گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
گفتا چو زان چشیدی از خود بریده باشی
گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
گفتا به نیکنامی جامه دریده باشی
گفتم که در فراقت بس خوندل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
گفتم که طعم آن لب؟ گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چو آید شاید چشیده باشی
گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی؟
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی
کار تو #فیض اینست خود را ندیده باشی
در ستايش جهل
گلبانگِ «نمیدانم»، به من آرامش میدهد؛ تکلیفم را با خودم و جهان، روشنتر میکند. اگر زبانم را میبندد، چشم و گوشم را باز میکند. فقط باید باورش کرد. باید مثل فارابی، دانست که نسبت معلومات ما به مجهولاتمان، همچون نسبت شعاع دایره به محیط آن است؛ یعنی ذرهای علم تازهوارد، هزاران مجهول جديد با خود میآورد. اگر قرار بود هر کس به اندازهای که میداند، حرف بزند و به مقداری که نمیداند خاموش بنشیند، جهان در سکوتی آرامبخش فرو میرفت و جز زوزههای پراكنده و ضعیف، از دوردستها به گوش نمیرسید. این سکوت، بهتر از سیرک صداها و هياهوی عربدهها نيست؟
از دوست نازنینی که هرازگاه بر جنازۀ من چوب ارشاد و غیرت دینی میزند، میپرسم: اگر التزام و تعصب به دانش اندک، روا است، چرا ذرهای از این تعصب و غیرت را به جهل عظیم خود نداشته باشیم؟ هيبت غولآسای اين سؤال، مرا مست میكند، ولی میدانم كه برای تو خندهدار است. برادر خوب و مهربانم، چرا از خود نمیپرسيم كه چند سیارۀ سرگردان علم، چه فروغی دارد که گمگشتگی ما را در کهکشان نادانی از یاد ببرد؟ چرا آنقدر که «دانش اندک» انگيزۀ پرگويی و برآمدگی رگهای گردن است، آن «جهل عظیم» منشأ سکوت و آرامش و مدارا نیست؟ اگر تو را دانشت چنین غیور و ستیزهجو کرده است، مرا جهلم به آرامش و مدارا میخواند. جهل من، بیشتر از دانش تو است. تو اگر علمت را میستایی، من جهلم را میپرستم. اگر تو درک و هوشیاریات را چون کوه پنداشتهای، من میدانم که هوشیاری انسان در برابر دشمنانش(جهالت، توجیه، خرافات، ظلم، ترس، غفلت، عشق، توهم، تبلیغات، تعصب، غرض، كژتابیهای زبان...) كاهی است در مصاف تندباد.
برگ كاهم در مصاف تندباد
من چه دانم كه كجا خواهم فتاد
در سایۀ خوش «نمیدانم»، همهچیز مهیا است. در جهان بیمرز حيرت، نه خدا را از تو میگیرند و نه دین را و نه انسانیت را و نه عقلانیت را و نه خویشتنِ خویشت را و نه ضد آن را، و نه حتی جزم و یقین معقول را. جهانِ «نمیدانم»، بزرگ است و بزرگوار، و گنجایی هر آگاهی و دانش جدیدی را دارد؛ اما «میدانم» و اذنابش، بادبانهای کشتی روحت را در هم میپيچند و هر جا که باشند، همانجا لنگر میاندازند. برادر خوبم، «میدانم»، لنگرگاه خوبی نيست. من سرگردانی در اقيانوسها، در شب تاريک و بيم موج و گردابی چنين هايل را بر اقامت دائمی در لنجهای چسبيده به ساحل، ترجيح میدهم. كجا دانند حال خوش ما را سبکباران ساحلها؟
رضا بابایی
هدایت شده از منتخب اخلاق
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈خدا هست
👈معجزه اعتماد به خدا
👈معجزه اراده
انباز
👈خدا هست 👈معجزه اعتماد به خدا 👈معجزه اراده
توضیحات یکی از دوستان عزیز:
استاد #محمدتقی_هادیزاده ذیل #مفهومشناسی_تربیت میفرماید:
درون انسان سیستمی است که اگر مربی آن را بشناسد و فعال کند، او را به سمت اهداف تربیتی سوق خواهد داد.
