اخلاق مهدوی 39.mp3
4.6M
💥ویژه ماه های #رجب #شعبان #رمضان💥
💠 سلسله جلسات #اخلاق_مهدوی (39)
🎤 با توضیحات #استادعبادی
🎬 جلسه 39
💢 موضوع : #دعا (15)
❇️ ذکر چند آداب مهم دعا ❇️
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
استغفار_16.mp3
8.12M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆
🎥 #دانلود_کلیپ
🔴 بخدا قسم مسیحیان برای مسیحی
#دعا میکنند که وزیر حضرت مهدی(عج) هست.ببینید با چه اعتقادی دعا میکنند.
🌀بخدا علت تمام مشکلات در جهان نبود و درک #حقیقی_مهدی(عج) هست.
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
~~~~🍂🌺🍂🌺🍂~~~~ 💠#احادیث_مهدوی 7⃣1⃣ 🌤 علت غيبت امام زمان عليه السلام 💦 فقال على عليه السلام...
~~~~🍃🌸🍃🌸🍃~~~~
💠#احادیث_مهدوی 8⃣1⃣
🌤 - علت غيبت امام زمان عليه السلام
-
❄️. ان اميرالمومنين عليه السلام قال عَلى منبر الكوفة...: واعلموا ان الارض لا تخلو من حجة للَّه و لكن اللَّه سيعمى خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم على انفسهم
💦مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: روزى اميرالمومنين عليه السلام در بالاى منبر مسجد كوفه فرمودند:..
✨. اى مردم! بدانيد زمين هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همينطور اسرافى كه درحق خودشان انجام مى دهند از ديدن حجت الهى محروم خواهد كرد. [يعنى مردم به جهت اعمال خودشان در آينده از ديدن امام معصوم محروم خواهند شد.
📚چهل حدیث امام مهدی علیه السلام در کلام امیرالمومنین علیه السلام
~~~🍃🌸🍃🌸🍃~~~
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #داستان_مهدوی 🌼از تماس دستش لذتی را احساس کردم🌼 ....قسمت اول...... 🌺 ح
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_مهدوی
🌼از تماس دستش لذتی را احساس کردم🌼
....قسمت دوم .....
🌺 ... سفر دیگری که به حج مشرف میشدم، در بوشهر، برای گرفتن جواز، به دفتر صاحب کشتی رفتم. وقت تنگ و مسافر زیاد بود. در آن موقع، همین یک کشتی برای حمل حجاج حاضر بود و عده مسافرین تکمیل و بلکه اضافه بر ظرفیّت آن بود؛ لذا جوازها تمام شد و به ما ندادند، اصرار هم اثری نبخشید. با رفقا به حالت ناامیدی در قایق نشستیم و به طرف کشتی حرکت کردیم. نردبانهای کشتی نصب شد و حجاج به نوبت بالا رفتند. من هم بالا رفتم تا در کشتی بنشینم؛ ولی چون گذرنامه نداشتم نگهبان و بازرس به زور مرا از سر نردبان پایین فرستاد. با دل شکسته و حال پریشان گفتم: اگر نگذارید سوار کشتی شوم خودم را در آب میاندازم. بازرسها اعتنایی نکردند.
🌸عدهای از همراهان که در راه رفیق بودیم و سابقه حالم را میدانستند ناظر جریانات بودند، ولی کاری از آنها هم بر نمیآمد. من دیوانه وار گفتم: خدایا به امید تو میآیم. و خودم را در آب انداختم و دیگر نفهمیدم چه مقدار آب از سرم گذشت و از خود بیخود شدم. یک وقت به هوش آمدم دیدم بر روی شنهای ساحل افتادهام و لباسهایم تر است. سیدی جوان در شمایل اعراب، فصیح و ملیح و معطر و خوشبو، با کمال ملاطفت بازوهایم را ماساژ میداد. ایشان جریان افتادن در آب را سؤال فرمود. همه قضایا را خدمتش عرض کردم. فرمود: « ناامید نباش ما تو را به کشتی مینشانیم و به مقصد میرسانیم و برایت مهماندار معین میکنیم، چون ما در این کشتی سهمی داریم. برخیز این طناب را بگیر و بالا برو.»
