eitaa logo
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
927 دنبال‌کننده
32هزار عکس
15.1هزار ویدیو
287 فایل
💫 #مهدی_جانم https://eitaa.com/amtewi 🔹هرروز را از تو سرودن عشق است 🔸در هر غزلی تو را ستودن عشق است 🔹زنده ایم به عشق شهادت در رکابت 🔸در صبح ظهور باتو بودن عشق است ادمین کانال @Nava_70
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 9⃣1⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣2⃣ 🌼 با این پیرمرد رفیق باش🌼 ...🌿 ایشان در ادامه می‌فرمایند: او ما را موعظه می‌کرد از اهمیت توسل به اهل‌بیت علیهم‌السّلام سخن می‌گفت، توسل و ولایت خاندان عصمت را بزرگترین راز موفقیت می‌دانست، سخن او مضمون این شعر بود: *« اگر خواهی آری به کف دامن او* *برو دامن از هر چه جز اوست برچین»* 🌿او مکرّر سفارش می‌کرد: از هر گونه بت‌پرستی و قطب‌پرستی و پیروی از مرشدهایی که از جانب خود به آن سمت رسیده‌اند، دوری کنید. ائمه معصومین ما علیهم‌السّلام زنده‌اند، خودشان واسطهٔ بین خدا و خلق‌اند، هر قطب و مرشدی را که شما تصور کنید دور از خطا و اشتباه نیست، در حالی که ائمه اطهار علیهم‌السّلام اشتباه و خطا ندارند آنها واسطهٔ وحی هستند، آنها واسطهٔ فیض الهی هستند. ➖ *چند روز بعد* 🌿آن روز روز دوشنبه بود تا روز جمعه، دیگر آن مرحوم را ندیدم اما قبل از ظهر جمعهٔ همان هفته او را در صحن نو حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام دیدم که وارد حرم می‌شد، من هم از حرم خارج می‌شدم، او به من با لهجه شیرین ترکی ( که ترکان فارسی‌گو، بخشندگان عمرند) گفت: ها، چرا دیگر پیش ما نیامدی؟ من اشاره به قبر مقدّس حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام کردم و گفتم: اوّلاً می‌دانستم باید کجا بروم و بعد هم شما آن روز همین را اصرار داشتید که به کسی جز اهل‌بیت عصمت علیهم‌السّلام متوسّل نشویم. گفت: ها، قربانت، من نمی‌گویم بیا من قطب برای تو باشم و تو مرید من باش من می‌گویم « بیا سوته دلان گرد هم آئیم». 🌿( او شعر « باباطاهر » را در خواندن کشید و آن چنان با سوز و گداز و اشک و آه ادا کرد که مرا منقلب نمود) و گفت: عزیزم می‌گویم: بیا با هم رفیق باشیم، بیا با هم بنشینیم و در فراق امام زمانمان گریه کنیم، آنها که آن روز با تو بودند رفیق تو نبودند لذا این پیشنهاد را آن روز به تو نکردم. ➖ *هنوز سن تو کم است* 🌿بالأخره مقداری آن روز با هم حرف زدیم که یکی از سؤالات من این بود: چرا من امام زمان علیه‌السّلام را نمی‌بینم؟ ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۴۹ الی ۱۵۱. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣2⃣ 🌼 با این پیرمرد رفیق باش🌼 🌿 ...➖ *هنوز سن تو کم است* بالأخره مقداری آن روز با هم حرف زدیم که یکی از سؤالات من این بود: چرا من امام زمان علیه‌السّلام را نمی‌بینم؟ ایشان فرمودند: هنوز سن تو کم است. 🌿گفتم: اگر به لیاقت ما باشد هیچ کس حتی سلمان فارسی هم لیاقت تشرّف به خدمت آن حضرت را ندارد، اما اگر به لطف آن حضرت باشد حتی می‌تواند به سنگی هم این ارزش را عنایت فرماید. او از این جمله من خیلی خوشش آمد و گفت: درست است شما فرداشب در حرم مطهر حضرت رضا موقع مغرب آماده باش، ان‌شاءاللّه برایت فرجی خواهد شد. 🌿من آن شب را در حرم مطهر بودم، حال خوشی داشتم اما چون گمان می‌کردم که شاید خدمت امام زمان علیه‌السّلام برسم و موفق نشده‌ام، متأثر بودم تا آن که برای شام خوردن به منزل رفتم، در بین راه از کوچه‌ای تاریک می‌گذشتم، سیدی را که در آن تاریکی تمام مشخصات لباس و حتی سبزی عمامه‌اش ظاهر بود از دور می‌دیدم که می‌آید. وقتی نزدیک من آمد، او ابتدا سلام کرد، من جواب دادم و از این برخورد فوق‌العاده در فکر فرو رفتم که خدایا این آقا با این خصوصیات که بود؟ با همین شک و تردید به مسافرخانه برگشتم به مجردی که مرحوم حاج ملا آقاجان چشمش به من افتاد و من هنوز ننشسته بودم و سخنی نگفته بودم، رو به من کرد و گفت: الحمدلله موفق شدی امّا شک داری. 🌿و بعد دیوان حافظ را که در مقابلش بود برداشت و باز کرد و گفت: من نمی‌گویم امّا حافظ تو حقیقت را بگو، دیدم این اشعار را از آن دیوان می‌خواند: *گوهر مخزن اسرار همان است که بود* *حُقّه مهر بدان مهر و نشان است که بود* *از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح* *بُوی زلف تو همان مونس جان است که بود* 🌿حالم تغییر کرد و دانستم که این مرد بزرگ علاوه بر آن که از حال و نیتم اطلاع دارد ارتباط خاصی هم با خاندان عصمت علیهم‌السّلام دارد. لذا به عنوان رفاقت و یا به عنوان استاد، ایشان را انتخاب کردم و چهار سال با او حشر و نشر داشتم و ... (1) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۱ و ۱۵۲. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚1- همان، صفحه ۲۱۰. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 2⃣2⃣ 🌸 *منم که دیده به دیدار دوست کردم باز*🌸 🌿 ایشان از قول یکی از روحانیون عالیقدر بنام حاج آقا مظفری که سالها با آن مرحوم رفاقت داشته نقل کرده‌اند که: روزی من از مرحوم حاج ملا آقاجان سؤال کردم که آیا شما در این تازگی خدمت حضرت بقیةاللّه (روحی له الفداء) رسیده‌اید؟ فرمودند: بله چند روز قبل که خدمت آن حضرت رسیدم، دیدم با روی بشاشی این جمله را می‌گویند: « منم که شرق و غرب عالم در دست من است.» و به روی من تبسّم می‌کنند. 🌿من هم در جواب، در حالی که اشک شوق می‌ریختم و به پای مقدسش برای بوسه زدن می‌افتادم گفتم: *« منم که دیده به دیدار دوست کردم باز* *چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز»*(1) 🌷 *همه علائم انجام شده، فقط منتظر ظهور باش*🌷 🌿 مرحوم حاج ملا آقاجان می‌فرمود: « شما فکر می‌کنید که این روایات مربوط به علائم ظهور انجام نشده است؟ و حال آن که تمام این علائم به وقوع پیوسته است» و بعد در این مورد جلساتی با آن عالِم داشت که من حاضر بودم، 🌿در نهایت معلوم شد تمام علائم ظهور به وقوع پیوسته است، به غیر از علائم حتمیهٔ مقارن ظهور که عبارتند از: خروج سفیانی، دجال، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین، ✨ و به من فرمود: منتظر علائم ظهور نباش، بلکه منتظر ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) باش».(2) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۲ و ۱۵۳. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- همان، صفحه ۲۱۰. 📚:2- همان، صفحه ۲۱۱. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 2⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 3⃣2⃣ 🌼 *سحر از بسترم بوی گل آید*🌼 🌿 مرحوم حاج ملا آقاجان شب‌ها قبل از خواب، وقتی دعا و آیات قرآن را می‌خواند بعد این بیت را زمزمه می‌کرد: *چو شو گیرم خیالت را در آغوش* *ســحر از بسـترم بـوی گــل آیـو* واقعاً هم همین‌طور بود، وقتی مرا برای نماز شب بیدار می‌کرد، در اطاق بوی عطر عجیبی پیچیده بود. مرحوم حاج ملا آقاجان موقع خواب دستش را دراز می‌کرد و زیر سرش می‌گذاشت و می‌خوابید و می‌گفت: من مثل این گداها گدای سر راه امام زمان علیه‌السّلام هستم.(1) 🌹 *سیّد تو دیگر چرا؟