مثلا وقتی فرزند شما مشغول تماشای تلویزیون است، اگر مادرش به او بگوید نان بخرد، نمیرود؛ اما اگر دوستش او را به بازی دعوت کند، از جا میپرد.
اگر همین مادر به این فرزندش بگوید «ده دقیقه از برادر کوچکت مراقبت کن تا اجازه دهم با دوستت بازی کنی»، او هم به خواسته مادر تن میدهد.
در این صورت، مادر توانسته سیستم درونی فرزندش را در حد تحقق خواسته خودش فعال کند.
این معلم جوان هم سیستم دانشآموزش را در جهتی که مد نظرش بوده، به کار گرفته است.
این سیستم مبتنی بر محبت کار میکند. انسانها دنبال محبوبها و مطلوبهای خودند و حاضرند آنها را به هر قیمتی به دست بیاورند.
پس مربیان حقیقی باید ماهرانه، از معشوقهای افراد استفاده کنند تا آنها را به قلههای بالاتری برسانند، نه اینکه محبوبهای متربی را سرکوب کنند.
#تربیت
⭕️📝 سرگشاده به #رئیس_قوه_قضائیه
✍️ #سعید_زیباکلام
بسمالله و بالله و فی سبیلالله و علی ملّة رسولالله
جناب آقای #سید_ابراهیم_رئیسی،
با سلام و آرزوی خدماتی که زاد آخرت شما شود.
1️⃣ جناب آقای رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه! حدود یکسال از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ میگذرد. با توجه به ابعاد گسترده آن اعتراضات که در برخی مواقف منجر به خشونتهای مجهولالمنشائی شده بود یقینا با "وقوف پس از وقوع" استحضار یافتهاید که آن اعتراضات و آثار آن از چنان اهمیت فوقالعادهای برخوردار است که بههیچوجه نباید از کنار آن آسودهخاطر عبور کرد.
2️⃣ جنابعالی در بحبوحه اعتراضات و زدوخوردها در تاریخ ۲۶ آبان بیانیهای پنجبندی خطاب به مسئولان قضایی صادر کردید. بر حسب اطلاع، متأسفانه از آن زمان تا به امروز هیچ گزارشی درباره اقدامات قوه قضائیه درباره آن رویداد بزرگ و پرتبعات به مردم ارائه نکردهاید.
♦️در اینجا از چهاربندی که حاوی جنبههای عملیاتی برای مردم نیست میگذرم لیکن بند چهارم حاوی دستوراتی است قابل توجه و پیگیری.
جنابعالی سازمان بازرسی کل کشور را موظف کردهاید که بر "محل هزینهکرد درآمدهای ناشی از افزایش قیمت بنزین و ..." نظارت دقیق کند.
🔻اینک از شما تقاضا دارم برای اطلاع مردم و ممانعت از زوال هر چه بیشتر اعتماد عمومی به دستگاههای نظام و بویژه قوة قضائیه، رسما و علنا نتیجة "نظارت دقیق" سازمان بازرسی را اعلام کرده به ولینعمتان انقلاب شفاف و روشن بگویید دولت دقیقا چه میزان از درآمدهای ناشی از افزایش قیمت بنزین را و در کدام محلهای مشخصشده در قانون هزینه کرده است.
♦️آقای رئیسی! در صورتی که مصلحت نمیدانید نتیجه آن "نظارت دقیق" را به اطلاع مردم برسانید امکان دارد خودِ آن مصلحت را دست کم توضیح دهید تا مردم بدانند چرا درباره این موضوعی که معیشت ضعیفشان را به فقر و بینوایی تبدیل کرده، هیچ نباید بدانند؟
3️⃣ آقای رئیسی! در آن چند روز اعتراضات مردمی که در مواقعی بنحو مجهول و مشکوکی دچار اغتشاشات شد، بنا به اظهار رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس مجموعا ۲۳۰ نفر کشته شدهاند.
