قد بلغنى الكبر و امرأتى عاقر كذلك الله يفعل ما يشآء (40) قال رب اجعل لى ءاية قال ءايتك ألا تكلم الناس ثلاثة أيام إلا رمزا و اذكر ربك كثيراً و سبح بالعشى و الإبكار (41)
🔴 در جلسه های قبلی ترجمه و توضیح آیات 38تا41 سوره آل عمران را بیان کردیم در این جلسه پیام های این آیات را بیان می کنیم. پس ابتدا دوجلسه قبلی مطالعه شود سپس این جلسه مطالعه شود.
🔹 پیام های آیات38تا41سوره آل عمران
🌷 حالات انسان و ساعات #دعا، در استجابت آن مؤثر است. «هنا لك دعا زکریا»
🌷 #زن می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد. «هنا لك دعا زكريا»
🌷 در خواست #فرزند و نسل پاک، سنت و روش انبياست. «هب لی... ذریة طيبة»
🌷 ارزش ذريه و #فرزندان، به پاکی آنهاست. «ذریة طيبة»
🌷 دعاى خالصانه از #قلب پاک مستجاب می شود. «دعا زکریا...فنادته الملائكة»
🌷 #نماز در اديان گذشته نیز بوده است. «یصلی فی المحراب»
🌷 محراب #مسجد، از قداست خاصی برخوردار است. محل نزول مائده آسمانی؛ وجد عندها رزقا و محل استجابت دعاست. «فنادته الملائکة... فى المحراب»
🌷 #نماز، زمينه ى نزول فرشتگان است. «نادته الملائکة و هو يصلى فى المحراب»
🌷 اراده ى #خداوند بر هر چیزی غلبه دارد. پیری پدر و عقیمی مادر، مانع فرزنددار شدن نیست. «ان الله یبشرك بيحيى»
🌷 گاهی نامگذاری افراد از طرف خداست. «یبشرك بيحيى»
🌷 #فرزند از نعمت ها و بشارت های الهی است. «يبشرك بيحيى»
🌷 #انبیا یکدیگر را تصدیق می کنند. «مصدقا بكلمة من الله»
🌷 #حضرت_عيسى نشانه اى از قدرت خداست، نه فرزند خدا «بكلمة من الله»
🌷 #خداوند از آینده هر کسی خبر دارد. «سیدا و حصورا و نبیا»
🌷 #عفت و کنترل تمایلات جنسی ، مورد ستایش خداوند است. «حصورا»
🌷 در نومیدی بسی امید است. «انی یکون لی غلام... کذلك يفعل ما يشاء»
🌷 اراده #خداوند فوق اراده ها و اسباب طبيعى است. «يفعل ما يشاء»
🌷 خدايى كه مى تواند زبان را هنگام تکلم با مردم ببندد و هنگام ذکر خدا باز کند، می تواند از پدری پیر و مادری عقیم نیز فرزندی به دنیا بیاورد. «کذلك الله يفعل ما يشاء... إلا تكلم الناس»
🌷 #پیامبران، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجعل لی آیة»
🌷 هر چه لطف #خداوند بیشتر می شود ، باید یاد او نیز بیشتر شود. «و اذکر ربک کثیرا»
🌷 در میان ذکرهای خداوند، #تسبیح جایگاه خاصی دارد. «و اذکر ربک... و سبح»
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_قرآن #جلسه_343
🌹#آیات_38_تا_41#سوره_آل_عمران
🌹 بخش سوم
🌸 هنالك دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعآء (38) فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّى فِى الِْمحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيّاً مِّنَ الصالحينَ (39) قال رب أنى يكون لی غلام و قد بلغنى الكبر و امرأتى عاقر كذلك الله يفعل ما يشآء (40) قال رب اجعل لى ءاية قال ءايتك ألا تكلم الناس ثلاثة أيام إلا رمزا و اذكر ربك كثيراً و سبح بالعشى و الإبكار (41)
🔴 در جلسه های قبلی ترجمه و توضیح آیات 38تا41 سوره آل عمران را بیان کردیم در این جلسه پیام های این آیات را بیان می کنیم. پس ابتدا دوجلسه قبلی مطالعه شود سپس این جلسه مطالعه شود.