*🌹 🌿 مرحوم شهید هاشمی‌نژاد نقل کرد که مرحوم آیةاللّه سیّد محمود طالقانی رحمه‌اللّه می‌فرمود: یک روز من در مجلسی رفتم که آیةاللّه حاج ملا آقاجان زنجانی بالای منبر بود، مطالبی در معرفت امام می‌گفت، اما در بین فرمایشاتش چیزهایی در مورد ائمه اطهار علیهم‌السّلام گفت که من خیلی تعجب کردم و در دلم گفتم: « ایشان هم که دربارهٔ ائمه علیهم‌السّلام به غلوّ (بالاتر بودن ائمه علیهم‌السّلام از مقامی که دارند) افتاد» که ناگهان در همین موقع آن مرحوم بالای منبر حرف خود را قطع کرد و گفت: « سیّد، تو که فرزند خودشان هستی چرا؟» حالم متغیر شد، فهمیدم ایشان از دل من اطلاع دارد و علاوه بر این، آن مطالبی که ایشان در مورد اهل‌بیت می‌فرمود همه حقیقت محض است.»(2) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۳ و ۱۵۴. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- همان، صفحه ۲۱۲. 📚:2- همان، صفحه ۲۱۲ @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 3⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 4⃣2⃣ 🌺 *روح یاریگر*🌺 🌿 در اثر مجاهدت نفسانی شرعیه و گذشت و ایثارهایی که این مرد الهی در زندگی داشته چه در زمان حیات و چه بعد از وفاتشان، ایشان از مردم و خصوصاً کسانی که نیاز به راهنمائی داشته‌اند دستگیری فرموده و حتی بسیار شده که او را سر مزارش یا در غیر آن مکان مشاهده کرده‌اند و این کار برای مثل ایشان که دربان سیدالشهداء علیه‌السّلام هستند و به صریح قرآن چنین انسانهای برجسته‌ای با انبیاء و شهداء و صالحین و صدیقین در بهشت برزخی همراهند و زندگی می‌کنند چیز تعجب‌آوری نیست 🌿 که خدای متعال در قرآن فرموده است که: *« وَ لٰا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِي سَبِیلِ اللّهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».* چرا که اولیاء خدا و انبیاء و شهداء به صریح آیه فوق زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند و طبق آنچه در روایات آمده آنها پس از مرگ بلافاصله به بدن‌های برزخی که بسیار لطیف و به همان شکل بدن دنیائی آنها می‌باشد وارد می‌شوند و گاهی برای کمک‌های معنوی در عرض چند ثانیه به کره زمین می‌آیند و مأموریتی را انجام می‌دهند که قضیه زیر یکی از ده‌ها مورد است که درباره کمک‌های روح مرحوم حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه پس از مرگ دیده و شنیده شده است: 🌿یکی از پزشکان می‌گوید: روزی من در مطب خودم مشغول کار طبابت بودم و بیماران زیادی هم در اتاق انتظار منتظر بودند که دیدم یک روحانی مسن از در وارد شد و با من شروع کرد به صحبت کردن، او می‌گفت: تقوی داشته باش، هر کاری را که می‌دانی بد است ترک کن و هر کاری را که می‌دانی خوب است انجام بده و او مدت قابل توجهی برای من صحبت می‌کرد و مطالب عالی و راه‌گشا و آن چه من نیاز شدید به آن داشتم برایم می‌گفت و عجیب این بود که در این مدت هیچ مریضی در نزد و وارد اطاق نشد با آن که تعداد مریض‌ها زیاد بود و بالأخره ایشان پس از نصیحت و موعظه کتابی به دست من داد و رفت. من وقتی این مطالب عالی را از او شنیدم در فکر فرو رفته که ایشان چه کسی بودند. موقعی که کتاب را باز کردم دیدم که در اواخر کتاب عکس همان پیرمردی که کتاب را به من داد هست و نام او مرحوم حاج ملا آقاجان زنجانی است و سالهای زیادی از فوت او می‌گذرد و به خوبی به یاد دارم که وقتی با او دست دادم دست‌هایش بسیار لطیف بود، و لذا مطمئن شدم که این روحِ آن مرحوم بوده که به کمک من آمده است.(1) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۴ و ۱۵۵. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- همان، صفحه ۲۱۳ @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 4⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 5⃣2⃣ 🌸 *دنیا همچون سایه است*🌸 🌿 یکی از شاگردان ایشان می‌فرمودند: از سخنان شفابخش و سازنده مرحوم حاج ملا آقاجان این جملات حکمت آمیز بود که یک روز که حین قدم زدن در بیابان بودیم ایشان به من گفتند: « پشت سرت را خوب نگاه کن ببین چطور سایه‌ات به دنبال تو می‌آید، حالا تو بدنبال سایه‌ات برو هر چه بروی به او نمی‌رسی و این مثل انسان و دنیا است اگر انسان به دنبال دنیا برود هرگز به آن نمی‌رسد و هیچ گاه از آن سیر نمی‌شود همان طور که در روایت آمده: *« منهومان لا یشبعان طالب علم و طالب دنیا»* دو گرسنه هرگز سیر نمی‌شوند یکی طالب علم (یعنی علم حیات‌بخش معنوی) و دیگری طالب دنیا. 🌿اما اگر به دنیا بی‌اعتنا باشی یقین بدان که دنیا به دنبال تو می‌آید و اگر فکر کنی که خیلی‌ها هستند که برعکس عمل کرده و دنبال دنیا رفته‌اند و به آن رسیده‌اند و خیلی‌ها هم از دنیا روگردانده و دنیا هم به دنبال آنها نیامده بدان تو اشتباه می‌کنی و حقیقت را نفهمیده‌ای. زیرا کسی که به دنبال دنیا رفته و ثروتمند شده در واقع او به دنیا دست نیافته است بلکه دنیا به او دست یافته و از او نگهبان خوبی برای خود درست کرده است که از زخارفش (طلا و نقره‌اش) محافظت کند و بعد هم این نگهبان را می‌کشد و طلا و نقره را به نگهبان فریب خوردهٔ بعدی می‌دهد و همین طور یک‌یک افراد را فریب می‌دهد و آنها را به نگهداری از طلا و نقره‌اش می‌گمارد و دستمزد آنها همه مرگ است و خوشبخت واقعی کسی است که این چنین نباشد، بلکه و بر دنیا سوار شود و مانند اسب‌سواری که اسب را رام می‌کند و بر او سوار می‌شود و به وسیله او به مقصد می‌رسد باشد، تو باید چنین باشی و به دنیا سوار شوی و از ثروت‌هایش به اندازه‌ای که بتوانی کارهای شایسته انجام دهی و اختیارش کاملاً دست تو باشد و هرگز نگذاری اختیار این اسب که نامش دنیا است از دستت خارج شود و او تو را به هر جا که دوست دارد ببرد و تو اختیاری از خود نداشته باشی».(1) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۵ و ۱۵۶. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- همان، صفحه ۲۱۴. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 5⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 6⃣2⃣ 🍃💐 *خبر از فوت خود*💐🍃 🌿 ایشان قضیه فوت استاد بزرگوارشان مرحوم حاج ملا آقاجان رحمه‌اللّه علیه را چنین نقل کرده‌اند: روز بیستم رجب در کربلای معلیٰ وقتی طبق معمول برای صرف صبحانه به مسافرخانه آمدم، دیدم ایشان از روزهای دیگر خوشحال‌تر است. ما از حاج ملا آقاجان (رحمه‌اللّه) سؤال کردیم که آیا خبر خوشی دارید که این گونه بشاش هستید؟ ایشان در جواب فرمود: بله آقایم به من اجازه فرموده‌اند که در کربلا خدمتشان بمانم. گفتم: اتفاقاً من هم از حوزه نجف خوشم آمده، برای تحصیل خواهم ماند. منتهی شما اینجا باشید، من هم در نجف هستم و همدیگر را هر هفته ملاقات خواهیم کرد، تبسمی نمود و گفت: نه، من امروز عصر از دنیا می‌روم و محل دفن من کربلا خواهد بود و این ماندن مثل ماندن تو در نجف نیست که هر هفته همدیگر را ملاقات کنیم. 🌿 مرحوم حاج ملا آقاجان (رحمه‌اللّه علیه) وقتی با قاطعیت سخن می‌گفت؛ حساب داشت، لذا من خیلی ناراحت شدم، از طرفی علاقهٔ شدیدی به او داشتم و از طرف دیگر باید بدون او از عراق به ایران برمی‌گشتم، و به علاوه معلوم است این خبر تأثرآور چه تأثیری در انسان دارد. لذا بغض گلویم را گرفت و از جا برخاستم و گفتم: اگر من سیّد باشم نمی‌گذارم تو در کربلا بمانی، و یکسره به حرم مطهر حسینی علیه‌السّلام رفتم، آن قدر گریه کردم و طول عمر او را از خدا خواستم که یک وقت دیدم صدای اذان ظهر بلند شده، و قلبم مطمئن گشت که حاجتم برآورده شده است. 