♦️آقای رئیسی! آیا فکر نمیکنید لازم است تحقیق و تفحص دامنهداری درباره چگونگی و شرایط کشتهشدن این تعداد بسیار زیاد افراد انجام دهید؟
♦️جناب آقای رئیسی! آیا مصلحت نمیدانید پس از گذشت یکسال تعداد بازداشتشدگان اولیه، اتهاماتشان و فرجام بازداشت یا محاکمهشان را به ملت ایران اعلام کنید؟
♦️جناب آقای رئیسی! آیا بر این تصور هستید که به صرف اینکه مسئولان نظام بگویند: اوباش و اراذل و اغتشاشگر و منافق و سلطنتطلب و اشراری که از آن سوی مرزها سازماندهی شده بودند، "آمدند بیرون"، مردم این توضیح را رضایتبخش و قابل قبول دانسته، کلّ ماجرا را فراموش میکنند؟
♦️آقای رئیسی! آیا براستی مردمی که بخشی از آن در اعتراضات شرکت داشتند میپذیرند که تمام یا بیشتر معترضان اشراری بودهاند که از آژانسهای اطلاعاتی/امنیتی جهانخوارانِ سفّاک غربی دستور میگرفتهاند؟
♦️آقای رئیسی! اطلاع دارید که تعدادی از دانشجویان دانشگاههای تهران ـــ سها مرتضایی(۶ سال حبس)، مرجان اسحاقی(۵ سال حبس)، ملیکا قراگوزلو(۶ ماه حبس)، و کامیار ذوقی(۵ سال حبس) ـــ و تعداد زیاد دیگری از دانشجویان به اتهام شرکت در اعتراضات آبانماه محاکمه و محکوم شدهاند؟
♦️رئیس محترم قوه قضائیه! هیچیک از این دانشجویان جزو اوباش و اراذل و اشرار و منافقین نبودهاند. با توجه به اینکه اتهام آنها در هر حال سیاسی محسوب میشود امکان دارد به مردم توضیح دهید چرا آنها در دادگاهی با حضور هیئت منصفانه محاکمه نشدهاند؟
♦️جناب آقای رئیسی! بنظر شما دانشجویانی که صرفاً در اعتراضات مردمی شرکت کردهاند، در حالی که خلاف صریح قانون اساسی هیچگونه امکان برگزاری تجمعات اعتراضی در مملکت وجود ندارد، آیا مرتکب جرم شدهاند و باید نقرهداغ شوند؟
♦️آقای رئیسی! واضح است که هر کس، آری هر کس، به جان و حیثیت و مال غیر و بویژه اموال بیتالمال خسارت و زیانی برساند مستوجب عقوبت است. این بنده از تعداد بازداشتیهای آبان ۹۸ اطلاعی ندارم اما بدانید که "بدا به حال کسی که شاکیان او در پیشگاه عدل الهی، فقیران و مستمندان و سائلان و راندهشدگان باشند! هر که امانت را بیارج شمارد و در مزرع خیانت چَرَد و خود و دین خود را از لوث آن پاکیزه نسازد، خود را در دنیا گرفتار خواری و رسوایی ساخته، و در آخرت خوارتر و رسواتر است" (امیرالمومنین علیهالسلام).
▪️"ای دنیا! اف بر دوستی و دوستان شیفته تو!"
▫️۳۰ آبان ۱۳۹۹
کانال تلگرامی دکتر سعید زیباکلام:
https://t.me/Saeidzibakalam/1744
انباز
⭕️📝 سرگشاده به #رئیس_قوه_قضائیه ✍️ #سعید_زیباکلام بسمالله و بالله و فی سبیلالله و علی ملّة رسو
توضیحاتی درباره پیام آقای دکتر سعید زیباکلام:
1. آیا لازم است «مردم توضیح مسئولان را رضایتبخش و قابل قبول بدانند»؟
پاسخ را امیر المؤمنین (علیه السلام) در نامه به مالک اشتر فرموده است:
«إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق»
ترجمه: اگر مردم در باره تو (که دارای مدیریت و مسئولیت هستی) #گمان کردند که ستمگرى، عذر و دليلت را آشكارا برایشان بيان كن و با دفاع از خود، گمانشان را برطرف ساز، كه در اين كار سه فایده است:
الف) تمرین خودساختگی
ب) مدارا و همراهی با مردم
ج) برطرف کردن موانع پابرجا سازی مردم در مسیر حق.