🔹 پیام های آیات38تا41سوره آل عمران
🌷 حالات انسان و ساعات #دعا، در استجابت آن مؤثر است. «هنا لك دعا زکریا»
🌷 #زن می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد. «هنا لك دعا زكريا»
🌷 در خواست #فرزند و نسل پاک، سنت و روش انبياست. «هب لی... ذریة طيبة»
🌷 ارزش ذريه و #فرزندان، به پاکی آنهاست. «ذریة طيبة»
🌷 دعاى خالصانه از #قلب پاک مستجاب می شود. «دعا زکریا...فنادته الملائكة»
🌷 #نماز در اديان گذشته نیز بوده است. «یصلی فی المحراب»
🌷 محراب #مسجد، از قداست خاصی برخوردار است. محل نزول مائده آسمانی؛ وجد عندها رزقا و محل استجابت دعاست. «فنادته الملائکة... فى المحراب»
🌷 #نماز، زمينه ى نزول فرشتگان است. «نادته الملائکة و هو يصلى فى المحراب»
🌷 اراده ى #خداوند بر هر چیزی غلبه دارد. پیری پدر و عقیمی مادر، مانع فرزنددار شدن نیست. «ان الله یبشرك بيحيى»
🌷 گاهی نامگذاری افراد از طرف خداست. «یبشرك بيحيى»
🌷 #فرزند از نعمت ها و بشارت های الهی است. «يبشرك بيحيى»
🌷 #انبیا یکدیگر را تصدیق می کنند. «مصدقا بكلمة من الله»
🌷 #حضرت_عيسى نشانه اى از قدرت خداست، نه فرزند خدا «بكلمة من الله»
🌷 #خداوند از آینده هر کسی خبر دارد. «سیدا و حصورا و نبیا»
🌷 #عفت و کنترل تمایلات جنسی ، مورد ستایش خداوند است. «حصورا»
🌷 در نومیدی بسی امید است. «انی یکون لی غلام... کذلك يفعل ما يشاء»
🌷 اراده #خداوند فوق اراده ها و اسباب طبيعى است. «يفعل ما يشاء»
🌷 خدايى كه مى تواند زبان را هنگام تکلم با مردم ببندد و هنگام ذکر خدا باز کند، می تواند از پدری پیر و مادری عقیم نیز فرزندی به دنیا بیاورد. «کذلك الله يفعل ما يشاء... إلا تكلم الناس»
🌷 #پیامبران، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجعل لی آیة»
🌷 هر چه لطف #خداوند بیشتر می شود ، باید یاد او نیز بیشتر شود. «و اذکر ربک کثیرا»
🌷 در میان ذکرهای خداوند، #تسبیح جایگاه خاصی دارد. «و اذکر ربک... و سبح»
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_قرآن #جلسه_343
🌹#آیات_38_تا_41#سوره_آل_عمران
🌹 بخش سوم
🌸 هنالك دعا زکریا ربه قال رب هب لی من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعآء (38) فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَآئِمٌ يُصَلِّى فِى الِْمحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيّاً مِّنَ الصالحينَ (39) قال رب أنى يكون لی غلام و قد بلغنى الكبر و امرأتى عاقر كذلك الله يفعل ما يشآء (40) قال رب اجعل لى ءاية قال ءايتك ألا تكلم الناس ثلاثة أيام إلا رمزا و اذكر ربك كثيراً و سبح بالعشى و الإبكار (41)
🔴 در جلسه های قبلی ترجمه و توضیح آیات 38تا41 سوره آل عمران را بیان کردیم در این جلسه پیام های این آیات را بیان می کنیم. پس ابتدا دوجلسه قبلی مطالعه شود سپس این جلسه مطالعه شود.
🔹 پیام های آیات38تا41سوره آل عمران
🌷 حالات انسان و ساعات #دعا، در استجابت آن مؤثر است. «هنا لك دعا زکریا»
🌷 #زن می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد. «هنا لك دعا زكريا»
🌷 در خواست #فرزند و نسل پاک، سنت و روش انبياست. «هب لی... ذریة طيبة»
🌷 ارزش ذريه و #فرزندان، به پاکی آنهاست. «ذریة طيبة»
🌷 دعاى خالصانه از #قلب پاک مستجاب می شود. «دعا زکریا...فنادته الملائكة»
🌷 #نماز در اديان گذشته نیز بوده است. «یصلی فی المحراب»
🌷 محراب #مسجد، از قداست خاصی برخوردار است. محل نزول مائده آسمانی؛ وجد عندها رزقا و محل استجابت دعاست. «فنادته الملائکة... فى المحراب»
🌷 #نماز، زمينه ى نزول فرشتگان است. «نادته الملائکة و هو يصلى فى المحراب»
🌷 اراده ى #خداوند بر هر چیزی غلبه دارد. پیری پدر و عقیمی مادر، مانع فرزنددار شدن نیست. «ان الله یبشرك بيحيى»
🌷 گاهی نامگذاری افراد از طرف خداست. «یبشرك بيحيى»
🌷 #فرزند از نعمت ها و بشارت های الهی است. «يبشرك بيحيى»
🌷 #انبیا یکدیگر را تصدیق می کنند. «مصدقا بكلمة من الله»
🌷 #حضرت_عيسى نشانه اى از قدرت خداست، نه فرزند خدا «بكلمة من الله»
🌷 #خداوند از آینده هر کسی خبر دارد. «سیدا و حصورا و نبیا»
🌷 #عفت و کنترل تمایلات جنسی ، مورد ستایش خداوند است. «حصورا»
🌷 در نومیدی بسی امید است. «انی یکون لی غلام... کذلك يفعل ما يشاء»
🌷 اراده #خداوند فوق اراده ها و اسباب طبيعى است. «يفعل ما يشاء»
🌷 خدايى كه مى تواند زبان را هنگام تکلم با مردم ببندد و هنگام ذکر خدا باز کند، می تواند از پدری پیر و مادری عقیم نیز فرزندی به دنیا بیاورد. «کذلك الله يفعل ما يشاء... إلا تكلم الناس»
🌷 #پیامبران، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجعل لی آیة»
🌷 هر چه لطف #خداوند بیشتر می شود ، باید یاد او نیز بیشتر شود. «و اذکر ربک کثیرا»
🌷 در میان ذکرهای خداوند، #تسبیح جایگاه خاصی دارد. «و اذکر ربک... و سبح»
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