🌿به مسافرخانه برگشتم، حاج ملا آقاجان در گوشهٔ اطاق با حال حُزن نشسته بود، پس از جواب سلام، به من گفت: ای سیّد! کار خودت را کردی یک سال دیگر باید در این زندان پردرد و رنج دنیا آن هم با این اعمال شاقّه، دور از موالیانم به خاطر تو بمانم چرا این کار را کردی؟ بعد هم در زنجان دفن شوم نه در کربلا. خلاصه او خیلی ناراحت بود و من هم که به حاجتم رسیده بودم خوشحال شدم. 🌿سال دیگر در عصر روز بیستم رجب قبلاً به یکی از رفقا که همراهش بود، در حال صحت و سلامت گفته بود من امروز عصر رفتنی هستم و مرگ به سراغم خواهد آمد و خلاصه همان روز که در کربلا بنا بود از دنیا برود، در سال بعد، همان عصر بیستم رجب، با عارضه سکته قلبی از دنیا رفت. رحمة‌اللّه علیه. 🌿 فوت آن مرحوم اثر عجیبی در من گذاشت، من در کوچه و بازار نجف راه می‌رفتم و گریه می‌کردم و نمی‌توانستم بعد از او راحت باشم تا آن که روز جمعه بعد از فوت آن مرحوم، ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۶ الی ۱۵۸. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- همان، صفحه ۲۱۴. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 6⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 7⃣2⃣ 🍃💐 *خبر از فوت خود*💐🍃 🌿 ... فوت آن مرحوم اثر عجیبی در من گذاشت، من در کوچه و بازار نجف راه می‌رفتم و گریه می‌کردم و نمی‌توانستم بعد از او راحت باشم تا آن که روز جمعه بعد از فوت آن مرحوم، در منزل برای آن مرحوم فاتحه‌ای اعلام کرده بودیم، علما و فضلای نجف به فاتحهٔ آن مرحوم می‌آمدند تا آن که اتفاقاً آقای «حاج سیّد مرتضی واعظی سبزواری» یکی از علمای محترم مشهد مقدّس که سال‌ها با مرحوم حاج ملا آقاجان رفیق صمیمی بود و مدّتی در کربلا ساکن شده بود از در وارد شد. نشست و گفت: 🌿برای که فاتحه گرفته‌اید؟ گفتم: با کمال تأسف خبر رسیده که رفیقتان آقای حاج ملا آقاجان فوت شده و فاتحه را برای ایشان گرفته‌ایم، گفت: دروغ است دیشب که شب جمعه بود من او را در صحن مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام دیدم و مدتی با او صحبت کردم. گفتم: حتماً اشتباه می‌کنید. زیرا این تلگرافات از نزدیکان ایشان رسیده و قطعاً ایشان فوت شده‌اند، او قبول نکرد. 🌿در این بین که ما در حال تردید با مسأله روبرو شده بودیم، یکی از دوستان آن مرحوم که شاگرد ایشان هم بود و از ایران می‌آمد وارد مجلس شد، بدون آن که از گفتگوی ما خبر داشته باشد گفت: دیشب در کربلا بودم وقتی از صحن مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام بیرون آمدم با کمال تعجب دیدم حاج ملا آقاجان وارد صحن می‌شود! با آنکه من وقتی در ایران بودم او فوت شده بود دیشب وقتی به او رسیدم خواستم او را در آغوش بگیرم و با او معانقه کنم مثل نسیم معطری از من عبور کرد و دیگر ناپدید شد، آقای حاج سیّد مرتضی واعظی از او سوال کرد این جریان در چه ساعت بود؟ وقتی ساعت ملاقاتش را گفت ایشان فرمودند: آری من هم در همان ساعت او را در صحن حضرت سیدالشهداء علیه‌السّلام دیدم. سپس خودش گفت: عجب ممکن است روح آن مرد بزرگ بوده که می‌دیدم. آن مرحوم می‌گفت: همین امشب آمده‌ام می‌خواهم زیارت دوره کرده و برگردم زیرا خانه جدیدی در زنجان گرفته‌ام باید زود برگردم وقتی هم از من جدا شد زود رفت که حتی من پشت سر او را ندیدم. 🌿بعد بحث‌های زیادی درباره این مسئله پیش آمد که خلاصه‌اش این بود ممکن است ارواح قوی بتوانند خود را پس از مرگ عیناً مثل زمان زندگی‌شان در دنیا برای دیگران ظاهر کنند. البته این کار قطعاً به اذن خدا و طبق مصالح الهی آن هم در شرایطی خاص صورت می‌گیرد. 🌷 *حاج ملا آقاجان* 🌷 (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۷ الی ۱۵۹. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه. برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 7⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 8⃣2⃣ 🌷 *حاج ملا آقاجان* 🌷 🌿 مرحوم مبرور ثقة المحدثین و جمال السالکین و قدوة العارفین و زین العلماء الربّانیین حاج میرزا محمود معروف به حاج ملا آقاجان زنجانی از مروّجین خالص و ذاکرین مخلص زنجان صاحب مقامات عالیه و کرامات باهره و معنویّات عجیبه است. وی از نوادر مردان حقی بوده که نگارنده در تاریخ زندگانی خود او را دیده‌ام، خاطرات عجیب و سوانح غریب زندگانی او که برای جویندگان حق و تشنگان وصل جانان، ارزنده بوده و آموزندگی دارد در خور کتاب مستقلی است. 🌿وی در زنجان متولّد شده و مقدمات و ادبیّات و متون فقه و اصول و تفسیر و حدیث را در زنجان آموخته و از راه منبر به تبلیغ دین و بالأخص ترویج ولایت اهل‌بیت عصمت و خاندان جلیل وحی و رسالت صلوات اللّه علیهم اجمعین پرداخته و با بیان بسیار جذابی، معارف مذهب حقّه جعفری را نشر داده و بسیاری از طبقات مختلفه مردم را از سرچشمه عرفان و حکمت خود سیراب نموده است. 🌿معاصرین آن مرحوم درباره وی مختلف بودند. بعضی وی را از اولیاء کاملین و اوتاد سالکین و عباد عارفین و زهّاد صالحین می‌دانستند و برخی از مردم صوری و مادی هم که بوئی از حقیقت و معرفت به مشامشان نرسیده او را مجنون زنجانی می‌خواندند و عدًه‌ای هم درباره او به غلو افتادند. اما آن طوری که نگارنده یافتم آن مرحوم دانشمندی کامل و عارفی عامل و عابدی زاهد و عاشقی صالح و دارای معنویت و خلوص عمل و جدای از شهرت و تظاهرات بود. اوصاف متّقین که حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در خطبه همام فرموده در او جمع بود، ملبَسش اقتصاد و مَشْیَش تواضع بود، به خاندان پیامبر علیهم‌السّلام عشق می‌ورزید و به سادات بسیار احترام می‌گذاشت و فانی آنها بود. نسبت به صوفیه و دراویش شدیداً مخالفت ورزیده و آنان را منحرف از حق می‌دانست. او همواره گریه بسیار می‌کرد و در اشتیاق به لقاء مولایمان حضرت صاحب الزمان علیه‌السّلام اشک می‌ریخت و اشعار ذیل را با لحن گرم و پر سوز خود می‌خواند. 🍃 *با خدا جویان بی‌حاصل شها تا کی نشینم* 🍃 *باش یک ساعت خدا را تا خدا را در تو بینم* 🍃 *در یمین و در یسارم مطرب و ساقی نشسته* 🍃 *زین سبب افتان و خیزان در یسار و در یمینم* 🍃 *آسمان شبها به ماه خویش نازد می نداند* 🍃 *تا سحر گه خفته با یک آسمان مه در زمینم* 🍃 *دل تو را بیند به من آهسته گوید قل هو اللّه* 🍃 *راست می‌گوید توئی الحمد رب العالمینم* 🍃 *گاه گاهی با نگاهی گر نوازی کفر نبود* 🍃 *مستحقّم زآنکه صاحب خرمنی من خوشه چینم* و نگارنده در مشاهد مشرّفه و توسّل به مولایم حضرت صاحب الزّمان علیه‌السّلام این بیت آخر را بسیار خوانده و می‌خوانم و به ساحت قدسشان معروض می‌دارم. اما از کرامات و خاطرات عجیبه آن مرحوم فقط به چند مورد اکتفا می‌کنم. ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۵۹ و ۱۶۰. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 8⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 9⃣2⃣ 🌷 *حاج ملا آقاجان* 🌷 🌿 ... اما از کرامات و خاطرات عجیبه آن مرحوم فقط به چند مورد اکتفا می‌کنم. 1- یکی از نوادرات خاطرات معظّم له حکایت آن افسر روسی است و مرحوم آیت‌اللّه‌العظمی اصفهانی که در جلد سوم گنجینه دانشمندان ص ۸۲ نقل شده است. 