eitaa logo
@anamag dars
70 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
494 ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از محمد مهدی
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
اخلاق در خانه: نکته ی شماره 1: قاعده: از آنجا که آرمان هر انسان دلداده به کمال مطلق و حضرت حق، درک توحید و کمال عبودیت اوست، تمام برنامه زندگی و معاشرات و تعاملات با خانواده مخصوصا همسر طوری تنظیم گردد تا منطبق با فطرت توحیدی و نردبان صعود معنوی باشد. مهارت اول در تدبیر منزل: حسن خلق (خوش گویی و خوش رویی) تطبیق بر قاعده: تو که با خوش گویی و خوش رویی قلب همسرت را خوشحال نمودی و غم از قلب او زدودی دو کار کرده ای: 1- در ظاهر شادابی و دوام زندگی را تقویت کردی که حسن الخلق یورث المحبۀ و یوکد المودۀ. 2- در باطن ارتباط با حضرت حق را تقویت کردی چون أن صاحب الخلق الحسن له مثل اجر الصائم القائم.
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنرانی حاج آقا دانشمند 🎥موضوع: آقای خونه خوش اخلاق باش
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
علامه حسن‌زاده آملی (حفظه‌الله): آمل در مسجدی مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم. روز دوم که پس از نماز به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آماده استراحت شدم ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند و من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم در حالی که نباید دعوا می کردم، در محیط خانه پدر باید با عطوفت رفتار کند، لذا پس از لحظاتی ناراحت شدم به حدی که اشکم جاری شد. از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتی ام کاسته شود ولی رسول الله (ص) فرموده اند: «دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگی شکست با لحیم اصلاح نمی شود.» زمین و آسمان بر من تنگ شد واحساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمدم هنگام اذان صبح به تبریز رسیدم و به مدرسه طالبیه رفتم.وقتی در زدم خانمی پشت درآمد. خودم را معرفی کردم و پرسیدم: آقا تشریف دارند؟ پس از چند لحظه آقا خودشان آمدند و پس از خوشامد گویی مرا به منزل بردند. پس از احوالپرسی اظهار داشتند من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل، لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبایی) بنویسم تا آن را به شما برسانند. با تعجب پرسیدم: آقا چه اتفاق افتاده که می خواستید مرا درجریان بگذارید؟ فرمودند: من خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی آقای آملی، ایشان از شما راضی نبودند! با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم. عرض کردم: آقا، چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمود: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این راه را دارد، درحالی که با عائله اش این طور رفتار می کند؟!
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
ahkam1_721038705925554831.mp3
870.9K
احکام روزه روز اول مرحوم مجتهدی
doa1_721038705925554830.mp3
2.82M
شرح دعای روز اول ماه مبارک
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
هدایت شده از غلامرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح دعای روز دوم مه مبارک مرحوم آیت الله مجتهدی
هدایت شده از غلامرضا
اخلاق در خانه: مهارت دوم: صبر بر بد اخلاقی قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – : من صبر علی سوء خلق امرأته و احتسبه أعطاه الله تعالی بکل مره یصبر علیها من الثواب ما أعطی أیوب – علیه السلام – علی بلائه، و کان علیها من الوزر فی کل یوم و لیلة مثل رمل عالج. «ثواب الأعمال، ص ۲۸۷» رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – فرمود: هر مردی که به خاطر خدا و به امید پاداش او در برابر بداخلاقی همسرش صبر کند، خدای متعال برای هر مرتبه ای که شکیبایی می ورزد، همان ثوابی را به او دهد که به ایوب – علیه السّلام – در قبال بلایی که دید عطا کرد و گناه زن نیز در هر روز و شب به اندازه ریگهای ریگستان می باشد. پس نردبان دوم برای کسب آخرت و فتح قله ی معنویت و همچنین دوام زندگی صبر بر بدخلقی همسر است.
هدایت شده از غلامرضا
حکایت؛ حاج سید هاشم حداد مادر زنی داشت که بسیار پرخاشگر و تندخو بود و بسیار ایشان را اذیت می کرد. مرحوم سید هاشم روزی به خدمت علامه قاضی می رسد و می گوید: آزار زبانی و کارهای مادر زنم، بیش از حد زیاد شده است و صبر من نیز تمام گردیده، می خواهم که اجازه بدهید، زنم را طلاق دهم. ایشان فرمودند: آیا با همسرت مشکلی داری؟ گفتم: خیر. فرمودند: هرگز راه طلاق نداری، برو و صبر پیشه کن، تربیت تو با صبر در مقابل مادر زنت می باشد، این جریان گذشت و بنده طبق دستور استاد عمل می نمودم؛ تا اینکه یک شب تابستانی که خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم؛ مادر زنم از شدت گرما لب حوضچه نشسته و بر روی پاهایش آب می ریخت، با ورود من، ناسزا و فحش شروع شد، بنده هم تا این وضعیت را دیدم، داخل اتاق نرفتم و از راه پله ها به سوی بام حرکت نمودم، ولی او دست بردار نبود صدایش را همین طور بلند و بلندتر می کرد تا حدی که همسایه ها نیز می شنیدند. صبرم تمام شد و خواستم چیزی بگویم که یاد کلام استادم افتادم، بی آنکه جوابی بدهم، به پایین آمده و از خانه خارج شدم، در کوچه و خیابان بدون هدف و ناراحت می گشتم؛ ناگهان حالتی نورانی برایم پیش آمد و دری بر رویم باز شد و احساس سبکی و راحتی کردم و دیگر غمناک و ناراحت نبودم. این حالت در کربلا برایم پیدا شد و این توفیق معنوی برایم ایجاد نشد، مگر به خاطر تحمل و صبر و اطاعت از استاد، که اگر نبود این صبر و بردباری، آن غمناکی ها و پریشانی ها همچنان ادامه داشت . بدیها به صبر از مهان بگذرد سر مرد باید که دارد خرد با اقتباس و ویراست از کتاب روح مجرد
هدایت شده از غلامرضا
1142464_320.mp3
3.76M
حلم و صبر و کظم غیظ استاد عالی