با کلاس یازدهم تجربی درسی در مورد مرجع تقلید داشتیم. طبیعی بود این بحث، آن هم در کلاس تجربی ها که در ریاضی و شیمی و فیزیک، با قوانین ثابت از نوع دودوتا چهارتا سر و کار دارند، بحثی سوال خیز و چالشی باشد. یکی از سوالات و اشکالات اصلی عزیزان این بود که اگه دین خدا و حکم و حلال و حرام خدا، یکی هست، اگه منابع اجتهادی ، قرآن و سنت و عقل و اجماع هست، پس چرا بین مراجع تقلید در موضوعات متعدد، اختلاف نظر وجود داره؟؟!! تجربی بودن این عزیزان، در چراییِ شکل گیریِ این سوال در ذهنشان دخیل بود. لذا اول باید به یه تفاوت مهم علوم انسانی با علوم تجربی اشاره می کردم.😊👇👇 #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

طبق روش همیشگی ام که عمدی هم هست😉 اونا رو با رفتاری مواجه کردم که ظاهراا هییچ ربطی به سوالشون نداشت!! بعد اینکه سوالاشون رو شنیدم، رفتم سمت تابلو یه جمله نوشتم و ازشون خواستم دونه دونه، برداشتشون از اون جمله رو بهم بگن. جمله این بود : « طلای حیدری را دزدیدند! » اظهار نظرها شروع شد: 👇👇 ➖حیدری اسم یه زرگری هست که دزد، طلاهاش رو زده. ➖حیدری اسم یه خانوم هست که تو مجلس عروسی، طلاش رو دزدیدند. دانش آموز عصیانگرِ اهل فکرِ کلاسم یه نظری کاملا تحلیلی ارائه داد که همه شاخ و برگ و ریشه ها و شکوفه هام یه جا ریخت😂😅👇 ➖حیدری اشاره ای است به حضرت علی علیه السلام و طلا نمادی است از حکومت عادلانه علوی که بعد از رحلت پیامبر، حقش را غصب کردند! 😐❗️❗️❗️ صادقانه بگم که با شنیدن این نظرات کاملااا متفاوت در مورد یه جمله ی واحد، نتونستم نخندم🤣 حسابی خندیدم و بهشون گفتم اجتهاداتتون تموم شد؟؟! بی صبرانه منتظر بودند ببینند منظور جمله چیه؟! گفتم من یک جمله ی یکسان رو بهتون ارائه دادم ولی این حجم از اختلاف برداشت در موردش داشتید! جمله هم اصلا متن دینی نبود. پس شما چرا اختلاف فهم داشتید؟ بعد ذهنشون رو جهت دهی کردم به این مطلب که خاصیت علوم انسانی اینه که چون برخلاف علوم تجربی، امکان آزمایش و.. نداره، بروز اختلاف نظر در استنباط ها و برداشت ها نمایان میشه و این، کاملا طبیعیه👌👌 #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

ادامه دادم: جالبه بدونید، حیدری، نه زن بود ، نه زرگر، نه حضرت علی (علیه السلام) ... حیدری کشتی گیر ایرانی بود که در بازی های المپیک، در سال ۸۳ به ناحق، مدال طلا رو در اثر داوری ناعادلانه و مغرضانه از دست داد. و جمله ی " طلای حیدری را دزدیدند" ، تیتر اول یکی از روزنامه های ایران در سال ۸۳ بعد از اون ماجرا بود.