🌼 *آگاهی از حاجات قلبی*🌼 2- یکی از واعظان مشهور عاظ که به ایشان ارادت داشت گفت: با یکی از فضلاء اهل علم و روحانیّت تهران در خدمت ایشان به زیارت امامزاده داود تهران رفتیم و شب رسیدیم و چون ایشان خسته راه بودند با آن روحانی محترم برای استراحت و آسایش در یکی از حجرات صحن آنجا رفتند و من چون جوان بودم و حالی داشتم آمدم در سرداب امامزاده و کنار قبر نشسته و برای سه حاجت مهم خود توسّل جسته و آن بزرگوار را شفیع گردانیده و برای نیل به حاجتم بسیار گریستم. پس از ساعتی به حجره آمدم و آن مرحوم خوابیده بودند، از آمدن من چشم خود را گشوده و دست مرا گرفته و سه حاجت مرا ذکر کرد و فرمود: « خوشحال باش که سه حاجت تو را برآورده کردند!» 3- خود نگارنده مدّت چند سالی از ایشان در دلم خاطره‌ای داشتم و به کسی اظهار نکرده بودم وقتی با ایشان از راهی می‌گذشتیم از مطلبی خبر داد که جز من کسی نمی‌دانست تعجب کردم که چگونه نشانی‌های آن مطلب را می‌دهد، نگاه تندی به من کرد و گفت: آیا تعجب کردی؟ خاطره‌ای که چند سال است از من در دل گرفته‌ای از دلت بیرون کن! چون از راز درونی من خبر داد تکان خورده و عذر خواهی نمودم. 4- یکی از دوستان روحانی گفت: به حرم حضرت رضا علیه‌السّلام مشرّف شده و استدعا کردم که برای من از خدا یک همسر عفیفه و صالحه بخواهد و چون از حرم بیرون آمدم دیدم آن مرحوم با بعضی از دوستان من در ایوان حرم نشسته‌اند و من با آن مرحوم سابقه آشنائی نداشتم برای آن دوستانم نزدیک رفته و سلام کردم به من فرمودند: سیّد جان حاجت تو روا شد و همسر علویه (و اسمی بردند که بعد از ازدواج معلوم شد اسمش همان است که او برده) برایت مقدّر گردید. و از این قبیل اخبار از امور مخفی و پنهان از ایشان بسیار دیده و شنیده شد که برای نمونه همین‌ها کافیست.(1) 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۰ الی ۱۶۲. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- گنجینه دانشمندان، جلد ۵، ص ۲۶۰ و کرامات الصالحین، ص ۲۲۹ @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 9⃣2⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 یکی از شخصیّت‌های کم‌نظیری که نگارنده در عمر خود دیدم عالم ربّانی و عارف سبحانی و مجذوب سالک، آقای حاج ملّا محمود، مشهور به حاج ملّا آقاجان زنجانی قدس سرّه بود. راستی که او یکی از بندگان شایستهٔ خدا و یکی از دوستان کامل و عامل او بود. او خویشتن را در لباسی ساده و بی‌پیرایه پنهان ساخته و از شهرت و آوازه و نام و عنوان پروا و هراس داشت. از دعوت کنندگان به سوی حق، از مردان پر اخلاص، از ذاکرین و گویندگان و ناصحین خود ساخته و عامل و درستی بود که در پرتو خودسازی و ریاضت نفس و جهاد با هواهای نفسانی، در زمرهٔ عاشقان حقیقی حضرت بقیةاللّه الاعظم علیه‌السّلام قرار گرفته بود. 🌿اطمینان دارم که او به افتخار دیدار با امام زمان (ارواحنافداه)، گاه و بیگاه نائل آمده و چهره‌ای بسان او در روزگار ما کم نظیر است و شرح زندگی او در خور کتابی قطور می‌باشد. 🌿مرحوم حاج ملّا آقاجان بر اثر خودسازی و تهذیب و تزکیّه جان و پالایش روح، به چشم بصیرت و دیدهٔ ملکوتی رسیده بود به طوری که گاه از ضمیر و درون افراد خبر می‌داد. اگر می‌خواست و اراده می‌نمود، می‌توانست از عالم نهان خبر داده و گاه پیشگویی و پیش‌بینی‌های دقیق می‌کرد. اسرار و درون دوستانش برایش آشکار بود اما بسیار کتوم و رازدار و خودنگاه‌دار بود که گاه چیزهایی از زبانش تراوش می‌کرد و از دل پاک و آگاه او پرده برمی‌داشت. 🌿یکی از وعّاظ مشهور تهران در مجلس ترحیمی که آیةاللّه حاج شیخ علی اکبر برهان قدس سرّه در رحلت آن مرحوم در مسجد لرزاده گذاشت سخنرانی می‌نمود و همهٔ ارادتمندان پر اخلاص خاندان وحی و رسالت از هر کجا که توانستند شرکت کردند. ایشان دربارهٔ آن مرد خودساخته مطالبی اعجاز آمیز را بیان کرد، از جمله گفت: ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۲ و ۱۶۳. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 ... یکی از وعّاظ مشهور تهران در مجلس ترحیمی که آیةاللّه حاج شیخ علی اکبر برهان قدس سرّه در رحلت آن مرحوم در مسجد لرزاده گذاشت سخنرانی می‌نمود و همهٔ ارادتمندان پر اخلاص خاندان وحی و رسالت از هر کجا که توانستند شرکت کردند. ایشان دربارهٔ آن مرد خودساخته مطالبی اعجاز آمیز را بیان کرد، از جمله گفت: « در سفری که به همراه او به کربلا مشرّف شدم شب جمعه‌ای در حرم مطهّر امام حسین علیه‌السّلام در کنار او بودم و او مشغول دعا و راز و نیاز و نیایش بود که صدای مؤذّن برخواست: «اللّه اکبر ... .» پرسیدم: « عجب! صبح شد؟» او که حالت عجیبی داشت از اینکه بی‌موقع با او وارد صحبت شده بودم ناراحت شد و گفت: « مگر نمی‌بینی که به امر خدا فرشتگان شب جای خود را به فرشتگان تدبیرگر امور روز، می‌سپارند و می‌روند؟» آنگاه افزود: « به خدا قسم! حاج ملّا آقاجان چشم ملکوتی داشت. راست می‌گفت او فرشتگان را می‌دید.» 🌿چهره‌هایی که از بیانات سازنده و آموزنده و انفاس قدسیّهٔ این مرد خودساخته، بهره‌ها گرفته‌اند بسیارند که از جمله آنان این چهره‌ها هستند: 1- آیةاللّه حاج میرزا حسن مصطفوی که دارای آثار ارزنده‌ای است که چاپ شده‌اند. 2- آیةاللّه حاج میرزا تقی زرگری تبریزی که در مسجد جمکران صدای دلنشین و ملکوتی امام عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف) را شنیده است. 3- حجت‌الاسلام والمسلمین شهید هاشمی‌نژاد صاحب کتاب دکتر وپیر و کتاب‌های دیگر. 4- آیة‌اللّه حاج میرزا محمّد باقر حکمت‌نیا مقیم مشهد که دارای مکتب و محامد اخلاق و آدابند. 5- حضرت آیت‌الله سیّد حسن ابطحی موسوی. ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۳ و ۱۶۴. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 2⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 ... 5- حضرت آیت‌اللّه سیّد حسن ابطحی 6- آیةاللّه سیّد احمد فهری که در سوریّه بوده‌اند و اخیراً از دنیا رحلت نموده‌اند. 7- حجت الاسلام حاج شیخ یحیی عابدی زنجانی که از افاضل و اخیار و از روحانیون معاصر و امام جماعت مسجد مجد تهران می‌باشند. 8- مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین محقّق گیلانی نمایندهٔ مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی در هامبورگ آلمان. 9- مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم کاظمی تهرانی معروف به «عطّار» که از شیفتگان خاندان رسالت به ویژه امام حسین علیه‌السّلام بود. و نیز ده‌ها نفر دیگر که نگارش شرح حال آنان در خور کتابی جداگانه است. 🌿آن مرد خودساخته دارای طبع شعر و ذوق سرشار ولایتی بود و اشعار بسیاری به زبان‌های عربی، ترکی و فارسی در توحید، نبوّت، مدح اهل بیت علیهم‌السّلام و ... سروده که خود آنها اگر گردآوری شود دیوانی خواهد بود. 🌿آن بزرگوار مورد احترام علمای بزرگ و آیات معاصر خویش بود و همه به او احترام ویژه‌ای قائل بودند. مرحوم آیةاللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی (ره) به او نگرش خاصّی داشت همانگونه که این مرحوم نیز به آن بزرگوار علاقه خاصی داشت و او را مورد توجّه امام عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف) می‌دانست‌. مرحوم آیةاللّه میلانی (ره) با او سر و سرّی داشت و هنگامی که در منزل او به منبر می‌رفت همهٔ حاضران به ویژه خود آن مرجع بزرگ و سایر شخصیّت‌ها را دگرگون می‌ساخت. 