2. من اطلاعی ندارم که آیا دستگیرشدگان آبان 98، اوباش یا اجیر آژانسهای اطلاعاتی-امنیتی بودهاند یا نه. اما روشنگری نهادهای رسمی، بر اساس #اسناد_قابل_اعتماد، ضروری است.
طبعا دستگاه قضا باید برای #اعتمادسازی_عمومی، روش معقولی اتخاذ کند.
3. همچنین بنده اطلاع کافی و دقیق از صحت این سخن ندارم که «هیچگونه امکان برگزاری تجمعات اعتراضی در مملکت وجود ندارد». اما تا کنون خبرهای متعددی دیدهام که چنین تجمعاتی اجازه نداشتهاند و نهادهای رسمی، این اخبار را تکذیب نکردهاند؛ حتی اگر اعتراض بر نادیده گرفته شدن #حقوق_ضروری معاش افراد باشد.
این در حالی است که عقلا و شرعا، اولین معترضان باید خود مسئولان حکومتی باشند، خصوصا مسئولانی که متکفل امور دینی مستقیم مردماند، مانند #ائمه_جمعه.
30 آبان 1399
هدایت شده از تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
امسال برنامه های قرآنی مرکز عالی فقهی قائم- عجل الله فرجه-
با تاخیر
و از امروز چهارشنبه ۲۸ آبان ۹۹ آغاز شد.
مجموعه ای از برنامه های قرآنی است(قرائت . حفظ موضوعی . تفسیر منتخب المیزان)
که می تواند مورد استفاده همه طلاب عزیز
در تمام پایه ها باشد.
در صورت تمایل عضو باشید در ایتا👇
@quran_qaem_majazy
سلام علیکم
ان شاء الله صوت مطالب قرآنی (به شیوه #تفسیر_ترتیبی) را در اینجا هم تقدیم حضور خواهم کرد.
میتوانید همه صوتها را با پیگیری هشتگ #مباحث_تفسیری ملاحظه بفرمایید.
اگر هم گوش کردید و نقد و سؤالی داشتید، در خدمتم:
@Sdinparast
1308434177_-213207.mp3
4.94M
#مباحث_تفسیری
صفحه 1
سوره #حمد
غرض و محتوای سوره حمد + معنای «الله»
"اخلاق اموی؛ «اطاعت محض و متعبّدانه» از «ولیّ امر»"
✍️ حجتالاسلام احمد حیدری:
@Haghighatznu
✅با توجه به نابسامانیهای گسترده در کشور و با توجّه به اختیارات گسترده قانونی و فراقانونی رهبری [به گونهای که سران جناح اصولگرا اختیارات قانونی شمرده شده در اصل 110 قانون اساسی را «کف اختیارات رهبری» میدانند]، در سالهای اخیر اعتراضات و انتقادات عدالتخواهانه نسبت به رهبری حتّی در بین اصولگرایان زیاد شده است. متأسفانه تریبونداران این جناح به جای جوابگویی قانعکننده و محبوبیتساز، اصل انتقاد را غلط شمرده و اقتضای ولایتمداری را «اطاعت محض و متعبّدانه» معرفی میکنند. سخنران تریبوندار این جناح مطرح میکند:
«1. در مقام عدالتگرایی ممکن است دچار گرایشهای نامتعادل شویم.
2. یا به جهت ناآگاهی مصادیقی را عدالت شماریم که به واقع عدالت نباشد
3. یا از درک مصلحتهای بالاتری که در راه اجرای عدالت وجود دارد، عاجز باشیم.
4. علاوه این که جایگاه ولایت باید در جامعه تثبیت شود تا اشاره سرانگشت رهبری بتواند در لحظات خطرناک و بحرانی، معضلات نظام را حل کند.
پس رواج انتقادهای عدالتطلبانه، باعث تضعیف رهبری شده و در نتیجه ظلم به جامعه است».