😊 وقتی احاطه کافی به قرائن مورد نیاز برای بررسی و فهم جمله رو نداشته باشیم( که الزاما یک سوگیری عمدی هم نیست؛ بلکه ناشی از ناآگاهی غیرعمد است) دچار تفاوت در استنباط میشیم. ما که رو یه جمله ساده اینهمه تفاوت نظر داریم و هیچ ان قلتی به خودمون وارد نیست؛ پس طبیعیه کا مراجع تقلید هم در برخی موضوعات، به دلایل مختلف ( مثل اختلاف در مبانی، عدم دسترسی به قرائن کافی در مورد موضوع و ..) دچار تفاوت آرا بشن. که صد البته چون شرایط اجتهاد رو دارند و خدایی نکرده غرض ورزی خاصی ندارند؛ لذا در هر نظری که به آن برسند، پاداش میگیرند و وظیفه مقلدین تطبیق عمل بر اساس فتاوای مراجع خودشون هست. #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

دهم تجربی سال اولی هست که باهاشون درس دارم، لذا هیچ شناخت قبلی از هم نداشتیم ☺️ روز اول مدرسه، ۱ مهر، زنگ آخر، درست وقتی که خسته هستند و خواب ظهرگاهی سر و کله اش پیدا میشه😩، باهام کلاس دینی داشتند. بعد از سلام و احوالپرسی دسته جمعی ، رفتم سراغ آشنا شدن باهاشون، به سبک خودم😅 یادتونه که جلسه اول، چه سوالایی می پرسیدم؟!🤔😅 از نفر اول شروع کردم به پرسیدن، در حالیکه برگه سفید زیر دستم بود و خودمو آماده کرده بودم برا تندنویسی ☺️ اسمتون؟ از کدوم مدرسه اومدید؟ دلیل انتخاب رشته تجربی؟ انتخاب خودت بود یا خانواده؟ فقط علاقه یا استعداد هم داری؟ تا اینجا همه چی عادی پیش میرفت👌 وقتی سوال بعدی رو پرسیدم، جو به طرز عجیبی غیرعادی شد😂 سوالم این بود: آهنگ گوش میدی؟ اگه بله، چه آهنگهایی؟ چه سبکی؟ چه اندازه؟😊 عزیزِ مورد خطابم، خندید و با تعجب گفت بله، آهنگ امروزی گوش میدم. گفتم آخه امروزیا زیادند، منظورت کدوم سبکشه؟ احیانا BTS نیست؟!😅 چند نفر اون طرفتر، یکی از بچه ها از شدت شوک و شوق و هیجان با یه خنده فوق العاده ای ترکید😂☄💥 واااای خانوم، این اولین باره یه معلمی از ما اینا رو می پرسه🤩 منم گفتم مخصوصا که اون معلم، معلم دینی هم هست😉 صدای خنده دسته جمعی بچه ها تو کلاس پیچید🤣 خواب و خستگی احتمالی شون همینجا پرید😍 گفت خانوم، شما بی تی اس هم میشناسید؟! گفتم بله پس چی.☺️ تازه BLAKPINK هم هست. واااای خانوم دیگه چی؟ من : EXO سبکهای دیگه : هیپاپ، راک، جاز، متالیکا و.. فک کنم از شدت شوکی که بهشون وارد شده بود، تا جلسه بعدی خوابشون نبره😂 خلاصه در پاسخ به این سوال، فهمیدم اغلب عزیزان همون طور که پیش بینی میکردم، محشور با آهنگهای غیرهارمونیک هستند😢😩 سوالات بعدیم که از تک تکشون پرسیدم و یاد داشت کردم، فیلم، بازی (گیم)، مطالعه غیردرسی در چه سبکی و تا چه حدی☺️ این دفعه هم وقتی به اسم کتابهای غیردرسی که رسیدیم، اونا اسم کتابهایی که خونده بودن رو میگفتن، منم اسم نویسنده کتابهایی رو که اونا خوندند رو میگفتم☺️👌 چشماشون از شدت تعجب داشت دور خودشون می چرخید و در چهره هایشان این سوالِ نپرسیده را می دیدم که یعنی شما، کتابهایی که ما خوندیم رو هم خوندین؟؟!!😵‍💫😵😁 لذا پیش دستی کردم و سوالِ نپرسیده شون رو جواب دادم و گفتم البته من این آهنگهایی که شما گوش میکنید رو گوش نمیکنم و کتابها رو هم نخوندم آ، ولی خب دیگه می شناسم تو چه فضاهایی سیر میکنید😉 #دهم_تجربی #جلسه_اول #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۷/۴ @dar_entezare_ruyesh