🌿نگارنده (حضرت آیةاللّه فقید محمّد شریف رازی)، بارها حاضر و ناظر بودم که از آغاز سخن او تا پایانش خود با شور و هیجان وصف ناپذیری سخن می‌گفت و بسان یک شیعهٔ دلسوخته و جوان از دست داده، اشک می‌ریخت. آری! مرحوم حاج ملّا آقاجان عشق عجیبی به سالارمان امام عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف) داشت و همواره به آن گرامی توسّل می‌جست و ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۴ و ۱۶۵. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 2⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 3⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 .. آری! مرحوم حاج ملّا آقاجان عشق عجیبی به سالارمان امام عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف) داشت و همواره به آن گرامی توسّل می‌جست و دل در گرو عشق او داشت با چشمی اشکبار و قلبی پرشراره به مولایمان عرض ادب نموده و عنان شکیبایی از خود و شنوندگان می‌ربود. و چهره‌اش بسان گل آتش برافروخته می‌شد و چنان سخن می‌گفت که گویی در حضور محبوب دل‌ها سخن می‌گوید. 🌿آیةاللّه میلانی آن عارف و آن آیت عظمای حق، با آن متانت و وقار از خود بیخود می‌شد و از آغاز تا پایان منبر حاج ملّا آقاجان اشک می‌ریخت و عاشقانه بر خود می‌پیچید. پای منبر او بیشتر اوقات چشمی خشک و دلی سخت یافت نمی‌شد و چه بسیار که بیهوش می‌شدند. 🌿فراموش نمی‌کنم که جوانی تازه داماد به نام غلامرضا دولابی از دولاب تهران در منزل مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم عطّار، که پایگاه مخلصین اهل‌بیت علیهم‌السّلام بود با آن بزرگوار آشنا شد و این آشنایی با او به دلباختگی و شیدایی و عشق به محبوب دل‌ها امام عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) منتهی شد. کارش به جایی رسید که پای منبر او که از امام عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) سخن می‌گفت بسان همّام از خود بیخود می‌شد و از هوش می‌رفت و سرانجام نیز بسان پروانه‌ای در اوج جوانی می‌سوخت و خود را فدای آن شمع جهان افروز می‌ساخت. مرحوم غلامرضا و استادش حاج ملّا آقاجان زبان حالشان این بود که : ✨🌼 *ای نور دیدهٔ زهرا*🌼✨ (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۵ و ۱۶۶. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 3⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه✍ علیه قسمت 4⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 ... مرحوم غلامرضا و استادش حاج ملّا آقاجان زبان حالشان این بود که : ✨🌼 *ای نور دیدهٔ زهرا*🌼✨ 🍃 *قبسات نار فراق تو به دلم فکنده شراه‌ای*🍃 🍃 *نظری نما که غم مرا نکند به غیر تو چاره‌ای*🍃 🍃 *همه شب ستاره ز چشم تر ز غمت فشانمی از بصر*🍃 🍃 *چکنم که از تو نمی‌دهد خبرم مهیّ و ستاره‌ای*🍃 🍃 *ز فراق روی تو خون دل شب و روز گشته نصیب من*🍃 🍃 *که برای شرح و بیان آن نه حسابی و نه شماره‌ای*🍃 🍃 *تو بیا برای خدا شبی بنشان مرا به کنار خود*🍃 🍃 *بزدای زنگ غم از دلم به اشاره‌ای و نظاره‌ای*🍃 🍃 *من و انتظار لقای تو، تو و بازجویی حال من*🍃 🍃 *بنشسته‌ام به امید آن که کنی به غمزه‌ای اشاره‌ای*🍃 🍃 *به خیال صبح وصال تو به شبان تیره فغان کنم*🍃 🍃 *که مگر به گوش دلم رسد ز سروش غیب اماره‌ای*🍃 🍃 *به جهان چو میر جهان تویی بنموده خود به تو منتسب*🍃 🍃 *به امید آنکه نرانیم ز کنار خود به کناره‌ای*🍃 مرحوم حاج ملّا آقاجان در میان خیل دوستان و شاگردان خویش مریدانی هم داشت که عشق و شوری از رفتار و گفتار او آموخته و در راه وصال محبوب تا جایی اوج گرفتند که همانند مرحوم حاج هادی ابهری (1) جان و هستی خود را در راه دوست باختند بسان شمعی گداختند و سوختند و آب شدند و سرودند که: ... (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۵ و ۱۶۶. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- در مورد این مرد بزرگ به گنجینه دانشمندان، ج ۳ مراجعه شود. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه✍ علیه قسمت 4⃣3
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 5⃣3⃣ 🌺 *یک شخصیت کم‌نظیر* 🌺 🌿 ... مرحوم حاج ملّا آقاجان در میان خیل دوستان و شاگردان خویش مریدانی هم داشت که عشق و شوری از رفتار و گفتار او آموخته و در راه وصال محبوب تا جایی اوج گرفتند که همانند مرحوم حاج هادی ابهری (1) جان و هستی خود را در راه دوست باختند بسان شمعی گداختند و سوختند و آب شدند و سرودند که: 🌼 *در دل کشدم آتش هجر تو زبانه* *آخر کشدم از غمت این آه شبانه* 🌼 *خونم چکد از دیده به سودای تو تا کی* *تا چند روم در طلبت خانه به خانه* 🌼 *هر سو نگرم مهر دل آرای تو جویم* *هر جا گذرم می‌طلبم از تو نشانه* 🌼 *دل بر سر آن شد که به پای تو دهد جان* *گر دست دهد وصل تو ای درّ یگانه* 🌼 *آیا رسد آن طالع فیروز که روزی* *روزی شودم دولت دیدار تو یا نه* 🌼 *سخت است بهر جمع پریشان تو ای شه* *حاضر همه یارند تو غایب ز میانه* 🌼 *برخیز و بساط و ستم و جور تو برچین* *برهان همه یاران خود از جور زمانه* 🌼 *حیران به امید است که دیدار تو بیند* *روزی که زنی تکیه به او رنگ شبانه* 🌿از دانشوران و نامدارانی که با مرحوم حاج ملّا آقاجان دوستی و صفا داشت و به او ارادت و اخلاص می‌ورزید و او را با دیدهٔ تحسین و اعجاب ولایتی می‌نگریست مرحوم آیةاللّه حاج سیّد محمّدحسن میرجهانی طباطبایی(2) بود. این مرد بزرگ از علاقمندان آن مرحوم بود و هر ساله، هر دو، یکی دو بار به مشهد و به زیارت مشرّف می‌شدند و در آنجا مجلس انس داشتند و رازهایی با هم در میان می‌نهادند. خدا آنان را مقامی والاتر عنایت فرماید و از شربت گوارای محبّت و معرفت خویش بنوشاند.(3) (ادامه دارد) ... 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۶ الی ۱۶۸. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- در مورد این مرد بزرگ به گنجینه دانشمندان، ج ۳ مراجعه شود. 📚:2- علامهٔ میرجهانی از علمای بزرگ است که اواخر عمر شریف خود را در اصفهان اقامت گزید و در بیست و دوّم جمادی الثانی به سال ۱۴۱۳ قمری در همان شهر جهان را بدرود گفت و با تشییع با شکوهی در کنار مرقد علّامهٔ مجلسی به خاک سپرده شد. ایشان تألیفات متعدّدی دارد که از آن جمله است: ۱- مصباح البلاغه در مستدرک نهج‌البلاغه. ۲- نوائب الدهور در علائم ظهور. ۳- شرح دعای سمات. ۴- کتاب البکاء در زندگی حضرت زهرا علیهاالسّلام. ۵- دیوان حیران و .... 📚:3- کرامات الصالحین، ص ۲۷۹. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 5⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 6⃣3⃣ 🌷 *تشرّف مشهدی امام غلی قفقازی*🌷 🌿 یکی از صفات حمیده انسانی عشق و علاقه به اولیاء خدا به خصوص به مرکز دائر امکان حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه است، لذا هر مقدار محبّت انسان به مقام مقدّس حضرت ولیّ عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف) بیشتر باشد، انسانیّت انسان کامل‌تر است، زیرا محبّت به آن حضرت همان محبّت به خدا است که در زیارت جامعه می‌فرماید: *«مَنْ اَحَبَّکَم فَقَد اَحَبَّ اللّه»* کسی که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته است. و در آیه ۱۶۵ سوره بقره می‌فرماید: *«وَ الَّذیٖنَ آمَنوا اَشدًّ حُبَّاً لِلّه»* کسانی که ایمان به خدا دارند حبّ‌شان به خدا شدیدتر است.» شاعر می‌گوید: *«این محبّت، از محبت‌ها جداست* *حبّ محبوب خدا حبّ خداسـت»* 🌿پیرمردهای شهر ری مرد کفّاشی را می‌شناختند که در سال ۱۳۶۵ هجری قمری از دنیا رفته و دارای کرامات زیادی بوده و اولیاء خدا به مغازه او می‌رفتند تا از محضرش استفاده معنوی کنند. نام این مرد خدا، مشهدی امام غلی قفقازی بود. به فرمودهٔ آیة‌اللٌه آقای حاج شیخ محمّد شریف رازی که خودشان با این مرد بزرگ آشنا بودند و کراماتی از او نقل می‌کردند آنقدر او به حضرت بقیة اللّه روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء عشق و علاقه داشت که با یک ساعت معاشرت با او انسان عوض می‌شد و از او درس عشق و محبّت که در هیچ مدرسه‌ای تدریس نمی‌شود، تعلیم می‌گرفت، 🌿از امتیازات او این بود که دارای ملکات نفسانی و صفات حسنه و روحی و انسانی خوبی بود، خود را تزکیّه کرده بود و صفات حیوانی را از خود دور نموده بود. در مغازه کفاشی‌اش روی پوست تختی می‌نشست و هر چه به او پول می‌دادند، زیر آن پوست تخت می‌گذاشت و هر کسی هر وقت از او پول می‌خواست از زیر همان پوست تخت بر می‌داشت و به او می‌داد. ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۶ الی ۱۶۸. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚: این قضیه از کتاب عنایات حضرت ولی عصر علیه‌السّلام نقل شده است. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 🌼تشرّف نمایندهٔ تهرانی‌ها در کربلا و ضیافتی بی‌نظیر🌼 🌷 نقل نمود طبیب معتمد امین الحاج محمّد جواد مذکور که: در حدود سال هزار و سیصد و شصت و چیزی قمری مشرف شدیم به زیارت و عتبه بوسی ائمه عراق علیهم السّلام و در هنگام مراجعت به شوشتر در قطار بغداد و بصره ملاقات نمودم سید جلیل مقدس متدین یعنی آن کسی که نماینده و معتمد تهرانی‌ها بود در اقامه مجلس عزاداری و روضه خوانی ایشان در کربلا در دههٔ عاشورا، که به اصطلاح خودشان تشکیل تکیه باشد. 🌷 حاجی طبیب می‌گوید: از او پرسیدم که: الان چند سفر است که به کربلا آمده‌ای؟ قریب بیست سفر را گفت. مؤلف گوید: تردید از من است. به هر حال حاج طبیب گفت: از او پرسیدم که: در این سفرهای کثیرهٔ خود آیا معجزه‌ای مشاهده نموده‌ای؟ فرمود: بلی در یکی از سفرهای خود ساعت دو تقریباً از شب گذشته از حرم بیرون می‌آمدم. مؤلف گوید: درست خاطر ندارم که طبیب از زبان سید گفت در کربلا چون از حرم بیرون آمدم نزدیک کفش کن در میان صحن مطهر سیدی را دیدم با عمامه سبز و لباس مُقَطع[:لباس شیک و مرتب] به شکل عرب قدم می‌زد. 🌷از شکل و هیئتش خوشم آمد به او سلام کردم و با او انس گرفتم. از جمله کلمات نوازش اثری که فرمود این بود که فرمود: ای سید، به زیارت جدّت آمدی، خوب کردی، بسیار کار خوبی نمودی، خوش به حال تو! ...‌ 🌷 و از این گونه کلمات مکرر فرمود و پس از صحبت عرض کردم: اگر ممکن است به منزل ما تشریف بیاورید و صرف شام فرمایید. اجابت کرد. او را به منزل خود برده غذایی ساده که برای خود تهیه می‌نمودم حاضر کردم. چون سید مشغول خوردن شد در خجلت فرو رفتم که این غذا مناسب حال سید نبوده و عذر خواهی نمودم. پس از صرف غذا فرمود: الحال من از تو وعده شام فردا شب را می‌گیرم؛ باید فردا شب به مهمانی من بیایی و وعده‌گاه من و تو در همین ساعت مثل امشب در همان جا از صحن مطهر. قبول کردم. 🌷چون فردا شب در همان وقت از حرم بیرون آمدم سید را همان جا یافتم که قدم می‌زد. مرا با خود از یکی از باب‌های شریفه بیرون برد و پس از چند قدم داخل بازارچه دری پیدا شد آن را کوبید. جوانی آمد در را باز کرد. پله‌ای بود از پله بالا رفتیم اطاق مفصّل و مجلسی با فرش‌ها و پرده‌های ملوکانه پیدا شد. در میان آن نشستیم. من از وضع آن مجلس و پذیرایی شب گذشته بر خجلتم افزوده شد. مؤلف گوید که: خاطرم نیست قبل از غذا آیا صرف میوه و یا چیز دیگر مثل آن نقل شده یا خیر؟ 🌷به هر حال سید فرمود: آفتابه لگن بیاورید‌. آوردند آفتابه لگنی که به خوبی آن ندیده بودم. ...‌ پس فرمود: غذا بیاورید. آوردند غذایی که مثل آن نخورده بودم، و همه را از پشت پرده‌ها حاضر می‌کردند. پس از صرف غذا من تصمیم گرفتم که وقت دیگر از سید دعوت کنم و غذایی که مناسب مقام او باشد به او بدهم، 🌷پس برخاسته از خدمتش مرخص شدم. چون صبح شد برای وعده خواهی در همان محل از خیابان رفته خانه‌هایی دیدم که اصلاً و ابداً شبیه به آن خانه نبود. هر چه بالا و پایین را ملاحظه کردم آن را نیافتم آخرالأمر مجبور شدم که در یکی از آن خانه‌ها را کوبیدم. آوازی ناشناس به گوشم رسید که: کیست؟ گفتم: منم سیّدی که اینجا تشریف داشته می‌خواهم ملاقات کنم. گفت این خانه فلان فَلاح [کشاورز] یا فلان حمال است مثلاً و این مطلبی که می‌گویی بسیار دور است از وضع ما. گفتم: در این نزدیکی خانه چنین سید یا فردی که احتمال آن باشد که چنین سیدی بر ایشان وارد باشد نیست؟ گفتند: خیر. و اصلاً و ابداً در آن حوالی خبری از آن خانه و آن سید به دست نیامد. 🌷مؤلف گوید که: بناء من در این کتاب به نوشتن حکایات اشخاص مجهول الحال نیست و لکن نوشتن این حکایت برای این بود که آن حاجی طبیب آن سید را به همان نشانه‌ای که ذکر نمودم معرفی کرد و او را مورد اعتماد و وثوق خود می‌دانست و لکن کمال اعتبار به تحقیق از حال آن سید از تهران حاصل می‌شود.‌ 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 📚 ملاقات با امام زمان علیه‌السّلام در کربلا، ص 88 الی 90؛ با محرمان راز: 50 و همان، ج 2، ص 307 👈 ادامه دارد.... @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 6⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 7⃣3⃣ 🌷 *تشرّف مشهدی امام غلی قفقازی*🌷 🌿 ... در مغازه کفاشی‌اش روی پوست تختی می‌نشست و هر چه به او پول می‌دادند، زیر آن پوست تخت می‌گذاشت و هر کسی هر وقت از او پول می‌خواست از زیر همان پوست تخت بر می‌داشت و به او می‌داد. دوستان روزهای مکرّر مواظب بودند که ببینند چقدر پول زیر پوست تخت می‌گذارد و چقدر بر می‌دارد و با کمال تعجّب دهها بار دیده بودند که نسبت پولی که از زیر پوست تخت بر می‌دارد با پولی که می‌گذارد، دهها برابر فاصله دارد، یعنی اگر در روز صد تومان می‌گذاشت، هزار تومان بر می‌داشت. 🌿یکی از دوستان وی می‌گفت: « یک روز که او برای کاری از مغازه بیرون رفته بود من زیر پوست تخت را نگاه کردم حتی یک ریال هم در آنجا نبود.» 🌿او مکرّر خدمت حضرت بقیّةاللّه (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) می‌رسید و مردم حکایات مفصّلی از ملاقات‌هایش نقل می‌کنند که چون آنها مضبوط نبود من نتوانستم قضایای او را تفضیلاً بنویسم، ولی آن مقدار مسلّم است که او از کسانی است که زیاد خدمت آن حضرت رسیده و بهره‌های فراوانی از آن وجود مقدّس برده است. 🌿یک روز مرحوم حاج ملّا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السّلام به شهر ری رفته بود، در راه، از جلوی مغازه او عبور می‌کند و می‌بیند که ناگاه ایشان از مغازه بیرون آمده و مرحوم حاج ملّا آقاجان را در آغوش می‌گیرد. مرحوم حاج ملّا آقاجان می‌پرسد: «تو که هستی؟» ایشان می‌گوید: « دیوانه مولا حضرت بقیّه اللّه ارواحنافداه و بوی عطر محبوبم را از تو استشمام می‌کنم.» مرحوم حاج ملّا آقاجان می‌فرماید: « درست است، دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.» 