@Haghighatznu
✅سخنران تریبوندار دیگری که سخنش در فضای مجازی انتشار گسترده یافته، انتقادات عدالتطلبانه به امام علی از جانب حزباللهیهای عدالتطلب آن زمان را با همین مبانی به نقد کشیده و میگوید:
«نسبت ما با امام جامعه، نسبت تطبیق نیست، نسبت اطاعت است!» یعنی همان «اطاعت محض و متعبّدانه». بدیهی است «اطاعت ناب تنوری»، دُرّ کمیابی است ناشی از محبوبیت فوقالعادۀ مُطاع و «بصیرت سلمانوار» و قانعشدنهای بیشمار مطیع؛ اما انتظار آن از عموم و متوسطان، انتظاری نابجا است.
✅تربیت جامعه بر اساس «اطاعت محض و متعبّدانه» از حاکم، ولیِّ امر و رهبر، نه سیاست علوی، که سیاست اموی است. خلیفه سوم به دلایلی که در جای خود روشن شده، مورد اعتراض عمومی واقع شد و اعتراضات در اثر مواجهه ناصحیح، به شورش منتهی و به قتل خلیفه انجامید. بعد از قتل خلیفه، عموم مهاجر و انصار با اختیار و بعد از شور واقعی، با امام علی (علیه السلام) به خلافت بیعت کردند. امام بعد از به عهده گرفتن خلافت در اولین اقدام، فرمانداران خود را نصب کرد و با وجود توصیههای فراوان، از ابقای معاویه بر شام خودداری ورزید. معاویه که حداقل خواهان امارت شام بود، به ظاهر خونخواه عثمان گردید و ضمن نامهای به امام، خواهان قصاص قاتلان او شد. اولین جمله امام در جواب معاویه، این است: «حق تو است که در مورد کشته شدن عثمان و قاتلانش سؤال کنی و جواب بگیری؛ زیرا تو خویشاوند او هستی» (نامه 28). بعد در آن نامه و نامهها و خطبههای دیگر به کرّات، جریان شورش علیه عثمان، نوع مواجهه خودش، موانعی که در زمینه قصاص قاتلان وجود دارد و سوء استفاده و خونخواهی دروغین معاویه را توضیح داد تا همه حقجویان و عدالتخواهان منصف، قانع شوند. امام حتّی یکبار منتقدان و سؤالکنندگان را توبیخ نکرد و به سکوت، تسلیم و اطاعت محض نخواند. این جرأت دادن به سؤال و انتقاد نسبت به حاکم، در سیره امام [و مقتدایش رسول خدا] آن چنان واضح و آشکار است که وقتی بعد از شهادت امام، سوده همدانی در اعتراض از عامل معاویه، رهسپار شام شد و با معاویه سخن گفت، معاویه بعد از شنیدن اعتراضات شجاعانه او اظهار داشت: «پسر ابیطالب جرأت و جسارت بر حکومت را به شما جرعهجرعه نوشانده است (شما را به تدریج اینگونه تربیت کرده) و بسیار طول میکشد شما را از این خصلت برید!» (بلاغات النساء/47).
@Haghighatznu
✅در مقابل سیاست علوی، سیاست اموی را داریم که بنایش بر تربیت جامعه به اطاعت محض و متعبّدانه از حاکم و خلیفه بود و جمله بالا از این سیاست خبر داد. معاویه و قبل از او، برادرش یزید بن ابیسفیان که فاتح و اولین امیر منصوب خلیفه دوم بر شام بود، مردم شام را «مطیع بیچونوچرا» بارآوردند و معاویه با نشستن بر مسند خلافت در صدد ترویج این تربیت در سراسر جامعه اسلامی بود.
«حجّاج بن الصّمة» خطاب به معاویه گوید: من از کسانی بودم که برای یاری عثمان روانه مدینه کردی. در راه مدینه به مردی برخوردیم که خود را قاتل عثمان میپنداشت و او را کشتیم. به تو خبر میدهم که بر علی غالب هستی زیرا تو را همراهانی است که چشم به دهان تو دارند و هر چه بگویی، بدون چونوچرا، اطاعت میکنند و روی سخن تو، سخنی نمیگویند، ولی با علی کسانی هستند که سخن او را بدون دلیل نمیپذیرند و در اوامرش چونوچرا دارند و قلیلی از «یاران مطیع محض تو» از بسیار «یاران ناقد و ایرادگیر علی» بهترند! (وقعة صفین/78).
https://t.me/Haghighatznu/5437