🌸دیدم پهلوی دیوار کشتی هستم و طنابی از آن آویزان است. طناب را گرفتم و آن سید هم زیر بازویم را گرفت و کمکم کرد تا بالا رفتم. وقتی به عرشه رسیدم دیدم هنوز کسی از مسافرین در کشتی ننشسته است. مقداری در کشتی گشتم و بالأخره همان عرشه را پسندیدم، بعد هم نشستم و خوابم برد. وقتی بیدار شدم دیدم به قدری جمعیت در کشتی نشسته است که نمیشود حرکت کرد. شاهزادهای از اهل شیراز کنارم بود، پرسید: « از کجا به کشتی آمدید؟ شما همان کسی نیستید که در آب افتادید و هر چه ملاحان گشتند شما را نیافتند؟» گفتم: « چرا .» و قضیه نجات خود را برای او گفتم. خیلی گریه کرد و بر حالم غبطه خورد بعد هم گفت: « تا وقتی با هم هستیم شما مهمان من میباشید.»
🌸در همین وقت پاسبانی که معروف به «عبداللّه کافر» بود برای بازرسی گذرنامهها آمد و یکیک آنها را بررسی میکرد. شاهزاده گفت: « برخیزید و در صندوق من که خالی است مخفی شوید تا بگذرد، چون جواز ندارید.» گفتم: « یقیناً جواز من از شما قویتر است و هرگز مخفی نمیشوم.» در این حال مأمورین به ما رسیدند و گذرنامه خواستند، دست خالیام را باز کردم یعنی صاحب کشتی به من چیزی نداده است. خواستند به اجبار مرا از عرشه جدا کنند که به آنها پرخاش کردم و گفتم: « شما اول جلوی مرا گرفتید اما شریک کشتی از بیراهه مرا به اینجا رساند.» هیاهو زیاد شد. مردم از اطراف به صدا آمدند که این همان بیچارهای است که او را از نردبان رد کردید و خودش را در آب انداخت و ملاحان او را نیافتند. وقتی عبداللّه از قضیه آگاه شد چون قسمتی از جریان را خودش دیده بود از ما گذشت اما طولی نکشید که صاحب کشتی و کاپیتانها نزد ما آمدند و عذرخواهی کردند. خواستند از من پذیرایی کنند، مخصوصاً یکی از صاحبان کشتی که مسلمان بود به عنوان این که حضرت بقیةاللّه (ارواحنا فداه) در این کشتی سهمی دارند و این حکایت شاهد صدق دارد؛
🌸ولی آن شاهزاده مانع شد و میگفت: « هادیِ نجات دهنده، دستور ضیافت را قبلاً به من فرموده است.» انصافاً آن شاهزاده شرط پذیرایی را کاملاً به جا آورد و در هیچ کجا کوتاهی نکرد و محبّت را از حد گذراند تا به شیراز برگشتیم. خدا به او جزای خیر دهد.
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّک اَلْفَرَجْ💠
📚 ملاقات با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف در مکّه و مدینه، ص ۴۲ الی ۴۹؛ جلد ۲، ص ۱۰۲، س ۳۰
👈 ادامه دارد....
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
#اَلسَّلامُعَلَیکَیابَقیَّهالله 🍃🌸🌤
میــان تلخـی این روزگـار، مهدی جـان
دلـم هوای تـو کرده بگـو چه چـاره کنم
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج♥️
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
1_39066708.mp3
7.87M
🍃✨🍃✨🍃✨🍃
💐 مناجات مهدوی
♥️ بہ سوی تو بہ شوق روی تو ....
🎤 حامد جليلی
❄️اللهم عجل لولیک الفرج❄️
┏━━━🍃━━━┓
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