🌿آنها از آنجا با یکدیگر انس گرفتند و ساعت‌ها و روزها بعد از آن در خلوت در محبّت و معرفت و عشق و علاقه به حضرت ولیّ عصر (ارواحنافداه) نشستند و حرف زدند و به جملهٔ : «بیا سوته دلان گرد هم آییم» عمل کردند. خدا هر دوی آنها را رحمت کند. 🌿مرحوم مشهدی امام غلی در یکی از تشرّفات عرضه می‌دارد که: « اگر ظهور نزدیک نشده مرا از دنیا ببرید زیرا طاقت فراق را بیش از این ندارم.» و لذا به او وعده داده می‌شود که: «ماه رمضان آینده از دنیا می‌روی.» او با شنیدن این بشارت در مدت چند ماهی که تا ماه مبارک رمضان باقی بوده است، به دوستانش خبر فوتش را می‌دهد و لذا در نیمه ماه مبارک رمضان ۱۳۶۵ هجری قمری روح پاکش به عالم بالا پرواز می‌کند و در قبرستان سه دختران شهر ری مدفون می‌گردد، خدا او را رحمت کند.(1) 💐 *تشرّف جمعی از دوستان امام زمان علیه‌السّلام در مسجد سهله*💐 (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۶۹ و ۱۷۰. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. 📚:1- کتاب عنایات حضرت ولی عصر (عجل‌اللّه تعالی فرجه الشریف)، ص ۵۶. 👈 ادامه دارد.... @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 7⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 8⃣3⃣ 💐 *تشرّف جمعی از دوستان امام زمان علیه‌السّلام در مسجد سهله*💐 🌿 یکی از شاگردان خاص مرحوم حاج ملّا آقاجان نقل می‌کند: صبح روز سه شنبه اوّلی که با مرحوم حاج ملّا آقاجان در نجف اشرف برای زیارت عتبات عالیات بودیم، مرحوم حاج ملّا آقاجان به ما فرمود: «نماز و نهار را که خوردیم باید به کوفه برای زیارت حضرت مسلم و حضرت هانی و حضرت زکریّا و مسجد کوفه و مسجد زید و مسجد صعصعه و بیتوته امشب در مسجد سهله که ان‌شاءاللّه برکات زیادی نصیبمان خواهد شد برویم و شاید به خدمت حضرت بقیةاللّه صلوات اللّه علیه هم مشرّف بشویم.» و ضمناً آهسته با خودش چیزی گفت که تنها من آن را شنیدم. می‌فرمود: «اگر من عصبانی نشوم.» این جمله را می‌گفت و سرش را تکان می‌داد: «چرا عصبانی بشوم؟ نه، عصبانی نمی‌شوم، مگر خدا مرا به حال خودم وابگذارد.» و این آیه را تلاوت می‌کرد: *« وَ ما اُبَرّءُ نَفْسی اِنَّ النّفْسَ لَاَمّارَة بِالسَّوءِ اِلّا ما رَحِمَ رَبّي»* یعنی: من نگه دارنده نفس خودم نیستم! نفس، انسان را زیاد به بدی امر می‌کند، مگر آن که خدایم به من رحم کند. 🌿به هر حال، ظهر پس از نماز و نهار، با ماشین به کوفه رفتیم و در راه به زیارت حضرت کمیل بن زیاد و میثم تمار و مسجد حنانه مشرٌف شدیم. ساعت سه بعد از ظهر بود که وارد مسجد کوفه گردیدیم، که وقتی در مقامهای مسجد کوفه به اعمال مشغول شدیم، جوانی که در کربلاء کفّاشی داشت و چند روزی بود در مسجد کوفه به ریاضتی مشغول شده بود، از اطاق و خلوت خود بیرون آمد و به ما ملحق شد. من از او سؤال کردم: « شما در اینجا چه می‌کردید؟» گفت: « به ریاضتی اشتغال داشتم که جزء شرائطش این بود که بیست و یک روز با کسی حرف نزدم و روزه باشم.» گفتم: « آیا ریاضتت تمام شد؟» گفت: « نه، ولی در این ساعت که در اطاق نشسته بودم و مشغول خواندن سوره حمد بودم ناگاه صدایی شنیدم که به من می‌گفت، آنچه می‌خواهی نزد این مرد است یعنی حاج ملّا آقاجان، لذا دست از او برنمی‌دارم تا به حاجتم برسم.» گفتم: « حاجت تو چیست؟» چیزی نگفت و سکوت کرد. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۷۰ و ۱۷۱. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 8⃣3
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 9⃣3⃣ 💐 *تشرّف جمعی از دوستان امام زمان علیه‌السّلام در مسجد سهله*💐 🌿 ... گفتم: « حاجت تو چیست؟» چیزی نگفت و سکوت کرد. بعدها معلوم شد حاجتش تشرّف به خدمت حضرت ولیّ عصر علیه‌السّلام بوده است. به هر حال دسته جمعی اعمال مسجد کوفه را انجام دادیم و بعد به زیارت حضرت مسلم رفتیم. در کنار حرم حضرت مسلم قبری بود که ایشان فرمودند: « فاتحه‌ای هم برای مختار بخوانیم.» ما دانستیم که آن قبر مختار ثقفی است. من از ایشان پرسیدم که : « مختار چطور آدمی بود؟» فرمود: « چون در دل محبت بعضی از دشمنان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسّلام را داشت طبق امر الهی روز قیامت او را به جهنم می‌برند، ولی حضرت سیّدالشهداء علیه‌السّلام به منظور قدردانی از خدماتش او را شفاعت می‌کند.» 🌿پس از آن به زیارت حضرت هانی بن عروه رفتیم. حاج ملّا آقاجان ما را در گوشه‌ای نشاند و برای ما روضه خواند، توسّل خوبی شد، سپس به ما فرمود: « این حال و توجّه از حقیقت و معنویت حضرت هانی به ما رسید، از ایشان تشکّر کنید.» پس از آن به طرف مسجد سهله حرکت کردیم، آن جوان در راه آنی مرحوم حاج ملا آقاجان را راحت نمی‌گذاشت و یکسره از او سؤالاتی درباره کمالات معنوی می‌نمود. نزدیکی مسجد سهله، مسجد صعصعه و مسجد زید است و چون هنوز به غروب مقداری مانده بود، اعمال این دو مسجد را انجام دادیم، ولی در مسجد زید، وقتی حاج ملّا آقاجان با صدای بلند دعاء بعد از نماز را که دعاء فوق‌العاده عجیبی است می‌خواند، نزدیک بود قالب تهی کند. 🌿الآن بعد از بیست و دو سال که از آن روز می‌گذرد، منظره‌ای از حال این مرد بزرگ به نظرم می‌آید که فریاد می‌کشید و این جملات دعاء را می‌خواند: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۷۱ و ۱۷۲. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 9⃣3⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣4⃣ 💐 *تشرّف جمعی از دوستان امام زمان علیه‌السّلام در مسجد سهله*💐 🌿... الآن بعد از بیست و دو سال که از آن روز می‌گذرد، منظره‌ای از حال این مرد بزرگ به نظرم می‌آید که فریاد می‌کشید و این جملات دعاء را می‌خواند: *« اِلهی قَدْ مَدَّ اِلَیْکَ الْخاطيُّ الْمُذْنِبُ یَدَیْهِ بِحَسْنِ ظَنّهِ بِکَ.»* *« اِلهی قَدْ جَلَسَ الْمُسیَيُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُقِرّاً لَکَ بِسُوءِ عَمَلِهِ وَ راجِیاً مِنْکَ الصَّفْحَ عَنْ زَلَلِهِ.»* *« اِلهی قَدْ رَفَعَ اِلَیْکَ الظّالم کَفَّیْهِ راجِیاً لِما لَدَیْکَ، فَلا تُخَیّبْهُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ فَضْلِکُ.»* *« اِلهی قَدْ جَثَا الْعائِدُ اِلَی الْمَعاصی بَیْنَ یَدَیْکَ خائِفاً مِنْ یَوْم تَجْثُو فیهِ الْخلآئِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ.»* *« اِلهی جاءَکَ العَبْدُ الْخاطِيُ فَزِعاً مُشْفِقاً، وَ رَفَعَ اِلَیکَ طَرْفَهُ حَذِراً راجِیاً، وَ فاضَتْ عَبْرَتُهْ مُسْتَغْفِراً نادِماً.»* 🌿در اینجا فریادش بیشتر شد و گفت: *« وَ عِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ ما اَرَدْتُ بِمَعْصِیَتی مُخالَفَتَکَ، وَ ما عَصَیْتُکَ اِذْ عَصَیْتُکَ وَ اَنَا بِکَ جاحِدُ، وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرّض، وَ لا لِنَظَرِکَ مُسْتَخِفّ، وَ لکِنْ سَوَّلَتْ لی نَفْسی وَ اَعانَنی عَلی ذلِکَ شِقْوتی، وَ غَرَّنی سِتْرُکَ الْمُرْخی عَلَيَّ.»* 🌿و این جمله را با خضوع عجیبی، زیاد تکرار می‌کرد که: *« فَمِنَ الْآنَ مِنْ عَذابِکَ مَنْ یَسْتَنْقِذُنی، وَ بِحَبْلِ مَنْ اَعْتَصِمُ اِنْ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی؟»