سوال دیگه ای که از همه شون پرسیدم، این بود: به کدوم درس، بیشترین علاقه رو دارید؟🤩 سردمدار علاقه مندی هاشون، دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی بود👌 سوال مشترک دیگه ام این بود: چه حسی به درس دین و زندگی دارید؟☺️ پاسخ همه شون،( غیر از دو نفر که علاقه داشتند) این بود که بود و نبودش فرقی نداره❗️ خوش خنده ی کلاس هم گفت اگه حذف بشه، باری از دوش درسامون کم میشه و خوبه😅🙈 تا اینجای کلاسمون، شوخ طبعی و مهربانی موج میزد🍃🌹 ولی اقتدار و جدیت را هم باید همین جلسه اول می دیدند😉 حالا که معارفه اونا تموم شد، رسیدم به معرفی خودم☺️ منم درست مثل خودتون، تجربی خوندم، با زیست و شیمی و فیزیک و ریاضی مانوس بودم😊 گیاهپزشکی هم جزء استعدادهای درخشان شدم ولی ... سوالهای مهم، دست از سرم برنداشتند، دیوانه ام کرده بودند🤯 نمیشد ندید بگیرمشان👌 این شد که تغییر مسیر دادم و آمدم سمت رشته ای که الان همه تون داشتید میگفتید بود و نبودش فرقی نداره❗️☺️ نگاه سراسر سوال و سکوت دانش آموزان را تصور کنید🌱 ادامه دادم بود و نبود این مسیر برای من خییییلی فرق داره، قرآن و حدیث را با عشق خواندم😍 و صد البته دهن کجی ها و نیش و کنایه های کسانی را شنیدم که از سرِ دلسوزی می گفتند پرستیژ گیاهپزشکی بالاتره، چرا اونو ول کردی و اومدی قرآن و حدیث؟! ولی من که دنبال پرستیژ و باکلاس بودن نبودم، خم به ابرو نیاوردم و با جدیت مسیرم را ادامه دادم☺️ الان هم با افتخار در محضرتان هستم تا معادله های ذهنتان را نسبت به درس دین و زندگی به هم بزنم😉 ولی خیالتان راحت از دروس مورد علاقه تان یعنی ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست هم سر کلاسهای دینی بهره خواهم برد😍 باز اونا متعجب نگاه میکردند😳😳🤔🤔❗️❗️ بعد هم در مورد روش تدریس و قوانین کلاسی و انتظاراتی که من از اونا دارم، گفتم. یکی از باید های مهم کلاسم، اینه سوال از متن درس نمیگم😊 واکنش بچه ها😞🥲😓 توضیح مفصلش بمونه برا طول سال 👌 در مورد تنبیه تخلف از حضور به موقع، ازشون نظر خواهی کردم یکیشون به نمایندگی و با شعف گفت، تنبیه تاخیر، کنفرانس درس جدید باشه😍 گفتم باشه ولی حواسم هست که خودِ این تنبیه، نباید جنبه تشویق بگیره😅👌 بعدش گفتم شما بگید چه انتظاراتی ازم دارید؟ خوش خنده ی کلاس گفت: خانوم معلومه با فکر و برنامه سر کلاس اومده بودید، ماها فکر نکردیم🙈😊 گفتم اشکالی نداره جلسه بعد، شما هم با فکر و برنامه سر کلاس بیایید😍👌 استقبال کردند . وقتی برگشتم اسامی همه شون رو بدون نگاه به یادداشتم، از حفظ گفتم، تعجبشون بیشتر شد😂 زنگ خورد و منم خدا خواسته، خداحافظی کردم و رفتم🍃🌹🌱 #دهم_تجربی #جلسه_اول #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۷/۴ @dar_entezare_ruyesh