* 🌿از اینجا به بعد آن چنان تغییر حال پیدا کرد و فریاد کشید که ما ترسیدیم قالب تهی کند و گفت: *« فَیا سَوْاتاه غَداً مِنَ الوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْکَ اِذا قیلَ لِلْمُخِفّینَ جُوزُوا وَ لِلْمُثْقِلینَ حُطّوُا اَفَمَعَ الْمُخِفّینَ اَجُوزُ اَمْ مَعَ الْمُقْلینَ اَحُطُّ؟»* 🌿سپس دست به محاسن گرفت و در حالی که به شدّت اشک از دیدگانش جاری بود عرض می‌کرد: *« وَیْلی، کُلَّما کَبُرَ سِنّی کَثُرَتْ ذُنُوبی، وَیْلی کُلَّما طالَ عُمْری کَثُرَتْ مَعاصِيَّ فَکَمْ اَتْوبُ وَ کَمْ اَعُودُ!»* سپس به خود خطاب می‌کرد و به صورت خود می‌زد، مثل آن‌که خود را تنبیه کند و می‌گفت: *« اَما آنَ لی اَنْ اَسْتَحِیيَ مِنْ رَبّی!»* 🌿در اینجا دستها را بلند کرد و با اشک جاری و ناله و فریاد گفت: *« اللّهمَّ بِحَقّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اِغْفِر لی وَ ارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ خَیْرَ الْغافِرینَ.»* سپس صورتش را به خاک گذاشت و آن‌چنان گریه و ناله و خوف از خدا بر او مستولی شده بود که شانه‌هایش تکان می‌خورد و می‌گفت: *« اِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ.»* 🌿در اینجا من زمین را دیدم که از اشک چشمش گل شده است. و بعد طرف چپ صورت را به خاک گذارد و مانند زن بچه مرده می‌گریست و صدا می‌زد: *« عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یا کَریمُ.»* در اینجا دوباره سر به سجده گذارد و کلمه (العفو) را صد مرتبه تکرار کرد آن قدر گریه کرد تا به حال غشوه افتاد که ما با زحمات زیاد توانستیم او را به حال بیاوریم، پس از آن او را حرکت دادیم، اوّل مغرب تقریباً وارد مسجد سهله شدیم. 🌼 *اینجا خانه امام زمان علیه‌السّلام است*🌼 (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۷۲ الی ۱۷۴. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 0⃣4⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣4⃣ 🌼 *اینجا خانه امام زمان علیه‌السّلام است*🌼 🌿 اینجا پایگاه حضرت حجة بن الحسن علیه‌السّلام است. اینجا میعادگاه عشّاق آن حضرت است. برای ما که در اوّلین مرتبه قدم در یک چنین مکان مقدّسی می گذاشتیم فوق العادگی عجیبی داشت، آن هم با آن برنامه مخصوصی که مرحوم حاج ملّا آقاجان داشت. پس از خواندن نماز مغرب و عشاء و اعمال مسجد سهله، علاقه‌مندان به حضرت بقیّة اللّه الاعظم ارواحنافداه متوجّه شدند که امشب آقا مهمان دارند، لذا همه در اطاقی که از مسجد متعلّق به مرحوم آقای حاج شیخ جواد سهلاوی که یکی از بزرگان اهل معنی و ساکن منزلی در کنار مسجد سهله و متصدّی امور آن مسجد بود، جمع شدند و از حاج ملّا آقاجان دعوت کردند که در آنجا بیتوته کند تا از محضرش استفاده کنند، ایشان هم پذیرفت. 🌿شب عجیبی بود. مجمع فوق‌العاده دیدنی بود. افراد نخبه‌ای دور هم جمع شده بودند. یکی از آنها سیّد بزرگواری بود از اهل مشهد که چهل شب چهارشنبه از کربلا به مسجد سهله مشرّف شده بود، شاید خدمت امام عصر علیه‌السّلام برسد و آن شب چهارشنبه آخرش بود. دیگری هم همان جوانی بود که ملحق شده بود، مدّتها ریاضت کشیده بود که خدمت حضرت بقیّة اللّه علیه‌السّلام برسد و گمان می‌کرد امشب به مقصد می‌رسد. 🌿فرد دیگری بود که آن قدر پاک بود که هیچ تردیدی نداشت که امشب خدمت امام زمان علیه‌السّلام می‌رسد. آقا حاج شیخ جواد سهلاوی که خودش میزبان ما بود به قدری حال داشت که همه از توجّه او به مقام مقدّس حضرت ولیّ عصر علیه‌السّلام به حال می‌آمدند. سوز و گداز از حاج ملّا آقاجان آن چنان عجیب بود که مجلس را یکپارچه به سوی بزرگترین حقیقت و معنویت سوق می‌داد. من هم که در آن موقع جوان نورسی بودم در گوشه‌ای نشسته و ناظر جریانات بودم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۷۴ و ۱۷۵. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 1⃣4⃣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ شرح حال حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه علیه قسمت 2⃣4⃣ 🌼 *اینجا خانه امام زمان علیه‌السّلام است*🌼 🌿 ... من هم که در آن موقع جوان نورسی بودم در گوشه‌ای نشسته و ناظر جریانات بودم. همه افراد در فراق مولایشان اشک می‌ریختند. زیارت آل یس و دعای توسّل خوانده شد. خلاصه این برنامه تا صبح ادامه داشت. نماز صبح را در مقام حضرت حجه بن الحسن علیه‌السّلام که وسط مسجد است خواندیم، اما دوستی که شب چهارشنبه چهلمش را به پایان رسانده بود، فوق العاده ناراحت بود. زیرا حدود ده ماه از وطن و خانه دور شده بود و به عشق حضرت مهدی روحی له الفدا در غربت به سر می‌برد، من بیشتر از همه با او بودم، زیرا می‌دانستم که محال است حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف این زحمت را بی‌نتیجه بگذارد، 🌿حتّی از او سؤال کردم که: « در این مدت خدمت حضرت رسیده‌ای؟» گفت: « چند دفعه خدمتشان مشرّف شده‌ام ولی در آن موقع نشناخته‌ام، اما این ریاضت به خاطر این است که ان‌شاءاللّه وقتی خدمتشان رسیدم، در همان موقع آقا را بشناسم.» لذا من همه جا با او بودم. 🌿صبح آن شب وقتی در مقام حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه نماز می‌خواندم دیدم او با یک سنّی که دست بسته نماز می‌خواند دعوا می‌کند. از او سؤال کردم که: « چرا عصبانی شده‌ای؟» اوّل گفت: « چرا او در مقام مولایم برخلاف دستور اسلام نماز می‌خواند؟» ولی فوراً اضافه کرد و گفت: « نزدیک است دیوانه شوم، چهل شب چهارشنبه، در مملکت غربت، دور از وطن، بدون هیچ فائده‌ای، آیا ممکن است!! شما جای من بودید چه می‌کردید؟» گفتم: « جای تو نیستم و فقط یک شب انتظار کشیده‌ام، بی‌طاقت شده‌ام، حق داری.» 🌿اشکش جاری شد و سر به دیوار گذاشت و با صدای بلند مشغول گریه شد. زیر بغلش را گرفتم و به اطاق شیخ جواد سهلاوی که رفقا همه در آنجا برای صبحانه جمع بودند بردم. حاج ملا آقاجان پشت به دیوار رو به در اطاق، مثل آن که انتظار کسی را می‌کشد مؤدب نشسته بود. ما هم گوشه اطاق نشستیم. در این بین جوان طلبه‌ای که لباس روحانیّت در برداشت، سیاه چهره و لاغر اندام بود، وارد اطاق شد، ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: ارواح مهربان، ص ۱۷۵ و ۱۷۶. شرح مختصری از زندگی، مقام علمی و حالات معنوی استاد بزرگ اخلاق حاج ملا آقاجان زنجانی رحمه‌اللّه برگرفته از کتاب گنجینه دانشمندان و کرامات الصالحین از مؤلّف محترم شریف رازی و اسرار انتظار و عنایات حضرت ولی عصر ارواحنافداه می‌باشد. @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 🌿سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عجل الله فرجه) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زدند. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟ ⚡️سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: « 🌿سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟» ⚡️سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید 🌿حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» 📚(کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی) 👈 ادامه دارد.... @amtewi 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